الان بحث مربوط به نظارت تاکسیرانی به عنوان یک نهاد نیمهدولتی بر تاکسیهای آنلاین مطرح است. چنین مسئلهای در میان همه کسبوکارهای آنلاین و طرفین سنتیشان در بازار یا وجود دارد یا بهوجود خواهد آمد.
به نظر من، برای حل این مناقشات، طرفین قضایا باید به همدیگر اعتماد کنند. یکی از راههای ایجاد این اعتماد هم شفافسازی است. بهویژه اینکه برای حل چنین مسائلی باید نظر بخش خصوصی شنیده و دیده شود.
بنابراین نمیتوان بدون استفاده از نظرات کارشناسی یکی از طرفین این مناقشات و این مسائل، برای آنها تصمیمگیری کرد، چون بخش خصوصی هم به عنوان یکی از ارکان مهم و تاثیرگذار، در بازار حضور دارد و با مسائل بازار و مشتریان، از نزدیک آشناست.
بنابراین همکاری و همفکری اصولی باید بین نهادهای دولتی و بخش خصوصی ایجاد شود، چون صرف اینکه نهاد نظارتی دیگری وارد یک حوزه شود، به معنای حل مسائل آن حوزه نیست و شاید آن نهاد نظارتی هم دانش درست و کامل این حوزه را نداشته باشد. پس نظارت باید مبتنی بر شناخت باشد.
برداشتن قیمتها مشکل را حل نکرد
پس فهم مشترک طرفین از سازوکار همدیگر و ارائه راهحل دقیق و مبتنی بر دانش درست، بهترین گزینه است. اما الان بخش خصوصی با همه نقش مهمی که در بازار دارد، در تصمیمگیریها دخیل نیست.
بنابراین باید نقشش پررنگتر شود؛ یعنی نمیتوان برای یک بخش بزرگ از بازار، بدون حضور نمایندگان آن بخش، تصمیمگیری کرد، چون این بخش هم سازوکارهای ویژه خود را دارد.
مثلا به خاطر مشکلات و تنشهایی که در مورد قیمت خودرو و مسکن به وجود آمد، در حوزه نیازمندیها، چندین ماه است که قیمت خودرو و املاک را برداشتهاند و به هر حال بخش خصوصی پیشنهادهایی ارائه داده است اما همچنان توجه لازم صورت نگرفته و برای حل این مشکل راهحلی پیدا نشده است.
مهمتر اینکه با برداشتن قیمتها، مشکل بازار هم حل نشده و برداشتن قیمتها هیچ حسنی برای بازار و فعالان این حوزه و مشتریان نداشته است.
تعدد نهاد نظارتی، سردرگممان کرده است
در حالی که ما چون دسترسی بیشتر و گستردهتری به بازار داریم، میتوانیم قیمتها را شفافتر بکنیم و این خود مانع تاثیرگذاری و اخلال ایجادکردن افرادی میشود که میخواهند قیمتهای دیگری به مردم ارائه کنند.
چون ما قیمت شفاف را به مردم ارائه میکنیم و بنابراین دیگران نمیتوانند قیمتهای نجومی و نادرست به مردم ارائه کنند و در بازار حباب بهوجود بیاورند، اما هنوز به پیشنهادهای ما توجه نشده است.
بهترین کار این است که از ما بازیگران بخش خصوصی کمک بگیرند. راهکار فعلی آنها یعنی برداشتن قیمتها، راهحل درستی نبوده و جواب هم نداده است، چون به صورت ویژه کارشناسینشده و به همین دلیل این راهحل نتوانسته تاثیر مثبتی در بازار ایجاد کند
مشکلی هم که در این میان وجود دارد، این است که ما دقیقا نمیدانیم باید با چند نهاد و سازمان مذاکره و صحبت کنیم. تعدد نهادها موجب شده تا سردرگمی ایجاد شود. بهتر بود که یک نهاد وجود میداشت که حرف آخر را بزند. البته برای حل این مشکل، یک کارگروه ایجاد شده اما کماکان خروجی مثبتی ندیدهایم.
به یک مرجع مشخص با قدرت اجرایی بالا نیاز داریم
اگر قرار است چنین مشکلاتی حل شود و مشتریان و کسبوکارها از سردرگمی نجات پیدا کنند، باید مرجع مشخصی برای حل این مسائل وجود داشته باشد؛ مرجعی که به تفاهم فکری با همه ارکان بازار فکر میکند و دانش بخش خصوصی را جدی میگیرد.
در این میان اتحادیه کشوری کسبوکارهای مجازی هم میتواند کمک کند اما قدرت اجرایی لازم را ندارد. بهویژه در مورد قیمت خودرو و مسکن، نهادهای دیگری هستند که این موضوع برایشان حساسیت بالایی دارد و بنابراین اتحادیه نمیتواند در این زمینه کار زیادی انجام بدهد.
اما باز هم حرف من این است که این نهاد و سازمانها اگر به دنبال راهحل و راهکار درست هستند، بهترین کار این است که از ما بازیگران بخش خصوصی کمک بگیرند.
راهکار فعلی آنها یعنی برداشتن قیمتها، راهحل درستی نبوده و جواب هم نداده است، چون به صورت ویژه کارشناسینشده و به همین دلیل این راهحل نتوانسته تاثیر مثبتی در بازار ایجاد کند.