اگر انطباق با مقررات رگولاتوری را صرفا به عمل تیکزدن فرمهای انطباق تقلیل دهیم، درواقع در حال از دست دادن فرصتی واقعی برای ایجاد ارزش در کسبوکار با رگتک هستیم. حجم مقررات لازمالاتباع برای شرکتهای مالی از سال ۲۰۰۹ به اینطرف افزایش فوقالعادهای داشته و بر اساس گزارش شرکت تأمینکننده خدمات رگتک «JWG»، تعداد این اسناد به ۶۰هزار مورد هم میرسد.
در حال حاضر میلیاردها دلار خرج مدیریت بار سنگین انطباق با مقررات میشود. در صورت بروز هرگونه اشتباه در انطباق، جریمهها و هزینههای اعتبار ازدسترفته بر این رقم افزوده خواهد شد.
هر روشی که بتواند این بار را کاهش دهد بهصورت قابلتوجهی بر هزینه نهایی تأثیرگذار خواهد بود و به همین دلیل در طول چند سال اخیر شاهد پر شدن بازار از راهکارهای رگتک هستیم. ایجاد ارزش در کسبوکار با رگتک یک امر قابلدسترس برای شرکتهای مالی است.
کاهش هزینه انطباق و هزینههای مربوط به عدم انطباق تنها یکی از راههایی است که رگتک میتواند به شرکتها برای افزایش توانایی رقابت کمک کند. امروز شاهد ظهور کاربردهای دیگر رگتک برای نیل به این مقصود هستیم. بهتر کردن فرآیندهای رگولاتوری مانند شناخت مشتریان (KYC) و ضد پولشویی میتواند باعث جذب مشتریان بیشتر شود. تحلیل دادههای جمعآوریشده در فرایند انطباق میتواند از طرق گوناگون باعث ارزشافزایی شود.
ازجمله این راهها میتوان به هدفگیری دقیقتر بخش مشتریان و مدیریت بهتر ریسک اشاره کرد.پلتفرم فینتک مدیچی (Medici) تخمین میزند که با کنار هم گذاشتن مزایای بهرهوری و ارزشافزوده به این نتیجه میتوان رسید که پیادهسازی رگتک میتواند در طول ۳سال ۶۳۴ درصد بازگشت سرمایه را به دنبال داشته باشد. کمتر کسی گمان میکرد در ایجاد ارزش در کسبوکار با رگتک به چنین ارقام بزرگی برسیم.
یک گزارش از شرکت دیلویت (Deloitte) فرصت ایجاد ارزش در کسبوکار با رگتک و چرایی از دست رفتن آن توسط بسیاری از شرکتها را اینگونه شرح میدهد: «راهکارهای رگتک که از فناوریهای نوظهور، مانند بلاکچین، اتوماسیون رباتیک روندها و پردازش شناختی (cognitive computing)، قدرت گرفتهاند، بهصورت بالقوه میتوانند تحولبخش باشند.
این راهکارها از طریق بهرهوری انطباق هزینهها را کاهش داده و با سرعت بیشتری میتوانند بینشی عمیق از ریسکهای حال و آینده ارائه دهند. بااینوجود، بسیاری از سازمانها در حال کلنجار برای بهرهبردن از این توانایی بالقوه هستند. بازار از شرکتهای رگتک اشباعشده و انتخاب بین فناوریها میتوانند دشوار باشد.
همچنین رویکرد بعضی شرکتهای رگتک بیشتر فناورانه است تا راهبردی. بسیاری از این راهکارها در مراحل ابتدایی بوده و تنها قسمت کوچکی از نیازهای انطباق را حل میکنند و فاقد درک عمیق از کسبوکارهای مالی هستند.» «تا قبل از بحران سال ۲۰۰۸ بحث انطباق در بانکها صرفا یک دپارتمان کوچک را به خود اختصاص میداد.
دیدگاه آنها نسبت به انطباق صرفا تیکزدن فرمها با رویکرد حقوقی بود؛ اما در حال حاضر در شرکتهای بزرگ هزینه انطباق چیزی بین ۵ تا ۱۰ درصد درآمد را به خود اختصاص میدهد. آنها نیاز دارند تا از فناوری برای کاهش این هزینهها و ارتقای نتایج برای طرفهای ذینفع استفاده کنند.»
راهکار رگتگ
رگتک میتواند بهطور قابلتوجهی کارها را سرعت ببخشد و درعینحال در تجربه طرفین ذینفع ایجاد ارزش کند و با ایجاد صرفهجویی در زمان کارکنان را قادر به پرداختن به امور خالق ارزش کند؛ بنابراین بانکها نیاز به تغییر دارند. مشکل اینجاست که ارائه نوآوری به علت نیازمندبودن به روندهای مفصل مدیریت تغییر
(change-management) کار دشواری است.
ماتیاس ممینجر (Matthias Memminger)، یکی از شرکا در شرکت مشاوره بِین اند کومپانی (Bain &Company)، میگوید: «با توجه به جریمه ۲٫۴۸ میلیون دلاری ۵ بانک واقع در اسکاندیناوی به علت زیر پا گذاشتن مقررات رتبهبندی اعتبار (credit rating)، امروز بیشتر از همیشه مشخصشده است که بزرگترین فایده رگتک حذف ریسک عدم انطباق است.
بااینوجود، ایجاد ارزش در کسبوکار با رگتک از طرق گوناگونی میتواند انجام پذیرد. برای مثال، بهترکردن روند آشناسازی (onboarding) با استفاده از داده و یا روند «KYC» میتوانند با تسهیل تجربه به جذب مشتریان جدید کمک کند. دادههای جمعآوریشده همچنین میتواند شما را در تصمیمگیری صحیح یاری کند.
تنها در ۱۸ ماه گذشته است که رگتک با اقبال مواجه شده است. برای بانکهای بزرگ بینالمللی پیادهسازی راهکارهای رگتک روی سیستمهای قدیمی کار دشواری است. آنها در صورت وجود دادههای مناسب درست کار میکنند اما چالش اصلی استخراج دادههای باکیفیت از سیستمها و کار با راهکارهای خارجی است. این کار برای بانکهای کوچکتر سادهتر به شمار میآید.»