در بخشی از همایش یلدای کارآفرینان استارتاپی ایران، معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری، از روند تحولات اکوسیستم استارتاپی در چند سال اخیر سخن گفت؛ مشکلات، پیروزیها، شکستها، روند رشد این سیستم و در نهایت تغییرات بنیادی در تفکر مدیران دولتی و سنتی نسبت به اکوسیستم استارتاپی ایران، مهمترین مسائلی هستند که در سخنرانی یلدا سامیت ۲۰۱۸ مطرح میشوند.
۵سال با شادیها و غمها
حدود پنج سالواندی است که ما در خدمت شما استارتاپها هستیم و در غمها، شادیها، پیروزیها، شکستها و دلهرهها همراه شما بودیم. من فراموش نمیکنم روزهایی را که بعضی از شما پیش من میآمدید و راجع به اتفاقهایی که ممکن بود بعدها برای شما پیش بیاید، دلهره داشتید.
یک اکوسیستم شکل گرفت که بخشی از آن، بچههایی بودند که از خارج از کشور برگشته بودند؛ افرادی که من با خیلی از آنها جلسه داشتم، چه در نیویورک و چه در اروپا. این دوستان به ما اطمینان کردند و توانستیم کار را جمعوجور کنیم و در نهایت آمدند و عمدتا هم به موفقیت رسیدند و موفق شدند شرکتهای بزرگی را تأسیس کنند. البته در این مدت و در داخل این اکوسیستم، همه ما با هم مشکلات را از سر گذراندیم، با هم کتک خوردیم، با هم پیروز شدیم، در این بحث همه ما با هم بودیم و در واقع آن کسی که باعث شد این اکوسیستم ایجاد بشود، خود شما بودید.
بههرحال در یک اقتصاد متکی به نفت، با تعداد کارمندان و نفرات زیاد و قوانینی که عمدتا ضدتولید در کشور هستند و بسیاری از دیگر مشکلات بوروکراسی و تفکرات قدیمی و سنتی، مشکلات زیادی پیش روی ما بود؛ مشکلاتی که در داخل دولت قابل اصلاح نیستند و بنابراین ما احتیاج داریم که شما آنها را در بیرون شکل دهید. بنده خودم همیشه گفتم که ما در داخل دولت نمیتوانیم این سیستم را اصلاح کنیم، ولی میتوانیم از بیرون به آن شکل دهیم، چون این قوانین به حد زیادی درهمتنیده هستند و این ساختار سنتی هم به صورت جدی مخالف هر نوع نوآوری است و من خوشحالم از اینکه شما ایستادید و تلاش کردید که این اتفاق بیفتد.
اکوسیستم استارتاپی ایران یک نمونه منحصربهفرد و بومی
البته این را هم در نظر بگیریم که اتفاقات بدی هم در این سالها رخ نداد، به هرحال یک اکوسیستم از هیچ شروع به کار کرد و بخشهای مختلف آن مانند شرکتهای خلاق یا شرکتهای دانشبنیان شکل گرفتند که پایه همه اینها روی نیروی انسانی خلاق است که کارایی لازم را دارد. ما هم در حوزه منابع انسانی وضعیت فوقالعادهای داریم، این اکوسیستمی که در حال حاضر ایجاد شده است، میتوانم به جرأت بگویم که یکی از نمونههای منحصربهفرد در دنیا محسوب میشود؛ پس ما نباید خودمان را دستکم بگیریم.
در اروپا شاید بهطور حداقلی دو یا سه شرکت و یا کشور را بتوانید نام ببرید که چنین اکوسیستمی دارند و در آسیای جنوبشرقی هم بهندرت میتوانید چنین نمونههایی را بیابید، مثلا ژاپن اصلا اکوسیستم استارتاپی ندارد. مهم این است که ما توانستیم یک چیزی را از داخل بوم خودمان بالا بیاوریم و آن را بومی کنیم.
این در حالی است که بقیه ساختارهایی که در این سالها وارد این مملکت شدهاند، هیچکدام بومی نبودند، ما دانشگاه داریم، ولی دانشگاه بومی ما نبوده است، یک مفهوم است که از خارج از ایران وارد شده است، با سیلابسهای درسی مشخص و چیزهایی دیگر که زاییده بوم ما نبوده است؛ صنعت ما هم تا حالا همینطور بوده است، برای خط تولید از منابع مختلف تامین هزینه کردیم، مثلا پول نفت را دادیم و خط تولید راه انداختیم، بدون اینکه فرهنگ آن را بومی کنیم و خودمان قادر به طراحی باشیم، یا ماشینسازی کنیم و این در حالی بود که فکر میکردیم صاحب صنعت شدهایم.
استارتاپ؛ یک اکوسیستم مردمی
به نظر میرسد یکی از دلایل اصلی که باعثشده این اکوسیستم جدید بتواند تا الان خودش را جا بیندازد، پشتیبانی مردم باشد، چراکه مردم پشت آن بودهاند؛ مثل استارتاپهایی که در حوزه خدمات فعالیت میکنند و عدد قابل توجهی هم هستند. در واقع همین مردم باعث شدند که این تغییرات کمکم در قانون ایجاد شود. در تمام دنیا هم همینطور است و این امر، چیز عجیبی نیست.
در دنیا هم استارتاپها به سرعت رشد میکنند و قوانین، بعد از آنها نوشته میشود، چون قطعا این استارتاپها با تمامی قوانین جامعه متعارض هستند. اینکه چطور ما با این مفاهیم در نوآوری برخورد میکنیم، مهم است. مثلا در حال حاضر سیستم حملونقل داخلشهری ما کاملا بههمریخته است و استارتاپهای جدیدی آمدهاند که با قوانین متعارض هستند، این به آن معنا نیست که باید از این نمونهها جلوگیری شود، بلکه باید چیزهای جدیدی در قانون تعریف کنیم.
در بقیه شرایط هم به همین شکل است، ولی مهم این است که شما بدانید که همه ما در یک کشتی نشستهایم و همه ما باید با هم این مبارزه را ادامه دهیم، راه درازی در پیش است و کارهای زیادی برای انجامدادن پیشرو داریم، چراکه این بازار به قدری گسترده است که قابل تصور نیست.
یک ایراد قابل توجه در اکوسیستم
یکی از بزرگترین ایراداتی که من در این اکوسیستم میبینم، این است که همه شما دنبال یک سری ایده میروید، به محض اینکه موفقیت یک نفر را میبینید، شش نمونه دیگر هم به دنبال آن میآید! ما به شصت شرکت تاکسیرانی نیاز نداریم!
شما باید ایدههای جدید ارائه دهید. طبق مطالعهای که کردهایم (و حتما کتابهای آن نیز در همایش توزیع میشود)، حوزههای زیاد و متنوعی برای کارکردن هستند و مشکلات روی زمین مانده زیادی وجود دارد، در حوزههای مختلفی که مردم با آنها مسئله دارند، مانند آلودگی هوا، پسماند، ورزش، سلامتی، Ehealth و … در واقع حوزههای زیادی وجود دارند که ایدههای مناسبی برای راهاندازی کسبوکار محسوب میشوند و نمونههای استارتاپهای موفق آنها هم در دنیا وجود دارد که باید بر اساس فرهنگ و ایدههای ما بومی شوند.
مطلب پیشنهادی: ویژگیهای یک ایده خوب چیست؟
اکوسیستم استارتاپی ایران پذیرفته شدهاست
اتفاق مهمی که خصوصا در یک سال گذشته با رنگ و بوی بیشتری شکل گرفته، این است که همه شما را قبول کردهاند، اگرچه زمانی چیزهایی بود و حاشیههایی وجود داشت و استارتاپها باید با یک سری چیزهای دیگر متعارف میشدند، اما الان همه آن را قبول کردهاند؛ به طوری که هر ماه یک شهردار یا یک رئیس شورای شهر برای استارتاپیکردن شهر خود اعلام آمادگی میکند.
در همین راستا ما با آقای دکتر حناچی نیز در این مدتی که آمدهاند، راجع به شهر تهران به تفاهمهای جدی رسیدهایم، چراکه این شهر بزرگترین پتانسیل را دارد که ما بتوانیم نواحی نوآوری داشته باشیم؛ شبیه اتفاقی که در ناحیه نوآوری شریف در حال اتفاق افتادن است، در حال حاضر اطراف دانشگاه صنعتی شریف حدود چهارصد، پانصد شرکت تأسیس شدهاند.
بنابراین در حوزه توسعه شهری نیز آن اکوسیستم باید ایجاد شود، همین امروز احتمالا ابلاغیهای از سوی طرف دفتر حقوقی دولت ابلاغ شده برای اینکه جلوی شکایات خود دولت را بگیرد، ما بارها در این چهار، پنج سال برای برداشتن فیلترینگ و این مسائل تلاش کردیم، بهعنوان مثال یک سازمانی شکایت میکرد و ما هم برای حل این مسائل، چون نمیتوانستیم از عهده قانون آن بربیاییم که فرایند پیچیدهای بود، آن را در یک کمیته حقوقی بردیم که هرکس یا هر سیستم دولتی نتواند از یک کسبوکار شکایت کند، از این دست مسائل زیاد است.
ابتدای همین امسال شرکتهایی که در حوزه بیمه بودند، حسابی مشکل پیدا کردند، دعواهایی شد و حتی شیشههای آنها را شکستند، ولی الان رئیس کل بیمه میخواهد استارتاپهای حوزه بیمه را توسعه دهد؛ این خیلی مهم است که در تفکر افراد و تفکر دولت تغییر ایجاد شده و به این درک رسیدهاند که راه نجات این است که بتوانند روی نیروهای جوان و نوآوری سرمایهگذاری کنند و این ایدهها را پرورش دهند و به اینجا برسند، پس به این شکل میتوان از سیستم سنتی بیرون آمد.
امید به مشارکت بخش سنتی
البته این اکوسیستم زمانی پایدار میشود که بخش سنتی ما به این نتیجه برسد که باید روی آن سرمایهگذاری کند، مثلا اتفاقی را که الان در حوزه فینتک افتاده است، در نظر بگیرید. بانکها به عنوان یک سیستم سنتی روی فینتکها سرمایهگذاری میکنند، بر این اساس قطعا افرادی که در سیستم توزیع میوه هستند هم باید فردا به این نتیجه برسند که در استارتاپهای حوزه میوه سرمایهگذاری کنند؛ آنهایی که در حوزه سلامت هستند باید بفهمند که راه نجات آنها در این است که روی نیروهای جوانی که در این حوزهها فعال هستند، سرمایهگذاری کنند.
برای جذب سرمایه سراغ دولت نیایید!
در انتها به دلیل کمبود وقت چند توصیه دوستانه را خدمت شما عرض میکنم که حاصل تجربه پنج سال و نیمی است که خدمت شما بودهام؛ تجربه تمام پروندههایی که داشتیم، بحثهایی که داشتیم و تمام کتکهایی که خوردیم. اول اینکه در سرمایهگذاری سراغ دولت نروید، از ما فاصله بگیرید و سیستمتان را آلوده دولت نکنید!
توصیه دوم من برای استارتاپهای نوپا این است که وام اصلا مکانیسم خوبی نیست، سراغ وام هم نروید، دنبال این باشید که سرمایهگذار جذب کنید؛ سرمایهگذار بخش خصوصی. خوشبختانه فضا نسبت به چند سال پیش خیلی فرق کرده است، ما هم صندوقهای زیادی را تشویق کردیم که در بورس شرکت کنند و این صندوقها تشکیل شدند، بخش خصوصی هم بهطور جدی در کار وارد شده است، پس تا میتوانید دنبال این چیزها باشید و برای جذب سرمایه به سمت دولت نیایید.
مطلب پیشنهادی: جذب سرمایه برای استارتاپ یا فروش استارتاپ؟
مشکلاتتان را به بیرون از اکوسیستم نکشانید!
بنده پارسال هم این را گفتم، دعواهای خودتان را به سیستم خارج از اکوسیستم نکشانید، فکر نکنید که اگر به سازمان فلان شکایت کنید، نتیجهای میگیرید، اینها همان طایفه عروس هستند! پس دعواهای بین خودتان را در صنف خودتان حل کنید و اجازه ندهید که به بیرون کشیده شود. آن سیستمی که در بیرون قرار دارد، شما را میزند و برایش فرقی ندارد، تازه از پروندههای شما استقبال هم میکند، برای اینکه کل شما را محو کند.
در نظر داشته باشید که آن سیستم برای یک اکوسیستم دیگر ساخته شده است، نه برای یک سیستم نوآور و خلاق! و اصلا این فضا را درک نمیکند، ما هنوز خیلی کار داریم که این اصلاحات در ساختارهای ما ایجاد بشوند.
صنف خودتان را جدی بگیرید، با هم به صورت تفاهمی کار کنید، دشمن شما در داخل شما وجود ندارد، شما باید مسائلتان را داخل صنف خودتان حل کنید. دلیل اصلی که ما از این صنف حمایت کردیم تا درست شود، همین بحث بود که میتواند خیلی از این مسائل را حلوفصل کند. قطعا شما در خیلی از موارد با هم رقیب هستید و با هم هر روز یک سری دعوا و مرافعههایی دارید، منتها این به آن معنا نیست که این دعواها را به بیرون بکشانید، یک دعوای خانوادگی است که باید داخل خانواده هم حل شود، ما هنوز برای بهبود این سیستم راه درازی در پیش داریم، مثلا در حال حاضر شرکتهای دانشبنیان به فروش ۶۰هزار میلیارد تومان رسیدهاند و استارتاپهایی هم هستند که عدد قابل توجهی دارند، اما تا برسیم به عددی که نسبت به سیستم سنتی یک عدد قابل توجهی باشد، راه زیادی داریم.
دشمن شما بیرون از اکوسیستم است
در انتها فقط نوید این را میدهم که اتفاقات خوبی در حال رخ دادن است. بینش مدیران و بینش سیستم، نسبت به اکوسیستم عوض شده است که البته این تغییر بینش را هم خودتان ایجاد کردید، ما تنها یک صدا در دولت هستیم! اما این خود شما و حمایت مردم از شما باعث شده است که بینش خیلی از افراد و سیستمها نسبت به فضای استارتاپی عوض شود. در نتیجه ما الان یک اکوسیستم یونیک در منطقه هستیم که مانند نداریم، شما مانند این اکوسیستم را در منطقه پیدا نمیکنید!
الان هم سیستم دولتی به این نتیجه رسیده است که این امر، یک مؤلفه قدرت برای کشور به شمار میرود، نه یک مؤلفه که به کشور ضربه میزند! و باید از آن حمایت کرد. تفکر مدیران و تفکر سیستم دولتی عوض شده است، هرچند هنوز خیلی کار داریم و ما اول راه هستیم، ولی باید این اتحاد را حفظ کنیم و با هم جلو برویم، مشکلات را با هم حل کنیم و یادمان باشد دشمن ما داخل سیستم نیست، دشمن ما در بیرون از این اکوسیستم است و باید با آن مبارزه کنیم. دشمن ما جهل، نادانی و بوروکراسی سنگینی است که همه با هم باید آن را حلوفصل کنیم.