جالب بود تا داستانی که در پس این آمارها قرار گرفته بود، کشف شود و عوامل موثر و حائز اهمیت برای صاحبان کسبوکارهای کوچک مشخص شود. این آمارها بر اساس تحقیقات مجله اکونومیست در سال 2013 و موسسه حرفهای مدیریت منابع انسانی (CIPD) انجام گرفت و نشان داد که با افزایش نرخ بیکاری طی سالهای 2008 تا 2013 و همینطور افزایش 40 درصدی تعداد استارتاپها، میزان فعالیتهای خوداشتغالی و راهاندازی کسبوکارهای شخصی توسط افراد و بهویژه زنان، افزایش پیدا کرده است.
براساس مطالعات ONS سهم بیکاری زنان در مشاغل پارهوقت حوزه آرایش و زیبایی، از همه بیشتر بود. در طول رکود اقتصادی، زنان زیادی در این دسته از شغلها، کار خود را از دست دادند. از طرف دیگر تعداد زنانی که در سایر مشاغل، بعد از مرخصی زایمان از فعالیت بازداشته میشوند هم کم نیست. بنابراین همه این دردسرهای ظاهری، به انگیزهای برای ایجاد کسبوکارهای شخصی در خانمها تبدیل شده است!
- یک تغییر در شیوه زندگی
بیکاری زنان بهتنهایی عامل تشویق آنها به راهاندازی مشاغل شخصی نیست، بلکه تغییر شیوه زندگی هم یک فاکتور مهم بهشمار میآید. اداره زندگی زناشویی و نگهداری از کودکان، خانمها را برای گرفتن یک شغل بیشتر به دردسر میاندازد. این وضعیت زندگی، نیاز به انعطاف بالایی دارد؛ حالا اینترنت این انعطاف را به خانمها عرضه میکند و سکوی موفقیت خانمها میشود! فناوری اطلاعات به آنها کمک میکند تا ساعات کاری منعطفی داشته باشند و بین زندگی و کار، توازن برقرار کنند.
کتابهایی مثل «چهار ساعت کار در هفته» به زنان و همینطور مردان در زمینه ساعتهای کاری شناور، ایده میدهد. این نوع ساعت کاری، بهخصوص بعد از رکود اقتصادی، همهگیرتر شد. نزدیک به 59 درصد از مشاغل، کمتر از 40 ساعت در هفته فعالیت داشتند و تنها 16 درصد از مشاغل کارآفرین، بالای 50 ساعت در هفته کار میکردند.
البته این بهمعنای کمکاری در این مشاغل نبود، بلکه این کسبوکارها با منعطفسازی ساعتهای کاری، بخشی از فعالیتها را در جایی غیر از شرکت انجام میدادند. این ایده برای زنان، بیشتر از مردان کارآمد بود و آنها را به داشتن شغل تشویق میکرد.
- نقش شبکههای اجتماعی
یک فاکتور موثر در شکلگیری کارآفرینی زنان، شبکههای اجتماعی بود. نتایج یک اینفوگرافی در وبسایت فاینانسآنلاین نشان میدهد که خانمها بهغیر از لینکدین، در بیشتر شبکههای اجتماعی عضویت دارند! همینطور آنها بیشتر از مردان، روزانه پیامهای شبکههای اجتماعی را چک میکنند و از شبکههایی چون اینستاگرام و پینترست، بهره مفیدتری میگیرند!
این رشد در استفاده از شبکههای اجتماعی، فرصتهای کسبوکار بیشتری را در اختیار خانمها قرار میدهد. این کسبوکارها از مدیریت خدمات رسانهای گرفته تا برپایی یک کسبوکار کوچک اینترنتی که شبکه اجتماعی ابزار لازم آن است را شامل میشود. براساس بررسیهای صورتگرفته بعد از رکود اقتصادی، مشاغل بیشتری آیتیمحور و یا به شکلی دقیقتر، شبکهاجتماعیمحور شدهاند (52 درصد مشاغل)! بهعلاوه روشهای بازاریابی در کسبوکارها هم بیشتر به اینترنت وابسته شده است. بهصورت تخصصی، باید گفت که در طی این سالها بسیاری از زنان از مشتریان سرگرمیمحور شبکههای اجتماعی، به ساکنان حرفهای این شبکهها، تغییر هویت دادهاند.
- زمان و شرایط درست
با وجود حجم عظیمی از اطلاعات اینترنتی و وجود رویدادهای تحت شبکه فراوان، نقش زنان در عرصه کسبوکارهای نوپای آیتی، پررنگتر از قبل شده است. ایجاد نقشهای موثر جدید کاری برای زنان به کمک شبکههای اجتماعی و اقتصادی که طوفانی عظیم را برای کارآفرینان مونث فراهم میکند، زنان موفق در عرصه کارآفرینی را بیشتر و بیشتر میکند. با این توصیف، جای امیدواری است که در آیندهای نهچندان دور، خانمهای بیشتری ترس را کنار بگذارند و با استفاده از امکانات جدیدی که فناوری اطلاعات در اختیارشان میگذارد، موسسان استارتاپهای نسل جدید باشند.