فناوری فین تک و بانکداری یادداشت

آیا تهران می‌تواند هاب فین‌تک خاورمیانه شود؟

رضا قربانی: اتمسفر کارآفرینی در ایران پرچالش است و هنوز بلوغ آن به حد قابل‌قبولی نرسیده است. نسبت به چند سال گذشته اتفاق‌های خوبی افتاده. سروشکل آدم‌ها عوض شده و لباس‌های باحال می‌پوشند. حالا دیگر دیدن آدم‌هایی که با تیشرت سر کار می‌روند چندان عجیب نیست. ما اکنون شهرک فناوری پردیس را داریم و بسیاری شرکت که شبیه تصاویری هستند که سال‌های گذشته از گوگل و فیس‌بوک و توییتر و یوتیوب می‌دیدیم. شرکت‌ها غذاهای رنگارنگ می‌دهند و ممکن است کافی‌شاپ هم داشته باشند. حالا شرکت‌ها وب‌سایت‌های قشنگ دارند، از طراحی فلت استفاده می‌کنند و رنگ‌های فلت را همه‌جا می‌توانی ببینی. اپلیکشن‌های اندروید زیبا هستند. حتی بسیاری موفق شده‌اند برای اپ‌استور اپل اپلیکیشن «ریلیز» کنند. حجم اتفاق‌های خوب فوق‌العاده است. وب‌سایت‌ها فونت‌های زیبای فارسی دارند. تصاویری که از شرکت‌ها گرفته می‌شود عالی و چشم‌نواز است. فیلم‌های تبلیغاتی شرکت‌ها معمولا با همان شیوه‌ای ساخته می‌شود که فیلم‌های تبلیغاتی شرکت‌های معروف. ظاهرا ما در آستانه انقلاب بزرگی قرار گرفته‌ایم و همه چیز آماده «لانچ» شدن است. متاسفانه همه چیز به همان شیرینی و خوشمزگی که تصور می‌شود نیست. یک جای کار می‌لنگد. چون اینجا صفحه فین‌تک است، پس در ادامه فهرستی از مسائلی که مربوط به استارتاپ‌های فین‌تک می‌شود بیان می‌کنم.

1. معضل منابع انسانی

هنوز سازمان تامین‌اجتماعی ما به نیروی انسانی (یا منابع انسانی یا اگر بخواهیم خیلی پیشرو باشیم، سرمایه‌های انسانی) می‌گوید کارگر. من به‌عنوان کسی که مرتکب استارتاپ کوچکی شدم و تلاش کردم تیمی از آدم‌های حرفه‌ای را دور خودم جمع کنم، شرکا و سرمایه‌هایم را به‌عنوان کارگر به مهم‌ترین سازمان حامی منافع انسان‌ها در شرکت‌ها باید معرفی کنم. هرروز با مشکلاتی مثل عدم دسترسی به منابع انسانی حرفه‌ای و علاقه‌مند دست‌به‌گریبان هستم. شرکت‌های بزرگ که وضعشان اسف‌بار است.

2. معضل مسائل حقوقی و مالیاتی

در ایران شما برای پرداخت مالیات «علی‌الراس» می‌شوید مگر اینکه خلافش ثابت شود. اینجا همه‌چیز پیچیده است و بر ضد شرکت‌ها. شرکت‌های استارتاپ دچار این مصیبت هم هستند که مالیات آنها را نمی‌فهمد. مالیات در ایران اساسا ساخته شده برای شرکت‌های بازرگانی. شرکت‌هایی که بدون داشتن مواد و مصالحی ملموس پول درمی‌آورند و برای مالیات یک جعبه سیاه هستند.

3. کارمزد

این یکی بیشتر به ضرر استارتاپ‌های فین‌تک است. تا زمانی که در ایران کارمزد بانکی و پرداختی مرسوم نشده، رشد و توسعه استارتاپ‌های فین‌تک به‌سختی صورت می‌گیرد. قبلا هم گفتم که فین‌تکی‌ها آمده‌اند که هزینه کارمزد را برای مردم کم کنند. وقتی کارمزدی وجود ندارد و مردم هزینه کارمزدها را به شکل سود بانکی به مردم تحمیل می‌کنند، استارتاپ‌های فین‌تک چندان نمی‌توانند رشد کنند.

4. زبان انگلیسی

ما به زبان فارسی کار می‌کنیم و معمولا نام‌هایی که انتخاب می‌کنیم به زبان انگلیسی قابل‌درک نیستند. حجم تولید محتوای ما به زبان انگلیسی اندک است و بخش قابل‌توجهی از جهان نمی‌تواند با ما ارتباط برقرار کند. این در حالی است که بسیاری از استارتاپ‌های عربی، زبان پیش‌فرضشان انگلیسی است.

5. مشکلات تعامل و رفت‌وآمد

هرچند پسابرجام باعث شده بتوانیم با دنیا بهتر از قبل ارتباط برقرار کنیم اما خیلی چیزها فعلا بالقوه است و بالفعل نشده است. هنوز جهان تغییر را نپذیرفته و می‌ترسد اوضاع دوباره تغییر کند. این در حالی است که جاهایی مثل ترکیه و کشورهای عربی به‌سختی تلاش می‌کنند خودشان را هاب فین‌تک منطقه کنند. علاوه بر این عدم تعامل مالی ما با جهان در سال‌های گذشته هم ما را به جزیره‌ای در فضای بانکی و پرداخت تبدیل کرده که به این راحتی نمی‌توان از سد آن گذشت. این‌ها دلایلی بود که چرا تهران نمی‌تواند هاب فین‌تک خاورمیانه شود. هفته آینده به سوال اصلی این یادداشت می‌پردازم که چرا تهران می‌تواند هاب فین‌تک خاورمیانه شود.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *