در دنیایی که قانون ویژهای برای منع استفاده از رسانههای اجتماعی برای کارمندان وجود ندارد، کمپانیهای بزرگ دنیا سعی كردند تا به طریقی کارمندان را مبلغان شرکت خود کنند. در این رابطه و با هدف استفاده از شبکههای اجتماعی به عنوان اهرمی برای توسعه برندها، اخیرا جلسهای متشکل از چهار مدیر کلیدی از شرکتهای دل، لینکدین، هیتاچی دیتا سیستم و اکرتیو سلوشنز تشکیل شد.
در این جلسه که توسط آجای راماچاندران، مدیر فروش شرکت دینامیک سیگنال میزبانی میشد، افرادی از قبیل کریستوفر سوان مدیر ارتباطات داخلی لینکدین، شارون کراست مدیر رسانههای اجتماعی هیتاچی دیتا سیستم، برایان جونز نایب رئیس بازاریابی شرکت دل و ریچ موران مدیر اکرتیو سلوشنز حضور داشتند.
جونز که تا به امروز تغییرات دلپذیری را در فرهنگ کاری شرکت دل ایجاد کرده است، به این نکته اشاره کرد که مایکل دل رئیس شرکت دل، شخصا در شبکههای اجتماعی بسیار فعال است و کارمندان خود را به انجام این کار تشویق میکند و علت عدم فعالیت کارمندان غیرفعال در این شبکهها را جویا میشود. جونز می گوید: «یک روز مایکل به نایب رئیس خود ایمیل زد و گفت: من شما را برای مدتی در شبکههای اجتماعی ندیدهام، آیا کمکی لازم دارید؟» وقتی یک پیام از مایکل دریافت میکنید، باید حتما آن را پاسخ دهید! جونز همچنین گفت: «کارمندانی که در شبکههای اجتماعی فعالیت ندارند، نمیتوانند بهترین گزارش کار را ارائه دهند.»
جونز همچنین درباره آموزشهای رسمی شرکت دل برای کارمندان جهت توسعه برند خود در شبکههای اجتماعی سخن گفت. تا به امروز نزدیک 20هزار کارمند توسط ستاد برنامه آموزش رسانههای اجتماعی شرکت دل شناسایی و تایید شدهاند. این کار نهتنها به کارمندان اجازه میدهد تا در زمینه تخصصی خود با مشتریان ارتباط بهتری داشته باشند، بلکه این اطمینان را به آنان میدهد که بدون هیچگونه تردیدی از شرکت و برند خود دفاع کنند.
جونز میگوید: «ما 5 قانون اصلی در شرکت داریم که همگی حول یک موضوع تدوین شدهاند و آن موضوع این است: کار احمقانهای انجام ندهید.» جونز همچنین تاکید کرد که کارمندان میبایست خودشان مدافع شرکت و برند باشند و برای به اشتراکگذاری و تبلیغ، زور و اجباری آنان را تهدید نکند.«من با به اشتراکگذاری هرگونه مطلبی از طریق زور مخالفم. مشتریان بهراحتی از عدم اعتبار این کار مطلع خواهند شد و این موضوع میتواند برای برند مخرب باشد.»
اما در این رابطه شارون کراست عقیده متفاوتی دارد. او نخستین اشتباه خود را اختیاریکردن فعالیت در شبکههای اجتماعی و محتوای مطالب به اشتراک گذاشته شده میداند و میگوید: «ما سعی کردیم تا یک باشگاه اجتماعی در فضای مجازی برای کارمندان ایجاد کنیم اما مشخص شد که اگر این باشگاه جزئی از کار نباشد، افراد به آن اهمیت زیادی نخواهند داد.» این شرکت برنامههای اجتماعی همراه با متدهای آموزشی را به کارمندان ارائه میدهد و هر کارمند را در محل بهخصوصی برای حمایت از شرکت در این فضای مجازی قرار میدهد. به عنوان مثال، یک نفر روی مدیریت ارتباطات تمرکز میکند و دیگری روی خدمات به مشتریان. کراست بر این عقیده است که «این پول یا جایزه نیست که کارمندان را سفیر اجتماعی شرکت میکند، بلکه حس رضایت و خوشایند کمک به شغل خودشان است.»
کریس سوان در لینکدین اعلام کرد که صحت و اعتبار از ارکان اصلی فرهنگ اشتراکگذاری اجتماعی است و شرکت برای برقرارسازی این مهم در شبکههای اجتماعی محدودیتهای زیادی را برای کارمندان ایجاد کرده است. او میگوید: «برای ما عبارت «این کار را انجام نده» وجود ندارد بلکه «روش انجام این کار بدین صورت است» بیشتر به چشم میخورد.»
براساس گفتههای ریچ موران، مدیر شرکت اکرتیو سلوشنز، تدوین فرهنگ به اشتراكگذاری در رسانههای اجتماعی به طور کامل بر عهده او بوده است. او که در مطرحکردن شرکت خود در لینکدین بسیار موفق بود، نخستین نفری است که موضوعات اشتراکگذاری را تعیین میکند و به بقیه کارمندان روش این کار را توضیح میدهد.
او همانند جونز و سوان با محدودکردن کارمندان مخالف است و به قضاوت آنان اعتماد میکند. موران میگوید: «من به این نظریه اعتقاد دارم که هرچه کارمندان را از استفاده از رسانههای اجتماعی منع کنیم، آنها وقت بیشتری را در توالتها سپری خواهند کرد!» منظور وی این است که کارمندان برای چککردن موبایل خود به جای سر میز کار، به ناچار به توالت میروند. این نکتهای است که بسیاری از شرکت های فناوری به آن توجهی نشان نمیدهند و تفکر سنتی که به برخی از این فضاهای کاری هم رخنه کرده این است که میتوان با محدودیت و نظارت فعالیت کارکنان در شبکههای اجتماعی را به دلخواه خود کنترل کرد و یا جهت داد.