هشتگ، این مفهوم جهانی و امروزی و داغ، نماد بههمپیوستگی هزاران آدم در سرتاسر دنیاست.
نماد افکار عمومی فراملیتی، آنچه که افراد را به دنبال خود میکشاند و درباره سوژه داغ و ویژهشان با آنها صحبت میکند؛ فراملیتی از آنجهت که ممکن است روز اسکار باشد و اصغر فرهادی تا رتبه هفتم ترند جهانی پیش برود.
در ساعتهایی که هنوز بسیاری از ایرانیها در خواب ناز هستند، کاربران توییتر از کشورهای دیگر به کمک میآیند و نام نماینده ایران سر زبانها میافتد. چه بسا اگر که آن اشتباه فاجعهبار در انتهای مراسم اسکار پیش نمیآمد، رتبههایی بالاتر نیز انتظار «فروشنده» و فرهادی را میکشید. اما هشتگ، در معنای محلی آن نیز جذابیت ویژهای دارد.
آدمها را به دنبال خود میکشاند و دغدغهای عمومی را نمایش میدهد. بارها و بارها دیده شده که کاربران توییتر هشتگ یک شرکت استارتاپی را داغ کردهاند و دربارهاش مینویسند؛ شبیه به موقعیتی که برای اسنپ و تپسی پیش آمد. خاطرهگویی میکنند یا انتقاد و پیشنهادهایشان را مینویسند. پیش از این برایتان گفته بودیم که به هشتگهای شرکت مراجعه کنید و به دنبال نظرها و دیدگاههای افراد چشم بگردانید، اما اینبار از موقعیتی دیگر برایتان مینویسیم؛ از هشتگ شدن.
چطور میتوانید خودتان را تبدیل به هشتگی ماندگار کنید؟ شاید اولین قدم، استفاده از اسم یک بخشی باشد یا اسمی که به یکی از حروف جداگانه ختم شود؛ اسمی که برای هشتگشدن در فارسی نیازی به خط تیره نداشته باشد. برای نمونه تیتر این متن را نمیتوانید به عنوان یک هشتگ مناسب استفاده کنید، هرچند نسبت به هشتگهایی که این روزها در فضای مجازی دیده میشود، گزینه بدی هم نیست. این روزها که همه با استفاده از هشتگهای جملهبندی شده میخواهند خودشان را به این و آن نشان دهند و شعار کامل و واضحی را منتشر کنند، هشتگهای دو کلمهای برای خودشان بروبیایی دارند. اما هوشمندانهترین هشتگها آنهایی است که بدون نیاز به خط تیره منتشر میشوند. پس اگر اسم یک کلمهای ندارید و شرکت را با نامی سه کلمهای ثبت کردهاید، وقتی پای حضور در شبکههای اجتماعی به میان میآید، دست از اصول و قواعد بردارید و به دنبال شعاری یک کلمهای و کوتاه بگردید. یا حتی ابتدای سه کلمه را به نوعی که معنای صحیحی بدهد، به همدیگر متصل کنید.
اما اسمها ثبتشدهاند، دیگر کاری از دست شما برنمیآید، پس به جای اسم و شعار، کمپین تبلیغاتی راه بیندازید. اما در عنوان کمپین به تککلمهای بودن توجه کنید. یادتان باشد که استارتاپها بیش از هر چیز در حال ایدهفروشی هستند. ایدههای خلاقانهای که آدمها را به خود جذب میکنند و بستری از هیجان میسازند. در نتیجه هر اندازه که اسم کمپین جذابتر انتخاب شود، احتمال بیشتری برای هشتگ شدن وجود دارد.
اگر که کمپین مبارزه با خشونت خانگی راهاندازی کردهاید یا کمپین سفرهای نوروزی، دلیلی ندارد که هشتگ شما تمام نام کمپین را شامل شود، بلکه باید همین منظور را به ذهن برساند. مثلا هشتگ فرارازخانه را درنظر بگیرید، هشتگی که بدون نیاز به خط تیره معنایی نزدیک به خشونت خانگی را میرساند. یا هشتگ سفرنوروزی که عنوان کاملی است اما خط تیره هم نیاز ندارد. هر اندازه که این هشتگها سادهتر باشند، احتمال بیشتری برای استفاده از آنها وجود دارد و هر اندازه که استفاده از آن راحتتر باشد، مخاطب بیشتری رغبت پیدا میکند تا از آن بنویسد.
یادتان باشد که هشتگها، بهترین راه برقراری ارتباط هستند، با آنهایی که نمیبینید و نمیشناسید. پس به سادگی از کنارشان نگذرید. به آنها و عنوانشان فکر کنید.
به مجموعهای قابل اعتنا برای مخاطبانتان و کسانی که این سوژه را دنبال میکنند. ممکن است هیچوقت به رتبه اول ترند جهانی تبدیل نشوید، اما دستکم مخاطبان فعال را به خود جذب میکنید و اطلاعات بیشتری در اختیارشان قرار میدهید. برای نمونه با هشتگ «باشنبه» میتوانید نسبت به این متن واکنش نشان دهید. از هفتهنامهای بنویسید که کسبوکار شما را جدی گرفته است، بیشتر از آنکه خودتان آن را جدی گرفته باشید.