با سهم حداقلی از اقتصاد ایران و استارتاپیهایی که همه توجهشان و میدان دیدشان معطوف به کسب سهم از همین یک درصد اقتصاد آنلاین ایران است. اگر خاطرتان باشد زمانی تلویزیون ایران به سفارش یک شرکت تولیدکننده شیر و لبنیات، آگهیای را پخش میکرد. نام و نشانی از شرکت آگهیدهنده نبود، فقط دربرگیرنده یک پیام بود «شیر بنوشید تا سالم بمانید»!
این شرکت به یک مفهوم مهم یعنی توسعه و گسترش بازار و «مصرفکننده» پی برده و به این نتیجه رسیده بود ابتدا باید ضرورت اهمیت مصرف شیر را در بین مردم جا بیندازد و وقتی تعداد مصرفکنندگان شیر بیشتر شد، در گام دوم تبلیغ کند فلان شیر را بنوشید؛ کاری که در گذشته دیجی کالا کرد و امروز اسنپ، تپسی، الوپیک، کارپینو و… دیگر شرکتهای استارتاپی میکنند؛ یعنی تبلیغ در فضای مجازی یا تابلوهای شهری و تلویزیون برای دعوت مردم به استفاده از پلتفرمهای آنلاین.
گر چه در نگاه اول تبلیغ یک محصول و برند است اما در حقیقت باعث توسعه و گسترش مصرفکنندگان فضای آنلاین میشود. وقتی سخن از فضای آنلاین میکنیم منظورمان ۴۰ میلیون و اندی مصرفکننده محض تلگرام نیست؛ مصرفکنندهای مدنظر است که در فضای آنلاین تراکنش مالی انجام میدهد؛ کالا میخرند، بلیت میخرند، غذا سفارش میدهند و…
عدهای معتقدند که تبلیغ، دعوت و هدایت مردم به استفاده از اینترنت برای تسهیل زندگی یعنی ورود به این تنگ یا برکه کوچک وظیفه استارتاپها نیست و وظیفه حاکمیتی دولت است. اگرچه این حرف منطقی است اما اگر دولتها به وظایفشان عمل نکردند، چه اتفاقی میافتد؟ باید سالها بنشینیم تا منجی پیدا شود و این امر را محقق کند؟
سال قبل تیتر زدیم کمتر از یک درصد بازار آنلاین دست استارتاپهاست. حالا که یکسال گذشته، چه اتفاقی افتاده است؟ الان چند درصد را گرفتهایم؟ این یک واقعیت تلخ است که علیرغم حسننیت دولتها و دولت محترم، تصور، شناخت و درک مسئولان دولتی از استارتاپها کم و حتی متفاوت با واقعیت است. اگر در گذشته در مورد درک مدیران اداره مالیات تیتر زدیم «کامپیوتر، کیبورد و دیگر هیچ» امروز هم در مورد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات باید بنویسیم «وزارت مخابرات، تلفن ثابت، پست و تلفن همراه».
اگرچه وزیر تغییر کرده، آدمهای جدید هم آمدهاند اما تفکرها زیرساختی و تلفنی است نه استارتاپی. درهیچ جای دنیا دولت استارتاپها را شناسایی و پیشبینی نمیکند که اینها قرار است در آینده یونیکورن (Unicornis) شوند و بعد روی چند استارتاپ سرمایهگذاری کند که بزک نمیر بهار مییاد کمبوزه و خیار مییاد! اگر نیامد، اگر آن چند استارتاپ نشان کرده، موفق نشدند، چه اتفاقی میافتد؟ نمیگویم تنها راه یکی از راههای بهوجود آوردن یونیکورن گسترش بازار است. در یک بازار واقعی، رقابتی و بزرگ یونیکورنها بهوجود خواهند آمد.
البته بالا بردن سرعت اینترنت و دسترسی بخش بیشتر مردم به اینترنت، تسهیل موانع کسبوکار، کاهش تصدی دولت و کاهش مجوزها، مقرراتزدایی، عدم ورود دولت به سرمایهگذاریهای مستقیم (بهعنوان ویسی)همچنین وابستهنکردن استارتاپها به وامهای دولتی و… میتواند باعث بزرگشدن، پویایی و شکلگیری تکشاخها شود. باید قبول کنیم یونیکورنها محصول بازارهای بزرگ هستند.
نمیخواهم بگویم به دولتیها بدبین هستم اما نمیتوانیم همه تخممرغها را در سبد دولت بگذاریم. ما مثل تبلیغ «شیر بنوشید تا سالم بمانید» باید تبلیغ کنیم تا مردم در اینترنت سفارش و تراکنش مالی انجام دهند. باید مردم باور کنند استارتاپها برای تسهیل زندگی آمدهاند و مهم باور کنیم بازاری بزرگتر از یک درصد انتظار ما را میکشد و بهخاطر گرفتن سهمی ناچیز از این بازار کوچک فعلی، گیس و گیسکشی نکنیم.
حرف آخر:
اگر میخواهیم در سطح جهانی موفق شویم، باید به بزرگشدن و زمان بزرگشدن بازار حساس باشیم. آنهایی که از بنایی سررشته دارند، میدانند موقع درستکردن گچ دیر بجنبی گچ میمیرد و هرگز خانهای زیبا ساخته نمیشود. در شرایط فعلی بزرگشدن بازار باید تبدیل به یک دغدغه و مطالبه از خودمان بشود و سپس خواست ما ازدولت باشد. باور کنیم «تنگ، دریا نیست».
*شعر: نسرین ظهیری