روایت زنان موفق | سوزان ووجیتسکی مدیرعامل یوتیوب

0

داستان سوزان ووجیتسکی، مدیر عامل یوتیوب را در رادیو شنبه بشنوید

سوزان ووجیتسکی چطور بر صندلی مدیرعاملی یوتیوب تکیه زد؟

کسانی‌که جایی را اجاره می‌دهند اغلب اوقات خواسته‌ای ندارند جز اینکه مستاجرشان سر وقت و به صورت منظم، اجاره‌اش را بپردازد و آزاری به همسایه‌ها نرساند. اما سوزان ووجیتسکی مالک متفاوتی بود. مستاجرانش هم با اجاره‌نشین‌های معمولی فرق داشتند: لری پیج و سرگئی برین؛ کسانی که این روزها با عنوان موسسان شرکت گوگل شناخته می‌شوند. همین تفاوت‌ها باعث شد دو مستاجر نابغه ووجیتسکی، چیزی بیش از اجاره برای او در نظر بگیرند: موقعیت شغلی در استارتاپ تازه‌کاری به اسم گوگل در سال ۱۹۹۸. آن زمان تنها سه دهه از عمر زن توانمند قصه ما می‌گذشت. حالا سوزان دایان ووجیتسکی، به چهره‌ای مطرح در دنیای تکنولوژی تبدیل شده، چهره‌ای که نامش با غول‌هایی چون گوگل و یوتیوب گره خورده‌است.

بیزنس‌وومنِ ۱۱ ساله!

سوزان دایان ووجیتسکی. او در سال ۱۹۶۸ متولد شد. دختر ارشدِ خانه بود، بعد از او دو دختر دیگر هم قدم به این خانواده گذاشتند، خانواده‌ای که همه اعضای آن موفق بودند و در جامعه نقش‌آفرینی می‌کردند. پدرش، استنلی ووجیتسکی، استاد فیزیک دانشگاه استنفورد بود. شاید به همین خاطر است که سوزان هم در محوطه دانشگاه استنفورد بزرگ شد و این همسایگی روی طرز فکر و پیشرفتش در آینده تاثیر گذاشت. از همان سال‌های نخست زندگی، به دنبال کسب مهارت و درآمدزایی بود.

تنها ۱۱ سال داشت که نخستین کسب‌وکار خودش را به راه انداخت. خانه به خانه می‌رفت، زنگ آن‌ها را می‌زد و چیزهایی را می‌فروخت. اما بیزنس او به همین‌جا ختم نشد. ماجراهای او و کسب‌وکارهایش تازه کلید خورده بود. کسب درآمد حسابی به دلش نشسته بود و برای کسب درآمدهای بیشتر، از همان دوران اهدافی را در نظر گرفت. استعداد زیادی در نوشتن داشت، قلم میراث مادرِ معلم و روزنامه‌نگارش بود. سوزان هم برای روزنامه مدرسه با همان قلم تاثیرگذارش می‌نوشت. قلمی که در آینده برای دفاع از مادران شاغل به کار رفت. رشد او در مدرسه متوقف نشد و در دوره‌های بعدیِ زندگی‌اش با اهدافی درازمدت، ادامه پیدا کرد.

اشتغال از مسیر دشوارِ تحصیل

حضور پدری که استاد دانشگاه بود و مادری که به عنوان معلم، در مدرسه‌ها تدریس می‌کرد، سوزان را به دختری علاقمند به درس و تحصیل تبدیل کرد. سرانجام هم این دختر درس‌خوانِ اهل کسب‌وکار، سر از دانشگاه هاروارد درآورد. در سال ۱۹۹۰ تحصیلاتش در حوزه تاریخ و ادبیات به پایان رسید و از این دانشگاه خوش‌آوازه، فارغ‌التحصیل شد.

برای دکتری، تصمیم‌های جدی‌تری داشت، آنقدر شیفته و علاقمند به کسب‌وکار شده بود که برنامه‌ریزی‌هایش را برای دریافت مدرک دکتری در رشته اقتصاد آغاز کرد. اما ناگهان علاقمندی‌هایش تغییر کرد و متوجه شد از مسیر تکنولوژی بهتر می‌تواند در حوزه کسب‌وکار، فعالیت کند. این کشف بزرگ، راه زندگی‌اش را تغییر داد، برنامه‌ریزی‌هایش عوض شد و حرکت در جاده‌ای را آغاز کرد که سازگاری بیشتری با روحیات و اهداف درازمدتِ آینده‌اش داشت.

البته باز هم از تحصیلاتش غافل نشد، در سال ۱۹۹۳ مدرک فوق‌لیسانس خود را از دانشگاه کالیفرنیا در رشته اقتصاد دریافت کرد. پس از آن به فکر مدیریت در کسب‌وکار افتاد به همین دلیل به سراغ مدرکی متناسب با این هدف جدید رفت. در سال ۱۹۹۸ در حوزه مدیریت کسب‌وکار مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه کالیفرنیا دریافت کرد. البته دریافت همه این مدارک تحصیلی، همراه با یادگیری مهارت‌هایی بود که بعدا در مسیر پیشرفت شغلیِ او نمایان شد. اما شخصیت چندبُعدیِ سوزان باعث شد کار و تحصیل، او را از تشکیل خانواده دور نکند.

از اقتصاد تا سیاست

اغلب اوقات اینطور تصور می‌شود که زنی با سابقه تحصیل در چند رشته دانشگاهی و فعالیت‌های شغلی سخت و متفاوت، توانایی نگهداری از فرزندانش را ندارد و به همین دلیل بهتر است بچه‌دار نشود. اما ووجیتسکی از نمونه‌هایی است که ثابت می‌کند این طرز فکر، درست نیست. او در سال ۱۹۹۸ با دنیس تراپر ازدواج کرد و حاصل این ازدواج، پنج فرزند است. سوزان نشان داد که در بالاترین مدارج شغلی هم می‌توان بین خانواده و کسب‌وکار، تعادلی را برقرار کرد.

البته این زن فعال همیشه صدای رسای مادران شاغل بوده و تلاش کرده از حقوق آن‌ها دفاع کند. سال ۲۰۱۴ وقتی برای پنجمین فرزندش ناچار شده بود مرخصی بگیرد، در روزنامه وال‌استریت ژورنال، از اهمیت حقوق مادران در این شرایط نوشت. سوزان به قدری در این زمینه سخنوری کرده و از اهمیت آن حرف زده که همه او را به عنوان زنی می‌شناسند که میان زندگی خانوادگی و زندگی حرفه‌ای، بیشترین تعادل را برقرار کرده‌است. این زن به شیوه‌های مختلفی نشان داده که در هر شرایطی طرفدار حقوق زنان است. در سال ۲۰۱۶ هم وقتی هیلاری کلینتون، مقابل دونالد ترامپ قرار گرفته بود و برای راه یافتن به کاخ سفید با او مبارزه می‌کرد، ووجیتسکی حمایت خود را از کلینتون اعلام کرد. او در کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، تمام‌قد در کنار هیلاری کلینتون حضور داشت.

ناگفته نماند که سوزان ووجیتسکی علاوه بر اینکه شهروند آمریکاست، شهروند لهستان هم محسوب می‌شود. پدربزرگش فعال سیاسی حزب مردم در لهستان بود. شاید عطش حضور در دنیای سیاست علاوه بر بازار و اقتصاد را هم از پدربزرگش به ارث برده باشد. اما داستان اصلی این زن، با شرکت یوتیوب پیوند دارد.

ورود به گوگل؛ شروعی دوباره

آشنایی با برخی آدم‌ها، می‌تواند سرآغاز قصه‌ای تازه برای زندگی هر کدام از ما باشد. آشنایی با سرگئی برین و لری پیچ هم برای سوزان ووجیتسکی از همین جنس بود. سوزان گاراژی در منلو پارکِ کالیفرنیا داشت، شهری در منطقه خلیج سانفرانسیسکو. پیج و برین که به تازگی شرکت گوگل را راه‌اندازی کرده بودند، گاراژ سوزان را اجاره کردند و دفتر استارتاپِ تازه‌نفس خود را آنجا به راه انداختند. آن زمان، سوزان به عنوان مشاور مدیر برای شرکت اینتل در کالیفرنیا کار می‌کرد. یک روز لری پیج و سرگئی برین از او دعوت کردند در شرکت آن‌ها مشغول به کار شود و از آن زمان، انقلابی در زندگی سوزان به پا شد که کل مسیر زندگی‌اش را متحول کرد. ابتدا در بخش بازاریابی برای گوگل کار می‌کرد. اما خیلی زود مسیر پیشرفت خودش را پیدا کرد و طولی نکشید که به صندلی مشاور ارشد مدیرعامل گوگل تکیه زد.

ریاست بر دومین وبگاه پر طرفدار جهان

سوزان در مقام مدیر بازاریابی، توانمندی‌های بسیاری را از خودش به نمایش گذاشت. خیلی زود به همه‌کاره گوگل تبدیل شد. این زن در دو مورد از بزرگ‌ترین قراردادهای خرید شرکت گوگل به صورت فعال و مستقیم ایفای نقش کرد: در سال ۲۰۰۶ شرکت یوتیوب را به مبلغ ۱میلیارد و ۶۵۰میلیون دلار خریداری کردند و در سال ۲۰۰۷ دابل‌کلیک به قیمت ۳میلیارد و ۱۰۰میلیون دلار خریداری شد. سال ۲۰۰۶ وقتی سوزان قرارداد خرید یوتیوب را برای شرکت گوگل مهیا می‌کرد، شاید خودش هم تصور نمی‌کرد روزی برسد که بر صندلی مدیرعاملیِ این شرکت، تکیه‌گاهش شود.

حالا اما، همه او را به عنوان مدیرعامل شرکت یوتیوب می‌شناسند. یوتیوب نخستین بار در فوریه ۲۰۰۵ راه‌اندازی شد ولی در نوامبر ۲۰۰۶، شرکت گوگل، این غول عرصه اشتراک‌گذاری ویدیو را خریداری کرد. از سال ۲۰۱۴ تا کنون، یک زن که تنها نیم‌قرن از عمرش می‌گذرد، به عنوان مدیرعامل، این شرکت پرآوازه را مدیریت می‌کند.

اَبَر زنِ دنیای اینترنت

این روزها سوزان ووجیتسکی را به عنوان مهم‌ترین چهره در تبلیغات می‌شناسند. در سال ۲۰۱۵ یعنی یک سال پس از عهده‌دار شدنِ مدیرعاملیِ شرکت یوتیوب، نامش در فهرست ۱۰۰ چهره اثرگذار سال در مجله تایم قرار گرفت. چندی بعد هم مجله تایم او را به عنوان قدرتمندترین زن در عرصه اینترنت معرفی کرد.

زمانی‌که سوزان مدیرعامل یوتیوب شد، این شرکت اعلام کرد تعداد کاربران ماهانه‌اش به ۲میلیارد نفر رسیده و این کاربران به صورت روزانه، یک میلیارد ساعت، وقت پای ویدیوهای یوتیوب می‌گذارند. یوتیوب در ۱۰۰ کشور جهان، بومی‌سازی شد و اکنون در ۸۰ زبان مختلف در دسترس مردم قرار دارد. این شرکت ۱۵ساله که در سال ۲۰۱۹ بیش از ۱۵میلیارد دلار درآمد داشته، با مدیریت ووجیتسکی به برندی بزرگ در جهان تبدیل شده‌است.

سوزان از وقتی به ریاست این شرکت دست پیدا کرد، تعداد کارکنان زن در یوتیوب را از ۲۴درصد به ۳۰درصد افزایش داد. اما این فقط زنان نبودند که مورد توجه او قرار گرفتند. او در یوتیوب، به فکر کاربران از هر گروه و قشری بود. برای مثال محتواهای سرگرمی و موسیقیِ متناسب با خانواده‌ها را در دستور کار خود قرار داد. اکنون بیش از ۲۰۰میلیون نفر از کاربران به صورت روزانه از محتواهای بازی و سرگرمیِ این پلتفروم بهره می‌گیرند. رهبریِ این زن باعث شد شیوه‌های مختلفی برای درآمدزایی در یوتیوب در دستور کار قرار گیرد. عضویت در کانال و سوپر چت جزو مواردی است که سوزان ووجیتسکی دستورِ راه‌اندازی آن‌ها را داد.

ریاست سختگیرانه

زمانی‌که یوتیوب راه‌اندازی شد، در زمینه محتواهایی که در آن به اشتراک گذاشته می‌شد، سختگیری چندانی به خرج نمی‌داد. اما تغییر مدیریت باعث شد سیاست‌ها هم در این زمینه تغییر کند. سوزان ووجیتسکی، سیاست‌های جدیدی را در دستور کار خود قرار داد که اجازه بازنشر برخی ویدیوها را نمی‌داد. هر ویدیویی که در بیان یا تصویر، نمایانگر نوعی خشونت یا نقض برخی قوانین باشد، اجازه بازنشر در این پلتفرم را پیدا نمی‌کند. اما قضیه کمی بعد، با ظهور گروه‌های تروریستی در فضای مجازی، پیچیده‌تر شد. چند بار گزارش دادند که گروه‌های تروریستی موفق به بارگذاری‌های ویدیوهای خود در یوتیوب شده‌اند.

همین امر باعث شد برخی شرکت‌ها دیگر تبلیغات خود را به یوتیوب نسپرند. واکنش‌های یوتیوب به قدری سختگیرانه شد که برخی منتقدان می‌گفتند این شبکه، محتوا را سانسور می‌کند. برخی از فعالان و کاربران حرفه‌ای یوتیوب هم می‌گویند محتواها حتی اگر ذره‌ای دوپهلو باشند، سریع حذف خواهند شد. با این حال ووجیتسکی ترجیح داده یوتیوب را با همین سیاست‌های سختگیرانه مدیریت کند. او بارها اعلام کرده محتوای آموزشی را در اولویت قرار داده‌اند. در واقع این شرکت قصد دارد پلتفرمی برای ویدیوهای آموزشی باشد. اما کاربردهایی پیدا کرده که نسبت به آموزش با استقبال بیشتری همراه شده‌است.

ووجیتسکی جزو معدود زنانی است که نشان داده می‌توان هم به چهره‌ای جهانی و فعال در عرصه اقتصاد تبدیل شد و هم عضوی فعال در یک خانواده بود؛ هم می‌توان مشارکت اقتصادی در جامعه داشت و هم می‌توان صاحب فرزند شد و زندگی شخصی را اداره کرد. این زن ثابت کرده که می‌توان همه کارها را به صورت متعادل، با هم پیش برد.

آنچه باید از سوزان ووجیتسکی یاد بگیریم

تبدیل شدن به مدیرعامل یکی از غول‌های شرکتی در دنیا، مسئله‌ای اتفاقی نیست. سوزان ووجیتسکی هم با شانس و اقبال به این شرکت راه پیدا نکرده، او اصولی دارد که پیروی از آن اصول، این شخصیت را به یکی از قدرتمندترین زنان جهان در دنیای اقتصاد و کسب‌وکار تبدیل کرده‌است. اما این اصول چه هستند؟ برخی از آن‌ها کلی و برخی هم مربوط به همین شخصیت خاص هستند. به هر حال پیروی کردن از این اصول می‌تواند شما را دست‌کم چند قدم به موفقیت شغلی نزدیک‌تر کند.

۱-فرصت‌های جدید را با آغوش باز بپذیرید

بعید است همه ما این فرصت را پیدا کنیم که یک استارتاپ در گاراژ خانه‌مان راه‌اندازی شود که یک روز به شهرت جهانی برسد. اتفاقی که در مورد گوگل در گاراژ خانه ووجیتسکی رخ داد، مسئله‌ای کاملا شانسی بود. اما بهره گرفتنِ او از فرصت حضور در این استارتاپ، به روحیه خاص او بستگی داشت. روحیه‌ای که شاید خیلی از ما نداشته‌باشیم: باز بودن در برابر فرصت‌ها. هر فرصت جدیدی با چالش‌هایی همراه است و ما هم اصولا آن چالش‌ها را می‌بینیم اما می‌توان کاملا باز بود و فقط فرصت‌ها را در نظر گرفت.

۲-زندگی وکار را با هم داشته باشید

سوزان نخستین زنِ کارمندِ گوگل بود که باردار می‌شد. پیش از آن، همه زن‌ها تصور می‌کردند یا باید دراین شرکت کار کنند و قید بچه‌دار شدن را بزنند یا باید بچه‌دار شوند و از گوگل خداحافظی کنند. اما سوزان ووجیتسکی، رویکرد سومی را در پیش گرفت و بچه‌دار شد و در عین‌حال فضای کار را به سمتی پیش برد که از زنان باردار حمایت کنند. او در این زمینه پیشرو بود و به همه زنان نشان داد که می‌توان هم کار کرد و هم زندگی شخصی را پیش برد.

۳-مثل مالکان رفتار کنید

همیشه طوری رفتار کنید که گویی شرکت متعلق به شما است. ووجیتسکی می‌گوید این رویکرد باعث می‌شود بهترین عملکرد را برای بهبود کارایی شرکت داشته باشید و به این ترتیب هم خودتان پیشرفت می‌کنید و هم شرکتی در آن فعالیت دارید. این رویکردی است که او خودش هم در پیش گرفته بود. این زن می‌گوید با این رویکرد، همیشه هر نقصی در شرکت ببینید برای رفع کردن آن تلاش می‌کنید.

۴-از تجربه‌های شخصی به سود خودتان بهره بگیرید

مرخصی بارداری جزو مسائلی است که می‌تواند هر زنی را از کار و زندگی بیندازد اما در مورد ووجیتسکی این جریان کاملا برعکس شد. او از تجربه مرخصی بارداری به نفع خودش بهره گرفت و تلاش کرد صدای سایر مادران شاغل را به هم گوش مسئولان این حوزه برساند. شاید هر کسی جای او بود، با تجربه مادر شدن، حضورش را در زمینه شغلی کم‌رنگ می‌کرد اما این زن با پنج فرزند، جزو فعال‌ترین افراد شاغل در دنیا به شمار می‌آید.

۵-استراتژی روشنی را دنبال کنید

وقتی از ووجیتسکی پرسیدند سخت‌ترین کاری که در شغل خود داشته چه بوده، گفت این‌که تصمیم بگیرد در چه مسیری قدم بردارد. او یک بار برای همیشه در مورد شغل خود تصمیم گرفته و استراتژی مشخصی را در نظر گرفته و از آن به بعد هم در همان مسیر گام برداشته‌است. این یعنی هدفمند شدن و در مسیر درست قدم برداشتن.

۶-بازخوردها را با آغوش باز بپذیرید

همه ما در برابر نقدهایی که وارد می‌شود، حالت تدافعی به خود می‌گیریم، ووجیتسکی هم مثل ما این حالت را دارد اما همیشه به اشتباهات خود اقرار می‌کند و تلاش می‌کند با نقدها و بازخوردهایی که می‌گیرد، وضعیت را بهبود ببخشد. معمولا افراد هرچه در شغل خود بیشتر پیش می‌روند، کمتر انتقادپذیر می‌شوند چرا که تصور می‌کنند خودشان بهتر تصمیم می‌گیرند. اما ووجیتسکی رویکرد متفاوتی را در نظر گرفته و همه نقدها را با آغوش باز می‌پذیرد تا وضعیت بهبود پیدا کند.

توصیه‌های وجیستکی به کسانی که رویای موفقیت دارند

ارزش سهام وجیستکی در گوگل، او را به یکی از ثروتمندترین زنان خودساخته در آمریکا تبدیل کرده است اما شناخته شدن به عنوان مهره‌تاثیرگذار گوگل، نه آغاز راه وجیسکی بوده و نه پایان مسیر موفقیتش. او حالا یکی از ثروتمندترین زنان در عرصه تکنولوژی است و براساس رده بندی فوربس، بعد از شریل سندبرگ، بانوی اول فیس‌بوک، قدرتمندترین زن جهان در حوزه تکنولوژی به شمار می‌رود. ارزش خالص دارایی او بیش از ۳۵۰ میلیون دلار برآورد شده است و این زن ۵۲ ساله، امروز به عنوان یکی از تاثیرگذارترین زنان جهان شناخته می‌شود. زنی که درآمد تبلیغات گوگل را به شکل خارق‌العاده‌ای تغییر داد و یوتیوب را متحول کرد، پایبندی به اصول ساده‌ای را به عنوان ابزارهای موفقیتش معرفی می‌کند. او که خلاقیت به عنوان اصل ابتدایی وارد شدن به مسیر موفقیت می‌شناسند، با بیان نکاتی که در ادامه آورده‌ایم، راه رسیدن به رویای توانستن را ترسیم می‌کند:

  • من چندان با دستورالعمل‌ها و رویه‌های ثابت و از پیش تعریف شده کنار نمی‌آیم. ترجیح می‌دهم خودم کشف کنم که یک کار را از چه مسیری باید انجام داد و چطور می‌توان به شکلی منحصر به فرد، بهترین رویه برای انجام دادن آن را ترسیم کرد؛ و خوب … نتیجه این تلاش و کشف کردن هم معمولا هیجان‌انگیز از کار در می‌آید.
  • من تاثیر گوگل را در زمانی که استفاده از آن را شروع کردم متوجه شدم. یعنی در سال ۱۹۹۸؛ یک روز من به گوگل دسترسی نداشتم و فهمیدم که بدون آن نمی‌توانم کارم را انجام دهم. از آن روز بهتر متوجه شدم که چطور آدم‌ها با استفاده از گوگل می‌توانند جواب سوال‌هایشان را پیدا کنند و ارزش آن را به شکلی متفاوت درک کردم.
  • اولین جرقه برای درک ارزش یوتیوب را در ذهن من دو جوان چینی زدند که در خوابگاه ما آواز می‌خواندن. آن روز من مشاهده کردم که چطور هر کسی می‌تواند به یک خالق تبدیل شود و آدم‌ها چقدر مشتاق تماشا کردن چیزی هستند که دیگران خلق کرده‌اند.
  • من معتقدم که ایده‌های تازه، می‌توانند دنیا را تغییر دهند و هر فرد با پرداختن به این ایده‌های نو، می‌تواند قدم ارزشمندی را در جهت تغییر دادن جهان بردارد. نکته مهم دیگری که همیشه گفته‌ام، تاثیر پذیرش شکست در رسیدن به موفقیت است. اگر شکست را بپذیرید، می‌توانید آن را به ابزاری برای موفقیت تبدیل کنید. جمله‌ای که همیشه من را به جلو هل می‌دهد این است:«چیزی که تو را نمی‌کشد، قوی‌ترت می‌کند!»
  • می‌پرسید چرا عاشق کارم هستم؟ خوب روشن است! چون من عاشق خلق کردن هستم. عاشق پرورش دادن ایده‌ها و ساختن هستم و کارم این فرصت را برای من فراهم کرده.
  • گرچه ما به زنان صاحب مدارک تکنیکی بیشتری نیاز داریم؛ اما من همیشه به زنان تاکید می‌کنم که برای فعالیت در عرصه تکنولوژی، نیازی به داشتن مدرک مرتبط با تکنولوژی ندارند.
  • اگر یک تکنولوژی را خلق کنید، می‌توانید دنیا را تغییر دهید. دنیای بیست سال دیگر، تفاوت قابل توجهی با دنیای امروز ما دارد.
  • همه چیز در حال تغییر است؛ بخشی از موفقیتی که می‌توانید کسب کنید، در گرو خو گرفتن با این واقعیت است که نمی‌توان فهمید در آینده چه چیزی پیش می‌آید.
  • وقتی می‌فهمید که یک رویه خوب پیش‌نمی‌رود و وقت تغییر دادنش رسیده، معمولا اولین واکنشی که دیگران به شما نشان می‌دهند، جنگیدن با باورهایتان در آن زمینه و مقاومت کردن در برابر ایده‌های شماست.
  • آدم‌ها در دوره‌های مختلف و به شیوه‌های مختلف به شما واکنش نشان می‌دهند و کارتان را نقد می‌کنند. در بسیاری موارد، ما این واکنش‌ها را شخصی تلقی می‌کنیم و در ذهنمان تکرار می‌کنیم «وای! باز هم دارد از من ایراد می‌گیرد!»؛ اما واقعیت این است که وقتی در یک ساختار حرفه‌ای‌تر و تاثیرگذارتر می‌شوید، نظرات دیگران هم بیشتر به سمت شما مایل می‌شود. شاید بد نباشد که به جای شخصی جلوه دادن این نظرات، آنها را انتقادهای ارزشمندی تلقی کنیم و برای بهبود کارهایمان از آنها کمک بگیریم. هر نظری که با ما مطرح می‌شود، شخصیت یا توانمندی‌هایمان را زیر سوال نمی‌برد.
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.