ماتیاس شانز از شرکت زیمنس میگوید: «آلمان امروز و فردا با اکوسیستم فناوری پیشرفتهاش به رقیبی برای سیلیکون ولی تبدیل خواهد شد.» شانز یکی از پیشروان در کسبوکار، شتابدهندگان استارتاپی و کارآفرینانی است که در یک گفتگو به نحوه اثرگذاری شرکتها و استارتاپها بر تخصص یکدیگر و بر خلق نوآوری و تولید در آلمان پرداخته شده است. شانز که مدیر ارشد فناوری خطرپذیر شرکت زیمنس است، به توانایی قریبالوقوع آلمان در تبدیل شدن به یک مرکز جهانی برای بخش فناوریهای پیشرفته خوشبین است؛ او میگوید شرکتها نیز بهاندازه سرمایهداران خطرپذیر مشتاق هستند تا «استارتاپها را تقویت و حمایت کنند».
به اعتقاد او: «مسئله ایجاد اکوسیستم است. آلمان با سیلیکون ولی تفاوتهای زیادی دارد اما در حال تغییر است. من میبینم که فارغالتحصیلان دانشگاهی امروز این آرزو را دارند که دنیا را متحول کنند و دنیا را نجات دهند. ما این استعداد و انگیزه را داریم. تنها باید دستههایی از شرکتهای فناوری پیشرفته، دانشگاه و منابع مالی ایجاد کنیم تا اکوسیستم استارتاپی بزرگی راهاندازی شود.» او گفت که شرکت زیمنس «متقاعد شده است» که میتوان چیزهای زیادی را از استارتاپهایی که در خط مقدم هیاهوی دیجیتالی مشغول فعالیت هستند یاد گرفت. «ما میخواهیم دریابیم که در صحنه استارتاپی چه میگذرد و مایل هستیم خیلی زود با فنآوری آشنا شویم.» از نظر او، تمرکز بر تفکر طراحی و نمونهسازی فوری نوآوری را برای شرکت زیمنس به ارمغان میآورد. انعطافپذیری یکی از عوامل مهم برای موفقیت در این حوزه است.
پرورش افکار کارآفرینی در سطح شرکتی
لزوما نیاز نیست شرکتها به دوردستها نگاه کنند تا بتوانند ایدههای جدید و استعدادهای کارآفرینی را به دست آورند. این استعدادها را میتواند در همینجا نیز کشف کرد. تورستون مارکوارت، مدیر بخش شتابدهنده استارتاپی، میگوید: «اکثر شرکتها در حال حاضر کارآفرینانی دارند که با آنها کار میکنند. مدیران باید نحوه شناسایی و فعالسازی آنها را یاد بگیرند. برای این کار مدیران عامل باید تفکر کارآفرینی داشته باشند و یک اکوسیستم ایجاد کنند تا در این اکوسیستم فضایی برای رشد ایدهها وجود داشته باشد.» در این شرکت برای ایجاد چنین اکوسیستمی سعی شده از یک برنامه کارآفرینی سازمانی استفاده شود؛ برنامهای که به توسعه چابکی، کارآفرینی و انعطافپذیری در سراسر قسمتهای شرکت کمک میکند.
او معتقد است که آلمان پتانسیل آن را دارد که به یک مرکز فناوری پیشرفته جهانی تبدیل شود، اما در این راستا باید تغییراتی در ذهنیت و شیوه تفکر ایجاد شود. «ما انرژی کارآفرینی زیادی را در آلمان مشاهده میکنیم و بسیاری از ایدههای کسبوکار در حوزه مهندسی هستند. اما شرکتها باید مراقب باشند که فقط روی کارایی تمرکز نکنند زیرا در این صورت روحیه کارآفرینی از بین خواهد رفت. وقتی شما هزینهها را کاهش میدهید، درواقع به خلاقیت ضرر زدهاید. شجاعت در کارآفرینی و خلاقیت دو موضوع بسیار مهم برای موفقیت استارتاپها هستند.» او میگوید: «کارآفرینان و موسسان استارتاپها باید داستانسرایی را در خود تقویت کنند. شرایط آمریکا را با آلمان مقایسه کنید. در آمریکا استارتاپها میتوانند یک سرمایهگذار خطرپذیر را در عرض سه دقیقه قانع کنند که روی آنها سرمایهگذاری کند. در اینجا باید کارآفرینان تمرین کنند تا بتوانند سرمایههای خطرپذیر جدید را جذب کنند.»
فرصتها در زمان بحران
در دوران بحران فضای بهتری برای کارآفرینی وجود دارد. زیرا در این شرایط کارآفرینانی متولد میشوند که بیشتر میتوانند خطر کنند و پتانسیل موجود برای ارائه سرمایههای خطرپذیر جدید بیشتر میشود. برای مثال شرکت اسمارت هیدرو پاور در بازارهای بینالمللی که کمک مالی دریافت نمیکنند و ریسک بالایی دارند شرکتهایی را تاسیس میکند. از نظر مسئولان این بازارها محیط کارآفرینی ایدهآلی هستند که در آنها بهترین ایدهها شکل میگیرند.