- با توجه به گزارش اخیر کافهبازار، در سال گذشته تعداد برنامهها و بازیهای فروشنده (محصولات دیجیتال) ۲۳ درصد کاهش یافته در حالی که طرف تقاضای بازار شامل تعداد خریداران (۱۲ درصد)، تعداد خرید (۵۰ درصد) و حجم خرید (۸۳ درصد) افزایش یافته است؛ با توجه به شرایط اقتصادی در سالهای اخیر این روندها را به معنای انقباض بازار محصولات دیجیتال تحلیل میکند یا انبساط آن؟ و استراتژی درست سرمایهگذاران در ورود یا خروج از حوزههای مختلف این صنعت چیست؟
سال 98 سال بسیار سختی برای اکوسیستم استارتاپی بود. کشور نیز با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم میکرد و طبیعتا شرایط اقتصادی بر بازار آنلاین تاثیرگذار است. نکته جالب گزارش، افزایش تقاضا بود که به نظر من این نشان از برقراری توازن در بازار و پلتفرم کافه بازار است و سمت عرضه و تقاضا بطور سیستماتیک و هوشمند غربال میشوند و بازار به تعادل میرسد و طبیعتا گزینههای باقی مانده آنهایی هستند که در شرایط رقابت باقی مانده و سختیهای زیادی را پشت سر گذاشتهاند. این اتفاق نشان از رسیدن بازار دیجیتال به بلوغ نسبی و اولیه دارد. در شرایطی که سمت خرید و تقاضا افزایش پیدا میکند، باید صنعت رشد کند و طبیعتا حجم سرمایهگذاری نیز باید بالا برود اما در شرایط فعلی، سرمایهگذاران بسیار محتاط شدهاند و فرصتهای بازارهای جایگزین از تزریق پول به اکوسیستم جلوگیری کرده و حجم سرمایهگذاری کاهش یافته است. به نظر من، شرایط فعلی به نفع سرمایهگذاران فعال، واقعی و هوشمند است و فرصتهای سرمایهگذاری غربال شده و توافقهای با قیمت مناسب پیش روی آنها خواهد بود؛ لذا ورود آنها به بازار دیجیتال و شکل دادن استارتاپهای خوب آینده، در حال حاضر میتواند یک استراتژی صحیح باشد؛ اما نباید از این نکته غافل شویم که کلیه بخشهای اقتصادی بر هم تاثیرگذار هستند و نرخ تورم، بازدهی بازارهای جایگزین، کشش تقاضای مردم و قدرت خرید و… همگی بر شرایط تاثیرگذار هستند و امکان دارد در شرایط پرریسک فعلی هیچ یک از پیشبینیها محقق نشود.
- در این گزارش وضعیت صنعت بازیهای موبایل به تفکیک تشریح شده است. بازیهای فروشنده در حالی که تنها ۱۹٪ از کل فروشندههای بازار را تشکیل میدهند توانستهاند ۳۶٪ از کل درآمد را از آن خود کنند. از طرفی کاربران بازار بیش از ۶۷۰ میلیون بار بازیها را دانلود یا بروزرسانی کردهاند. با توجه به این حجم از بازار، شما چه تهدیدها و فرصتهایی را در این صنعت میبینید و بر اساس چه معیارهایی در مورد ورود به این صنعت تصمیم میگیرید؟
صنعت بازی ایران یک صنعت نوپا و رو به رشد است و این مهمترین فرصت برای فعالان بازیهاست. جمعیت جوان ایران، هزینه پایین تولید بازی در ایران به نسبت سایر کشورها، به دلیل هزینههای پایینتر نیروی انسانی، بازار کشورهای همسایه و هم فرهنگ ما، بومی بودن بازیهایی که با شرایط گروه سنی مختلف جامعه تطابق داشته باشد همگی از فرصت های این صنعت هستند و درصد اشاره شده از کل درآمد نیز بالاتر خواهد رفت، به احتمال زیاد این رویه که 19 درصد از فروشندهها توانستهاند 36 درصد از کل درآمد را به خود اختصاص دهند ادامه خواهد داشت و این هم یک فرصت برای این صنعت است چرا که فروشندههای با کیفیت پایینتر به تدریج از بازار حذف خواهند شد و این به تقویت بازار و بهتر شدن شرایط فروشندههای با کیفیت کمک خواهد کرد. از طرفی کار سرمایهگذاران برای انتخاب راحتتر خواهد شد.
اما در مقابل این فرصتها، تهدیدهایی هم برای این بازار نوپا و رو به رشد وجود دارد. اگر دقت کرده باشیم عمده بازیها یک طول عمر مشخص دارند و کمتر بازی را پیدا میکنیم که سالیان طولانی کاربران خود را حفظ کرده باشد مگر اینکه بطور دائم نسخههای جدید با قابلیتهای بهتر و کیفیت بالاتر را ارائه کند در غیر این صورت، محکوم به حذف از بازار خواهد شد؛ در نتیجه تیم نوآوری و توسعهدهنده هر بازی، باید رویکرد فعالی داشته باشد و مدام به توسعه و تولید نسخههای جدیدتر فکر کند. طبیعتا تغییر تکنولوژی نیز یکی دیگر از تهدیدهای این صنعت است و بقا در این صنعت ب شدت وابسته به تکنولوژی و بهروز بودن تیم توسعهدهنده خواهد بود؛ در نتیجه چالش نیروی انسانی با کیفیت و مهارت بالا و حفظ و نگهداشت آن، از دیگر تهدیدهایی است که می توان برای این حوزه متصور شد. همه موارد اشاره شده در فرصت ها و تهدیدها، مواردی هستند که مورد توجه سرمایهگذاران برای تصمیم گیری خواهند بود.
- در سال گذشته بیش از هر زمان دیگری کسبوکارهای آنلاین تحت تاثیر تصمیمات و اقدامات حاکمیتی مانند قطعی اینترنت یا اجبار رمز دوم پویا بودند. روند تاثیر این اقدامات روی رفتار کاربران موبایل ایران در گزارش سال ۹۸ کافهبازار را چگونه تحلیل میکنید و به نظرتان چه بازخورهای میتوان بر اساس این گزارش به سیاستگذاران داد؟
همانطور که اشاره شده سال 98 سال بسیار سختی برای اکوسیستم بود و قطعی اینترنت یکی از بدترین اتفاقاتی بود که میتوانست برای اکوسیستم استارتاپی رقم بخورد. متاسفانه سیاستگذاران عمده تصمیمات مهم را در فضا و اتاقهای در بسته میگیرند و به ندرت پیش میآید که در سیاستگذاریهای کلان، شرایط کسب و کارها در نظر گرفته شود یا حداقل نمایندهای از صنوف این کسب و کارها در این تصمیمگیریها دخالت داشته باشد. بزرگترین آسیب این تصمیمات برای بخش خصوصی و فعالان اقتصادی خواهد بود و به صورت زنجیره، به کل جامعه تعمیم داده خواهد شد. امنیت سرمایهگذاری در چنین فضایی به شدت کاهش خواهد یافت و سال 98 برای سرمایهگذاران ریسکهای بسیار بالا و غیرقابل پیشبینی را داشت و این باعث احتیاط بیشتر سرمایهگذاران خواهد شد. بالا رفتن نرخ بیکاری، سرخوردگی و مهاجرت نخبگان و کوچک شدن اقتصاد از دیگر آسیبهای این چنین تصمیمات و اتفاقات در سال 98 بود.
- گزارش کافهبازار نشان میدهد برخی از استانهای کشور با وجود داشتن تعداد زیاد تیمهای توسعهدهنده و همینطور بازیها و برنامههای فعال، سهم ناچیزی از درآمد را در مقابل توسعهدهندههای تهران به خود اختصاص دادهاند. تحلیل شما از علت این تفاوت چیست؟ آیا توزیع سرمایه بر اساس ظرفیتهای جغرافیای میتواند تاثیری در رشد استانهای دیگر داشته باشد یا تاثیر عوامل دیگری مانند آموزش، حمایتهای حاکمیتی و توسعه اکوسیستمهای محلی را بیشتر از جریان سرمایهگذاری میدانید؟
توسعه سرمایهگذاری در شهرستانها به تنهایی نمی تواند منجر به رشد اکوسیستمهای محلی و استانی شود. سرمایهگذاری فقط یک آیتم است و شاخصهای دیگری از جمله انباشت دانش و تخصص، نیروی خبره، بازار مصرف، فرصتهای جایگزین برای کارآفرینی، امکانات آموزشی و مباحث فرهنگی در شکلگیری اکوسیستمهای محلی تاثیرگذار هستند. نباید به تنهایی از سرمایهگذار و بخش خصوصی انتظار این را داشته باشیم که به شکلگیری جریانهای محلی و استانی کمک کنند و بخش عمده این وظیفه به دوش دولت و حاکمیت خواهد بود. در حال حاضر بستر مناسبی برای شکلگیری اکوسیستمهای محلی وجود ندارد و وقتی به استانهای دیگر توجه میکنیم متوجه میشویم که چندین قدم از تهران عقبتر هستند در حالیکه نیروی خبره و با استعداد زیادی دارند اما همان نیروها در شهر خود فعالیت نمیکنند و برای کار و خلق آیندهی خود به تهران مهاجرت میکنند. شاید نباید اصراری به شکلگیری یک اکوسیستم همگن استارتاپی در کل کشور داشته باشیم و تمرکز هر استان بر مزیتهای محلی و منطقهای، بازدهی بهتری برای کشور داشته باشد و این نیازمند یک سیاستگذاری کلان از سمت حاکمیت است. به نظر من شکل نگرفتن یک اکوسیستم در منطقه یا استان از شکلگیری غلط آن بهتر است لذا با استراتژی دقیق و برنامهریزی بلند مدت و با تمرکز بر مزیتهای محلی و منطقهایی، میتوان نسبت به شکلگیری صحیح فضای نوآوری و استارتاپی در استانها و شهرستانها اقدام کرد که عمده وظیفه آن به دوش سیاستگذاران و حاکمیت است و سایر عوامل از جمله سرمایهگذاری و جوشش درونی به طبع آن شکل خواهد گرفت.