سرگذشت هر برندی با نام خالقش پیوند خورده است؛ ذهنی که متفاوت اندیشیده، عمل کرده و توانسته از دل دمدستیترین و جزئیترین ایدهها، نامی بزرگ بیافریند و از میان تمام این نامها، آنها که ما را به یاد خاطرهای دلچسب میاندازند، بیشتر از بقیه ماندگارند. رستوران هانی یکی از همین برندهای خوشنام در میان رستورانهای بزرگ تهران است. مردان خاندان طریقتمنفرد، سالهای سال به رستورانداری مشغول بودند اما تنها یک زن از این خانواده توانست حرفه آبا و اجدادی خود را تبدیل به برندی ایرانی در میان هزاران غذاخوری تهران کند. احتمالا همه ما حداقل یکبار گذارمان به رستورانهای هانی در گوشه و کنار تهران خورده است و لذت غذا خوردن در آنها را تجربه کرده باشیم؛ اما شاید تعداد کمتری از ما با سرگذشت این رستوران و زنی که در سال ۱۳۵۹ اولین شعبه آن را تاسیس کرد، آشنا شده باشیم.
بانوی اول رستورانهای ایرانی
بیشک شنیدن سرنوشت زنی که تا کلاس ششم ابتدایی بیشتر درس نخوانده و با وجود مخالفتهای خانواده مذهبیاش، آستین بالا زده و سراغ سیخ و کباب رفته است، خالی از لطف نیست. فاطمه طریقتمنفرد بعد از آتشسوزی کارخانه چمدانسازی همسرش، حاج اکبر کبریتچی، تصمیم گرفت دست روی دست نگذارد و شاهد بربادرفتن اعتبار خانوادهاش نباشد. پدرش پیشتر صاحب رستوران طریقت تهران بود و او هم به دنبال احیای حرفه پدر، رستورانداری را در پیش گرفت. اما اینبار با نامی که آوازهاش به خانههای ایرانی برسد و همه آنهایی که پایشان به تهران باز میشود را مجبور به نشستن پشت میزهایش بکند.
در اسفند ۱۳۵۹ تنها با هشت کارگر و در حالی که فاطمه طریقتمنفرد صاحب فرزندی به نام هانی شده بود، همین نام را بر برندش برگزید و هانی دیگری خلق کرد. او که در خانوادهای بزرگ شده بود که کار کردن زنان عیب بزرگی محسوب میشد و دختران حق ادامه تحصیل نداشتند، توانست در بحرانیترین شرایط زندگی با پیش گرفتن ایدهای که تنها در ذهن مردان خاندانش دنبال میشد، رستورانی بزرگ و موفق تاسیس کند. خودش درباره موفقیتش میگوید: «باید بگویم اگر چیزی به نام رمز موفقیت وجود داشته باشد، در من این رمز همان است که هیچ وقت از زیر کار در نرفتهام؛ حتی شاید خیلی وقتها پیش آمده که کارم را به خانواده ترجیح دادهام که درست هم نبوده؛ اما خب کاری که من انجام میدهم مسئولیت سنگینی دارد و حتی فکر میکنم کمتر از کار یک پزشک نیست، چون یک اشتباه ممکن است حوادثی را به وجود بیاورد که جبرانش خیلی سخت باشد. با این وجود، تمام این سختیها و خستگیها وقتی که مردم میآیند و به خاطر کیفیت کار تشکر میکنند، رنگ میبازد.» این روزها روزانه حدود ۶۰ منو غذای سرد و گرم در رستورانهای هانی سرو میشود و نهتنها مشتریان ایرانی، که بسیاری از توریستهای خارجی هم با نام آن آشنا هستند.
از چلوکباب تا تولید غذای آماده
این روزها پابهپای رستوران هانی، کارخانه مواد غذایی بستهبندیشده هانی هم فعالیت میکند. کارخانهای که در پی برند شدن رستوران هانی و گسترش فعالیتهای آن راهاندازی شد و برند هانی را بیش از پیش قوت بخشید. ایده تاسیس کارخانه هانی به بعد از رونق گرفتن رستوران میدان قیام بازمیگردد. تنها چند سال از سر زبانها جاری شدن هانی گذشته بود که یک سازمان نظامی به حاج اکبر کبریتچی و همسرش سفارش تهیه خوراک مورد نیاز ۲۵ هزار سرباز برای رژه در استادیوم آزادی را میدهد. تلاشهای شبانهروزی کارگران هانی آغاز میشود اما روند پخت و پز غذاها چندان موفقیتآمیز پیش نمیرود و اینجاست که ایده راهاندازی کارخانه غذای آماده هانی جرقه میخورد. کبریتچی که یکبار کارخانه چمدانسازیاش در آتش سوخته بود، بار دیگر به حرفه کارخانهداری بازمیگردد و اینبار تولیدی متفاوت را پی میگیرد. در سال ۱۳۸۶ این کارخانه رسما افتتاح میشود و اصل تولیدات در کارخانه هانی همانند رستورانش، تولید غذای تازه بدون مواد افزودنی و مواد غذایی یخزده است. مجموعه هانی معتقدند که توانایی تولید سفارشات انبوه غذایی با کیفیت مادرانه و خانگی را دارد. امروز قریب به 36 سال از ورود نام هانی به دلها و سفرههای ایرانی میگذرد. صنایع غذایی این برند ۵۵۰ کارگر دارد و علاوه بر رستورانهایش، نام کترینگهای هانی هم در خیابانهای تهران به چشم میخورد.