دنیای رمزارزها و در رأس آن بیتکوین، بهخودیخود دنیای پرتلاطم و عجیب و غریبی بوده؛ دنیایی که شاید نتوان آن را با هیچکدام از انقلابهای دیجیتالی چند دهه اخیر مقایسه کرد. در این میان هم ایلان ماسک با چند توییت و افزودن درگاه پرداخت بیتکوینی برای تسلا و برداشتن آن، آتش دیگری به این نیستان انداخت که دیگر همه در جریان اتفاقات آن هستیم. اما آیا بیتکوین واقعا به محیطزیست آسیبی میرساند (یا بهتر بگوییم، آیا نسبت به بقیه رفتارهای انسان با طبیعت، آسیب بیشتری میرساند؟) و آیا واقعا ایلان ماسک دغدغه زیستمحیطی دارد؟ پاسخ سوال دوم را که نمیدانیم اما دستکم میتوانیم سوال اول را کمی بررسی کنیم.
4 روش برای کاهش مصرف انرژی رمزارزها
تقریبا در تمام جهان به مصرف بالای برق در استخراج و تولید رمزارزها اشاره میشود. اینکه آیا واقعا مثلا بیتکوین برق زیادی مصرف میکند یا خیر، بحث دیگری است. اما خواه این بالابودن را قبول داشته باشیم، خواه قبول نداشته باشیم، به هر حال هر صنعت و هر تولید هر چقدر بتواند انرژی کمتری مصرف کند هم بهصرفهتر است و هم ضرر کمتری برای محیط زیست دارد. پس همواره یافتن راههایی برای کاهش مصرف، اتفاق خوبی است. در اینجا 4 روش امکانپذیر برای کاهش مصرف رمزارزها را مرور میکنیم.
کنارگذاشتن اعتبارسنجی اثبات کار
اثبات کار یک روش اعتبارسنجی است که به قدرت محاسبات و استفاده از منابع جایزه میدهد. با بالارفتن قدرت رایانههای استخراجکنندگان رمزارزها، قدرت استخراج آنها نیز افزایش پیدا میکند. حل چالشهای ریاضیاتی این امکان را برای استخراجکننده ایجاد میکند که معاملات بلاکچین را از طریق اثبات کار تایید کرده و به عنوان پاداش، رمزارز بگیرند.
اما برخی فعالان حوزه رمزارز پیشنهاد میکنند به جای اعتبارسنجی، از اعتبار سهام برای تایید ورودیهای بلاکچین استفاده شود. الکس دو وریس، محقق بیتکوین از طرفداران روش اثبات سهام است. در این روش، افراد رمزارزهای خود را به عنوان گرو در یک حساب سپرده قرار میدهند و در مقابل، امتیاز تایید معاملات دیجیتال را دریافت میکنند. در حقیقت این اعتبار فرد است که معامله را پشتیبانی میکند و در صورتی که فرد در تایید معاملات تقلب کند، رمزارزهای او به عنوان غرامت، مصادره میشود. این روش نسبت به اعتبارسنجی اثبات کار، انرژی بسیار کمتری مصرف میکند.
استفاده از بلاکچین برای تشویق استفاده از حملونقل پاک
روش پیشین به نحوه عملکرد بلاکچین مربوط میشود اما برخی از فعالان برای کاهش مصرف انرژی بلاکچین رویکرد دیگری دارند. هدف آنها استفاده از بلاکچین برای ترویج روشهای رفتوآمد کممصرف، مانند وسایل نقلیه الکتریکی است. آنها تلاش دارند با استفاده از بلاکچین مردم را به استفاده از رفتارهای دوستدار محیطزیست سوق بدهند که به جبران انرژی مصرفشده کمک میکند. کمبود زیرساختها برای استفاده از خودروهای برقی و روشهای اینچنینی، مانع بزرگی در گرایش به سوختهای پاک است؛ پس سیستم عاملهای نظیر به نظیر مبتنی بر بلاکچین به افراد کمک میکند که ایستگاههای خصوصی شارژ را بیابند. برای مثال Share & Charge از بلاکچین اتریوم استفاده میکند تا رانندگان را به ایستگاههای خصوصی شارژ راهنمایی کند. دارندگان این ایستگاهها میتوانند در زمانهایی که دستگاه خود را شارژ نمیکنند، آن را به دیگران کرایه بدهند و درآمد جانبی داشته باشند. نکته اینجاست که تمام این فرایند بر بستر بلاکچین انجام میشود.
تمرکز بر روشهای پایدار استخراج بیتکوین
همانطور که پیشتر گفتیم، بیشتر انرژی مصرفشده در استخراج، به بخش محاسباتی مربوط میشود. خوشبختانه در سالهای اخیر رویکردها برای استفاده از انرژی پاک افزایش یافته که میتوان به ابتکار
Cryptosolartech در اسپانیا اشاره کرد؛ آنها از انرژی خورشیدی و بادی برای استخراج بیتکوین استفاده میکنند. فعالان این حوزه تلاش میکنند تاثیر کربن را در استخراج کاهش داده و ثابت کنند با روشهای دیگر هم میتوان به صورت مستمر استخراج را انجام داد، حتی اگر از روش اعتبارسنجی اثبات کار استفاده شود.
تولید بلاکچین با مصرف کمتر
برخی از محققان در حال ساخت بلاکچینهایی هستند که با نسل پیشین بلاکچین متفاوت بوده و مصرف انرژی کمتری دارند.
این کار مانند مورد اول، مصرف انرژی را کاهش میدهد. یکی از نمونههای نسل جدید بلاکچین، Red Belly است که میتواند دهها هزار تراکنش را در ثانیه انجام بدهد. بیشتر بلاکچینهای کنونی 20 معامله یا کمتر را در زمان مشابه انجام میدهند.
محققان این بلاکچین را با یک الگوریتم منحصربهفرد توسعه دادهاند که بدون افزایش سطح مصرف انرژی، امکان مقیاسپذیری عملکرد را فراهم میکند. Red Belly از روش اثبات کار برای اعتبارسنجی معاملات نیز استفاده نمیکند.
خاموشی چقدر بیتکوین مقصر است؟
در یک ماه گذشته، شاهد پدیدهای بودیم که دستکم در 20سال بسیار بسیار کمتر با آن مواجه شده بودیم و دیگر کمکم داشت یادمان میرفت که چنین چیزی را هم تجربه کردهایم؛ قطع برق.
آنهایی که در دهههای 60 و 70 به مدرسه میرفتند، حتما خاطرشان هست که «دیشب برق رفته بود نتوانستیم مشق بنویسیم» یعنی چه! از قرار اکنون هم باید به مدیرانمان بگوییم که «دیروز برق قطع بود نتوانستیم پروژه را تکمیل کنیم»!
نحوه عملکرد وزارت نیرو در خود این قطعی و نحوه مدیریت و اطلاعرسانی آن (و البته عبارت زیبای شبکه هوشمند قطع برق!) موضوع مهمی است که جای بحث دارد و کارشناسان و متخصصان این حوزه باید نظر بدهند؛ اما در اینجا میخواهیم به متهم ردیف اول این قطعیها بپردازیم؛ بیتکوین. طبق اعلام مدیران ارشد، دلیل قطع برقهای اخیر (به جز خشکسالی و نباریدن باران) استخراج بیتکوین در ابعاد عظیم در ایران است، اما آیا واقعا کار، کار بیتکوین است؟!
در ابتدا این نکته را باید در نظر گرفت که رمزارز، جدیدترین پدیدهای است که همه ما با آن مواجه شدهایم و البته برای دولتها در همه کشورها نیز نو است. بنابراین، میتوان این کشمکشها میان رمزارزها و دولتمردان را در سطوح مختلف و در ابعاد متفاوت در جهان مشاهده کرد؛ پس این نوع برخورد منحصر به ایران یا یک کشور نیست.
در حقیقت این نبردی است که بیتکوین و رمزارزها با هدف اولیه خود (یعنی از بین بردن تمرکز مالی در اختیار عدهای خاص در جهان) به راه انداخت و با قدرتی که گرفت، تاکنون توانسته سیاستمداران را به تکاپو بیندازد. از نگاه دولتها، یکی از مهمترین مشکلات، نبود قوانین مدونشده برای کنترل رمزارزها در سطوح مختلف است؛ اما چیزی که کمتر سیاستمداران به آن توجه میکنند، این است که یکی از اهداف خلق رمزارز دقیقا همین بوده؛ فرار از قوانین دستوپاگیر دولتی و بانکی!
طبق تحقیقات دانشگاه کمبریج، در 4 ماه اول سال2021، حدود 3.4درصد از کل استخراج بیتکوین جهان در ایران انجام شده است که ایران را در رتبه ششم جهانی قرار میدهد؛ درحالیکه چین با 69.3درصد، رتبه اول جهان را در اختیار دارد. درحالیکه طبق گفته مقامات وزارت نیرو، استخراج بیتکوین در ایران، تنها 2درصد از کل انرژی برق ایران را به خود اختصاص داده است؛ عددی که در برابر بسیاری از هدررفتهای روزانه، چندان هم بزرگ نیست.
از سوی دیگر، در هر بازار و در تولید هر محصولی، یکی از مهمترین سوالات این است که تولید این محصول چقدر هزینه دارد و به اصطلاح، قیمت تمامشده یک محصول (سختافزاری و نرمافزاری) چقدر است؟ پاسخ به این سوال، نشان میدهد که تولید یک محصول «بهصرفه» هست یا نه. این سوال در مورد رمزارزها نیز مطرح است. بنا به تحقیقات مرکز سرمایهگذاری جایگزی کمبریج (CCAF) استخراج بیتکوین سالانه 110 تراوات ساعت از برق جهان را مصرف میکند که 0.55درصد از حجم برق تولیدشده جهان در یک سال است.
از سوی دیگر، با توجه به ماهیت کسبوکار استخراج و با کمی دوراندیشی حتی میتوان این درصدها را چه به صورت جهانی و چه به صورت منطقهای کاهش داد. از آنجاییکه استخراج را میتوان در هر جایی انجام داد و مانند بسیاری از صنایع تولیدی، وابستگی کمتری به موقعیتهای جغرافیایی دارد، انتخاب مکان تاسیس فارم بسیار مهم میشود، زیرا میتوان در مناطقی این کار را انجام داد که دارای زیرساختهای تولید انرژیهای پاک و تجدیدپذیر هستند.
این کار حتی در سطوح بالای تصمیمگیری نیز امکانپذیر است؛ درواقع میتوان با کارشناسی درست و تعیین مناطق انرژی پاک برای استخراج، هنگام صدور مجوزهای لازم، از درخواستکنندگان استخراج خواست از کدام نوع انرژیها و با چه درصدی استفاده کنند. در حقیقت، اگر استخراج را کسبوکاری منطقی بشناسیم (و حتی بر اساس دیدگاههایی اصلا کسبوکار بشناسیم)، آنگاه میتوان با کمی درایت، بهترین موقعیت ممکن را برای آن ایجاد کنیم.
بههرحال، بلاکچین و رمزارز و استخراج و به طور کلی این فرایند، یک اتفاق نوپاست و پیشبینی دقیق و درست آینده آن کار اصلا آسانی نخواهد بود و مانند هر روند رو به رشدی، شکستها و موفقیتهای خود را دارد و خواهد داشت.