بازاریابی

30 میلیون دلار بربادرفته

این استارتاپ هم مثل بسیاری از همتایان خود در دنیای تکنولوژی با ایده‌ای خلاق متولد شد و وقتی در سال ۲۰۰۹ توانست با جذب سرمایه‌های کلان، خود را به دنیای کسب‌وکارهای نوپا معرفی کند، هرگز گمان نمی‌کرد شش سال بعد اعلام ورشکستگی کرده و رسما با اسم و رسمش خداحافظی کند. «کوییرکی» استارتاپی است که ایده اولیه آن توسط جوانی به نام بن کوفمن در آمریکا مطرح شد. او به دنبال راه‌اندازی شرکتی تکنولوژیک بود که امکانات فناورانه را در اختیار مشتریان خلاق و ایده‌پرداز خود قرار می‌دهد تا با مشارکت دوجانبه محصولاتی برای هوشمندتر‌شدن زندگی روزمره طراحی کنند. در واقع مشاوران کوییرکی ایده‌های مشتری را می‌شنیدند، آن را پرورش می‌دادند و سود حاصل‌شده از محصول نهایی بین هر دو طرف تقسیم می‌شد. ایده راه‌اندازی چنین شرکت مشتری‌محور و خلاقی در نگاه اول منحصر‌به‌فرد به نظر می‌رسد، اما کوییرکی در شش سال حیاتش تنها یک محصول جدی به بازار معرفی کرد و سایر خروجی‌هایش به گفته تحلیلگران دنیای کسب‌وکار یا ناکارآمد بودند یا با استقبال مواجه نمی‌شدند. بن کوفمن در وب‌سایت مدیوم از تجربه استارتاپی خود گفته و دلایلی برای شکست کوییرکی که فاصله کمی با برند‌شدن داشت، نوشته است. یکی از علل این ناکامی را می‌توان یگانه محصول کوییرکی به نام «وینک» دانست؛ محصولی که هرچند در نگاه اول جذاب و پرکاربرد بود، به علت هزینه بالای آن و عدم ارتقا در طولانی‌مدت، نتوانست مشتریان را به خود جلب کند. وینک اپلیکیشنی برای هوشمند‌کردن خانه‌های مدرن بود که از طریق آن، مشتریان می‌توانستند وضعیت امنیتی و قفل‌های خانه، چراغ‌های خانه و روشن و خاموش بودن وسایل الکتریکی را کنترل کنند. کوفمن می‌نویسد: «ایده وینک واقعا جذاب بود، اما ما عملا نتوانستیم با تمام طراحان محصولات هوشمند خانگی قرارداد ببندیم. ما در طراحی وینک باید با سیستم‌های داخلی برندهای مختلف وسایل هوشمند خانه مثل فیلیپس، نست، لویتون، هانی‌ول، کید و دیگران آشنایی می‌داشتیم. اما تنها چهار برند لوازم خانه هوشمند با ما همکاری کردند‌ چرا‌که اکثر این برندها اپلیکیشن‌های خاص خود را طراحی کرده‌اند و برای اینکه مشتری را تشویق کنند تا همه وسایل خانه خود را از همان برند تهیه کند، با رقبا سازش نمی‌کنند.» شرکت کوییرکی نتوانست با گذشت زمان وینک را ارتقا دهد و از سوی دیگر چون تمام هم و غم خود را روی این محصول گذاشته بود، نتوانسته بود در زمینه‌های دیگر محصولی خلق کند. وینک به مرور مشتریانش را از دست داد و یگانه فرزند این استارتاپ از بین رفت. در آن زمان وینک هزینه‌ای بیش از ۳۰ میلیون دلار از درآمد شرکت را به خود اختصاص داده بود. علت دیگری که کوفمن برای ناکام‌شدن استارتاپش برمی‌شمارد، روند کند رشد شرکت است. او می‌نویسد: «از آنجایی که ما استارتاپی ‌‌تسهیل‌گر و خدمات‌محور بودیم، همزمان با دو گروه سروکار داشتیم؛ مشتریان و شرکای تجاری. مشتریان معمولا کم‌طاقت هستند و وقتی ایده‌ای به ما می‌دانند به سرعت دنبال به نتیجه رسیدن آن بودند. از سوی دیگر سروکله‌زدن با شرکای تجاری متعدد که اکثر آنها رقبای هم محسوب می‌شوند،‌ آسان نیست. این مسئله روند رشد محصولات ما را کند می‌کرد. هرچند سرمایه کوییرکی در آغاز راه بسیار زیاد بود و روزی که ما اعلام ورشکستگی کردیم، برآورد‌ هزینه‌های شرکت رقمی حدود ۱۸۵ میلیون دلار را نشان می‌داد‌ اما عملا ما در پیوند‌زدن میان مشتری و شرکت‌ها‌ موفق عمل نکردیم.»

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *