- دانشگاه امیرکبیر علوم کامپیوتر خوانده و کار در این فضا را با برنامهنویسی آغاز کردهاید؛ توضیح این روند میتواند شروعی خوبی برای گفتوگو باشد.
اینکه امیرکبیر درس خواندهایم بیشتر به این دلیل بود که پول دانشگاه آزاد رفتن نداشتیم. کلا دانشگاه رفتنمان هم به این دلیل بود که سربازی نرویم. ما از ۱۴، ۱۵ سالگی برنامهنویسی را آغاز کرده بودیم و تقریبا هر دو از ترم دو سر کار میرفتیم. (فرهاد که پرجنبوجوشتر است، رشته کلام را در دست میگیرد) من از ترم سه مدیر بخش برنامهنویسی محل کارم بودم. شروع کارم هم با ساعتی یکهزار و ۵۰۰ تا ۲ هزار تومان بود. در این شرکت برنامههای سیستمی مینوشتند. تجربه خیلی خوبی بود و تجربه کارکردن در تیم و تجربه کار با کدبیسهای (codebase) بزرگ را یاد گرفتم. بعد از امتحانات خرداد، سه ماه تابستان را ماهی ۲۷۰ ساعت کار میکردم. یک سال در این شرکت ماندم و یک سال دیگر هم در شرکتی دیگر. البته در این میان بهدنبال انجام پروژههای فریلنس هم بودم و فایلهای اپنسورس میگذاشتم اینور و آنور و به این ترتیب پروژههای فریلنس به من رجوع میکردند. البته بیشتر پروژهها خارج از ایران بود. بنابراین باید کار میکردیم. چون هم باید هزینههای خودمان را تامین میکردیم و هم باید به خانوادهمان کمک میکردیم. داشتن سابقه کار برای بعد از فارغالتحصیلی هم مد نظرمان بود. همین الان هم وقتی دنبال نیروی کار میگردیم، فارغالتحصیلان دانشگاه نمیتوانند به ما کمکی بکنند و تازه ۶ ماه باید آموزش و مهارتآموزی داشته باشند.
- تا چه زمانی این کار را ادامه دادید؟
با کار کردن از ساعتی ۲ هزار تومان در یک شرکت در ادامه به ساعتی ۳۰ هزار تومان در شرکت دیگری رسیدم. در این مقطع زمانی به خاطر وضعیت خانواده باید پول بیشتری درمیآوردم. در آن زمان شروع کردم به گرفتن پروژههای اوپنسورس و فریلنس و در وبسایتهایی مانند فریلنسرداتکام و لنسداتکام حضور داشتم. با آغاز این کارها حقوقم باز به یک دلار و دو دلار برگشت. چون آن زمان هنوز هیچ کس من را نمیشناخت و باید با قیمت پایین کار میکردم. در این زمان چند پروژه اوپنسورس نوشتم و این پروژهها را منتشر کردم. بعد از آن در زمینه ایکامرس و وبسایتهای ایکامرس، از کشورهای مختلف درخواستهایی میآمد که پروژهشان را پیشنهاد میدادند. این کار را که شروع کردم بعد از چهار ماه شرکتی تأسیس کردم که با یک نفر شروع شد و تعداد نیروهایش به حدود ۱۰ نفر رسید. کلا کارمان برنامهنویسی بود و پروژههایمان را از خارج از کشور میگرفتیم. درآمدش هم خیلی بیشتر شد؛ تا جایی که پروژههای ۳۰۰ میلیون تومانی هم میگرفتیم. چنین پروژهای را نهایتا تا چهار ماه تمام میکردیم.
- پول را چگونه دریافت میکردید؟
از طریق صرافی؛ صراف آشنایی پیدا کرده بودیم که بین سه تا ۱۰ درصد پورسانت میگرفت. به این صورت که دوستی داشتم در انگلیس که با صرافی آشنا بود و من را با او آشنا کرد. من شمارهحساب صراف را به مشتری میدادم و بعد از واریزی وجه پروژه، صراف با دریافت سه تا ۱۰ درصد پورسانت، پول ما را واریز میکرد. فکر کنم بهازای هر دلار ۱۰۰ تا ۱۵۰ تومان میگرفت.
- ظاهرا کار، کار خوب و دارای درآمد مناسب هم بوده، چرا همان کار را ادامه ندادید؟
درآمد خوبی داشت. گاه که در تسکولو به مشکل برمیخوریم و کار روی سختش را به ما نشان میدهد، پشیمان میشوم و با خودم میگویم کاش آن کار را ادامه میدادم. اما آن کار هم سختیهای زیادی داشت. مثلا اختلاف زمانی ما با مشتریان موجب میشد که ساعت سه یا چهار صبح بیدار شویم و جواب مشتریان را بدهیم. مهمتر از همه اینکه به نظرم آمد که تسکولو جای پیشرفت بیشتری دارد و به سراغ گسترش و تمرکز کردن روی تسکولو آمدیم.
- بیشترین پروژهها را از کدام کشورها میگرفتید؟
انگلیس، سوئد، سوییس، روسیه، آمریکا، سنگاپور، اندونزی، ژاپن و…
- تمرکز کردید روی تسکولو و شد کسبوکارتان؛ دقیقا الان در چه زمانی قرار دارید؟
بعد از اینکه همه تمرکزمان را روی تسکولو گذاشتیم، تابستان ۹۳ بود که تصمیم گرفتیم به شتابدهنده آواتک بپیوندیم. همان زمان هم تسکولو را لانچ کردیم.
- چرا تصمیم گرفتید که نخ رشد استارتاپ خود را به یک شتابدهنده گره بزنید؟
بعد از اینکه با مدیران این شتابدهنده صحبت کردیم، احساس کردیم که برای توسعه کار و دریافت دانش فنی بهتر است که با این مجموعه کار کنیم. در واقع ما نه بهخاطر دریافت سرمایه و تنها بهخاطر توسعه کسبوکارمان به لحاظ دانش فنی به آواتک آمدیم. چون سرمایه داشتیم و از این نظر مشکلی نداشتیم. بنابراین در آواتک اپلای کردیم. البته این نکته را هم اضافه کنم که شاید از خوششانسی یا بدشانسی ما این بود که چرخه یک آواتک بودیم؛ یعنی جزو نخستینهایش. خود آواتک هم تازهکار بود و ما تا حدی موش آزمایشگاهی بودیم (با این حرف فرهاد، کاظم بدجوری لب ورمیچیند؛ انگار که خیلی بهشان سخت گذشته باشد!). ما خودمان هم محصول داشتیم، هم تیم و هم تجربه و هم خوب ارائه میکردیم و تنها در آواتک رشد بیشتری کردیم. در آن شرایط بهترین کاری بود که کردیم. ما فقط نتورک میخواستیم و از شبکه این شتابدهنده هم مشاورها و مربیهایی بیرون آمد که سرجمع از ۱۵ درصد سهامی که به آنها دادیم، ارزش بیشتری دارند.
- تا کی در آواتک بودید؟
تا دمودی؛ دمودی تمام شد و بعد از آن آمدیم بیرون و با یکی از مشتریانمان در سنگاپور که خودش استارتاپ داشت و تیم ما را هم میشناخت و پروژه بزرگی با هم کار کرده بودیم، سرمایه کوچکی جذب کردیم و سرمایه اندکی هم از سرمایهگذار داخلی گرفته بودیم.
- میزان سرمایه جذبشده شما در آن زمان چقدر بود؟
مجموعا حدود ۳۸۰ میلیون تومان.
- در حال حاضر مشخصا چند درصد تسکولو در مالکیت خود شماست؟
بیش از ۵۰ درصد اما نمیتوانم به رقم مشخصی اشاره کنم.
- چقدر لازم است که استارتاپها به سمت جذب سرمایهگذار بروند؟
سرمایهگذار گرفتن بسته به نوع کسبوکار دارد و اینکه چقدر پول نیاز دارد. بعضی از کسبوکارها واقعا به جذب سرمایهگذارهای بزرگ و سرمایههای کلان نیازی ندارند. مثلا من (فرهاد) برای راهاندازی شرکت برنامهنویسیام ۳ میلیون تومان از اقوام قرض گرفتم. ۲ تا ۳ میلیون تومان هم خودم داشتم که فکر کنم مجموع سرمایه اولیهام بین ۵ تا ۶ میلیون تومان شد. پول پیش دفتری ۳۰ متری در خیابان فلسطین را پرداخت کردم و کار را شروع کردیم. بنابراین نیازی به سرمایه بیشتری نبود. اما ماهیت بعضی از کسبوکارها به نوعی است که نیاز دارند سرمایههای بیشتری به آنها تزریق شود. چون میزان رشدی که میتوان با جذب سرمایه در دو سال بهدست آورد، بدون سرمایهگذار طی ۶ سال میتوان به آن رسید.
- چرا سراغ ساخت و راهاندازی تسکولو رفتید؟ ایده این استارتاپ از کجا آمد؟
زمانی که تیم بزرگ میشود و آدمهایی که درگیر کار میشوند تعدادشان افزایش مییابد، مدیریت کردنشان سخت میشود. این مشکل را در ابتدا در شرکت خودمان داشتیم. اوایل کار ۹۵ درصد وقتم (فرهاد) به کدزدن میگذشت. برای رفع این مشکلات محصولات زیادی را بررسی کردیم که برای مدیریت کار ازشان استفاده کنیم اما محصولی که همه این امکانات را داشته باشد، در بازار وجود نداشت. بنابراین میخواستیم محصولی تولید کنیم که چنین ضعفهایی نداشته باشد. حتی میخواستیم تسکولو جایی باشد برای استخدام فریلنسر، تعریف پروژه و مدیریت کردنش و محاسبه زمان و چت هم در آن انجام شود.
- از محصولات موجود در بازار هم که میتوانستید، استفاده نکردید؛ مانند تریلو!
روزهای اول که به فکر افتادیم برای مدیریت کارهای شرکت خودمان چنین محصولی داشته باشیم، محصولات مختلف حاضر در بازار را دیدیم اما کمبودهای زیادی داشتند. مثلا در آن واحد هم باید از چت استفاده میکردیم، هم زمان کاری را با اپ دیگری محاسبه میکردید و هم برنامهای برای سطح دسترسی نصب میکردید. در واقع تسکولو برای اینکه همه این امکانات را یکجا در اختیار مشتریانش قرار دهد ایجاد شد تا مدیریت شرکتها را راحت کند. خود ما هم به مدت زیادی از «تریلو» و «آسانا» استفاده میکردیم؛ همچنین «جیرا»که کمی پیچیدهتر است.
- تسکولو در ایران نخستین اپلیکیشن در این زمینه است؟
تقریبا بله، البته قبل از ما هم چنین محصولاتی در ایران وجود داشت اما کپیپیست نمونههای خارجی بودند. مثلا یکی پروژه اپنسورسی را فارسی کرده بود و میفروخت. الان البته چند نفر دارند کار میکنند و در زمان لانچ شدن تسکولو کسی نبود.
- خیلیها میگویند تسکولو، نسخه ایرانیشده تریلو است؛ خودتان چقدر با این نظر موافقید و اینکه اصولا چه تفاوتیهایی با یکدیگر دارید؟
تریلو محصولی است که ما ایدههای زیادی از آن گرفتیم. اما تفاوتی که با هم داریم برمیگردد به بازارهای هدفمان. تریلو بازار هدفی که دنبال میکند، تیمهای کوچک و پروژههای شخصی هستند. مثلا اینکه چطور یک تعمیرگاه دوچرخه با سه نیروی کار را مدیریت کنید. در واقع برای کارهای شخصی و شرکتهای کوچک، تریلو جزو بهترینهاست. یعنی برای شرکتهایی که تا ۱۰ نفر بیشتر باشند، جواب میدهد. برای شرکتهای کمی بزرگتر میتوان به آسانا اشاره کرد که برای ۲۵ تا ۳۰ نفر، خوب جواب میدهد. اما تسکولو روی تیمها و پروژههای بزرگ تمرکز دارد.
- تسکولو برای مدیریت کردن چند نفر جواب میدهد؟
ما الان پروژههای داریم که حدودا یکصد نفر با آن درگیر و از طریق آن با هم در ارتباط هستند.
- تعداد پروژههای ثبتشده روی تسکولو چقدر است؟
حدود ۴۰ هزار پروژه از ایران و سایر کشورهای جهان.
- از حدود ۴۰هزار پروژه ثبتشده روی تسکولو نسبت خارجی و ایرانیاش چند به چند است؟
تقریبا ۶۰ به ۴۰ است؛ ۶۰ خارجی و ۴۰ ایرانی.
- زمانی که تسکولو را لانچ کردید، چقدر فرهنگ استفاده از محصولات اینچنینی جاافتاده بود؟ در واقع بازار این محصول را چگونه میدیدید؟
در ایران هنوز هم معمول نیست اما در سطح جهان استفاده از این محصول معمول بود و مثلا تریلو ۲۰۱۱ لانچ شده بود و الان ۱۰ میلیون کاربر دارد. البته آن زمان که ما شروع کردیم، این برنامه هم هنوز رشد زیادی نکرده بود و حتی به یک میلیون کاربر هم نرسیده بود. اما در مورد فرهنگ استفاده در آن زمان باید اشاره کنم که حتی با گذشت چند سال هم وقتی برای معرفی محصول به شرکتهای مختلف و سازمانها میرویم، باید حداقل سه جلسه برایشان توضیح بدهیم که تفاوت تسکولو با سیستم نامهنگاری اداری چیست. هر چند الان اوضاع کمی بهتر شده است.
- سازمانهای دولتی بهتر استقبال میکنند یا سازمانها و شرکتهای بخش خصوصی؟
هر دو هستند ولی دولتیها اگر خودشان به سمت استفاده از این محصول بیایند و دو نفر در آن سازمان باشد که بتوان برنامه را برایشان توضیح داد، بهتر میتوان با آنها کار کرد اما بخش خصوصی راحتتر میپذیرند.
- با توجه به اینکه در همان زمان راهاندازی تسکولو بازار قابل توجهی پیش روی خودتان نمیدید، آیا میتوان گفت که بنیانگذاران تسکولو از ابتدا روی بازار جهانی حساب ویژهای باز کرده بودند؟
بله، ما حتی تسکولو را با زبان انگلیسی لانچ کردیم و اصلا فارسی نداشت و برای اضافه کردن فارسی مقاومت نشان میدادیم.
- چرا نمیخواستید زبان فارسی داشته باشد؟
نمیخواستیم نشان دهیم که تسکولو به ایران ربط دارد. چون کارمان سختتر میشد؛ مثلا برای گرفتن پروژهها. از طرفی بازار ایران، بازار بسیار کوچکی است.
- شیوه درآمدزایی امثال تسکولو و ترلو به چه صورت است؟
۹۹ درصد از کاربران تریلو، کاربران رایگانش هستند چراکه با محدودیت اندکی میتوان بهصورت رایگان از تریلو استفاده کرد. از طرفی تیمهای کوچک حتی تا سهنفره با تریلو کار میکنند، چون کار با آن ساده است. علاوه بر بخشهای رایگانش، دو بخش پولی هم دارد؛ تریلوگلد یا تریلوطلایی دارد که به ازای هر نفر استفادهکننده ۵ دلار در ماه هزینه دارد و تریلو اینترپرایز که هزینهاش بیش از ۲۰ دلار در ماه است. اما تسکولو نسخه رایگانش از تریلو کوچکتر است و به ۱۰ کاربر محدود است و مثلا دسترسی به کنترلها را کلا ندارد. نسخه حرفهای تسکولو ۹ دلار یا ۹ هزار تومان در صورتی که ماهانه پرداخت شود و اگر سالانه پرداخت کنند ۶ دلار یا ۶ هزار تومان برای هر ماه و بهازای هر نفر است. اینترپرایز تسکولو هم بسته به نوع استفاده بین ۱۵ تا ۲۵ دلار است.
- شیوه خدماتدهی تسکولو به مشتریان چگونه است؟
هر کاربر عادی میتواند تسکولو را در سیستمش نصب کند و از تسکولوداتکام به آن دسترسی داشته باشد. اما نسخه شرکتی، نسخه ویژه هر شرکت است و ویژگیهای مورد نظر آنها را دارد و روی سرور نصب میشود. نسخه شرکتی باید در شبکه و سرور داخلی خود شرکت نصب شود. بعضی از شرکتها بسیار حساس هستند و باید اصرار دارند روی سرور خودشان نصب کنیم و بعضی هم این حساسیت را ندارند و مثلا یک دیتاسنتر در پارسآنلاین و… میگیریم و نسخهای از تسکولو را روی آن نصب میکنیم و شرکتها درگیر نصب و آبدیتکردن و… نمیشوند. اگر شرکتها بخواهند روی سرور خودشان نصب شود، ایمیجی به آنها میدهیم که نصبش میکنند. نسخههای اینچنینی از ۵۰ کاربر شروع میشود و پرداختش هم سالانه است.
- شما با بحث دادهها و اطلاعات شرکتها سر و کار دارید. در اینجا امنیت حرف اول را میزند. تسکولو چه اطمینان خاطری در اینباره به مشتریانش میدهد؟ چون معمولا اخبار زیادی در مورد امنیت در این حوزه و هککردنهای بیشمار به گوش میرسد. چقدر این مسائل روی کسبوکار شما تاثیرگذار است؟
امنیت در کار بسیار مهم است و ما هم در این زمینه اقداماتی کردهایم و قصد داریم برای دریافت گواهینامههای مدیریت امنیتی چون ایزو ۱۷۰۰۱ و ایزو ۲۷۰۰۰ اقدام کنیم. این گواهینامهها را از خارج از ایران میگیریم که روند دریافت هر کدام هم طولانی است و گاه تا هشت ماه طول میکشد و هزینه بالایی باید بابت هر کدام پرداخت کنیم. مثلا برای هر کدام حداقل تا ۶۰ میلیون تومان باید هزینه کنیم. البته این هزینه را میپردازیم چون بحث امنیت برای کاربران و مشتریان مهم است. همچنین روشی ایجاد کردهایم که اطلاعات قبل از اینکه روی سرور مشتری نصب شود، رمزنگاری میشود و حتی خود ما هم نمیتوانیم به این اطلاعات دسترسی داشته باشیم. این مدل رمزنگاری احتمالا تسکولو را به نخستین سیستمی که چنین کاری را انجام داده، تبدیل میکند.
- مهمترین رقبای شما در بازار ایران چه کسانی هستند؟
عموما خارجیهایی هستند که در ایران استفاده میشود ولی رقیبی که گامبهگام باشد، نداریم. تسکولو وجود دارد و در کنارش از تریلو، آسانا، جیرا و… هم استفاده میشود.
- چقدر در خودتان قدرت رقابت با آنها را میبینید و اینکه سهم خودتان را از این بازار چقدر میدانید؟
این رقبا هر کدام روی بخشهای مختلفی از بازار هدفگذاری میکنند. تریلو شرکتها و تیمهای کوچک را در نظر دارد، آسانا متوسطها را و جیرا بیشتر به دنبال شرکتها و تیمهای بزرگ است. حتی گاه ماهیت شرکتها هم مورد هدف این استارتاپها است. مثلا رایک، بیشتر روی شرکتهای مارکتینگ تمرکز کرده است. در واقع با بازاری بخشبندیشده سر وکار داریم و تسکولو به سمت بخشهایی میرود که کمتر رویش کار شده است. همچنین چون تسکولو بیشتر روی شرکتها و تیمها و آدمهای بزرگ تمرکز کرده، در این زمینه رقابت خیلی عمدهای را حس نمیکنیم. فقط جیرا و یکی، دوتای دیگر است اما ما بازار را خیلی بزرگ میبینیم و اصولا با اضافه کردن مدل رمزنگاری که اشاره کردم، بهنوعی تمایز رقابتی ایجاد میکنیم و در زمان معرفی تسکولو روی این ویژگیاش مانور بیشتری میدهیم. چون بحث امنیت دادهها و چگونگی محافظت از اطلاعات شرکتها و افراد میتواند برگ برندهای برای در اختیار گرفتن پروژهها باشد.
- مشتریان خارج از کشور شما چگونه به تسکولو دسترسی دارند؟
همان زمانی که تسکولو را روی هکرنیوز گذاشتیم، استقبال خوبی شد. به این صورت که یکهزار کاربر در لحظه آنلاین بودند و افرادی عضو شدند. حتی خبرگزاریهای آیتی و مجلههای اینترنتی خارجی از آلمان، ژاپن و اسپانیا درباره تسکولو نوشتند که در جذب مشتری موثر بود. همچنین تسکولو، سیستم دعوت دارد؛ یعنی یک نفر که برای یک پروژه کار میکند و بخواهد از تسکولو استفاده کند باید تیمش را هم بیاورد. هر کدام از آن افراد هم ممکن است در پروژههای دیگر و تیمهای دیگر باشند و همین امر مشتریان بیشتری را جذب میکند. همه اینها از نسخه آنلاین تسکولو استفاده میکنند.
- راهاندازی تسکولو مرداد ۹۳ است. نخستین مشتری را چه مدتزمان بعد از لانچ شدن داشتید؟
مشتری استفادهکننده از نسخه شرکتی را یک سال بعد از لانچ شدن، اما کاربرهای آنلاین از همان زمان قرارگرفتن درهکرنیوز. چون ما تا یک سال سیستم پرداخت نداشتیم و استفاده از تسکولو رایگان بود. الان هزینهها بسته به تعداد یوزر است و قبلا بسته به ابزارهایی بود که میشد در محصول درونیسازی کرد. بهطور کلی ما تا اواخر سال ۹۴ درآمدزایی نداشتیم.
- تسکولو چه ظرفیتهایی در خود میبیند که هم هزینههایش را جبران کند و هم درآمدزایی بالایی نصیبش شود؟ مثلا الان حدود ۴۰ هزار پروژه روی تسکولو ثبت شده است. این رقم در چشمانداز شما به چه تعداد میرسد؟
برنامهریزی کردهایم که تا پایان سال ۹۶ به ۲۰۰ هزار تا ۳۰۰ هزار کاربر ماهیانه برسیم و اگر با سرعتی که الان داریم، جلو برویم، حتما به این رقم میرسیم.
- به نظر نمیرسد که نسخههای فارسیشده تریلو و دیگران، رقبای شما در بازار باشند. اما شرکتهایی هم هستند مانند چارگون یا همکاران سیستم که خدمات اتوماسیون اداری به شرکتهای بزرگی در ایران ارائه میدهند و بهنوعی بازار در اختیار آنها است. این شرکتها چقدر رقیب شما محسوب میشوند؟
این شرکتها رقیب ما نیستند، چون نوع خدماتی که ارائه میکنند با ما متفاوت است. اما به لحاظ جذب شرکتهای بزرگ که تا ۲ هزار شرکت درشت و بزرگ در ایران داریم و هر کدام شاید تا ۱۰ هزار کارمند داشته باشند، سه شرکت بزرگ از جمله آنهایی که شما اشاره کردید، در حال انجام کارهای اتوماسیون اداریشان هستند. ما با آنها احساس رقابت نمیکنیم، چون آنها خدمات دیگری ارائه میدهند. به نظر من این ۲ هزار شرکت میتوانند مشتری تسکولو هم باشند. چون میتوانیم بعضی از خدمات دیگر را در تسکولو درونیسازی کنیم که در کنار سیستم اتوماسیون اداری، خدمات ریزتر و جزئیتری به مشتریان ارائه دهد. در واقع عملا آنها کار خودشان را انجام میدهند و ما در کنارشان ارزشهای بیشتری ایجاد میکنیم و خدمات بیشتری ارائه میدهیم یا مثلا شرکتهای نامبرده سیستم مالی هم دارند اما ما به بخش مالی ورود نمیکنیم و میتوانیم با این سیستمهای مالی هم کار کنیم.
- فکر میکنید چه زمانی بتوانید با همه این ۲ هزار شرکت کار کنید؟
شاید سه سال آینده بتوانیم به این جایگاه برسیم.
- میگویید که با این شرکتها احساس رقابت نمیکنید؛ آنها هم همینطور فکر میکنند؟
بله، اتفاقا روابط خوبی هم با همدیگر داریم و نه آنها میخواهند جای ما را بهعنوان سیستمهای کلبریشن بگیرند و نه ما قصد داریم جای آنها را بهعنوان اتوماسیسونهای اداری بگیریم. بهطور کلی در حال حاضر شرکتهای خصوصی کمتر سراغ اتوماسیون اداری میروند و رغبت بیشتری به نرمافزارهایی چون تسکولو دارند. اما بخش دولتی بیشتر با اتوماسیون اداری کار میکند.
- برگردیم به سوالهای جزئیتر در مورد تسکولو؛ سرعت رشد تسکولو چقدر است؟
ماهیانه ۶ تا ۷ درصد.
- برای چند نفر ایجاد اشتغال کردهاید؟
الان ۱۵ نفر هستیم و نیروهایی هم هستند که از راه دور با ما کار میکنند و سرجمع میتوان گفت حدود ۳۰ نفر در این پروسه بوده و هستند.
- تسکولو چه تعداد کاربر دارد؟
حدود ۳۰ هزار.
- بازدید روزانه تسکولو چه تعداد است؟
تعداد کاربرهای فعال تسکولو روزانه به حدود ۱۵۰۰ نفر میرسد.
- ارزش ریالی تسکولو حدودا چقدر است؟
ارزشگذاری ریالی تحت شرایطی انجام میشود؛ مثلا بر اساس درآمد و پتانسیل. ما چون درآمد بالایی نداشتیم از این لحاظ تسکولو را بررسی نمیکنیم اما به لحاظ ظرفیت و پتانسیل، ما پتانسیل بسیار بالایی در آن میبینیم.
- با احتساب همین پتانسیل چه ارزش مالی برای تسکولو در ذهنتان دارید؟
(کاظم میگوید خیلی سوال سختیه) فکر میکنم میتوان به عددی بین ۵ تا ۱۰ میلیون دلار اشاره کرد؛ ولی چنین ارقامی براساس فرمول مشخصی نیست. مثلا شیپور یا دیجیکالا را هم بیشتر براساس پتانسیلشان ارزشگذاری میکنند و شاید درآمدشان آنچنان بالا هم نباشد.
در حال حاضر هر کسی هر رقمی برای خرید تسکولو پیشنهاد بدهد، جوابم منفی است چون هدفی که برای تسکولو دارم این است که پنج سال دیگر تسکولو خارج از ایران سهامی عام بشود. هر چند هدفمان این است که با سهامی عام شدن در خارج از کشور، بشود یونیکورن و تا یک میلیارد دلار ارزشش افزایش یابد.
- ممکن است روزی تسکولو را کلا بفروشید و سراغ کار دیگری بروید؟
تسکولو یک استارتاپ است. هر استارتاپی هم در برههای از زمان به جواب لازم میرسد و دیگر استارتاپ نیست و شرکت یا سازمانی است و بنیانگذارانش ممکن است بخواهند سراغ پروژه دیگری بروند و آن را بفروشند. بنابراین چنین احتمالی همیشه وجود دارد.
- کدام روز تسکولو برایتان بهیادماندنی است؟
فکر میکنم یکی از بهترین روزهای تسکولو زمانی بود که بلکپستی نوشتیم و روی هکرنیوز گذاشتیم که بیش از یکهزار نفر بهصورت آنلاین در کشورهای مختلف دنیا آن را دیدند و با تسکولو آشنا شدند و وبسایتهای زیادی از تسکولو نوشتند. آن روز خیلی هیجانانگیز بود؛ اینکه حاصل کارت بشود محصولی جهانی و همه آن را ببینند، حس خوشایندی دارد.
- روزهای بد هم داشتهاید؟ مثلا روزهایی که بخواهید کار را رها کنید؟
روزهایی که کارمندی کار را ترک میکند یا سرمایهگذار پیشنهادی میدهد و کار جدیدی ایجاد میشود، روزهای سختی است؛ اما روزی نبوده که بخواهیم تسکولو را ترک کنیم.
- روزی چند ساعت کار میکنید؟
اکثرا ۱۰ ساعت در شرکت هستیم.
- سال ۹۳ مصاحبهای انجام داده بودید و گفته بودید که مهر ۹۴ از ایران میروید. چیزی به مهر ۹۶ نمانده و شما هنوز ایران هستید؛ دلیل خاصی برای رفتن یا نرفتن داشتید؟
فرصتش پیش نیامد و اگر فرصتش بود شاید میرفتیم. حدودا یک سال و نیم پیش بوده و آن زمان میگفتیم که از ایران میرویم. اما هر چقدر که زمان میگذرد، شرایط عوض میشود. اهداف، نگرش و آینده، رفتن یا نرفتن را تعیین میکند؛ درواقع نظرمان عوض شد.
- چرا؟
شاید مهمترین دلیل وضعیت جذب سرمایه و سرمایهگذار ما بود. اما الان مثلا آرانددی (R&D) با هزینه بسیار کمتر و با کیفیت مطلوب در ایران هم انجام میشود و نیازی نیست کلا تسکولو از ایران خارج شود.
- اصولا چرا باید بروید؟ چون درحال حاضر اخباری مبنی بر اینکه قرار است در کانادا دفتری اجاره کنید، وجود دارد.
چیزی که در ذهن ماست این است که تسکولو همیشه دولپمنت و کار تکنیکالش در ایران اما مارکتینگ و فروشش خارج از ایران انجام میشود. در واقع ما اگر بخواهیم با خارج از کشور کارهای بیشتری انجام دهیم و کار گسترش پیدا کند، بنابراین باید خارج از کشور دفتر داشته باشیم. همین الان هم در پی ایجاد دفتری در اروپا هستیم. حتما میرویم ولی نهاینکه کلا از ایران برویم.
- کسی نمیداند استارتاپهایی چون پیچک ایرانی هستند و اگر بدانند شرایطشان سخت میشود و امکان حضور در اپاستور از آنها گرفته میشود. شما تا به این اندازه با مشکل مواجه بودهاید؟ یعنی همه میدانند که ایرانی هستید؟
اگر در گوگلپلی هم سرچ کنید تسکولو با هویتش بالا میآید؛ اما چیزی که وجود دارد این است که ما قراردادهایی که با شرکتهای خارجی میبندیم با شرکتهای داخلی نمیبندیم. تسکولو یک نسخه خارجی دارد که در سنگاپور ثبت شده و دفتری در آنجا دارد و احتمال دارد که در اروپا هم ثبتش کنیم.
- استارتاپها چقدر از تسکولو استفاده میکنند؟
فرانش، اینتورک، بعضی از شرکتهای فیلمسازی و همچنین فناپ از تسکولو استفاده میکنند؛ ضمنا هفتهنامه شنبه هم از تسکولو استفاده میکند.
- سراغ دیوار، کافهبازار یا دیجیکالا نرفتید که از تسکولو استفاده کنند؟
نه، نرفتهایم و احتمال میدهیم مشتری ما نباشند.
- مدیران استارتاپ به دلیل نگاه مدرنتری که دارند، شاید مشتریان بهتری برای محصول شما باشند.
ذهنیتی که الان داریم این است که به نظر نمیرسد مشتری ما بشوند.
- مهمترین تفاوتی که بین شرکتی که از تسکولو استفاده میکند و شرکتی که استفاده نمیکند، چیست؟
علاوه بر افزایش بهرهوری خود تیم، ارتباط بین اعضا راحتتر و سریعتر است. اما ارزش بزرگ همان ارتباط بین اعضای تیم است. ارزش مهمتر دیگر برای مدیر پروژه است. مدیر پروژهای که باید روزی بیش از ۶ ساعت زمان صرف میکرد تا چندین پروژه را رصد کند، الان یک ساعت زمان میگذارد.
- ترلو و امثال آن نسخه فارسی و زبان فارسی ندارند اما ممکن است در شرایط فعلی به ایران بیایند؛ شما احساس خطر نمیکنید؟
کلا بازار نرمافزاری هنوز در ایران قابل توجه نیست. چون مردم، سازمانها و شرکتها هنوز ترجیح میدهند بهصورت رایگان از نرمافزارها استفاده کنند.
- برای استارتاپهایی مانند تسکولو که خدمات نرمافزاری ارائه میکنند، چه آیندهای پیشبینی میکنید؟ چون به نظر میرسد که در فضای ایکامرس ایران، استارتاپهایی که خدمات ارائه میکنند با استقبال بیشتری مواجه شدهاند و سرعت رشد بالاتری دارند.
در سطح جهان هم به همین صورت است؛ مثلا استارتاپهای فضای ایکامرس از حدود سالهای ۹۵ – ۹۶ آغاز به کار کردند ولی استارتاپهای ارائهدهنده خدمات نرمافزاری تقریبا از سال ۲۰۰۲ آغاز به کار کردند. در ایران هم این رویه رو به گسترش است. الان شرکتی مانند همکارانسیستم، نرمافزاری چون لایسنس میفروشد. یعنی این کار رواج یافته است. به نظر میرسد که این حوزه تا دو سال آینده رشد بالایی را تجربه کند؛ البته باید اعتمادسازی بیشتری هم انجام بشود.