مهدی محمدی از دنیای بخش خصوصی مسیرش را به سمت فعالیتی جدید در دولت تغییر داده است. محمدی تحصیلاتش را در رشته مدیریت تکنولوژی و نوآوری ادامه داده و دوره تکمیلی متفاوتی در زمینه اقتصاد و سیاستگذاری نوآوری در کشور هلند گذرانده است.
از سال ۹۱ در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران عضوهیات علمی و از سال ۸۶ تاکنون عضو هیات علمی مدیریت فناوری ایران است. جدا از نقشی که سالها در برگزاری همایشهای مختلف سازمان فناوری به عنوان مدیر و مشاور داشته طی ۲ماه گذشته از طرف سورنا ستاری به عنوان دبیرستاد توسعه فناوریهای اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی منصوب شده و میکوشد تا با ارائه برنامههای جدید در جهت بهبود و بازسازی اکوسیستم استارتاپی گام بردارد.
-
چطور شد مسیرتان را پس از سالها فعالیت دربخش خصوصی به سمت کار دولتی تغییر دادید؟
شاید مهمترین عنصر تغییر رویکرد من این بود که حس کردم حضور فردی از بخش خصوصی در جایگاه دولتی میتواند برای اکوسیستم مفیدتر باشد. به هر حال حضور چندسالهام دربخش خصوصی باعث شده با تمام دغدغههای اکوسیستم آشنا شده و در جریان تاثیرات جریانات سیاسی و اقتصادی در روند فعالیت بخش خصوصی قرار بگیرم و به قول معروف نگاه از بالا به پایین مقامات را به بخش خصوصی نداشته و بدون داشتن موضع با مسائل برخورد کنم.
حضور همزمان شما در سازمان فناوری اطلاعات و پیوند و ارتباطی که بین این مجموعه و معاونت ریاست جمهوری میتوانستید برقرار کنید، در پذیرفتن این سمت چقدر موثر بود؟
قطعا پیوندی که میان ظرفیتهای این دو ستاد برقرار میشد، یکی از دلایل مهم پذیرفتن این سمت بود.
از طرفی رشته تحصیلیام ارتباط تنگاتنگی با سیاستگذاری اقتصادی داشته و همین باعث شد این فرصت را زمان مناسبی برای انتقال تجربیات و آموختههایم ببینم و چالشی برای محکزدن خودم در این راه باشد.
-
استارت این چالش با چه پلنهایی رقم خورده؟
اولین سیاست ما برای حرکت در این مسیر، ساخت و پرداخت پروژهای با نام متنوعسازی اکوسیستم ایران است. هدف ما در این پروژه پرداختن به جریانات غیراصلی اکوسیستم استارتاپی ایران است.
اغلب استارتاپها در زمینه مارکتپلیس، تاکسی و دلیوری مشغول فعالیت هستند و جای استارتاپهای خدمتمحور، علمی و فناوری و … خالی است.
استارتاپهای غیرمعمول ایرانی در رأس اهداف ما هستند و قرار است با برنامههای جدیدمان فرصتی برای تنوع در دنیای استارتاپی بهوجود بیاوریم. برای شناسایی قسمتهای بکر این لایه تحقیقات زیادی کردیم. نتیجه این عملکرد به ۱۵ کتاب منتهی شد که مسائل حوزههای مختلف را بررسی و با ارائه عملکرد به نتیجه میرسد.
فایل پیدیاف تمام این کتابها روی سایت معاونت علمی و فناوری قابل دسترسی است.
-
محور موضوعات در چه مواردی دستهبندی شده؟
در دو شاخص دستهبندی شده؛ اولویتهای فناوریمحور و آیندهمحور و اولویتهای نیازمحور و مسئلهمحور.
در زیرشاخه فناوریمحور اولویتهایی که قرار است به آن پرداخته شود، عبارتند از: اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی، دادههای بزرگ و پردازش ابری، هوشمندسازی و نسل چهارم صنعتی، زنجیره بلوکی واقعیت افزوده و واقعیت مجازی.
در اولویتهای مسئلهمحور به دستههای ششگانه کشاورزی دیجیتال، سلامت دیجیتال، نوآوری اجتماعی دیجیتال، گردشگری دیجیتال، شهر هوشمند و حملونقل هوشمند و در نهایت اقتصاد چرخشی دیجیتال پرداخته خواهد شد.
-
در موارد یادشده همکاری با سازمانها و ارگانها تا چه حد پیشرفته و وارد تعامل شدهاید؟
در تمام زمینهها با سازمانهایی مثل سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت و … مذاکراتی انجام شده است. اگر بخواهم شفافتر در این مورد صحبت کنم، باید عنوان کنم که در تمام این موارد با ارگانها و سمنهایی که در این موارد مشغول فعالیت هستند، وارد همکاری شدهایم.
-
از اهداف زیادی یاد کردید، برنامه مدون شما برای رسیدن به نتیجه مطلوب چیست؟
به نکته خوبی اشاره کردید. در نهایت قرار است تمام این موارد با ۵ برنامه مدون و نهاییشده به نتیجه برسد. اولین برنامه ما در این خصوص عبارتست از ترویج و توانمندسازی عمومی. این برنامه شامل توانمندسازی در سطح مدارس و مکانهای عمومی است.
برای مثال قرار است در ۱۰ کلانشهر بزرگ در معابر اصلی نمونهای از شهر هوشمند بسازیم و به صورت ملموس مردم را با نمونه شهر هوشمند آشنا کنیم. یکی دیگر از این برنامهها قرار است در قالب اتوبوسهای تجهیزشده به کامپیوتر شکل بگیرد. بر این اساس طی ۵۲ هفته اتوبوسها با توقفهای یکهفتهای در مناطق محروم، دانشآموزان را با انواع تجهیزات جدید تکنولوژیک آشنا میکنیم.
در راستای برنامه دوم قراراست ترویج و توانمندسازی تخصصیتری شکل بگیرد. این برنامه شامل توانمندسازی در سطوح دانشجویان و اساتید و ترویج در سطح دانشگاهها از طریق رویدادهای مختلف و شتابدهندههای تلنت اشتغال است. این موضوع بیشترایونت محور هستند و در قالب رویدادها و ماراتن نرمافزاری میتواند باشد.
در برنامه سوم قرار است به پژوهشها جهتگیری داده شده و دانش خلق کنیم. در خلال این برنامه قرار است از پژوهشهای دانشگاهی در حوزههای فناوریمحور اولویتدار ستاد در سطوح تحصیلات تکمیلی و همچنین پژوهشهای دارای مشتری در حوزههای اولویتدار از طریق تامین مالی مشترک با نهادهای مالی و یا مشتریان استفاده کنیم. برای مثال، در ارتباط با شرکتهایی که بخواهند روی پایاننامه دانشگاهی سرمایهگذاری کنند، اگر این کار با همکاری ما صورت بگیرد،کل هزینهها پرداخت می شود.
در روند برنامه چهارم قرار است فضاهای استارتاپی گسترش پیدا کرده و در نهایت به تنوعسازی استارتاپها بینجامد. این برنامه شامل حمایت از توسعه و گسترش فضاهای استارتاپی به ویژه شتابدهندهها، آزمایشگاههای زنده و ارائه خدمات متنوعسازی در این زمینه با رویکرد متنوعسازی مسئلهمحور و متنوعسازی فناورانه است.
در نهایت قرار است برای جهتدهی به تامین مالی اکوسیستم برنامههایی شامل مشارکت و حمایت از نهادهای تامین مالی موجود در اکوسیستم در جهت تنوعسازی مسئلهمحور و فناورانه و تعامل سازنده با شرکتهای بزرگ و پیشگامان صنعت دیجیتال اجرا شود. در این مورد قرار است از شرکتهای بزرگ و پیشگامان نفوذ فناوریهای دیجیتال و پیشبرد برنامههای متنوعسازی توسعه بازار و صادرات استفاده شود.
به اعتقاد من رگولاتوری باید از پایین به سمت بالا جریان پیدا کرده و حرکت کند. فعالان اکوسیستم استارتاپی باید در کنارهم جمع شوند و وارد عمل شوند
-
در نهایت چه اتفاقی در انتظار این برنامههاست؟
طبق بیزینسپلن ما همکاری در سطح ملی در جهت بهبود فضای کسبوکار و رگولاتوری اکوسیستم است. این برنامه شامل تعامل با انجمنها و اتحادیهها و نهادهای حاکمیتی در جهت بهبود فضای کسبوکار اکوسیستم است.
اهداف کلیدی ما عبارتند از: متنوعسازی اکوسیستم از منظر شکلگیری بازیگران و استارتاپهای مرتبط با حوزههای مسئلهمحور و فناوریمحور اولویتدار.
در کنار این مبحث توجه به افزایش نفوذ و انتشار فناوریهای دیجیتال در صنعت، افزایش آگاهی عمومی و توانمندسازی عمومی و تخصصی در حوزه دیجیتال، افزایش سهم تولید دانش در حوزه فناوری دیجیتال با رویکرد اقتصادی و بازارمحور، افزایش حجم بازار و صادرات و حوزه دیجیتال.
برای مثال، در برنامه پنجم قرار است از بازیگران اصلی اکوسیستم کمک بگیریم و حتی به راهاندازی بسیاری از شتابدهندهها کمک کنیم.
-
در مبحث متنوعسازی به نکات متفاوتی اشاره کردید اما در این میان جای دنیای گیم خالی بود، دلیلی دارد؟
معاونت علمی در دو بخش ستاد اقتصاد دیجیتال و ستاد فناوریهای نرم و هویتساز فعال است. حوزه بازی در بخش فناوریهای نرمافزار قرارگرفته و بچههای این حوزه برنامههای جدیدی برایش در نظر دارند. ضمن اینکه در مواردی قرار است با هم وارد همکاری شویم.
دنیای بازی ها حوزه بکری است که کاملا دستنخورده است و بازی، زبان مشترک بین کل مردم دنیاست و برای من جذابیت دارد، اما در حیطه کاری ما نیست و موضوع و مدیای گیم به بخش دیگر معاونت مربوط میشود.
اما به لحاظ اشتغالزایی و ایجاد امکان شغلی و حتی صادراتی برای فریلنسرها تدارک دیدهایم. به این صورت که قرار است بهزودی اپلیکیشنی راهاندازی کنیم که در آن با شرکتهای بزرگ دنیا وارد همکاری شده و فریلنسرها را به آنها وصل کنیم؛ چراکه معتقدیم این میتواند تجربیات دولوپرها و بچههای مشغول این حوزه را بالا برده و به صادرات اپ کمک کند.
-
در شرایطی که خیلی از کارشناسان از کمبود نیروی انسانی به خصوص برنامه نویس گلهمندند، این موضوع تشدیدکننده این بحران نخواهد بود؟
به هرحال بازار جهانی بازار جذابی است و ما باید این قسمت از ماجرا را هم در نظر بگیریم.
-
در مجموع تمام این تلاشها گامی برای شکلدادن اقتصاد دیجیتال است، درست است؟
بله و از ۴ضلع تشکیل شده است؛ بودکمپها و شتابدهندههای اشتغال، شتابدهندههای کسبوکار و نوآور، نظامهای تامین مالی و بازار صادرات.
-
توجه به بازار فروش و مشتری نکته جالبی است که بسیاری از استارتاپها از ابتدای مسیر آن را فاکتور میگیرند. چطور شد که به عنوان یکی از اضلاع اصلی به آن پرداختید؟
تجربیات گذشته شخصی من پافشاری بر این مورد را در اختیارم قرار داد. از طرفی هر استارتاپ از زمان دولوپ تا بالا آمدن با نهایت بدخرجی به ۲۰۰ میلیون احتیاج دارد. اما پس از این مرحله به دغدغه برای بالارفتن تعداد دانلود و نصب فکر میکنند.
اینجاست که پای دیجیتال مارکتینگ به میان میآید. برای یکپارچهسازی مبحث دانلود باید با تولید محتوای خوب اینفوگرافیک و حتی ویدئوی خوب و شناسایی مکان مناسب برای مارکتینگ اقدام کنند. ما برای تسهیل کار استارتاپها در این مورد هم فکرهایی کردهایم و با مجموعه توسکا قراردادی امضا کردهایم مبنی بر اینکه استارتاپهایی که موفق به دریافت مجوز خلاقیت از ما شدند، با ۸۰ درصد تخفیف میتوانند در تبلیغات استانی استفاده کنند.
-
برای دریافت این مجوز فیلترهای خاصی دارید؟
خیر. تمام شرکتها میتوانند به ما مراجعه کنند و در حال حاضر ۳۰۰ شرکت در لیست جای گرفتهاند که به اعتقاد ما ظرفیت بالارفتن تا ۱۰۰ شرکت را دارا هستند. شرکتهایی که موبایل دارند، میتوانند از این فرصت استفاده کند.
-
در خلال صحبتها به همایشهای متعددی اشاره کردید. استارت این ایونتها قرار است از چه زمانی خورده شود؟
۱۴ اسفندماه همایشی با نام نوروز فناوری قرار است برگزار شود. هدف ما از انتخاب این نام دو دلیل عمده داشت؛ اول نزدیکبودن عید نوروز باستانی و دوم کلمه نوروز به معنی تحول و بازآفرینی است. ما هم دنبال تغییر و تحولی در استارتاپها و معرفی نسل دوم استارتاپها هستیم.
حوزههای بکر استارتاپی در دسته نسل دوم قرار میگیرند که قرار است بهزودی وارد میدان عمل شوند. از ارکان و افرادی که در این زمینه نقش اصلی برعهده دارند، مثل انجمن صنفی، اتحادیه کسبوکارهای اینترنتی و حتی تعدادی از شتابدهندههای بزرگ استارتاپ و حتی در مواردی استارتاپهای مطرح و تجربهای که در مسیر رشدشان داشتهاند، دعوت کردهایم و قرار است در این مسیر همراهمان باشند.
-
برنامههایی که برای سال ۹۸ در نظر دارید، به چه شکلی است؟
قرار است از اردیبهشتماه ۱۲ ایونت مرتبط با حوزههایی که نام بردیم، برگزار کنیم. ضمن اینکه در حال شکلدادن تیم داوری مشخصی هستیم که قرار است از بخش خصوصی و با تجربههای اکوسیستم شگل بگیرد.
در جریان این رویدادها که برپایه مچمیکینگ است، قراراست استارتاپهای خودشان را معرفی کنند و از توانمندیهایشان پردهبرداری کنند. ما به عنوان برگزارکننده تصمیم داریم بین این بخش و بخشهای دولتی ارتباط ایجاد کرده و آنها را به عنوان سرمایهگذار به استارتاپها معرفی کنیم.
برای مثال قرار است با همراهی شهرداری ۲ ایونت برگزار کنیم و در آن بحث اصلی حول محور شهر هوشمند دور میزند و بدین ترتیب پلی بین این دو بخش ایجاد میکنیم.
استارتاپها باید زمین خاکی خود را رها کرده و وارد زمین بازی اصلی شوند
بلاکچین سرنوشت محتوم!
مهدی محمدی در رابطه با موج جدید استارتاپ های حوزه بلاکچین دیدگاه و نکاتی جالبی را مطرح می کند. به اعتقاد محمدی، بلاکچین و نسل و موج جدیدی که به همراه دارد، راه گریزی ندارد و در این رابطه به خبرنگار شنبه میگوید: «برخی موارد ربطی به میل و اراده ما ندارد و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، با برخی موارد روبهرو میشویم، مثل اینترنت، ماهواره و …
بعضی موارد سرنوشت محتوم ما هستند. واقعیت این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، در ۱۰سال آینده بلاکچین بخشش بزرگی از پرداختها را به عهده خواهد داشت. بنابراین زمانی که قدرت انتخاب نداریم، باید از گزینه بعدی یعنی قدرت تاثیرگذاری و رگولاتوری خود بهره جسته و وارد عمل شویم.
بلاکچین آمده و نهتنها در زمینه رمزارز دیجیتال که موارد زیادی کاربرد دارد. زمانی که گزینه روی میز ما استفاده از ارز دیجیتال است و در نهایت حوزه بزرگی در پس خودش خودنمایی میکند، پس چه بهتر که قبل از آمدنش آماده باشیم و قواعد و مقرراتی وضع کنیم تا فازهای مختلفی نداشته باشد و بتوانیم در چارچوب قانونی جامع و کلی به نتیجه برسانیمش.
تکنولوژی را باید به خدمت گرفت. با فیلتر نهتنها راه به جایی نخواهیم برد که درنهایت فاصله بیشتری با دنیا پیدا میکنیم. دنیا با سرعت زیادی رو به مسیری پیش میرود. ما هم باید همسو با این قطار پیش برویم و مقررات لازم را وضع کرده و تلاش کنیم بازیگران میدان بازی را با توجه به قوانین پیش ببریم.
ترکیبی از چند بخش نتیجه بهتری دارد
محمدی اعتقاد دارد که قرارگرفتن چند عنصر در کنار هم به نتیجه بهتر و جذابتری ختم میشود و در این رابطه میگوید: «با ترکیب بخش دولت، بخش فعالان استارتاپی و… است که نتایج بهتری به وقوع میپیوندد. به اعتقاد من رگولاتوری باید از پایین به سمت بالا جریان پیدا کرده و حرکت کند. فعالان اکوسیستم استارتاپی باید در کنارهم جمع شده و وارد عمل شوند.
دولت شاید در رگولیشن محدودیتهایی در سر راه حرکت استارتاپها قرار دهد اما زمانی که خودشان وارد میدان عمل میشوند، با دغدغهها ضعف و نقاط قوت اکوسیستم کاملا آشنا هستند و میتوانند به وضع قانونی بهتر کمک کنند.
استارتاپها باید زمین خاکی خود را رها کرده و وارد زمین بازی اصلی شوند. قطعا تا وارد چمن نشوند، بزرگ هم نخواهند شد. باید از این موضعگیری کناره گرفته و قانونگذاریهای لازم را انجام دهند تا در روزهای آتی در ارائه خدمات با مشکل روبهرو نشوند. این مورد باید قبل از روبهروشدن با هر نوع مشکلی شکل بگیرد نه اینکه دست روی دست بگذارند و صبر کنند تا شاید به نتیجه برسند.
باید در حوزههای مختلف از مارکتپلیسی گرفته تا تاکسی و … همه و همه قوانین خاص خودشان را ارائه دهند تا رگولاتور بر اساس آن قانون وضع کند. واقعیت اینجاست که سیاستگذار در نهایت با مطالعه قوانین کشورهای مختلف و با اعمال تغییراتی که به نظر خودش صحیح است اما شاید به ضرر استارتاپها باشد، وارد عمل میشود و در نهایت شاید نتیجهای که باید به دست نیاید.
بخش خصوصی منافع خود را بهتر میشناسد و دیوارهای ضعفشان را بهتر از بقیه تشخیص میدهد پس بهتر است خودشان از زمین حامی خارج شده و به عنوان بازیگران اصلی از منافعشان دفاع کنند.