کار سخت، همیشه ضامن موفقیت نیست. افرادی که EQ و IQ بالایی دارند، خوب میدانند که در زمانی کوتاه، میتوان به نتیجهای بزرگ رسید و برای موفقشدن، تمام ساعات بیداریشان را پشت میز کار نمینشینند. این افراد از تکنیکهای مختلفی برای ساده و موثر کردن کارشان بهره میبرند و به همین دلیل زودتر از سختکوشها به نتیجه میرسند. شما هم با عملکردن به توصیههایی که در ادامه آوردهایم، میتوانید دشواری کارهایتان را کمتر کرده و زمان انجام دادنشان را به حداقل برسانید.
کار را قطعه قطعه کنید
تقسیم کردن کار به بخشهای کوچکتر، انجام آن را ساده میکند. شروع کردن پروژههای بزرگ، میتواند استرس زیادی را به شما تحمیل کند و سردرگمی و اضطراب، بر عملکردتان تاثیری منفی بگذارد. اما اگر یک کار بزرگ را به چند بخش کوچک تقسیم کنید، با تمرکز و سرعت بیشتری میتوانید پروژه دشوارتان را به انجام برسانید.
چکلیست تهیه کنید
قبل از انجام دادن هر بخش از کار، چکلیستی از کارهای کوچکتری که باید انجام بدهید را بنویسید. تهیه لیستی از بایدها و خط زدن هر یک بعد از انجام دادنش، میتواند انگیزه شما را برای ادامه دادن بیشتر کند و فشار ناشی از کار و سردرگمیتان را کاهش دهد.
ایدههای اضافی را فراموش کنید
برای اینکه کار ارزشمندی را انجام دهید، به ایدههای متعدد نیاز ندارید. برای مثال اگر قصد طراحی یک وبسایت را دارید، قرار نیست از دهها رنگ یا دهها دکمه طراحی شده استفاده کنید. گزینههای محدود، اما متناسب با شرایط، میتوانند در زمانی کوتاهتر، شما را به نتیجه بهتری برسانند. پس قبل از شروع هر پروژه، نقشهای که در سر دارید را روی یک کاغذ پیاده کنید، آن را خلاصه کنید و در نهایت، در صورت نیاز، با ایجاد تغییرات 20 درصدی روی خروجی نهایی، کار ارزشمندی را ارائه کنید.
وقفهها را کمتر کنید
بستن موقت یک پرونده کاری و دوباره بازکردنش، زمان انجام آن را بیشتر میکند. اگر میخواهید در زمان کوتاهتری به نتیجه دلخواه برسید، تمرکزتان را بیشتر و وقفههای بین کار را کمتر کنید. البته اگر از اولین تکنیک، یعنی قطعه قطعهکردن کار بهره ببرید، ایجاد وقفه هم آسیب کمی به کارتان خواهد زد و میتوانید بعد از به پایان رساندن هر بخش از کار، زمان استراحتی را در نظر بگیرید.
قرار نیست همیشه خوش بگذرانید
ادعای کسانی که میگویند همیشه باید عاشق کارتان باشید را فراموش کنید. حتی وقتی کلیت کارتان را دوست داشته باشید، قطعا در جریان کارها، گرفتار رویههایی میشوید که برایتان خوشایند نیستند. در انجام دادن پروژههایتان، به جای اینکه همیشه به فکر علایقتان باشید، به قورباغههایی که باید قورت دهید هم اهمیت بدهید. شاید گزارشی که امروز مجبور به نوشتنش هستید را دوست نداشته باشید، اما نظرتان در مورد پولی که قرار است بابتش بگیرید، چیست؟ میتوانید با آن بخش از درآمدتان یک سفر خوب بروید، وسیله دلخواهتان را بخرید یا عقبافتادگی مالی استرسآورتان را جبران کنید؟ خب… همین میشود یک رویه خوشایند و یک دلیل خوشحالکننده برای انجام دادن کار.
یکتنه پیش نروید
شما همه چیز را خوب نمیدانید و همیشه از میانبرها باخبر نیستید. اما قطعا در اطرافتان شبکه اجتماعی بزرگ و ارزشمندی دارید، که برای پیداکردن بهترین مسیر، میتوانید روی کمکشان حساب کنید. علاوه بر این شبکه اجتماعی گسترده، میتوانید از تکنولوژی هم برای تحقق اهدافتان استفاده کنید و با جستوجو در اینترنت یا طرح سوالتان در شبکههای اجتماعی مرتبط، در زمانی کوتاه راهتان را پیدا کنید.
به فضای کاریتان توجه کنید
یادتان نرود که استانداردهای کاری، از فضایی به فضای دیگر متفاوت است و قطعا از پروژهای به پروژه دیگر هم متفاوت. پس تصور نکنید کاری که با استانداردهای آموختهشده در کلاسهای دانشگاه انجام میدهید، همیشه باعث رضایت کارفرما میشود. اگر درست به محیط کارتان، باورهای کارفرمایان و انتظارات مشتریان توجه کنید، با عمل کردن به تبصرههای کوچک، میتوانید خیلی زود نتیجه مطلوب را مشاهده کنید.
به فکر راضی نگهداشتن همه نباشید
به پیشنهادها گوش کنید، از تجربهها کمک بگیرید اما هرگز به دنبال راضی نگه داشتن همه نباشید. آدمهای مختلف، با سلیقهها و باورهای متفاوت، هرگز نمیتوانند نظری کاملا مشابه هم داشته باشند و به همین دلیل، در صورتی که نهایت تواناییتان را خرج کردهاید و نهایت رضایت را از کارتان دارید، خود را در میان حرفهای ضدونقیض ناظران سردرگم نکنید.