فاصله میان این دو اتفاق، دو سال است؛ یعنی دو سال بیخبری و این تصور که عینک هوشمند از مسیر تولید خارج شده و ما تا رسیدن به آن تکنولوژی راه فراوان داریم، اما نه فقط این مسیر متوقف نشده، بلکه حالا هدست تازه با عمر باتری طولانیتر، قدرت پردازش سریعتر و … در اختیار ما قرار گرفته و میتواند با دوربین 8 مگاپیکسلیاش قدرت دید وسیعتری به کاربر بدهد.
با این وجود، در نظر داشته باشید که میتوان در متن از شوخیهای ساده استفاده کرد و مخاطب را به خواندن ادامه متن ترغیب کرد. برای نمونه، چرا ننویسیم که ما در خواب بودیم و گوگل عینک تازه را به بازار فرستاد؟ همانطور که میتوان نوشت توقف دوساله تولید عینکهای هوشمند یک اشتباه بود و از همان روزها گوگل برای رسیدن به نسخهای قویتر در حال تلاش بود؟ همانطور که میتوان نوشت هنوز برای استفاده از عینکهای گوگل دیر نشده. به این جملههای کوتاه و شوخیهای ساده در آن اگر نگاه کنید، متوجه میشوید که صرفا یک سوءتفاهم ذهنی بوده و پنهانکاری گوگل مخاطب را به چنین مرحلهای رسانده است.
این پنهانکاری حسابشده، هم یک استراتژی خبری است و هم فرصتی برای هیجانزدهکردن مخاطب. گاهی وقتها میتوان همین سوءتفاهمهای ساده را تبدیل به خوراک خبری کرد و دانهای را به امید برداشت در آینده، در خاک کاشت.
گاهی این دانه یک هدست هوشمند است و گاهی یک محصول خودمانیتر. در هر دو صورت، میتوان در نوشتن خبر، اشارهای را به رودستخوردن مخاطب داشت.