«قرار است طی جلسهای هر سه شرکت برای راهاندازی شرکت شتابدهنده توافق کنند. فضایی برای آن در نظر گرفتهایم که این فضا بعد از تصمیمگیریهای نهایی، در اختیار استارتاپها قرار میگیرد. تا سقف ۱۰۰میلیون تومان هم از این استارتاپها حمایت مالی میشود. رویکرد ما گرفتن کل سهام استارتاپها نیست. بانک نصف بهاضافه یکسهم از سهام استارتاپها را میگیرد که بتواند در تصمیمگیری، دست بالا را داشته باشد و استارتاپ نتواند خارج از چارچوب بانک کاری کند و با بانک یا موسسه دیگری همکاری نکند. درواقع، نوعی محاسبهگری است که هم بانک و هم استارتاپ به حقوق خود برسند. استارتاپها هم باید تصمیم بگیرند که آیا سرمایه میخواهند یا نه؟ بنابراین باید در قبال سرمایه، بخشی از سهامشان را واگذار کنند.» این بخشی از یک یادداشت، در مورد برنامههای یک بانک در حوزه راهاندازی شتابدهنده بود که هفته گذشته در ویژهنامه فینتک «شنبه» منتشر شد و بعد در فضای مجازی، از جمله گروههای تلگرامی که فعالان استارتاپی در آنها حضور دارند، واکنشهای بسیار زیادی را برانگیخت. اگرچه نویسنده یادداشت، در تماس با شنبه از اطلاعاتی که به خبرنگار ما داده بود، عقبنشینی کرد و با عذرخواهی از خوانندگان اعلام کرد اطلاعاتش در این مورد دقیق نبوده و نباید معیار قضاوت در مورد فعالیتهای استارتاپی این بانک شود، اما چیزی که در این قضیه اهمیت پیدا کرد، بازشدن فضای گفتوگو برای صحبتکردن در مورد یک مسئله قدیمی بود. اینکه نقش شتابدهنده و رابطه آنها با استارتاپها چگونه باید تعریف شود.
نترسید و به فکر یافتن راههای دیگر باشید
حامد منصوری، مدیرعامل شرکت آسانپرداخت پرشین، که خود در اساس یک شرکت کوچک استارتاپی بوده و حالا به عنوان یکی از شرکتهای بورسی مطرح شده، در اینباره تاکید میکند: «صاحبان ایده و جوانان خوشفکری که قادرند فضای کسبوکارها را تغییر دهند، نباید در مسیر رشد و توسعه، ترس به دل راه بدهند و تسلیم برخی قراردادهای تامین در قالب شتابدهندگی شوند.»
کارشناسان، استفاده از شتابدهندگان دانشگاهی را راهکار مناسبی برای عبور از گردنههای سخت تامین مالی میدانند و بر این باورند که صاحبان ایدههای نو باید در موضوع جذب سرمایهگذاری، مراقب برخی سوءاستفادهکنندگان که صاحب سرمایه هستند، باشند و دنبال فرشتههای نجاتی که علاوه بر انگیزه کسب سود، انصاف هم دارند، بگردند. بورس هم گزینه دیگری است که صاحبان ایده با کمک شتابدهندههای دانشگاهی میتوانند از آن بهره ببرند. اهمیت قراردادنویسی در تیمهای استارتاپ هم موضوع مهمی است؛ چراکه استارتاپها یک پدیده تقریبا جدید در کشور هستند که هنوز قانون جامعی برای حمایت از آنها وجود ندارد و قوانین موجود نمیتواند همه موارد را پوشش دهد.یکی از رایجترین شکایاتی که از صاحبان کسبوکارهای جدید و استارتاپها میشنویم، درخصوص زحمت و دشواری افزایش سرمایه است. برخی سرمایهگذاران همه چیز را در بهدست آوردن پول میدانند، درحالیکه برخی دیگر به دنبال تغییر جهان، پیشرفت تکنولوژی و درمان بیماریهایی هستند که خانوادهها را به ویرانی کشاندهاند. سرمایهگذار ایدهآل شما کسی است که مطابق با ارزشهای واقعی، برای پیشبرد کسبوکار شما تلاش میکنند. مراکز شتابدهنده در جهت حمایت بیشتر و بهتر از استارتاپها (تیمهای متشکل از افراد خلاق و ایدهپرداز) به وجود آمدهاند، نهادهای مختلفی برای حمایت از رشد استارتاپها در کشور فعالیت میکنند، ازجمله این نهادها، پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد و شتابدهندهها و فضاهای اشتراکی بخش خصوصی هستند. با رونق فعالیت شتابدهندهها قطعا اقتصاد کشور متأثر از این پدیده خواهد شد و این اکوسیستم کارآفرینی آرامآرام کشور را به سمت اقتصاد دانشبنیان پیش خواهد برد. اما صاحبان ایدهها باید در قراردادهای تجاریشان مراقب برخیها باشند. لزوما حمايت از استارتاپها مالي نيست و شرکتهاي حامي از لحاظ حقوقي نيز بايد همراه اين جوانان نخبه باشند.