سود استارتاپهای موفق سرشار است، اما در مقابل شکست آنها نیز سرمایه زیادی را به باد میدهد. استارتاپها یکی از بخشهایی هستند که اصلاح سرمایههای خطرپذیر برای آنها معنی واقعی دارد. مجموعهای از عوامل از سرمایهگذاری و تجربه گرفته تا بازاریابی و رقابت موجب شکست استارتاپها میشود.
اسپریگ یکی از نمونههای استارتاپهای ناموفق است. این پروژه تحویل غذا باوجود بیش از ۷ میلیون دلار سرمایه از ۲۶سرمایهگذار در نهایت متوقف شد. این استارتاپ که از سال ۲۰۱۳ شروع به کار کرده بود، دارای خط تولید پخت و تحویل غذاهای سالم مخصوص وعدههای شام و ناهار بود. این استارتاپ در ماههای آخر فعالیت خود تجربههای جالبی کسب کرد. کارشناسان بر این باورند که اشتباه این شرکت این بود که از نیروی کار تماموقت و پرداخت پاداش استفاده کرد، آن هم در زمانی که رقبای این شرکت از پرسنل قراردادی استفاده میکردند. مدیران اسپریگ بر این باور بودند که حمایت از کارگران میتواند در جذب مشتریان موثر باشد اما هزینهها با درآمد این شرکت هماهنگی نداشت.
هومجوی نیز یکی دیگر از استارتاپهای فعال در زمینه ارائه خدمات نظافت اماکن مسکونی بود که به دلیل استفاده از نیروی کار قراردادی شکست خورد. این استارتاپ توانست سرمایه قابلتوجهی جذب کند و کار خود را توسعه دهد اما در زمانی که رقبای دیگری نیز در میدان حضور داشتند که از نیروی کار پیمانی استفاده میکردند، این شرکت با عقد قراردادهای کاری هزینههای خود را افزایش داد و به ضرردهی رسید.
جابون با جذب ۵۹۰/۸ میلیون دلار سرمایه از ۱۹ سرمایهگذار، نیز در فهرست استارتاپهای ناموفق قرار گرفت. این پروژه پس از چند سال کشمکش در حفظ جایگاه خود در بازار تکنولوژی پوشیدنی، به ناچار در جولای ۲۰۱۷ ناگزیر به متوقفکردن کسبوکار خود شد. این استارتاپ با سابقه دهه ۹۰ با رو به زوال گذاشتن صنعت تکنولوژیهای پوشیدنی از صحنه حذف شد.
استارتاپ هلو که سازنده گجت خوابآور سنس بود، پس از جستوجوی خریدار برای تمام محصولات تولیدی خود، در ژوئن ۲۰۱۷ پس از جذب ۴۰/۵۱ میلیون دلار سرمایه ۴مرحله و از ۷ سرمایهگذار، برای همیشه از کار کنارهگیری کرد. این شرکت در سال ۲۰۱۵ بین ۲۵۰ تا۳۰۰ میلیون دلار ارزشگذاری شده و توانسته بود برای تولید اولین محصول خود ۲/۴ میلیون دلار سرمایه جذب کند. تفاوت این دستگاه خوابآور این بود که مانند موارد مشابه نیاز به پوشیدن نداشت و مصرفکننده نباید آن را به مچ دست میبست؛ بلکه فقط باید جایی در اتاق خواب قرار داده میشد. علیرغم استقبال مصرفکنندگان در ابتدای تولید، قیمت ۱۴۹ دلاری این محصول موجب کاهش محبوبیت و تقاضای خرید آن شد.
استارتاپ پرل نیز باوجود سرمایهگذاری ۵۰ میلیون دلاری توسط ۴ سرمایهگذار در ژوئن ۲۰۱۷ پایان کار خود را اعلام کرد. نیمی از مهندسان سابق اپل این استارتاپ را به منظور ارائه دوربینهای پشتیبانی وسایل نقلیه بنیانگذاری کردند. اما از آنجایی که امروز تقریبا همه وسایل نقلیه به این دوربینها مجهز هستند و از سوی دیگر قیمت محصولات پرل نیز برای مصرفکننده بالا بود، این شرکت موفق نشد.
استارتاپ جوسرو که میخواست کار گرفتن آبمیوه در خانه را برای مردم سادهتر کند، یکی دیگر از استارتاپهای پرهزینه است که در نهایت به کار خود پایان داد. این استارتاپ میلیونها دلار سرمایه جذب کرد که با مقالهای که در بلومبرگ چاپ شد، به باد داده شد. این استارتاپ بستههایی حاوی میوه را در اختیار کاربران قرار میداد. البته آنها باید برای اینکه بتوانند آبمیوه را بنوشند یک دستگاه جداگانه نیز از این شرکت خریداری میکردند که ارزانقیمت نبود و در نهایت هزینه آن بیش از خریدن میوه تازه و استفاده از آبمیوهگیریهای معمولی بود. اما بلومبرگ در گزارشی نوشت که این بستهها بدون کمک دستگاه این شرکت نیز میتوانند آبمیوه تولید کنند. به این ترتیب مصرفکنندگان از خرید دستگاه خودداری کردند و جوسرو نیز به پایان رسید.
دقیقا در زمانی که خیال سرمایهگذاران از سرازیرکردن پول خود به استارتاپهای حوزه بهداشت و سلامت راحت میشد، وال استریت ژورنال از احتمال نادرستی برخی ادعاهای استارتاپ ترانوس پرده برداشت. این شرکت حدود ۲۵۰ تست مختلف برای تشخیص بیماریهای گوناگون ارائه میداد؛ از کلسترول بالا گرفته تا سرطان. ادعای این شرکت این بود که همه این کارها را تنها با آزمایش یک قطره خون و با سرعتی غیر قابل مقایسه با دیگران انجام میدهد و توانست با ارزشی حدود ۹میلیارد دلار، بیش از ۴۰۰میلیون دلار سرمایه جذب کند. اما آنچه وال استریت ژورنال از آن پرده برداشت این بود که شرکت مذکور تنها برای بخش کوچکی از آزمایشات خود از این فناوری استفاده میکند و باقی تستها را به شیوههای معمول انجام میدهد و ممکن است در مورد بازده تستهای خود مبالغه کرده باشد. این گزارش والاستریت ژورنال نقطه پایانی بود برای این استارتاپ فعال در عرصه بهداشت و سلامت.