طرح Toygaroo که توانسته بود در ادامه کارش طی دو مرحله معادل ۲۵۰هزار دلار سرمایه جذب کند، تنها پس از چند ماه ناگزیر از توقف فعالیت شد، چراکه هزینه انبارداری و پشتیبانی بسیار زیاد بود و سرمایه موجود به سرعت ناپدید شد.
پایهگذار این کسبوکار Phil Smy است که از پدر و مادری انگلیسی متولد اما در کانادا بزرگ شده. او از دهه ۱۹۹۰ درگیر نوشتن نرمافزار بوده و پس از آن وارد فضای اینترنت شده. از سال ۱۹۹۶در آمریکا و اروپا مشغول به کار در همین زمینه بوده و از سال ۲۰۰۰ به عنوان شریک بنیانگذاری چندین کسبوکار در همین فضا بوده.
تجربه کار با یک شرکت اسپانیایی برای تهیه نرمافزار کرایه دی.وی.دی از طریق پست که چیزی شبیه به نتفلیکس آمریکاست، باعث شد تا با گروهی آشنا شود که هسته اصلی ToyGaroo را شکل دادند.
کسبوکار Toygaroo
کسبوکار آنها را میتوان یک پدیده در حوزه کرایه اقلام نامید. آنها خودشان را نتفلیکس اسباببازی مینامیدند. کاربران میتوانستند برای دریافت یک «جعبه اسباببازی» ثبتنام کنند و تعداد اسباببازی مورد نظرشان را انتخاب کرده و آن را دریافت کنند.
با برگشت هر اسباببازی، مشتری میتوانست اسباببازی جدیدی از فهرست مورد نظرش را دریافت کند و به این ترتیب به طور مستمر اسباببازیهایی وارد خانه مشتریان میشد و اگر کودکان از هر اسباببازی خوششان میآمد، امکان خرید نیز وجود داشت.
شرکت Toygaroo که در لسآنجلس پایهگذاری شد، از افرادی تشکیل شده بود که تجارب خوبی در بازاریابی داشتند اما نیازمند یک نرمافزار بودند. از همینجا بود که فیلیپ وارد شد و با خرید حقامتیاز نرمافزاری که قبلا به نام Filmamora در اسپانیا ساخته بود و انجام تغییراتی در آن، نرمافزار جدیدی را ساخت که مورد استفاده قرار گیرد.
آنها یک انبار کوچک در اختیار داشتند و در آن یک وسیله عالی برای تمیزکاری اسباببازیها نیز بود. شیوه بازاریابی شرکت به گونهای بود که هرگز برای جلب مشتری با مشکلی مواجه نشدند و قادر بودند در تلویزیون ملی در تعدادی از نمایشهای تلویزیونی حضور یابند.
هزینه انبارداری و پشتیبانی
شرکت کارش را به خوبی انجام میداد و به طور مرتب بر تعداد مشتریان افزوده میشد اما مشکل از ناحیه کنترل دو چیز بروز کرد؛ هزینه انبارداری و هزینه پشتیبانی. هزینه خریداسباببازیها زیاد بود و آنها حتی برای خرید اسباببازی به فروشگاههای محلی والمارت هم مراجعه میکردند تا برخی اقلام را با هزینهای کمتر بخرند.
اما آنها به دلیل وجود شرکای جدید و دریافت سرمایه برای توسعه با فشار زیادی برای رشد، رشد، و رشد مواجه بودند. از طرفی شرکتهای اسباببازی آنها را دوست نداشتند چراکه الگوی اجاره اسباببازی به کسبوکارشان لطمه میزد. شرکت انتظار داشت که با وجود شرکای جدید دسترسی بهتری به منابع صنعت اسباببازی پیدا کند که این انتظار نیز محقق نشد.
فیلیپ معتقد است که الگوی کاری اشتباهی را در پیش گرفته بودند. آنها به مشتریان پیشنهاد حمل رایگان را داده بودند و به دلیل تنوع شکل و اندازه اسباببازیها، الگوی حمل رایگان اشتباه بود و امروز با نگاه به گذشته میداند که اگر توانسته بودند منابع ارزان برای تامین محصولات را فراهم کنند و الگوی ارسال سفارش را از حالت رایگان خارج سازند، همچنان قادر به ادامه مسیر کاریشان بودند.
پس از ناکامی در تامین هزینههای جاری و روبهرو شدن با مشکل تامین و ارسال محصولات، آنها از سرمایهگذار درخواست منابع بیشتری کردند که با آن مخالفت شد. به این ترتیب کسبوکار اجاره اسباببازی را رها کرده و به دنبال فرصتهای دیگری رفتند.