یک نویسنده آمریکایی کتابی تازه درباره دنیای مجازی و استارتاپها نوشته و در بخش مقدمهاش تاکید کرده که چطور استارتاپها در حال تغییر دنیای اطراف ما هستند. نوشت که چطور میتوان از آینده نترسید و برای این تجارتهای کوچک احترام قائل شد. هرچند کتاب هیچوقت جزو پرفروشهای بازار نشد، اما به شکل عجیبی در میان کمپانیهای استارتاپی موفق ظاهر شد. شاید به این خاطر که به آنها میگفت دلیلی برای ترسیدن ندارند. نکته جالب توجه در این کتاب که محتوای آن را برای استارتاپهای ایرانی هم جذاب میکند، جایی است که نویسنده توضیح میدهد: «اگر قرار بود خودروسازان به پیشینیان خود فکر کنند هیچوقت ما سوار ماشین نمیشدیم، چون در این صورت باید به تمام اسبهایی فکر میکردند که برای حملونقل از آنها استفاده میشود و به همین خاطر وقت پیدا نمیکردند به آینده و ماشینها فکر کنند. همانطور که اگر امروز استارتاپها وجود نداشتند، ما برنامهها و اپلیکیشنهای فراوان را نمیدیدیم و باید همچنان به مایکروسافت قناعت میکردیم.» البته که آمارهایی که در کتاب ارائه میشود، کمی با دنیای ذهنی ما ایرانیها متفاوت است. برای نمونه در کتاب آمده که بیش از 40 استاد و دانشمند در سال 2015 شغل اصلی خود را ترک کردهاند و به دنبال شغل فردیشان رفتهاند. همانطور که دیگر گزینهای شبیه به استیو جابز عجیب و غریب نیست و تعداد افرادی که شبیه او و مارک زاکربرگ زندگی میکنند، به شدت بالا رفته است. در زمانهای که دنیای دیجیتال زندگی آدمها را در دست گرفته است و با کمک آن میتوان جهان را زیرورو کرد، دل بستن به شغلهای پشتمیزی و کار کردن برای کمپانیهای بزرگ یک دغدغه است. دیگر دانشجوی خوشایدهای را پیدا نمیکنید که ذهنش را برای یک کمپانی بزرگ حراج کند، بلکه او به راه خودش میرود و تغییر را از مجموعهای دیگر آغاز میکند.
با این وجود به گفته این نویسنده برای آنکه به موفقیت برسید، باید مراقب باشید تا زیر نگاههای سنگین کمپانیهای بزرگ له نشوید. باید متوجه باشید که آنها شما را رصد میکنند، تغییر را بو میکشند و به برنامههای تبلیغاتی شما با دیده تردید نگاه میکنند. پس با خودتان نگویید آنها با یک قدم ما را از زمین و زمان حذف میکنند، باید حواستان باشد که آنها ترس را احساس میکنند و برای مقابله با این ترس گسترده، خودشان را تکان میدهند. دیگر رقبای کوچک آنها یک یا دو شرکت نیستند که بتوانند برای حذفشان آستین بالا بزنند، تعداد استارتاپها آنقدر زیاد شده که شرکتهای بزرگ مجبورند پیشنهادهای وسوسهکنندهای به جوانان خوشایده بدهند.
در همین راستا اگر در ایران هم زندگی میکنید و به عنوان شغل دوم دست به کار فعالیت تازهای شدهاید که احتمال میدهید آینده درخشانی برای شما داشته باشد، پیشنهاد میشود تا از تلاش خسته نشوید و اجازه بدهید ایدههای شما راه را برای تغییر فضای کلی باز کند. از ایدههایتان نترسید و به آنها پروبال بدهید. ایدههای تبلیغاتی شما هیچوقت از طرف شرکتهای بزرگ دزدیده نمیشود، چنین جسارتی در هیچکدام از این شرکتهای بزرگ دیده نمیشود.