حرفهایی از جنس بازاریابی محتوایی
نیما محسنی بنیانگذار و مدیرعامل همگردی که متولد ۱۳۶۰ در تهران است، حرفهایی از جنس محتوا دارد. همگردی را به عنوان یک رسانه حوزه گردشگری راهاندازی کرد که قرار است به مرکزی برای جلب توجه ایرانیان و جهانیان به ظرفیتهای گرشگری ایران تبدیل شود.
در رشته مهندسی صنایع، از دانشگاه صنعتی شریف لیسانس گرفته است. ارشد مدیریت از دانشگاه مازندران و دکترای مدیریت از دانشگاه بوردو فرانسه دارد. گردشگری موضوع مورد علاقه نیما محسنی بوده و به همین دلیل با اینکه در حوزههای مختلفی کار کرده، به این حوزه آمده است.
اوایل دهه ۸۰، چهارپنج سال پروژههایی در زمینه فناوری اطلاعات با مراکز دولتی انجام داده است. بعد از آن مدیر بازاریابی هلدینگ مهد تابان با برندهایی چون تاژ بوده است. در حوزه مالی و اقتصادی هم فعالیت کرده است.
در زمینه تبلیغات و مشاوره بازاریابی هم کار کرده و از سال ۹۳، همگردی را راهاندازی کرده است. نیما محسنی همگردی را با سرمایهگذاری خودش و مجموعه پیک برتر آغاز کرده و الان علاوهبر صنعت گردشگری، به صنایع وابسته و مرتبط با آن مانند غذا و… هم توجه کردهاند.
رسانه گردشگری و گردشگرها
همگردی میخواهد پورتال ملی و جامع گردشگری ایران باشد. بنابراین مشارکت ملی را هم به کمک طلبیده است.
باید هنرورزیهای حوزه آنلاین در صنعت گردشگری را فراموش نکنیم. نکاتی هرچند اندک که توانسته مفید واقع شود یا حداقل چراغ را روشن نگه دارد و راه را نشان بدهد و به همه ثابت کند که اینجا چراغی روشن است و اینجا میتوان به مدد نیروهای خلاق استارتاپی کارهایی کرد که شاید اگر به انتظار دولتیها بنشینیم، نتیجهاش چیزی جز سازمانهای عریض و طویلی همچون میراث فرهنگی و… نیست که نتوانستهاند آنچنان که باید و شاید داشتههای گردشگری ایران را به ریال و دلار و فرانک و… تبدیل کنند.
وقتی از گردشگری در فضای آنلاین صحبت به میان میآید، همه فکر و ذکرمان به سمت رزرو آنلاین بلیت هواپیما، قطار، هتل و حتی اتوبوس میرود. این شکل البته ابتداییترین شکلی است که استارتاپهای ایرانی توانستهاند در حوزه گردشگری به هیات آن دربیایند. اما آیا ظرفیتهای استارتاپها برای استفاده از جاذبههای گردشگری ایران باید در همین رزرواسیون خلاصه شود؟
نگران نباشید! جا برای همه هست
وجود نمونههای کوچکی از استارتاپها که در حوزههایی چون گردشگری سلامت مشغول هستند و توانستهاند درآمدزایی هم داشته باشند، نشان میدهد که با وجود همه مشکلات داخلی و بینالمللی که متوجه ایران است، میتوان کارهایی صورت داد.
هر چند باید اعتراف کنیم که در وادی گردشگری گامهای بزرگی برنداشتهایم و هرچه هست، هنوز جای کار بسیار دارد. بنابراین گردشگری در ایران مقولهای استفادهنشده و فراموششده است. بهشدت هم میتوان از این عبارات و جملات دفاع کرد.
با ارائه آمار و شواهد مثال، وقتی به داشتههای کشوری مانند ایران نگاه میکنیم و بعد موفقیت امارات و قطر را میبینیم، باید حسرت بخوریم و آه بکشیم که چرا وضعیت ایران چنین است. اما وجود کسبوکارهایی چون همگردی و وبسایتهای بسیاری که در حوزه تولید محتوا به نشناختههای ایران میپردازند، یک دلگرمی بزرگ است.
پس افراد زیادی میتوانند براساس ظرفیتهای گردشگری، کسبوکارشان را راهاندازی کنند. بنابراین دلگرمیها میتواند سرآغاز یک حرکت مردمی برای ثبت محتوا از نقاط دور و نزدیک ایران باشد؛ نقاطی که کسی آنها را نمیشناسد. فرهنگهایی که ناشناس ماندهاند و آیینها و مراسمهایی که هرکدام میتواند موضوع راهاندازی یک کسبوکار باشند.