اشتغال از مهمترین مشکلات جامعه ایران است. برای حل این مشکل، دولت جمهوری اسلامی، گذشته از تمهیدات سنتی، از جمله پشتیبانیهای قانونی از صنایع و مراکز تولید، اعطای تسهیلات، بخشودگیهای مالیاتی و سیاستهای مشابه، چندسالی است که کارآفرینی را نیز در دستور کار قرار داده و در کنار اقدامات اجرایی، در پیرامون این موضوع گفتمانی ایجاد کرده که اکنون در میان کارگزاران دولتی، سیاستگذاران اقتصادی، محققان، دانشگاهیان، رسانهها و دیگر آحاد جامعه، کارآفرینی بهعنوان یکی از راهکارهای اصلی ایجاد اشتغال مطرح است.
از سوی دیگر، آمارها نشان میدهند که بنگاههای نوپایی که در قالب کارآفرینی شکل میگیرند، بهخصوص در سالهای اولیه، با خطر زمینخوردن روبهرو هستند تا جایی که میتوان گفت بخش قابل توجهی از بنگاههای نوپا در همان سال اول تأسیس تعطیل میشوند. بنا به برخی آمارها، کمتر از 10 درصد این بنگاهها سال پنجم عمرشان را میبینند.
واقعیت این است که شناخت این شبکهها و یافتن راه اتصال به آنها پیچیدهتر از آن است که بنگاههای نوپا بهتنهایی قادر به آن باشند. آمارهای حاصل از پژوهشهای گوناگون نشان میدهند بسیاری از بنگاههای نوپا بهدلیل اینکه شناختی از شبکههای فعال در عرصه تولید و بازار و اقتصاد ندارند، اندوخته ناچیزشان را در همان گامهای نخست ورود به عرصه کار از دست میدهند و ناچار به ترک میدان میشوند. آسیب این امر فقط زیان اقتصادی نیست بلکه از دست رفتن امید به فعالیت مجدد است.
بهنظر میرسد اگر نقشهای از شبکههای کوچک و بزرگ بنگاهها و واحدهای اقتصادی رشید و فعال و روابط میان آنها و بازارهای کالاها و خدماتشان در اختیار کارآفرینان و بنگاههای نوپا قرار گیرد که اطلاعات مهم و لازم در آن درج شده باشد، آنها بتوانند بهکمک این نقشه راه ورود خودشان را به شبکه فعالیت اقتصادی کشور بیابند و با مخاطرات کمتری این راه را طی کنند. چنین نقشهای، علاوه بر اینکه راهنمایی بسیار مهمی برای کارآفرینان است، میتواند در خدمت سرمایهگذاران، سیاستگذاران، کارجویان، محققان و دیگر آحاد جامعه نیز قرار گیرد.
در سالهای اخیر که دانش و تجربه ساختارهای شبکهای در عرصههای گوناگونی همچون خبررسانی، مدیریت دانش، تأمین مالی، و مانند اینها توسعه یافته است، بسیاری از کشورهای جهان به ترسیم چنین نقشهای همت گماشتهاند و از این رهگذر کمک بزرگی به توسعه کارآفرینی در میان مردم خودشان کردهاند. تجربه چین یکی از این نمونههاست. در نخستین سالهای پس از انقلاب چین صنایع روستایی تا حدی در این کشور رواج داشت اما این حوزه از صنعت در ربع چهارم سده بیستم چنان پیشرفتی کرد که به هیچوجه با آن صنایع قابل قیاس نبود. تا سال 1978 نزدیک به یکونیم میلیون واحد صنعتی روستایی کمتر از 10 درصد کل محصولات صنعتی چین را تولید میکردند. تنها ظرف 15 سال این تعداد نزدیک به 16 برابر و سهم آنها از کل محصولات صنعتی بیش از چهار برابر شد که ثلث صادرات چین را تشکیل میداد و جمعیتی حدود 100میلیون نفر از روستاییان را در استخدام داشت. عامل اصلی این تحول، خاصه در منطقه شانگهای، اتصال صنایع روستایی به شبکه صنایع بزرگتر بود تا جایی که بین 50 تا 70درصد محصولات صنایع روستایی، قطعات و تجهیزات مورد نیاز صنایع شهری را تشکیل میداد.
در ایران نیز، با توجه به اینکه از آغاز دهه حاضر نقش شبکهها در زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم روزبهروز پررنگتر شده است و با عنایت به دانش و تجربیاتی که از این راه کسب شده، میتوان گفت اکنون وقت آن رسیده است که قلمرو اقتصاد و کارآفرینی را نیز از منظر شبکهها بنگریم و ببینیم چگونه میتوانیم با استفاده از دانش شبکهها زمینه را برای افزایش قدرت کارآفرینی، ماندگاری بنگاههای نوپا، اشتغال بیشتر و در نهایت توسعه اقتصادی فراهم آوریم. در همین راستا نشست تخصصی «نگرش شبکهای، ضرورت توسعه کارآفرینی در ایران امروز» از سوی جامعه فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار میشود. در این نشست اقتصاد شبکهای بررسی خواهد شد و روشهای زمینهسازی برای ورود به عصر اقتصاد شبکهای نیز تشریح میشوند. این رویداد در روز سهشنبه 3 اسفندماه در تالار دکتر سلیمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار میشود.