یافتن روشهای مدیریتی که مناسب شما باشد، زمان نسبتا زیادی را میطلبد. هیچکس تا بهحال در نخستین تجربه خود این کار را بهطور کامل و صحیح انجام نداده است. دستیابی به یک تعادل صحیح بین دوستی، سختگیری، نظم و تشویق بسیار دشوار است. اگر چنانچه این نخستین تجربه مدیریتی شماست و یا شما یک مدیر با کولهباری از تجربه هستید، محک زدن پیوسته رفتارهای خود، امری بسیار ضروری است.
عدم پرورش پتانسیل در افراد و نادیده گرفتن موفقیت آنان، بهمرور نتایج جبرانناپذیری نظیر نرخ بالای استعفا، کاهش راندمان کاری افراد، نارضایتی اعضای تیم و روحیه پایین در انجام کارها را بهدنبال دارد. چگونه نتایج فوق را به کمترین میزان خود تقلیل دهیم؟ با کنترل نحوه رهبری خود و مقایسه آن با منشور رفتارهای نامناسب برای یک مدیر:
- ظاهرسازی
تحمل کسی که وظایف اشخاص را هر روز به آنها یادآور میشود و به کار آنان سختگیری میکند در حالی که وظیفه شخصی خود را بهدرستی انجام نمیدهد، بسیار دشوار است. یک مدیر خوب، خود نخستین کسی است که به برنامههای یک گروه جامه عمل میپوشاند.
- قیاس مخرب
مقایسه کارمندان و افراد یک گروه با یکدیگر بسیار ناخوشایند و تحقیرآمیز است. این در حالی است که استفاده از مثالهای خارج از گروه میتواند الهامبخش باشد. اما در همین مورد نیز باید جانب احتیاط را رعایت کرد؛ چراکه قیاسها گاهی افراد را به این نتیجه که رسیدن به کیفیتی که مورد نظر مدیر است، دستنیافتنی است، سوق میدهد.
- طرفداری
جانبداری از شخصی به خصوص در تیم و توجه بیش از حد به او از طرف مدیر، حرکت هوشمندانهای نیست که گاهی از روی ناآگاهی اتفاق میافتد. همیشه از چه کسی میخواهید تا در کارها به شما کمک کند؟ سمت و سوی نگاه شما در صحبتها اغلب به سوی چه کسی است؟ اوقات استراحت را اغلب با چه کسی میگذرانید؟ چه کسی بیشتر مورد تشویق شما قرار میگیرد؟ در نگاه شما چه کسی بیشترین پتانسیل را دارد؟ اگر پاسخ به سوالات فوق، شخص بهخصوصی را در ذهن شما یادآور میشود، بدون شک این موضوع را سایر اعضای گروه نیز متوجه شدهاند. هر فرد در گروه به میزان متفاوتی از توجه و مدیریت نیاز دارد اما احساس برابری باید در همه افراد ایجاد شود.
- بازخورد ناکافی
آزاد گذاشتن افراد به حال خود، باعث شکلگیری استقلال و آزادی عمل در افراد میشود. این در حالی است که عدم وجود انتقاد و یا تحسین، باعث تشکیل حس عدم اطمینان از صحت و کیفیت انجام کار در افراد میشود.
- روابط بیش از حد دوستانه
ایجاد روابط بسیار صمیمانه با کارمندان باعث میشود تا این افراد اطمینان خود را از صحبت با شما و در میان گذاشتن نگرانیها و مشکلات با شما را از دست بدهند. مرز بسیار مشخصی بین روابط دوستانه و «بیش از حد» دوستانه وجود دارد!
- دیکتاتور بودن
در مقایسه با مورد قبل، این بسیار حائز اهمیت است که شما بهعنوان یک مدیر بیش از حد عبوس و غیرقابل دستیابی نباشید. این واضح است که شما بهعنوان یک مدیر باید نسبت به سایر کارمندان جدیت بیشتری را در کارها داشته باشید، اما به خاطر داشته باشید که یک تیم بهطور کل باید نزدیک به هم و یکپارچه عمل کنند.