روزهای بهاری و آدم‌های بی‌حوصله. کمی مانده تا انتخابات و زندگی ما در مکثی بزرگ قرار گرفته. هیچ دقت کرده‌اید که ما در تمام زندگی‌مان منتظر هستیم تا بهترین زمان را برای انجام یک کار پیدا کنیم؟ بهترین زمان برای تغییر شغل، بهترین زمان برای ازدواج، بهترین زمان برای رفتن به دانشگاه. این متن را برای شما می‌نویسیم که به دنبال بهانه‌ای برای زندگی بهتر می‌گردید. برای شمایی که می‌خواهید از شغل ناامیدکننده فعلی کنار بکشید و استعفا بدهید و هر روز تصویر خودتان را می‌بینید که رو به مسئول و مدیر و رئیسش ایستاده و می‌گوید: «شما و شرکت و شغل‌تان را نمی‌خواهم». آنچه مطمئنیم این است که این تعداد کم نیستند. حتی اگر رشته را دوست داشته باشید و حتی اگر بخواهید ایده‌هایتان فرصت بیشتری برای پرورش داشته باشند، تعداد شما آنقدر هست که سراغ این مطلب را بگیرید. درحقیقت، اگر که همچنان به خواندن این متن ادامه می‌دهید، این احتمال وجود دارد که کم و بیش وسوسه شغل دیگر در وجودتان هست.
پس شما را ارجاع می‌دهیم به صحبت‌هایی که یکی از بنیانگذاران کمپین «افسانه‌ات را زندگی کن» در برنامه‌های تد به زبان آورده است. اسکات دینسمور می‌گوید: «به آدم‌های اطرافتان با دقت نگاه کنید. در هر کدام از این آدم‌ها چه چیزی شما را مجذوب می‌کند. دفترچه‌ای بردارید و این خصوصیت‌ها و ویژگی‌ها را بنویسید.» پیشنهاد او این است که از راه این نوشته‌ها خودتان را بیشتر و بهتر بشناسید و منظورش این است که با رسیدن به این موارد، باور کنید که در چه کاری موفق خواهید شد و برای تغییر شغل خودتان تعلل نکنید. در اینجا اما، در مدرسه‌ای که تولید محتوا نقش اول آن را بازی می‌کند، پیشنهاد ما این است که پس از نوشتن این موارد، آنها را سربه‌نیست نکنید. احتمال فراوانی وجود دارد که مخاطبان اصلی شما، دقیقا همان ویژگی‌ها را داشته باشند. همان نیازها را داشته باشند و دغدغه‌هایشان همان باشد که دغدغه‌های امروز شماست. با استفاده از همان چرک‌نویس‌های از روی بی‌حوصلگی است که می‌توانید مخاطب واقعی استارتاپ خود را پیدا کنید و زمانی که در حال مدیریت تیم تولیدمحتوای خود هستید، یا در روزهای نخست که خودتان مجبور به نوشتن شده‌اید، از این موارد کمک بگیرید. مواردی که می‌توانید با فکر کردن و پروبال دادن به آنها قدم‌های اول تولیدمحتوا را بردارید.
همان قدم‌های نخستین که سخت به نظر می‌رسند، در حقیقت ساده‌ترین قدم‌ها هستند. شبیه به پدر و مادری که می‌گویند: «بچه‌ها هر اندازه که بزرگ‌تر می‌شوند، مشکلاتشان هم بزرگ‌تر می‌شود.» هر پدر و مادری در روزهای اول، می‌داند که باید به نوزاد غذا بدهد، برایش لباس فراهم کند، واکسن‌هایش را به موقع بزند و … تمام این موارد را به صورت غریزی انجام می‌دهد. درباره نخستین قدم‌های تولیدمحتوا نیز می‌توانیم همین مثال را بزنیم؛ شرکت شما پس از بزرگ شدن، مشکلات بیشتری برایتان می‌سازد. پس در همان ابتدای راه به دغدغه‌ها و غریزه خود اعتماد کنید.
