ساکنان سيدنی و ملبورن میتوانند هنگام قدمزدن در خیابانهای شهرشان خود را در فضایی شبیه به نسخه مفهومی فیلم «فراتر از واقعیت» (Hyper Reality) ساخته کیچی موتسادا، کارگردان ساکن لندن تصور کنند؛ فیلمی که نسخهای دوزخی از آینده را به تصویر میکشد؛ جایی که واقعیت مجازی و دنیای واقعی به نحوی درهمآمیختهاند و مسیرهای عبور و مرور صبحانه شما مملو از تابلوهای اعلان واقعیت افزوده است. این فیلم موارد و سطح اثرگذاری واقعیتافزوده و واقعیت مجازی در زندگی روزمره ما را بررسی میکند و نشان میدهد که اگر اجازه دهیم این مسیر ادامه یابد، با نفوذ پوشیدنیهای هوشمند و اینترنت اشیاء و ادامه کار شرکتهای عرضهکننده این نوع خدمات چه شکل جدیدی از سبک زندگی خواهیم داشت. آنچه که سعی میکنیم تصویری از آن نشان دهیم، مانند اتفاقی است که در دهه 40 میلادی در عرصه تبلیغات محیطی با حضور انفجاری تابلوهای نئون در آمریکا رخ داد و امروز از توکیو تا ریودوژانیرو همچنان دیده میشود. گوشیهای هوشمند، شبکههای اجتماعی و اینترنت در مجموع شیوه ارتباط، استفاده از محتواها و مراودات تجاری را تغییر دادهاند. اما ما در آستانه ظهور زیرساختها و ابزارهای جدیدی هستیم که به کسبوکارها امکانات غیرقابل تصوری برای جذب مشتریان میدهند. اگر واقعیت مجازی را گام نخستین بدانیم، واقعیت افزوده و واقعیت آمیخته (MR) بر همه پیشرفتهای فناوری تا به امروز سایه خواهند افکند. در چنین وضعیتی است که به نظر میرسد کسبوکارهای فناورانه در استرالیا موقعیت را درک کرده و به دنبال حضور موثر در این حوزه هستند. سال قبل بود که یک شرکت نهچندان شناختهشده بازیساز به نام نیانتیک (Niantic) در همکاری با شرکت معروف نینتندو نرمافزار بازی مخصوص گوشی هوشمندی را به بازار عرضه کرد که قدرت و توانمندی واقعیت افزوده را نشان داد. گرچه اصل بازی در سال 1996 معرفی شده بود، اما بازی جدید به نام پوکمونگو یکشبه ره صدساله را رفت. پوکمونگو تنها در 19 روز عرضه در استرالیا و نیوزیلند به سطح 50 میلیون نسخه بارگذاری شده رسید. در نخستین هفته پس از عرضه این بازی در آمریکا به گزارش Comscore تعداد کاربران بازی به سطح 28.5 میلیون نفر رسید. یکسال پس از نخستین عرضه، بازی پوکمونگو در سطح جهان تعداد 65 میلیون کاربر ماهیانه دارد. برای به دست آوردن یک معیار مقایسه بد نیست یادآوری کنیم که تاکسی اینترنتی اوبر به طور میانگین 40میلیون کاربر ماهیانه دارد و حالا این بازی واقعیت افزوده، با درآمد 1.2 میلیارد دلار در سال گذشته، مورد توجه بسیار زیاد صاحبان کسبوکارها قرار گرفته.
به یاد بیاوریم که چند سال قبل گوگل عرضهکننده گوگلگلس بود و محصولی به نام VR headset عرضه میشد که به کاربران در نگهداشتن گوشی هوشمند کمک میکرد؛ اما امروز محصولاتی همچون Vive ساخته شرکت اچتیسی و Hololens ساخته مایکروسافت و اوکولوس ساخته فیسبوک و دیدریم ساخته جدید گوگل، AR اپل را میبینیم که برمبنای AR توسعه یافتهاند. اینک با حضور چنین بازیگران قدرتمندي که در حال توسعه زیرساخت AR هستند، به نظر میرسد که تغییر به سمت دنیایی متفاوت سرعت بیشتری گرفته. اما خارج از فضای رقابت بر سر AR و در بسیاری موارد این فناوری هر روزه با نشاندادن کارايی خود، مشتریان و علاقهمندان بیشتری را جذب میکند.
باید به نشانهای تجاری هویت بصری داد. در استرالیا به طور خاص، هویت بصری نشانهای تجاری منحصربهنماد، نوشته خاص و موارد مشابه است و برخی نمادها مدتی بیش از یک قرن است که در نسخههای چاپی دیده شدهاند و همانها در تلویزیون و حتی در گوشیهای هوشمند هم عرضه میشوند. به نظر میرسد که زمان مناسب برای تغییر رویه و بازنگری در هویت بصری نشانهای تجاری به سمت AR رسیده. فرضا اگر نشان Telstar (شرکت مخابراتی بزرگ استرالیا) از زاویه متفاوت و به شکلی دیگر دیده شود، چه نتیجهای دارد؟ یااینکه اگر بتوان از میان نشان پری دریایی استارباکس عبور کرد، آیا میتوان پشت سرش را دید؟