بررسی فرآیند سرمایهگذاری طی چند سال اخیر، افزایش قابلتوجه وزن ارزیابی تیم را در کنار ارزیابی محصول و بازار نشان میدهد. افزایش اهمیت تیم در سرمایهگذاری بهگونهای است که دلیل اصلی برخی سرمایهگذاران در تمایل یا عدم تمایل برای سرمایهگذاری در یک استارتاپ، کیفیت تیم کارآفرینی است. زمانیکه از کیفیت تیم صحبت میکنیم، نهتنها ارزیابیها به شکل انتزاعی ارائه میشود بلکه مؤلفههای ارزیابی نیز به نظر نامشخص است. در حالیکه در فضای ارزیابی محصول و بازار کمتر با این مسئله مواجه هستیم. بهطور مثال، اندازه بازار، مزیت رقابتی، برنامه رشد، تعداد کاربران دوبار خرید، تعداد محصولهای ثبتشده و آنالیتیکس سایت، مواردی هستند که در فضای ارزیابی محصول و بازار مورد ارزیابی سرمایهگذاران قرار میگیرند. مؤلفه و کیفیت بیان ارزیابیها تقریبا برای فعالان این حوزه کاملا مشخص است. اما زمانیکه از ارزیابی تیم از نگاه سرمایهگذاران صحبت میشود، نمیتوان با همان سهولت فضای بازار و محصول، لیستی از مؤلفههای ارزیابی تهیه کرد. علاوه بر شفافنبودن مؤلفههای ارزیابی تیم، کیفیت توصیفات ارائهشده نیز انتزاعی است. این توصیفات در قالب صفاتی چون «خوب»، «پرریسک»، «قوی»، «ضعیف» بیان میشود. به طور مثال، زمانیکه یک سرمایهگذار میگوید: «استارتاپ الف تیم خوبی دارد»، با توصیف عینی و مشخصی روبهرو نیستیم و میتوان برداشتهای متفاوتی از آن ارائه داد. بخشی از ابهام این فضا به علت ارزیابی سرمایهگذار بر اساس شواهد است؛ شواهدی که از تجربه کارآفرینیِ سرمایهگذار یا دیدار و ارزیابی تیمهای مختلف در طول سالیان نشأت گرفتهاست. فارغ از اینکه کیفیت این شواهد در چه سطحی باشد، میتوان گفت ارزیابیهای بر پایه حس و شهود برای گوینده به سختی قابل توضیح و تشریح است. در این نوشته سعی دارم به مؤلفههای موردنظر سرمایهگذاران در ارزیابی تیمها، بر اساس تجربیاتی که در فضای سرمایهگذاری بهدست آوردهام، اشاره کنم. مؤلفههای ارزیابی تیمها را میتوان در دو سطح بررسی کرد.
۱) مؤلفههای کمی
۲) مؤلفههای کیفی
مؤلفههای کمی: ارزیابی تیم تقریبا به گوش همه ما آشناست. این مؤلفهها معمولا قواعد سرانگشتی هستند که تقریبا سهم اندکی در ارزیابی تیم دارند. برای مثال، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تعداد همبنیانگذاران
تعداد متخصصان فنی در تیم
مدت زمان همکاری اعضای تیم با یکدیگر
سابقه و تجربه هر یک از اعضای کلیدی تیم.
مؤلفههای کیفی: در لایهای عمیقتر، معیار اصلی سرمایهگذاران در ارزیابی تیم محسوب میشوند. سرمایهگذاران بر اساس ارزش این مؤلفهها، در مورد سرمایهگذاری در استارتاپها تصمیمگیری میکنند. در ادامه به مهمترین مؤلفههای کیفی اشاره میکنیم.
انگیزه (Driver): وقتی از انگیزه صحبت میکنیم، منظور شرایط و عواملی هستند که سبب فعالشدن و جهتدهی به رفتار تیم کارآفرینی میشوند. انگیزه اولیه بنیانگذاران برای راهاندازی یک کسبوکار چه بودهاست؟ آیا حس استقلالطلبی آنها و دوری از فضای کارمندی آنها را به این مسیر کشاندهاست؟ آیا برای حل مشکلی در زندگی شخصی و حرفهای خود که پیش از این پاسخ داده نشده، پا در این مسیر گذاشتهاند؟ آیا دغدغههای اقتصادی محرک ورود آنها به این فضا بوده یا میل به ساختن، محرک اصلی آنهاست؟
مدل ذهنی(Mindset): منظور از مدل ذهنی نوع و زاویه نگاه تیم کارآفرینی به کسبوکار است. بخش اعظم انرژی و فعالیت تیم متمرکز بر توسعه زیرساخت است یا توسعه بازار؟ نگاه تیم به منابع چگونه است؟ این منابع صرف چه شدهاند؟ برای رسیدن به وضعیت کنونی چقدر هزینه شده است؟ در جهت شناخت رفتار مشتری تا چه حد پیش رفتهاند؟ نگاه رشدمحور تا چه حد در تصمیمگیریهای تیم کارآفرینی مشهود است؟ تغییرات مسیر کسبوکار بر اساس چه معیارهایی صورت گرفته است؟
پذیرابودن (Coachability): منظور از پذیرابودن، ظرفیت توسعه و یادگیری تیم کارآفرینی است. تیم کارآفرینی تا چه حد از رفتارها و فعالیتهای خود یاد گرفتهاند؟ تا چه حد اقدامات بعدی خود را اصلاح کردهاند؟ چرخه یادگیری آنها چقدر سریع طی میشود؟ تیم کارآفرینی تا چه حد خود را در معرض نقد دیگران قرار میدهند؟ تا چه حد از شنیدن نظرات و بازخوردهای جدید استقبال میکنند؟ کارآفرینان چه اقداماتی برای یادگیری و ارتقای مهارتهای خود انجام دادهاند؟ این فهرست میتواند کاملتر باشد اما در این یادداشت به مهمترین عوامل پرداخته شد. قطعا نباید انتظار داشت در گفتوگو با یک سرمایهگذار مستقیما با برخی از این سوالات مواجه شویم. اما میتوان گفت سرمایهگذاران در طول گفتوگو با کارآفرینان تمامیاطلاعات رد و بدل شده را در ذهن خود میچینند تا به پاسخ برخی از این سوالات دست یابند.
مدیر توسعه کسبوکار شرکت سرمایهگذاری اسمارتآپ