قصه به این قرار است که انسانها هیچگاه منتظر نماندهاند که علوم انسانی شکل بگیرد و پس از آن زندگی خود را سامان دهند؛ بلکه زندگی جاری بوده و مثلا دلبستن و تشکیل خانواده معطل نمانده تا روانشناسی شکل بگیرد، یا زیاندیدگان منتظر نماندهاند تا حقوق شکل بگیرد و پس از آن حق خود را دنبال کنند، یا هیچگاه حاکم و کدخدا چشمانتظار علوم سیاسی نبوده است تا بیاموزد چگونه باید قلمروی خود را اداره کند.
بازی دقیقا بالعکس است؛ یعنی بشر به کار خود مشغول بوده و تجربیات سالها زیستن تبدیل شده است به متون مدونی که امروزه به عنوان علوم انسانی شناخته میشود و همچنان که تجربه زیستن متحول میشود، این علوم نیز دستخوش تغییر قرار خواهد گرفت.
این مقدمه در نگرش ما به حقوق استارتاپها موثر است. بارها طرف مشورت صاحبان ایدههای نو بودهام که نگران خلأهای قانونی و کاستیهای نظام حقوقی بودهاند و کسبوکار خود را در معرض تهدید میدیدند. من همواره همین مقدمهای را که نوشتم عرض میکنم و میگویم: قانون به استقبال ایدههای نو نمیآید بلکه این ایدههای نو هستند که نیاز به قوانین جدید را تعریف خواهند کرد. پس معطل نمانید و کار را آغاز کنید؛ اما …
در پی توصیه به «آغاز کنید» یک اما وجود دارد. اجازه بدهید این بخش را با یک سوال آغاز کنم. به نظرتان چه کسی قرار است برای استارتاپها قانون و مقررات بنویسد؟ سادهترین جواب این است که برویم سراغ حاکمیت و بگوییم مجلس از طریق طرح و یا دولت از طریق لایحه. بله، این پاسخ درست است اما سوال ما عمیقتر از این لایه است. چه کسی خوراک لازم برای تدوین قوانین و مقررات را به مجلس و دولت خواهد داد؟
این همان جایی است که عموم استارتاپهای ما ویسیها شتابدهندهها از آن غافلند. پاسخ این است که خودتان باید آستین بالا بزنید و فکری بکنید وگرنه قوانین و مقررات، بدون نیازها و ضرورتهای کسبوکار شما تدوین خواهند شد. منافع همگانی و نظم عمومی متولی خود را دارد که به دقت کار خود را انجام خواهند داد، اما مقتضیات کسبوکار شما هیچ پشتیبانی نخواهد داشت، جز خودتان.
واقعیت ناخوشایندی است که کسبوکارهای نوپای ما در کنار تمام سرمایهگذاریها، نخبهیابیها و نخبهسازیها، به ایجاد زیرساختهای قانونی فکر نکردهاند. به عبارت دیگر، استارتاپها همواره خود را در برابر قانون، محکوم و منفعل دیدهاند حال آنکه قانون میتواند بر اساس پیشنهاد و مطالعه شما شکل بگیرد.
اجازه بدهید یک مثال طرح کنم، مدتها قبل یکی از کسبوکارهای نوین و صاحبنام، فراخوانی را برای مطالعات فنی و مهندسی جهت ارسال بسته از طریق ربات منتشر کرد. اطلاع ندارم نتیجه این فراخوان به کجا رسید اما آیا همتراز با مطالعات فنی، قوانین و مقررات مربوط به تردد رباتها در فضای شهر نیز مورد توجه قرار گرفت؟ اگر پاسخ منفی باشد، میتوان انتظار داشت حتی پس از دستیابی به فناوری، زیرساخت قانونی جهت بهرهبرداری وجود نداشته باشد.
اینطور جمعبندی کنیم؛ برای محققکردن ایده خود معطل قوانین نمانید. آغاز کنید، اما حتما به ظرفیتهای قانونی کشور توجه داشته باشید و برای ارتقا و توسعه قوانین مورد نیازتان، پیشقدم شوید. مطالعات حقوقی، یکی از زیرساختهای کسبوکار شماست که نیازمند سرمایهگذاری و توجه خواهد بود.