مانيتور، کيبورد و ديگر هيچ!
زرينپال فيلتر شد. به نظر شما اتفاقي افتاده است؟ اصلا اهميتي دارد؟ خوب فيلتر شود! بگذاريد داستان را خيلي سريع با هم مرور کنيم. دو جوان بيستوچهار-پنجساله با 5 ميليون تومان سرمايه و اجاره يک زيرزمين کسبوکاري راه مياندازند، بدون آنکه سر بار دولت باشند و در عرض چند سال گردش ماليشان به روزي نزديک به 200 ميليون تومان ميرسد و چشماندازشان اين است که در چند سال آينده گردش ماليشان در روز به 2 ميليارد تومان برسد. و اين يعني جذب هزاران مخاطب ديگر در کنار اين 20 هزار مشتري که در حال حاضر دارند. در چه شرايطي؟ در شرايطي که به گزارش پرتيراژترين روزنامه کشور همشهري که در همين هفته گذشته منتشر شد 1586 مانع براي راهاندازي يک کسبوکار وجود دارد. با پشت سر گذاشتن اين همه خان، شرکتهاي اينترنتي در اين وضعيت رکود کشور بهسختي جان ميگيرند…
اما با کوچکترين اشتباه جان ميبازند. سخن از عدم تمکين قانون نيست. هر کسبوکار اينترنتي موظف است قانون کشور و موازين شرعي و اسلامي را رعايت کند و تمکين از حکم قضايي وظيفه همگاني است. سخن نگارنده بيشتر معطوف به تغيير و فهم فضاي مجازي است. در کسبوکار سنتي اگر مغازه اتوشويي عليآقا پلمپ شود مشتري ميرود و چند روز ديگر که عليآقا کرکره را بالا داد مراجعه ميکند. اما وقتي يک کسبوکار اينترنتي چند روز تعطيل شود مشتريان منتظر چند روز نخواهند ماند و به جاي ديگري مراجعه ميکنند. در اتوشويي چيزي به نام رنک الکسا وجود ندارد يا گوگل انا ليک و اين براي کسبو کار اينترنتي بازگشت به نقطه صفر و حتي ورشکستگي. با نگاه پيشااينترنتي يا با شابلوني که براي کسبوکار سنتي به کار برده ميشود نميتوان با کسبوکار سنتي برخورد کرد. نمونهاش بحث صدور مجوز براي کسبوکارهاي اينترنتي از سوي اصناف است که وقتي جواني مراجعه ميکند و گردش مالياش را ميگويد، سوال ميشود مغازه يا کارگاهت کجاست. وقتي لپتاپش را نشان ميدهد مورد تمسخر واقع ميشود و اينکه «برو دنبال بچهبازيات بچهجان!»
حرف آخر: اين يک واقعيت است که سيستم اداري و بوروکراسي ايران فاصله بسيار زيادي با دنياي جديد و تکنولوژي دارد و فهم سيستم اداري از فضاي وب در حد همان مانيتور و کيبورد است. اينکه مامور اداره ماليات ميگويد «در فاکتور هزينهها زدهايد بابت هک شدن سايتتان 20 ميليون هزينه کردهايد. هک را بياوريد شماره اموال بزنيم يا چرا هکر فاکتور نداده است!» تا آخر ماجرا را بخوانيد. از اين رو استارتاپها بايستي درهمه اجزاي کسبوکارشان قوانين را بهدقت مطالعه و رعايت کنند و ضمن رعايت به کارکنان دولت اطلاعرساني کنند و با آنان مفاهمه داشته باشند. و در سوي ديگر مديران و کارکنان دولت را دعوت ميکنيم به اينکه از کسبوکارهاي اينترنتي بيشتر بدانند و شرايط خاص آنها را در نظر بگيرند. در مورد زرينپال ميشد به جاي فيلتر کردن اين سايت و بستن آن به روي 20 هزار مخاطب، با يک نامه تذکر داد نظر به اينکه اين چند سايت که تراکنش مالي دارند کار غيرقانوني ميکنند، کارشان را متوقف کنند. يقينا برادران اميري تمکين ميکردند و در گفتوگوي ما خواهيد خواند که پيشپيش خودشان به پالايش مشتريانشان ميپردازند. اکوسيستم استارتاپي ايران براي توسعه و آباداني ايران اسلامي عزيز نياز به دانش، آگاهي، مفاهمه و همراهي دولت و قوه محترم قضاييه و مهرباني دارد.