اما خواندن صحبتهای دیگران باعث میشود تا آدمها احساس متفاوتتری نسبت به موضوع داشته باشند و از یکسونگری فاصله بگیرند. اگر به چنین مرحلهای رسیدهاید و خواندن این صحبتها به مخاطب شما حال و هوای بهتری میدهد، میتوانید به این موارد نگاه کنید و برای استفاده از آنها به دنبال ایده و راهکار بگردید.
- موضوعات مرتبط را پیدا کنید
حوزه کاری شما چیست؟ این سوال را پیش از آنکه حتی به گفتوگوها فکر کنید از خودتان بپرسید. پس از آن به زیرمجموعهها فکر کنید. شما در چه حوزهای و با چه زیرمجموعههایی مشغول به کار هستید؟ دغدغهتان چیست و چطور میخواهید صحبتهایتان را به دیگران منتقل کنید. گاهی اوقات شنیدن این صحبتها از زبان فردی متخصص و با مدرکهای علمی و دانشگاهی بیشتر به دل مینشیند. برای مثال اگر نرمافزار آشپزی شما در حال ارائه راهکارها و ترفندهای آشپزی به دیگران است، مطمئن باشید شنیدن و خواندن صحبتهای یک آشپز بزرگ برای مخاطبان شما اتفاقی ویژه به حساب میآید. به دنبال گفتوگوهای منتشرشده از این افراد بگردید و سعی کنید تا بخشهای مهم آن را برای مخاطب ترجمه کنید. میتوانید کمی سس ویژه به آن اضافه کنید و تجربیات این افراد را در کنار تصاویری قرار دهید که واقعیتر هستند و به زندگی مخاطب شما نزدیکتر است. در این موقعیت، مخاطب را با خودتان همراه کردهاید و رویایی را در سرش شکل دادهاید؛ رویایی که او را رها نمیکند و هر مرتبه که برای آشپزی آستین بالا میزند به آن فکر میکند. به نحوه مخلوط کردن روغن و پیاز، به شکل پیشرفت در آشپزی یا حتی تقویت حس بویایی. وقتی که دست روی چنین مواردی میگذارید، خودتان را یک قدم به زندگی روزمره مخاطب نزدیک کردهاید.
- محدودیتهای مشترک پیدا کنید
یاسمین مقبلی، فضانورد ایرانیالاصل ناسا به سوالات مجری سی.ان.ان پاسخ داده است. مجری از او و ایرانیبودنش پرسیده و به او میگوید: «محدودیتهای فعلی در آمریکا آزارتان نمیدهد؟» اما مقبلی پس از آنکه نارضایتیاش را اعلام میکند، از محدودیتهایی حرف میزند که پیش از اینها سد راهش بوده است: «نسل آینده باید من و همدورهایهای من را ببیند و بداند که هر کسی با هر پیشزمینه و تجربهای میتواند موفق شود. برای مثال گاهی این تفکر وجود دارد که پسرها و مردها برای انجام بعضی کارها ساخته شدهاند. این موضوع نباید روی تصمیمات ما تاثیر بگذارد و نباید یک آینده درخشان را به این خاطر نابود کرد.» محدودیتهایی که مقبلی به عنوان یک زن با آنها دست و پنجه نرم میکند، بسیار پیش از اینها سد راهش بوده است. بسیار پیشتر از آنکه محدودیتهای سفر به آمریکا برای ایرانیها ایجاد شود. به همین دلیل است که او گفتوگو را به مسیر تازهای میکشاند و اینبار خاطرهای میگوید از کودکانی که فضانوردبودن یک زن را باور نمیکنند: «صبح روزی که من و همکلاسیهایم لباسهای آبی را پوشیدیم و خانوادههای ما برای اولین بار ما را در آنها دیدند، دختر یکی از همکلاسیها گفت: «مامانها هم میتونن فضانورد بشن!» و این خیلی مهم است که ما بدانیم بچهها هم میتوانند ببینند که آدمهایی با پیشینههای مختلف، قومیتهای متفاوت و چه زن و چه مرد در این مشاغل فعال هستند و میتوانند به این جایگاه برسند.»
گسترش موضوعات و دست گذاشتن روی مواردی که گروههای پرتعدادتری را درگیر میکند، یکی از راههای مواجهه با این موقعیتهاست. مخاطب دوست دارد که از محدودیتها باخبر شود. اما نه محدودیتهایی که به صورت مشخص برای شما وجود دارد بلکه او دوست دارد بخشی از خودش را در این محدودیتها شریک ببیند. اگر در این شرایط قرار گرفتید، دست روی موضوعاتی بگذارید که مخاطب به سوژه و صحبتها همذاتپنداری بیشتری نشان میدهد.
مخاطب دوست دارد که از محدودیتها باخبرشود. اما نه محدودیتهایی که به صورت مشخص برای شما وجود دارد بلکه او دوست دارد بخشی از خودش را در این محدودیتها شریک ببیند
- رویاهای مشترک بسازید
برخی سوژهها و کارها و اتفاقها هنوز برای ما باورپذیر نیستند. نه آنکه به عنوان حرفه و شغل آنها را باور نکنیم، از آن جهت که کمتر آنها را دیدهایم و دربارهشان اطلاع داریم. نمونه آن بازیسازی و بازینویسی است. صنعت نوپای بازیسازی در ایران آنقدر افراد محدودی را به خدمت گرفته که جزئیات در آن گم است اما در خارج از ایران، بازیسازی و بازینویسی آنچنان رایج است که میتوانید با یک جستوجوی کوچک، بسیاری از بازینویسان و برنامهنویسان مطرح را پیدا کنید و گفتوگوهای آنها را در اختیار مخاطب قرار دهید. جزئیاتی که آنها مدنظر قرار میدهند و دغدغههایی که برای داستان یا گرافیک یک بازی به آن فکر میکنند و مواردی از این دست، باعث میشود تا مخاطب نه فقط خود را از آنها دور احساس نکند، بلکه برای رسیدن به چنین موقعیتی تلاش کند.
در تمام لحظاتی که به دنبال سوژهای جذاب برای وبسایت یا شبکههای اجتماعی میگردید، رسالت خودتان به عنوان یک استارتاپ را از یاد نبرید. شغل شما روی جزئیاتی بنا شده که یک روز، یک وقت هیچکس فکر نمیکرد به عنوان یک امکان در دسترس دیگران قرار گیرد. پس میتوانید با محتوایی نزدیک به حوزه کاریتان، این امکان را ابتدا در ذهن مخاطب ایجاد کنید.
- غافلگیریهای جذاب بسازید
اجازه بدهید از یک سوژه بسیار عمومی شروع کنیم. بهتازگی گفتوگویی با رسول نجفیان منتشر شده که او توضیح میدهد: «عدهای تصور میکنند به دلیل اینکه شعر «رسم زمونه» را گفتهام اهل گریه و زاری هستم اما بسیار طنازم و به شکل علمی هم طنز مینویسم و کار میکنم.» برای مخاطبی که به سینما و تلویزیون علاقهمند است و از شنیدن صحبتهای اهالی هنر لذت میبرد، چند نکته در این جمله وجود دارد. او رسول نجفیان را میشناسد اما نمیداند سراینده یکی از غمگینترین ترانههای این سالهاست. او رسول نجفیان طناز را نمیشناسد و باور نمیکند فردی سالهای طولانی در حوزه طنز کار کند و شعری آنقدر غمگین بخواند و بسراید. برای چنین مخاطبی، خواندن این جمله جذاب است.
وقتی که دایره سوژه تنگتر و تنگتر میشود، بازهم میتوان از این غافلگیریهای جذاب پیدا کرد و صحبتهای دیگران را به عنوان منبع و مرجع استفاده کرد. مخصوصا که کمتر کسی در حوزههای تخصصی به سراغ این غافلگیری میرود و با آن میانهای دارد. از آن افراد نباشید که حوزههای تخصصی را میخواهند با جدیت و بدون غافلگیری طی کنند. در دنیای علم و دانشگاه هم از این غافلگیریها فراوان به دست میآید و اگر بتوانید چنین خوراکی برای مخاطب پیگیر خود فراهم کنید، او با اشتیاق به خواندن این متنها و صحبتهای متفاوت ادامه میدهد.