اخبار استارتاپی

قانون را از حفظ باشید

از این هفته تغییراتی در صفحه فین‌تک ایجاد کردیم. هر هفته یک گفت‌وگو با یکی از چهره‌های مرتبط با فین‌تک کشور خواهیم داشت. چون تمرکز ما فین‌تک ایران است، به‌صورت طبیعی بیشتر به سراغ چهره‌های ایرانی باتجربه و جوان‌ترها خواهیم رفت. هرچند گهگاهی سراغ خارجی‌ها هم می‌رویم. از این به بعد هر هفته یک استارتاپ، یک اپلیکیشن، یک محصول یا خدمت یا هر چیزی که مربوط به فین‌تک است را نقد و بررسی خواهیم کرد و باز به‌طور طبیعی بیشتر سراغ ایرانی‌ها خواهیم رفت.

اما قصه این ستون؛ اینجا در یادداشت‌های هفتگی بیشتر به تجربه‌های شخصی خواهیم پرداخت. گاهی من می‌نویسم و گاهی رسول و رضا قربانی. هرچند که جا برای دیگران هم باز است که اگر تجربه‌ای دارند که ارزش به اشتراک گذاشتن دارد، این ستون را در اختیار آنها هم بگذاریم.

ما در این سال‌ها تلاش کردیم با راهبرد تمرکز، بر بازاری محدود حرکت کنیم. در این سال‌ها اشتباهاتی داشتیم و انتخاب‌هایی درست. بیشتر درباره اشتباه‌ها می‌نویسیم؛ شاید کسی بخواند و تکرار نکند. ما از سال ۸۵ شروع کردیم. سال ۹۰ فعالیت‌هایمان جدی‌تر شد و در ۴ سال گذشته ماهیت حقوقی پیدا کردیم. تجربه زیسته به ما آموخت که چیزهای مهمی بود که بهترین دانشگاه فنی ایران هم آن را به ما یاد نداد. ما می‌توانیم بخشی از راه‌حل باشیم و یا بخشی از مسئله. گوته در یکی از کتاب‌هایش نوشته است: «نبوغ در مکان‌های آرام پرورش می‌یابد و ثمر می‌دهد و شخصیت در جریان تند زندگی». شخصیت ما هم در این سال‌ها شکل گرفت و چیزهایی که در ادامه می‌نویسم را کاش دانشگاه به ما یاد می‌داد و ما با هزینه بسیار نمی‌آموختیم.

  •  حقوق، قوانین و مجوزهای قانونی

شش قرن پیش از میلاد مسیح، آناکارسیس فیلسوف یونانی گفته بود: «قوانین مکتوب مانند تارعنکبوتی هستند که فقط ضعفا و فقرا را به دام می‌اندازند؛ اما ثروتمندان و قدرتمندان آن را پاره‌پاره می‌کنند.» در آمریکا، ترامپ یک متهم به فرار مالیاتی است که الآن رئیس‌جمهور شده. در ایران کسانی که وام‌های ده بیست میلیون تومانی می‌گیرند، به‌محض دیر‌شدن یک قسط با عتاب کارمند بانک مواجه می‌شوند و بدهکاران بزرگ که تعدادشان در این کشور ۳۰۰ تا هم نمی‌شود، راست‌راست راه می‌روند و سوار ماشین‌های چندمیلیاردی می‌شوند و به مردم نیشخند می‌زنند. ما اگر به گذشته برگردیم، بیشتر وقت می‌گذاریم که بالا و پایین‌های قانون را یاد بگیریم. شما هم قدرت قانون را دست‌کم نگیرید. مخصوصا استارتاپ‌ها که کسب‌وکارهایی شفاف هستند، بیشتر از بقیه کسب‌وکارهای غیر‌شفاف در تیررس قانون قرار دارند.

  •  اقتصاد

«این اقتصاد است احمق» شعار انتخاباتی خیلی معروف بیل کلینتون بود. طرفداران کلینتون می‌گفتند که خیلی چیزها به کمک اقتصاد توضیح داده می‌شود. برای درک جامعه هیچ علمی به‌خوبی اقتصاد به ما کمک نمی‌کند. البته منکر علومی مثل جامعه‌شناسی نیستم، منتها با توجه به رخوتی که در سال‌های گذشته در علوم انسانی وجود داشته و پویایی که در علم اقتصاد در ایران در جریان بوده است، این علم بیشتر به کار ما می‌آید که بفهمیم چه خبر است. دانستن اصول هم کفایت نمی‌کند. بعد از اینکه اصول را آموختیم، باید هرروز روزنامه بخوانیم. باید یادداشت‌های اقتصاددان‌های مطرح ایرانی را بخوانیم. نشر نی کتاب‌های خوبی درزمینه‌ مبانی اقتصاد منتشر کرده. لااقل یکی از آنها را بخوانید. مثلا مبانی اقتصاد مسعود نیلی یا مبانی علم اقتصاد گریگوری منکیو یا مبانی علم اقتصاد برای مدیریت بازرگانی باروز و اسمیتین را. اگر حوصله این کتاب‌ها را ندارید لااقل کتاب اقتصاد به زبان خودمان را بخوانید. بخوانید فقط! هرروز هم یک روزنامه اقتصادی را بخوانید. مثلا دنیای اقتصاد یا هر روزنامه دیگری که دوست دارید. لااقل صفحه اقتصادی یک روزنامه عمومی را به‌صورت مرتب بخوانید. هفته‌نامه تجارت فردا را بخوانید حتما. باور کنید در دنیا هم مدیران، وال‌استریت ژورنال و فایننشیال تریبیون و فوربس و فورچون را می‌خوانند. تلگرام قاتل وقت شماست. باز در همین تلگرام هم کانال‌های مفید اقتصادی هست که می‌توانید آنها را دنبال کنید. اقتصاد و امور مالی مانند معده کشور بوده و هست و تمامی اعضا تحت تأثیر آن هستند. از اقتصاد هیچ راه فراری نیست، آن‌هم وقتی در یک سیستم اقتصادی فعالیت می‌کنیم.

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *