مسلط به فارسی است و فارسی حرفزدنش تفاوت زیادی ایجاد میکند با بعضی از بنیانگذاران استارتاپی که از بس واژههای انگلیسی به کار میبرند، گاه با خودم فکر میکنم که نکند عارشان میآید که به فارسی یعنی یکی از زیباترین زبانهای دنیا حرف بزنند. اما فرید ادریسیان وضع متفاوتی دارد.
از اینکه به ایران برگشته، خوشحال است و میگوید با همه سختیهایی که کار در ایران دارد، از برگشتنش خوشحال است و میخواهد تجاربی را که خارج از ایران و از کار با شرکتها و کمپانیهای بزرگی چون آدیداس، دیاچال، آئودی و… به دست آورده است، در اختیار سازمانها و شرکتهای ایرانی قرار دهد.
از وین به تهران
فرید ادریسیان متولد ۱۳۶۵ در تهران است و تا ۱۷ سالگی در ایران بوده. بعد از اتمام دوره دبیرستان برای ادامه تحصیل به شهر وین در اتریش میرود. دیپلم ریاضی دارد و در اتریش در دانشکده اقتصاد وین، در رشته مدیریت نوآوری تحصیل کرده است.
قفسه کتابهای اتاقش پر از کتابهایی با عناوین انگلیسی است. مدیریت، استراتژی با کارکردهای متفاوت و… کتابهایی است که وقتی میخواهیم از او عکاسی هم بکنیم، یکی را در دستش میگیرد. میگوید این محتوای بهتری دارد نسبت به آن کتابی که جلدش قشنگتر است و عکاسمان از او میخواهد خود را در حال مطالعهاش نشان دهد و به دوربین نگاه کند!
کارانوبین با دیدی نو به کسبوکارها
حدودا ۲سال است که به ایران برگشته و با همکاری بخش صنعتی و مشخصا پدرام سلطانی شرکت مشاورهای به نام کارانوبین راهاندازی کرده است؛ شرکتی که به گفته فرید شتابدهنده نیست و استارتاپ هم محسوب نمیشود.
هر چند شباهتهای زیادی به یک شتابدهنده دارد و به نوع روند رشد و شتابدهی را برای شرکتها و سازمانها تسریع میکند. همزمان با تحصیل چندسالی در یکی از شرکتهای تکنولوژی اتریش، مدیر نوآوری بوده و بعد از فارغالتحصیلی با یک شرکت آلمانی که در زمینه تحقیقات بازار کار میکرده، همکاری کرده است.
حالا آمده است که با مدیران ایرانی کار کند؛ مدیرانی که به سختی جوانان را باور دارند و نگاه از بالا به پایینشان آزاردهنده است. اما فرید میگوید من ناامید نمیشوم و همین تلاشها در نهایت تغییرات لازم را به دنبال خواهد داشت.
راه و چاه را به بزرگان نشان میدهیم
فرید ادریسیان به مجموعه what a Venture وین میرود. این شرکت در زمینه مشاوره مدیریتی فعالیت میکند و به شرکتهای بزرگ در زمینه مدیریت نوآوری، نوآوری باز و تعامل آنها با استارتاپها مشاوره میدهد. شرکتهایی مانند آدیداس، دیاچال، آئودی، دویچه بانک آلمان، شرکتهای حوزه حملونقل، شرکتهای حوزه کشاورزی و… با «واتِ ونچر» همکاری میکنند.
اینکه چرا غولهایی مانند شرکتهای نامبرده به این دیدگاه میرسند که باید مشاورههای مدیریتی بگیرند و استارتاپها را به زنجیره ارزشی خود اضافه کنند، حاصل نبوغ فکری مدیرانشان است و آینده بلندمدتی که دنبال میکنند.
آنها در اقتصادهای باثباتی به سر میبرند که میتوانند برای ۱۰ سال آینده با پول فعلی کشورشان برنامهریزی کنند. اما در ایران نهتنها عدم ثبات اقتصادی مانعی برای برنامهریزی است بلکه برخی از مدیران شرکتها و سازمانهای بزرگ هم خود را عقل کلهایی میدانند که مدیر به دنیا آمدهاند و کسی چیزی برای یاددادن به آنها ندارد.
از این مورد که عبور کنیم به نگرش دیگری میرسیم که ابعاد سختتری به ماجرا میدهد و آن عدم باور مدیران مسن به جوانانی با ایدههای نو است.
کارانوبین چه میکند؟
فرید در مورد اینکه کارانوبین در ایران چه کارها و اقداماتی دارد، میگوید: مباحثی که شرکت ما پیش میبرد، چند وجه دارد؛ کار اصلی ما به وجود آوردن زیرساختهای مدیریت نوآوری برای سازمانها و شرکتهاست. همچنین کارگاههای آموزشی برای مدیران سازمانها برگزار میکنیم که آنها را با مقوله مدیریت نوآوری آشنا کنیم.
دیگر اینکه به استارتاپها آموزش میدهیم که چگونه خودشان را معرفی کنند، چه نیازهایی دارند، چه بازارهایی پیش رویشان است و اینکه استارتاپها را به سازمانهایی که نیاز به استفاده از خدمات و محصولات استارتاپها دارند، معرفی میکنیم.
همچنین پلتفرمی راهاندازی کردهایم که طی ۶مرحله، فرایند از ایده تا تولید محصول را میسنجد و به عنوان مثال، اگر ایدهای بازار بزرگی ندارد یا نتیجه مثبتی در بر نخواهد داشت، به آنها گفته میشود تا وقت و انرژی خود را هدر ندهند. فرید میگوید استفاده از خدمات شرکت مشاورهای مانند کارانوبین موجب میشود که در وقت، انرژی، سرمایه و مسائل بسیار دیگری صرفهجویی شود.
گفتوگو شنبه با مدیرعامل استارتاپ کارانوبین را از اینجا بخوانید.