چهره‌ها چهره‌های ایرانی

عمو عادل؛ معتمد محله اکوسیستم

«سلام! من عادل طالبی هستم…» این صدای دورگه و پرحوصله، خیلی وقت است که در گوش اهالی اکوسیستم استارتاپی ایران پیچیده است؛ صدایی که نه تندرو است و نه خیلی از لاین کندروها می‌رود. معمولا حدود میانه را دارد و متخصص معتدل‌کردن هواهای متشنجی است که هر از ‌گاهی به اصطلاح ترند می‌شوند. در توصیفش می‌توان گفت که معتمد محله اکوسیستمی‌هاست. بعضی‌ها به او عموعادل هم می‌گویند.

سال ۷۶ برای نخستین بار به اینترنت وصل شدم

از اهالی بهار است؛ روستای بهار استان همدان و متولد سال ۱۳۵۶٫ پدرش نظامی بوده و به خاطر شغل پدرش در چندین شهر ایران زندگی کرده و از سال ۷۴ تاکنون هم تهران شده لانه کسب‌وکارش. از سال ۷۴ برای تحصیل در رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد به تهران آمده است.

دوران کارشناسی را طی ۸ سال تمام کرده است. دو سه بار ترک تحصیل کرده و باز به درس و مشق برگشته و در نهایت بعد از گذشت ۸ سال، دوران کارشناسی را تمام می‌کند. آشنایی‌اش با اینترنت به سال ۷۶ برمی‌گردد: «اولین‌بار که به اینترنت وصل شدم، سال ۷۶ بود و نخستین سایتی که طراحی کردم، سایت انجمن تکواندوی ایران بود که بابتش ۵۰ هزار تومان دریافت کردم.»

همیشه کار کرده‌ام

می‌گوید از همان روز نخست ورود به دانشگاه کار کرده و درآمد خوبی هم داشته است: «از روز سومی که رسیدم تهران، کار کردم. هیچگاه بیکار نبودم.» سال دوم دانشگاه به این نتیجه می‌رسد که درس‌خواندن فاید‌ه‌ای ندارد و به سراغ کار می‌رود.

کارش توسعه نرم‌افزارهای اتوماسیون اداری بوده و برنامه‌نویسی می‌کرده است. بعد از دوسال و نیم متوجه می‌شود که با اینکه کارهای زیادی می‌کرده و زحمت زیادی می‌کشیده، صرفا به این جهت که مدرک دانشگاهی نداشته، کارمند افراد کارنابلد می‌مانده است.

بنابراین بر سر درس و مشق برمی‌گردد و خدمت سربازی‌اش را هم دنبال می‌کند. در حوزه نشر هم فعال است. در سال ۱۳۸۲، سایت «ایفه دات‌کام» را برای حمیدرضا اعتدال‌مهر راه‌اندازی می‌کند که یک فروشگاه کتاب بوده است. چند ده هزار مشتری داشته‌اند.

۱۶ میلیون بدهکاری در سال ۷۹

سال ۷۹ ورشکست می‌شود. شرکتی داشته که کارت اینترنتی می‌فروخته و در اثر یک دامپین که برای زمین‌زدن رقبا انجام می‌دهد، ورشکست می‌شود و ۸ میلیون بدهی روی دستش می‌ماند. نزول می‌کند که بدهی را بپردازد، اما بدهکارتر می‌شود و در نهایت ۱۶‌میلیون تومان بدهکار می‌شود.

با انجام کارهای مختلف، تا سال ۸۲، با طراحی سایت و برنامه‌نویسی و کارهایی از این دست، اغلب بدهی‌هایش را پرداخت می‌کند و تنها یک میلیون و ۳۵۰هزار تومان از بدهی‌اش باقی می‌ماند. در همین زمان یکی از دوستانش به او می‌گوید که مدرسه علامه طباطبایی یک نرم‌افزار برای آزمون نیاز دارد.

وقتی مدیر مدرسه از او قیمت طراحی نرم‌افزار را می‌پرسد، عادل می‌گوید یک میلیون و ۳۵۰هزار تومان؛ یعنی کل بدهی‌اش: «به آنها گفتم که یک اتاق به من بدهید، طی یک ماه، هر روز از ۷صبح تا ۱۱شب همین جا کار می‌کنم تا پروژه تمام شود.»

پدر عروس شغل ثابت می‌خواست

پدرخانمش شرطش برای اینکه با ازدواجش موافقت کند، داشتن کار ثابت بوده است. به مدیر آی‌تی مدرسه می‌گوید که اجازه بدهد ۳ماه در آنجا کار کند تا با ازدواجش موافقت شود. عادل در مدرسه می‌ماند و با ازدواجش موافقت می‌شود و بعد از مدتی مدیر آی‌تی از آنجا می‌رود و عادل می‌شود مدیر آی‌تی مدرسه علامه طباطبایی تا سال۹۲ که تصمیم می‌گیرد از آنجا بیرون بیاید و کسب‌وکار خودش را راه‌اندازی کند.

ایده اولیه «تیزلند» از سال۸۹ بوده است؛ مرجعی مقایسه‌ای برای ارائه محتوای آموزشی. این ایده را با مدیر مدرسه در میان می‌گذارد اما در نهایت به توافق نمی‌رسند. سال ۹۱ دوباره این ایده را پیگیری می‌کند. می‌گوید راه‌اندازی ایده تیزلند، نیاز به پول داشت.

بنابراین کسب‌وکاری B2B در حوزه کشاورزی راه‌اندازی می‌کند، طراحی سایت و سئو هم انجام می‌دهد و سرمایه‌ای پس‌انداز می‌کند و با شریکی، تیزلند را راه‌اندازی می‌کند؛ تیزلندی که الان به قلمروی بانوان تبدیل شده است.

«در تیزلند به جز خودم، پیک و برنامه‌نویس، همگی خانم هستند، چون خانم‌ها وظیفه‌شناس‌تر و قدردان‌تر هستند. ضمن اینکه مشتریان ما اغلب مادران هستند و نیروهای خانم ارتباط بهتری با آنها می‌گیرند. ضمن اینکه چند نفر از نیروهای خانم اینجا، سهامدار شده‌ و از شرکای ما محسوب می‌شوند.»

گفتگو شنبه با عادل طالبی: شکست بازاریابی آنلاین

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *