قرار بوده که این محصول با همکاری شرکت سوئیسی-آمریکایی AB که یکی از سه شرکت معتبر تولیدکننده این محصولات است، وارد بازار شود اما با اعمال تحریمها و ایجاد ممانعتها، این همکاری ملغی شده است. این محصول هنوز وارد بازار نشده و برای ورود به بازار با مشکلات زیادی مواجه شده است.
شرکت دانشبنیان طنینپرداز پاسارگاد، موفق شده نسل سوم یعنی مدل یکپارچه یا سینگلیونیت بخش بیرونی سیستم کاشت حلزون شنوایی برای کمک به ناشنوایان را بسازد.
طراحی و ساخت «بخش بیرونی سیستم کاشت حلزونی برای ناشنوایان» عنوان طرح پژوهشی است که سابقهای حدود ۲۰ ساله دارد. این طرح در سال ۱۳۷۸ و با تعریف یک پروژه ملی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر آغاز شد و یک تیم فنی مهندسی متشکل از ۱۱ نفر روی این پروژه فعالیت کردند که در نهایت منجر به ساخت یک نمونه آزمایشگاهی در ابعاد بزرگ شد.
در واقع آنها در ابتدا یک بُرد هشتلایه ساختند. طی سالهای مختلف، محصول نهایی ساخته شد و تستهای فنی و مهندسی را با موفقیت پشت سر گذاشت. در حال حاضر، تولید ۱۰ عدد از این محصول بهعنوان پایلوت در قالب یک طرح کلان ملی و برای گرفتن مجوز در معاونت علمی ریاست جمهوری مطرح شده است.
شرکت طنینپرداز پاسارگاد محصولات دیگری همچون دستگاه تحریککننده الکتریکی حوزه شنوایی را که برای ارزیابی بیماران قبل از کاشت حلزون شنوایی کاربرد دارد هم ساختهاند. نرمافزاری نیز طراحی کردهاند که با استفاده از هوش مصنوعی میتواند از روی گریه نوزاد، شنوا یا ناشنوابودنش را تشخیص بدهد.
در این گفتوگو مباحثی چون روایت چگونگی ساخت این محصول، ضرورت ساخت آن، چرایی طولانیشدن روند تولیدش، موانعی که بر سر راه داشتهاند، میزان سرمایهگذاری انجامشده، چرایی عدم ورود این محصول به بازار، فواید آن برای ناشنوایان و تاثیرات اجتماعی و انسانیاش پرداختهایم.
۲دهه پیش در دانشگاه امیرکبیر روی پروژهای کار کردید که قرار بود تجربه شنیدن را برای نوزادان و افراد ناشنوا ایجاد کند. روند ساخت محصول به چه صورت بوده و اینکه آن زمان در سطح جهان چه محصولاتی در این زمینه تولید شده بود و شما چرا قصد ساخت چنین محصولی را داشتید؟
سمیرا کوشکستانی: در سال ۷۸ ما به ساخت یک برد هشتلایه رسیدم. در آن زمان تکنولوژی ساخت بردهای خیلی سطح بالا را نداشتیم اما این برد را ساختیم. این برد سیگنال صوتی را میگیرد، پردازش میکند و اطلاعات خاصی را از سیگنال صوتی بیرون میکشد و فرمانهای تحریک را به الکترودهایی که کنار اعصاب کار گذاشته شده است، ارسال میکند. این برد را روی ۲بیمار آزمایش کردیم و موفق بود. البته در آن زمان این برد غولپیکر نسبت به اندازههایی که الان وجود دارد، قابل استفاده نبود.
حامد ساجدی: در آن زمان تکنولوژی بادیورن
(BodyWorn: پوشیدنی) وجود داشت که آن هم اندازه بزرگی داشت و از سه بخش تشکیل شده بود؛ یک بخش در جیب یا کولهپشتی فرد قرار میگرفت، یک بخش هم پشت گوش جا میشد که گیرنده صوتی بود و یک بخش آر.اف(RF) یا فرکانس رادیویی که با بخش داخل بدن یعنی جایی که الکترودها نصب شده بودند، ارتباط برقرار میکرد.
ما تکه بیرونی یعنی بخشی را که پشت گوش قرار میگیرد، ساختیم و تست کردیم. در پسزمینه ساخت این بُرد، دنیایی از الگوریتمها و نرمافزارهای پردازشی بود که آن را مدیریت میکرد. حدودا سال ۸۲ یعنی طی یک پروژه سهچهار ساله، ساخت این برد تمام شد.
در آن زمان یک تیم اتریشی برای بازدید از این برد به ایران آمدند. ساخت همین برد هم برای آنها هیجانانگیز بود. اما فاز تجاری و آمادهسازی این برد برای اینکه به محصولی قابل استفاده تبدیل شود، با تغییرات سیاسی در ایران مصادف شد و اولویتهای فناوری به حاشیه رانده شدند.
من در آن زمان فارغالتحصیل شده بودم و باید برنامه روشنی برای زندگیام میریختم. بنابراین به عضویت هیات علمی دانشگاه درآمدم و در آنجا با دانشجویانم روی بحثهای علمی این پروژه کار کردیم. بنابراین بحث سختافزار و تولید محصول، در کانون توجه نبود.
همچنین یکی از اعضای تیم اصلی یعنی مهندس مکّیآبادی برای ادامه تحصیل به انگلیس رفت و بنابراین ما بیشتر روی جنبه تئوری و علمی این طرح، تمرکز کردیم. این در واقع روایت سابقه آکادمیک این برد است که در مرکز تحقیقات الکترونیک دانشکده برق دانشگاه امیرکبیر آغاز شد و یک تیم ۱۱ نفره روی آن کار میکرد.
این برد را از روی یک محصول خارجی میساختید؟
حامد ساجدی: نه. ما فقط مفهوم را از محصول خارجی گرفته بودیم وگرنه ساخت این برد با بخشهای متنوعی که دارد، کاری است که ما انجام دادیم. حتی تراشههایی که دارد با محصول خارجی یکسان نیست. اما ما با خواندن مقالات و مطالعه دانشی که در این زمینه وجود داشت، به ساخت این محصول رسیدیم.
شما فقط بخش خارجی این محصول را ساختید. چرا بخش داخلی آن را که در بدن افراد قرار میگیرد، نساختید؟
حامد ساجدی: چون ایمپلنت بخش داخلی این محصول به خاطر بحثهای مربوط به سازگاری با بدن انسان، حساسیتها و تکنولوژی بسیار بالایی نیاز دارد و چنین محصولی باید مراحل زیادی را به لحاظ فنی و پزشکی طی کرده باشد.
بنابراین تصمیم گرفتیم که محصولمان را با ایمپلنتهای یکی از شرکتهای خارجی سازگار کنیم. در واقع پروتکلهای ارتباط با بخش ایمپلنت کاملا مشابه محصول خارجی باید میبود ولی کل سختافزار این محصول از پایه براساس طراحی بچههای تیم ما بود.
یکی از پروتکلهایی که ما در حال کار روی آن بودیم، ساخت این سیستم با همکاری شرکت سوئیسی-آمریکایی بود؛ یعنی محصول مشترک تولید کنیم. این همکاری برای آنها هم بسیار مفید بود، چون بازار فروش ایمپلنت آنها را در ایران گسترش میداد.
ضمن اینکه شرکت AB یا همان شرکت سوئیسی-آمریکایی، دستگاه یکتکه هنوز نداشت و در همکاری مشترک با ما، آنها صاحب این محصول یکتکه میشدند. فایده این کار برای ما این بود که هزینه پکیج نهایی بهشدت پایین میآمد.
طی یکی از جلسات مشترکی که در زوریخ سوئیس با آنها داشتیم، مسئول مذاکرات که قائممقام آن شرکت هم بود، یک تیم فنی از کالیفرنیا آورده بود و به ما میگفت که احتمالا جلسه ۱۰دقیقهای با شما داشته باشند چون بعید میدانست که به لحاظ فنی ما کار خاصی انجام داده باشیم. اما آن جلسه بیش از صبح تا بعد از ظهر طول کشید. انگار آنها یک آرانددی سِنتر (R&D Senter) مجانی در ایران داشتند که نسل بعدی سیستمشان یعنی سیستم یکتکه را طراحی کرده بود.
سمیرا کوشکستانی: ما به موازات کار خودمان، ۲سال با این شرکت در حال مذاکره بودیم. هم آنها به ایران آمدند و هم ما به سوئیس و حتی دوبی رفتیم. حتی به هیات امنای ارزی هم نامه زدیم که اگر حاضر هستند از ما محصول بخرند، ما محصول مشترک هم میتوانیم تولید کنیم. مذاکرات ما در تاریخ ۱۶ فروردین ۹۷ نهایی شد و قرار شد که یک ماه بعد به تهران بیایند و قراردادی امضا کنیم. اما یک هفته قبل از موعد آنها، تحریمها تشدید شد و چون تکنولوژیشان آمریکایی بود، این ریسک را متحمل نشدند.
[bs-quote quote=”سالانه در ایران بیش از ۲هزار و ۵۰۰ نوزاد به صورت ناشنوا به دنیا میآیند. بیش از هزار نفر هم بر اثر حوادث مختلف، در طول سال ناشنوا میشوند. اغلب این نوزادان به دلیل تشخیص دیرهنگام ناشنوابودنشان، هیچگاه امکان شنیدن را به دست نمیآورند و مسیر زندگیشان به طور کلی تغییر میکند. از طرفی سیستم کاشت حلزون شنوایی تا ۱۴هزار دلار هزینه دارد که اگر سوبسید دولتی نباشد، خانوادهها از پرداخت آن عاجزند. در ایران نمونه داخلی این محصول وجود نداشته است و از سه برند معتبر دنیا تهیه و وارد کشور میشود. اما به نظر میرسد که حالا یک شرکت دانشبنیان ایرانی توانسته بخش بیرونی این محصول را بسازد. ” style=”style-13″ align=”center” author_name=”همبنیانگدار شرکت دانشبنیان طنینپردازپاسارگاد” author_job=”سمیرا کوشکستانی” author_avatar=”https://shanbemag.com/wp-content/uploads/2020/01/DSC_4799-1.jpg”][/bs-quote]
طی این ۲۰ سال، همواره روی این طرح و این پروژه کار کردهاید؟
سمیرا کوشکستانی: کاملکردن این محصول تا سال ۹۲ تقریبا متوقف بود یا به خوبی پیش نمیرفت. در این بازه زمانی کارهای دیگری هم انجام دادیم و شرکت دیگری راهاندازی کردیم که روی بحثهای نزدیک به حوزه شنوایی فعالیت داشت. شعارمان این بود که شرکت ما آرامش میفروشد.
مثلا روی دکوراسیونهای خاص مکانهای کلینیکی هم کار میکردیم، چون به این نتیجه رسیده بودیم که در سطوح بالای کشور، اراده جدی روی ساخت محصولی که ما در حال ساختش بودیم، وجود نداشت. همچنین در حوزه شنوایی هم فعالیتهایی را دنبال کردیم. میتوانم بگویم که از ابتدای شروع پروژه در دانشگاه امیرکبیر تا به امروز، بیش از ۲۰سال روی این پروژه کار شده است.
حامد ساجدی: اما از سال ۹۲ – ۹۱، نیاز به این محصول دوباره در کانون توجه قرار گرفت. شرکتها، نهادها و سازمانهای مختلفی که قصد فعالیت روی این حوزه را داشتند، وقتی در این زمینه جستوجو میکردند، به تیم دانشگاه امیرکبیر میرسیدند و با ما تماس میگرفتند؛ از جمله صاایران، صنایع دفاعی کشور که تولید متکثر دارند یا گروههایی از پزشکان متخصص که میخواستند پولشان را در حوزههای اینچنینی سرمایهگذاری کنند.
همچنین تیمهای دانشگاهی-صنعتی یا حتی بیمه ایران در این زمینه پیشنهادهایی را ارائه کردند. آن زمان هنوز فضای استارتاپی، ویسی، اکسلریشن و… بهصورت جدی و گسترده شکل نگرفته بود. در نهایت با ویسی پاسارگاد برای همکاری به توافق رسیدیم.
حامد ساجدی: ما از سال ۷۶، شرکای فناور داشتیم. در واقع ما یک تیم تکنولوژیست بودیم اما پول نداشتیم و حمایتی هم از ما نمیشد. به همین دلیل پروژههای خوبی را از دست میدادیم چون حتی نمیتوانستیم برای پروژهها ضمانتنامه بانکی بدهیم.
بنابراین مشکل این حوزهها صرفا با تکنولوژی حل نمیشد و باید سرمایه هم کنارش قرار میگرفت تا یک شرکت هایتک راهاندازی شود و بتواند کار کند. حتی راهاندازی شناسا در مجموعه پاسارگاد و فناپ هم براساس همین تفکر بود. توافق با پاسارگاد هم به این دلیل بود که از حوزه فناوری درک متقابلی داشتند.
سمیرا کوشکستانی: بعد از توافق با بانک پاسارگاد، در تاریخ بیستوپنجم دی ماه سال ۹۲، طنین به صورت حقوقی متولد شد.
از بانک پاسارگاد چه مقدار سرمایه جذب کردید؟
سمیرا کوشکستانی: جذب سرمایه از پاسارگاد، در چند مرحله انجام شد. رقم اولیه آن حدود ۵۰۰ میلیون تومان بود.
تا الان چقدر برای طنین هزینه و جذب سرمایه کردهاید؟
حامد ساجدی: بهطور کلی تا الان حدود ۳میلیارد تومان برای طنین هزینه کردهایم که عمده این هزینه را از سرمایهگذارمان دریافت کردهایم.
سمیرا کوشکستانی: بعد از تولد شرکت طنین در سال۹۲، به این مکان آمدیم. ما مستاجر مرکز کاشت حلزونی ایران هستیم، چون میخواستیم با بیماران محتاج به کاشت حلزونی ارتباط ویژه داشته باشیم. اینجا یک جای خصوصی است. مثلا اگر قرار بود در یک بیمارستان مستقر شویم، قطعا این همکاری را با ما نداشتند.
اما این افراد هم از ما شناخت داشتند و هم اینکه نیاز بود که تیم مهندسی و تیم پزشکی و بیمار در یک مجموعه و در کنار هم قرار بگیرند تا نیازهایشان و دستاوردهایشان در کنار هم بررسی شود و نتیجه بهتری به دست بیاید. در آن زمان تنها یک میز داشتیم و تنها نیروی شرکت هم من بودم.
ما جزو نخستین شرکتهایی بودیم که دانشبنیانبودنمان تایید شد. بعدا افراد دیگری به تیم اضافه شدند. همچنین از سال ۹۲ به بعد، حلقه اولیه افرادی که با هم پروژه طنین را شروع کرده بودیم، دوباره دور هم جمع شدیم. در فاز نخستی که به لحاظ علمی و عملی رویش متمرکز شدیم، تبدیل آن برد بزرگ به یک محصول قابلاستفاده بود.
حامد ساجدی: چالشی که در آن زمان قصد حلکردنش را داشتیم، این بود که آیا میتوانیم این محصول را به لحاظ اندازه و سایز، در اندازه محصولا متعارف خارجی تولید کنیم؟ با کار روی این چالش، به محصول کوچکتری رسیدیم.
در بازه زمانی که ما روی این چالش کار میکردیم، محصول دوتکهای به جای سهتکه تولید شده بود. در این میان، بعضی از اساتید به ما میگفتند در سمینارهای خارجی شنیدهاند که قرار است محصول یکتکهای به بازار عرضه شود. بنابراین برای اینکه همیشه یک گام از بقیه عقبتر باشیم، به ساخت محصول یکتکه یا سینگلیونیت فکر کنیم؛ یعنی از بادیورن که چند تکه داشت، پرشی داشتیم به سینگلیونیت که یکتکه بود.
سمیرا کوشکستانی: ما روی ساخت دستگاه یکتکه متمرکز شدیم و نسخه اولیهای آماده کردیم. البته این نکته را هم بگویم که ما ۲سال روی طراحی صنعتی این محصول کار کردیم؛ یعنی بخش الکترونیک محصول اینقدر زمانبر نبود. در نهایت از یک برد بزرگ هشتلایه به محصولی در ابعاد بسیار کوچک رسیدیم.
این محصول ۱۵ مهرماه سال ۹۵، به لحاظ فنی رونمایی و ثبت اختراع شد و از سال ۹۵، برای دریافت مجوزهای این محصول تلاش کردیم. وزارت بهداشت به لحاظ خطری که محصول تولیدشده دارد، روالهای دادن مجوز متفاوتی دارد. این محصول در کلاس خطر c قرار گرفت چون دادهها را به داخل بدن انتقال میدهد و بنابراین کلاس خطر بالایی دارد. ما این سیستم را روی ۱۴ بیمار در تهران، مشهد و شیراز تست کردیم.
چندین بیمار هم این سیستم را به خانه بردند و چند روز تست کردند. نتایج موفقیتآمیز بود. گام دیگری که باید طی میکردیم، گرفتن مجوز بود که فرایند سخت و پیچیدهای دارد. اما ما استانداردهای لازم را برای این محصول گرفتیم. هم از سازمان پژوهشهای علمی-صنعتی و هم از دانشگاه امیرکبیر.
همچنین مجوز استاندارد ۱۳۴۸۵ را از ایتالیا گرفتیم و در نهایت یک هفته قبل از شب یلدای امسال، توانستیم مجوز محصول کاشت حلزونی را با کلاس خطر B دریافت کنیم. درحالیکه مسائل فنی محصول بیش از ۳سال پیش حل شده بود.
تولید این محصول یعنی محصولی که به بازار عرضه شود، الان در چه وضعیتی قرار دارد و چه زمانی ما این محصول ایرانی را در بازار میبینیم؟
سمیرا کوشکستانی: تولید ۱۰ عدد از این محصول بهعنوان پایلوت در قالب یک طرح کلان ملی و برای گرفتن مجوز در معاونت علمی ریاست جمهوری مطرح شده است.
سالانه بین ۲ تا ۲هزار و ۵۰۰ کودک در ایران به صورت ناشنوا متولد میشوند. عدهای هم از قبل هستند که به این محصول نیاز دارند. تعدادی از افراد هم بر اثر حوادث ناشنوا میشوند. بهطور کلی یعنی سالانه بین ۳ تا ۳هزار و ۵۰۰ نفر به این محصولات نیاز دارند. اما در بهترین حالت معمولا حدود ۱۲۰۰ محصول وارد ایران میشود. بستگی به وضع مالی دولت دارد. مثلا در مواقعی که بودجه ندارند، در طول سال خرید این محصول تا ۱۰۰ عدد هم کاهش پیدا کرده است
فکر میکنید این محصول چه زمانی به بازار میآید؟
سمیرا کوشکستانی: ما برای اینکه سیستمی که تولید کردهایم، سیستم کاملی بشود، در حال کار روی تولید بخش داخلی آن هم هستیم. بیزینسمدل اولیه ما به این صورت بود که بخش خارجی ساخت ایران باشد و بخش داخلی این محصول ساخت یکی از برندهای خارجی باشد؛ یعنی به صورت مشترک، پکیج کامل سیستم کاشت حلزون شنوایی را راهی بازار کنیم.
محصول فعلی برای افرادی که یک پروتز خاص از یک برند و شرکت خاص دارند، قابل استفاده است. اما الان قصد داریم این محصول را بهطور کامل که شامل بخش داخلی و هم بخش خارجی باشد، تولید کنیم.
الان چه برندهایی در دنیا این محصول را تولید میکند؟
سمیرا کوشکستانی: ۳برند برتر در دنیا وجود دارد که سهم عمده بازار را در اختیار دارند؛ در حال حاضر ۳کمپانی AB یا Advanced Bionic که سوئیسی-آمریکایی است، Med-El که اتریشی است و Cochlear که استرالیایی است، اصلیترین سازندگان پروتز کاشت حلزونی هستند. بیشترین سهم بازار هم در اختیار شرکت استرالیایی است که به نام آن اشاره شد.
سالانه چه تعداد از این محصول وارد ایران میشود؟
حامد ساجدی: سالانه بین ۲ تا ۲هزار و ۵۰۰ کودک در ایران به صورت ناشنوا متولد میشوند. عدهای هم از قبل هستند که به این محصول نیاز دارند. تعدادی از افراد هم بر اثر حوادث ناشنوا میشوند. بهطور کلی یعنی سالانه بین ۳ تا ۳هزار و ۵۰۰ نفر به این محصولات نیاز دارند.
اما در بهترین حالت معمولا حدود ۱۲۰۰ محصول وارد ایران میشود. بستگی به وضع مالی دولت دارد. مثلا در مواقعی که بودجه ندارند، در طول سال خرید این محصول تا ۱۰۰ عدد هم کاهش پیدا کرده است.
نحوه اختصاص این محصول به بیماران به چه صورت است؟ مثلا وقتی در بهترین حالت ۱۲۰۰ محصول وارد میشود، سایر بیماران تکلیفشان چه میشود؟
حامد ساجدی: وقتی مملکت پول دارد، میخرد، اما اگر تعداد کافی نباشد، باید بررسی کند که هزار محصول را به چه کسانی اختصاص دهد. مثلا بچهها نسبت به افراد مسن در اولویت هستند. کمیسیون کاشت داریم و در آنجا بیماران معاینه میشوند و به ترتیب اولویت این محصول به آنها اختصاص مییابد.
عمر این محصولات هم متفاوت است. تکه داخلی گاه تا یکی دو دهه کاراییاش را حفظ میکند. اما تکه بیرونی را معمولا در بازه زمانی پنج یا ششساله تعویض میکنند.
استفاده از این محصول برای چه طیف سنی یا چه دسته از افراد است؟
حامد ساجدی: یک طیف مربوط به افرادی است که بهطور کامل ناشنوا هستند و با سمعک امکان شنیدن ندارند ولی با این محصول میشنوند. همچنین برای بچههایی که به صورت ناشنوا متولد میشوند. این بچهها باید بین سنین دو تا سهسالگی عمل بشوند و از این دستگاه استفاده کنند.
ضمن اینکه تشخیص ناشنوایی بهنگام هم یک چالش بزرگ است، چون اگر بهموقع تشخیص داده نشود، حتی حلزون شنوایی هم دردی را دوا نمیکند. به همین دلیل یکی از پروژههایی که انجام دادیم، این بود که بتوانیم از روی گریه نوزاد، ناشنواییاش را تشخیص بدهیم، چون صدای گریه نوزاد ناشنوا با صدای گریه نوزاد شنوا، تفاوتهایی دارد که با گوش معمولی قابلتشخیص نیست.
اما چنین مسئلهای با استفاده از الگوریتمهای پردازشی با درصد بالایی از اطمینان، قابلتشخیص است. علتش هم ساده است؛ چون نوع گریهکردن نوزادی که صدای خودش را میشنود با صدای نوزادی که صدای خودش را نمیشنود، متفاوت است. بنابراین با الگوریتمهای پردازشی میتوان آن را تشخیص داد.
چنین دستگاهی در سطح جهان وجود داشت یا سازنده و مخترع آن شما هستید؟
حامد ساجدی: چنین دستگاهی وجود نداشت، اما ما مقالهای در این زمینه مطالعه کردیم که نشان میداد ممکن است چنین کاری بتوان انجام داد. کار ما هم این بود که الگوریتم توسعه میدادیم. فاز نخست به صورت پروژه دانشجویی انجام شد که متوجه بشویم اصولا انجامدادن و به نتیجهرسیدن چنین کاری ممکن است یا خیر.
نتیجه آن پروژه مثبت بود. بنابراین در همکاری با بیمارستان رسول اکرم(ص)، این پروژه را روی بیش از ۵۵ نوزاد که نیمی شنوا و نیمی ناشنوا بودند، انجام دادیم. به این صورت که صدایشان را ضبط کردیم تا ببینیم آیا میتوانیم پارامترهایی از صدایشان بیرون بکشیم که ناشنواییشان را تشخیص بدهیم یا نه.
سمیرا کوشکستانی: در ادامه این بحث، پروژه دیگری را هم در طرح «تاوا» که مربوط به وزارت صنایع است، تعریف کردیم. این طرح، طرح تحقیقات اساسی است که وام بلاعوض با رقمی اندک، برای پروژههایی که احتمال میدهند، موفق میشوند، اختصاص میدهند.
در این پروژه روی فیچرهای مهندسی کار محصول کردیم و نتیجه مثبت هم گرفتیم. در فاز سوم، اپلیکیشنی را طراحی کردیم که در دسترس عموم قرار بگیرد. الان در حال کار روی این فاز هستیم که اپ نهایی تولید شود.
حامد ساجدی: کاری که در این اپ انجام میشود این است که ویژگیهای مهندسی را استخراج میکنیم و با استفاده از الگوریتم هوش مصنوعی که در اپ وجود دارد، ناشنوایی یا شنوایی کودک از روی گریهاش تشخیص داده میدهیم. درباره این طرح هم بارها به ما گفتند که نمیتوانید و حتی طرح را به سختی تصویب کردند.
سمیرا کوشکستانی: وقتی با تیمهای خارجی هم مذاکره میکردیم، این بخش کار ما یعنی تشخیص ناشنوایی از روی گریه نوزاد، برایشان جذاب بود. در این زمینه در سطح جهان، کارهای تحقیقاتی انجام شده اما محصول و دستگاهی تولید نشده بود. البته دستگاههایی وجود دارد که از روی گریه نوزاد، گرسنگی یا تشنگی و… را تشخیص میدهند اما برای تشخیص ناشنوایی چنین دستگاهی وجود نداشت.
باید برای شنواکردن این بچهها تلاش شود تا مسیر زندگیشان تغییر کند. یک بچه ناشنوا، کل مسیر زندگیاش غیرعادی میشود؛ از مدرسهای که در آن حضور دارد و حضورش در خانواده گرفته تا به دست آوردن شغل و… چون بعد از مدتی، لال هم میشود. اما این سیستم راهی است برای اینکه انسانها در مسیر طبیعی زندگی قرار بگیرند و یک عمر از تجربه و حق شنیدن محروم نباشند
این اپلیکیشن چه زمانی راهاندازی میشود و قابل استفاده خواهد بود؟
حامد ساجدی: به لحاظ فنی در حال کار روی آن هستیم. ضمن اینکه تست گریه نوزاد، نوعی غربالگری است و ادعای تشخیص صدرصد را نداریم. اما مثلا این هشدار را به والدین میدهد که نوزاد را برای تشخیصهای دقیقتر نزد پزشک ببرند. نکته جالبی که وجود دارد این است که بچههایی که از سیستم کاشت حلزونی استفاده میکنند، بهشدت باهوش هستند.
بنابراین باید برای شنواکردن این بچهها تلاش شود تا مسیر زندگیشان تغییر کند. یک بچه ناشنوا، کل مسیر زندگیاش غیرعادی میشود؛ از مدرسهای که در آن حضور دارد و حضورش در خانواده گرفته تا به دست آوردن شغل و… چون بعد از مدتی، لال هم میشود. اما این سیستم راهی است برای اینکه انسانها در مسیر طبیعی زندگی قرار بگیرند و یک عمر از تجربه و حق شنیدن محروم نباشند.
سمیرا کوشکستانی: یکی از بچههایی که در تست ما شرکت کرد، لیسانس الکترونیک داشت، بهعنوان کارمند به شرکت ما اضافه شد و بعد لیسانس مهندسی پزشکی دانشگاه امیرکبیر قبول شد. در واقع چنین سیستمهایی تا این اندازه میتوانند زندگی افراد را تغییر بدهند. در حالی که این فرد با ناشنوایی و بیماریها و ناتوانیهای ناشی از آن، ممکن بود سربار جامعه باشد ولی به فردی مولد برای خودش و جامعه تبدیل شد.
قیمت محصولی که تولید کردهاید، چقدر است؟
سمیرا کوشکستانی: قرار است محصول ما نسبت به محصولات خارجی که وارد کشور میشوند، قیمت کمتری داشته باشد. در حال حاضر، سیستم کامل محصول خارجی الان تا ۱۴ هزار دلار است که ارزشش به پول ایران تا ۱۵۰ میلیون تومان میشود. ۵۰درصد مربوط به ایمپلنتی است که در سر بیمار قرار میگیرد و ۵۰درصد مربوط به بخش خارجی محصول است. این هزینه برای خانوادهها بسیار زیاد است.
هر چند دولت روی این محصولات سوبسید ارائه میکند؛ یعنی بیماران تنها ۳میلیون تومان بابت محصول پرداخت میکنند. اما هستند افرادی که همین ۳ میلیون تومان را هم نمیتوانند بپردازند. ما میخواهیم قیمت محصولمان تا ۵۰درصد قیمت بخش بیرونی محصول خارجی باشد. ما حتی میتوانیم محصولمان را تا حدود ۲ هزار دلار عرضه کنیم. البته قیمتگذاری، به وضعیت بازار و میزان فروش هم ارتباط دارد.
مشتریان شما چه کسانی هستند؟
سمیرا کوشکستانی: این بیزینس، یک بیزینس B2G است. در واقع مشتری ما هیات امنای ارزی است که با شرکتهای خارجی مناقصه برگزار میکند، این سیستمهای کاشت حلزون شنوایی را میخرد و به بیماران عرضه میکند.
حامد ساجدی: تا وقتی که محصول خارجی با سوبسید عرضه میشود، هیچ خریداری از محصول بدون سوبسید ایرانی استفاده نمیکند. یا باید سوبسید محصولات خارجی برداشته شود یا اینکه به محصول تولید داخل هم سوبسید بدهند. الان در سطح جهان بیمهها هم بخشی از هزینه خرید این دستگاهها را تقبل میکنند.
چون محاسبه کردهاند و متوجه شدهاند که بیمارانی که تا آخر عمر ناشنوا هستند، هزینه بهمراتب بیشتری از تقبل بخشی از هزینههای این سیستمها دارند. بنابراین بیماران روی بیمهها هم حساب میکنند.
هنوز این سوال برای من وجود دارد که محصول شما چه زمانی به بازار میآید؟
حامد ساجدی: هنوز هم احتمال اینکه یک برند خارجی حاضر شود با ما همکاری کند، وجود دارد. یعنی آنها بخش ایمپلنت را تولید کنند و ما بخش خارجی را. اما گلوگاه ما برای ورود به بازار، مسائل بازار داخلی ایران است.
همین الان اگر ما به هیات امنای ارزی بگوییم که به جای خرید ۱۰۰ محصول کامل، به شرکت خارجی بگوید که ۵۰ تا را فقط ایمپلنت میخرم به شرطی که با شرکت داخلی ما کار کنید، با این شرط، محصول ما همین فردا هم امکان حضور در بازار را دارد.
اما اگر مملکت نخواهد چنین کاری بکند، چون نسبت به محصول داخلی نگاه مثبتی وجود ندارد، در حالی که محصول ما مجوز اداره کل تجهیزات و مجوز تولید دارد بنابراین اگر هیات امنای ارزی چنین درخواستی از شرکت خارجی داشته باشد، محصول ما در کمترین زمان ممکن به بازار میآید.
یعنی شما معتقدید که برای ورود محصول شما به بازار، باید به شرکت خارجی فشار بیاورند و برای شما انحصار ایجاد کنند؟
ما نمیخواهیم فشار وارد شود یا انحصاری ایجاد شود اما بعضا این شرکتها قابل مذاکره هستند. پس هیات امنای ارزی میتواند از آنها بخواهد که چنین کاری بکنند؛ یعنی بخشی از محصولات را به صورت کامل از آنها خریداری کند و بخشی را فقط یک بخش محصول را بخرد و بخش دیگرش را ما تامین کنیم.
به نظر میرسد که محصول شما فعلا از بازار دور است و راه درازی تا رسیدن به بازار دارد، چون حتی در صورت موافقت هیات امنای ارزی با شما، اینکه شرکتی بخواهد چنین همکاری داشته باشد، در هالهای از ابهام قرار دارد.
کار دیگری هم به موازات ساخت این محصول، انجام دادهاید؟
سمیرا کوشکستانی: به همین دلیل ما در کنار این پروژه، روی محصولات دیگری تمرکز کردیم که کلاس خطر پایینتری دارند. این محصول برای ارزیابی بیماران قبل از کاشت حلزون شنوایی کاربرد دارد. دستگاه تحریککننده الکتریکی حوزه شنوایی است که ثبت اختراع شده و مجوز تولید از اداره تجهیزات پزشکی هم دارد.
بهعنوان اختراع آن را ثبت کردهاید؛ چنین دستگاهی در جهان وجود نداشت؟
سمیرا کوشکستانی: چنین دستگاهی بهعنوان تحریککننده خاص حوزه شنوایی وجود نداشت. این محصول الان وارد بازار شده و فروش هم داشتیم. در مورد کارهای دیگرمان باید این را هم اضافه کنم که ما یک بخش آموزش هم در شرکت داریم که با کلینیکها و دانشگاهها همکاری داریم و مانند یک بازوی فنی-مهندسی برای پروژههای شنوایی آنها عمل میکنیم. در این زمینه کتاب و مقاله هم چاپ کردهایم.
از این محصول چه تعداد تولید کردهاید و قیمتش چقدر است؟
حامد ساجدی: این دستگاهها به صورت سفارشی تولید میشوند. مثلا الان ۱۰ برد آماده داریم و با سفارش مشتری، یکماهه، محصول را به او تحویل میدهیم. هر دستگاه تا ۳۵میلیون تومان قیمت دارد. عمدتا محصولات هایتک، سفارشیساز هستند.
فایده این دستگاه چیست؟
حامد ساجدی: با این دستگاه تحریک الکتریکی در گوش افراد ایجاد میکنند. اگر احساس شنوایی در او ایجاد شد، برای کاشت حلزون شنوایی اقدام میکند. همچنین مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی برای فاز تحقیق و توسعه خود از آن استفاده میکنند. همچنین کلینیکهای شنوایی برای درمان وِز وِز گوش آن را به کار میبرند، چون یکی از راههای درمان وِز وِز، تحریک الکتریکی است.
تیمی که روی این پروژهها کار کرده، چند نفر است؟
سمیرا کوشکستانی: تیمی ۱۱ نفره به علاوه هیات مدیره. البته افراد زیادی هم از زمانی که این طرح صرفا یک پروژه بود، روی آن کار کردهاند.
۲۰ سال است که روی این حوزه و ساخت این محصول کار میکنید. محصولتان هنوز به بازار نیامده. از طرفی تنها قسمتی از یک محصول است و عرضه آن به بازار وابسته به همکاری یک شرکت خارجی با شما یا فشار آوردن هیات امنای ارزی به شرکت خارجی برای فروش تنها یک بخش از محصولش به ایران است.
۳میلیارد تومان هم تاکنون هزینه کردهاید. لزوم صرف چنین وقت و هزینهای آیا به خاطر جنس کار دانشبنیان است یا مشکل دیگری وجود دارد؟ آیا اصولا برای بچههایی که معمولا سرمایهای ندارند، انجام چنین کاری صرفه اقتصادی دارد؟
سمیرا کوشکستانی: چنین محصولاتی در ابتدا به تحقیقات علمی وسیع و زمانبر نیاز دارند. شاید بخش فنی و مهندسیشان سریع انجام شود، اما وقتی محصولی مربوط به حوزه تجهیزات پزشکی است، باید تستهای زیادی گذرانده شود تا مجوزهای لازم اخذ شود. ضمن اینکه در کشورهای پیشرفته هم تولید محصولات هایتک، کمتر از ۱۵سال طول نمیکشد.
این ماهیت و جنس حوزه دانشبنیان است. همچنین وقتی قرار بود مجوز بگیریم، هیچ سازوکاری برای اثبات استانداردهای آن یا تعیین کلاس خطرش وجود نداشت. حتی معلوم نبود که چه پارامترهایی را باید چک کنند که به ما مجوز بدهند.
حتی به لحاظ طراحی صنعتی هم در ایران با مشکلات زیادی مواجه هستیم، چون این اکوسیستم همه جایش به خوبی به هم چفت و بست نشده است، به این معنی که یک بخشش به خوبی پیش رفته، اما بخشی دیگر شناخت خوبی از آن بخش ندارد، بنابراین نیازها را نمیدانند.
حامد ساجدی: ما در چین هم محصولی مشابه محصول خودمان دیدیم که همین مقدار زمان برایش صرف شده بود. در مورد اینکه محصول ما وابسته به محصول خارجی است یا بخشی از آن است باید بگویم که بخش بیرونی سیستم کاشت حلزونی گوش، هر چند سال یک بار تعویض میشود.
بنابراین بازار برای خرید محصول ما وجود دارد؛ یعنی بخش ایمپلنت شاید ۲۰ سال عمر کند اما بخش بیرونی معمولا بین پنج تا شش سال عوض میشود. بنابراین محصول ما هم برای ورود به بازار مشکلاتی داشته و موانعی سر راهش وجود دارد؛ یعنی همه چیز مربوط به نبود مشتری نیست. مشتری هست و ما میتوانیم روی بازار ایران حساب کنیم.
نیاز بازار ایران به این محصولات به صورت سالانه تا ۳هزار و ۵۰۰ عدد است. شما روی به دست آوردن چه میزان از بازار حساب کردهاید؟
حامد ساجدی: هدفگذاری ما رسیدن به سهم ۲۰درصدی از این بازار است. البته جدا از بحثهای اقتصادی، ما بحثهای انسانی را هم مد نظر داریم. اینکه بتوانیم ناشنوابودن کودکان را تشخیص بدهیم، نیاز به کاشت سیستم کاشت حلزونی یا عدم نیاز را با دستگاه تحریککننده الکتریکی تشخیص میدهیم و در نهایت میخواهیم محصول ارزانتری به بازار عرضه کنیم.
این نکته را هم اضافه کنم که وقتی با سرمایهگذاران خارجی مذاکره میکنیم، یکی از سوالات مهمشان در مورد اثرگذاری اجتماعی یا سوشال ایمپکت یک محصول است و میگویند اگر این محصول نباشد، برای جامعه چه اتفاقی میافتد؟!