1- به صورت خلاصه، هر ابزاری که باعث شفافیت بیشتر عملکرد کسبوکارهای نوپا شود، به توسعه زیستبوم نوآوری فناورانه کمک میکند. مهمترین اثری که ارائه چنین بنچمارکهایی دارد، ایجاد و توسعه امکان مقایسه کسبوکار با سایر بازیگران و رقبا از نظر عملکردی و اجرایی، بهبود شفافیت عملکرد پیش از سرمایهگذاری و مشارکت و ایجاد امکان هدفگذاری بر اساس کارکردها و ملزومات تخصصی کسبوکارهای نوپاست.
این پنجمارکها زیرساختی برای توسعه قراردادها، مشارکتها و تعاملات کسبوکاری جدید بر پایه عملکرد و بازخورد بازار است. این مسئله موجب میشود سرمایهگذاری خطرپذیر به سمت «ریسک محاسبه شده» حرکت کند و از تصمیمگیری بر اساس شهود، شانس و موجهای روانی بازار پرهیز کند. همین امر، در میانمدت بازدهی سرمایهگذاری خطرپذیر را افزایش میدهد و در میانمدت سبب افزایش ابعاد بازار و میزان سرمایه واردشده به این حوزه خواهد بود.
2- مشاهدهها در صنایع مختلف و خصوصا کسبوکارهایی که تعامل مستقیم با مصرفکننده نهایی دارند، موید این موضوع هستند که اگرچه رفتار مصرف و ترجیحات مصرفکننده شباهتهای زیادی با مصرفکننده غربی و آمریکایی دارد، اما الزامات، موانع و ماهیت کارکردی محیط کسبوکاری در ایران، شباهتهای بیشتری با کشورهای شرقی و حوزه منا دارد.
از اینرو، توجه صرف به ترندهای جهانی و نمونههای موفق که عمدتا از کشورهای غربی هستند، خطایی سیستماتیک همراه خود دارد. راهکاری که برای آفستکردن اثر این خطای سیستماتیک وجود دارد، مطالعه تجربهها و نمونههای شرقی و خاورمیانه در کنار نمونههای موفق است.
البته همان دلایلی که باعث میشود تجربههای شرقی تناسب و همخوانی بیشتری با ماهیت کسبوکار ایران داشته باشد، باعث میشود که این تجربهها کمتر به صورت عمومی در دسترس باشند.
وجود گزارشهایی دقیق و بهرهمند از روشهای نمونهگیری و مطالعه و طراحی آزمایش مناسب برای بررسی وضعیت بازار و رفتار مصرفکننده، نوری است که میتواند افق سرمایهگذاری را برای سرمایهگذار روشنتر کند و بسته به کیفیت و خورند موضوع، میتواند بسیار ارزشمند و تاثیرگذار باشد. تکرار تاکید بر تاثیر کیفیت و همخوانی خروجی چنین مطالعاتی بر اثرگذاری در تصمیمگیریها، تکراری نیست که ملالآور باشد.
[bs-quote quote=”شفافیت دادهای، هم باعث بهبود فرآیند سرمایهگذاری از طریق کاهش ریسک به صورت مستقیم میشود و هم در میانمدت با افزایش قابلیت اعتماد به دادههای موجود، سرمایههای جدیدی را هم وارد بازار خواهد کرد” style=”style-8″ align=”center”][/bs-quote]
3- رقابت در هر بخش از هر صنعت ویژگیها و جزئیات مخصوص به خود را دارد. از اینرو، پاسخی تعمیمداده شده به وضعیت رقابت در ایران چندان دقیق نخواهد بود. اما در نگاهی کلان، اگرچه در حوزههایی بازیگرانی جدی و بزرگ در بخشها و صنایع مختلف شکل گرفتهاند، بازار رقابتی هنوز شکل خود را پیدا نکرده است.
بخشی از این مسئله به ابعاد بازار ایران و دشواریهای دسترسی به بازارهای بینالمللی برمیگردد. طبیعتا در هر حوزهای که رقابت بیشتری شکل گرفته، 3 پارامتر کیفیت، قیمت و بهرهوری بهبود بسیار زیادی یافته است.
باور بر این است که بخشی از این بهرهوری به دلیل ماهیت رقابتی بازار در آن حوزه است و بخش دیگری از آن به دلیل ورود سرمایهگذاران و بازیگران هوشمند به بازار. میتوان گفت در بسیاری از موارد، بازیگری که به عنوان «رقیب» وارد بازار شده و موفق بوده، شاخصههای هوشمندی را در رفتار، تیم، مدیریت و سرمایهگذاری بیشتر نشان داده است.
در حال حاضر بازارهایی جذابیت سرمایهگذاری دارند که قابلیت افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای مصرفکننده در آنها وجود دارد. به دلیل دستنخورده بودن بازار ایران، این ویژگیها تقریبا شامل حال تمام بخشهای بازار میشوند و سرمایهگذاری بدون هوشمندی در کسبوکار تاثیر چندانی در رشد کسبوکار ندارد؛ و اگر مانع رشد کسبوکار نشود، باعث آن نخواهد بود.
4- سرمایهگذاران مستقل از حوزه فعالیت خود، حدودی از ریسکپذیری و تابآوری در برابر ریسک را دارند. در تعیین تابع ریسک، قابلیت شناسایی آن بسیار اهمیت دارد. مهمترین عامل برای شناسایی ریسک و تبدیل آن به ریسک محاسبهشده، وجود اطلاعات کافی و شفاف از بازار است.
در بازارهای سنتی، این اطلاعات به صورت تاریخی و بر اساس سعی و خطا به دست آمده و ماهیت داراییمحور بسیاری از این بازارها، باعث شده که ساختار ریسک در آنها با ساختار ریسک در کسبوکارهای نوپا متفاوت باشد و بازگشت بخش خوبی از اصل سرمایه، تضمینشده باشد.
اما در کسبوکارهای نوپا، این اطلاعات به صورت تاریخی وجود ندارد. ایجاد شفافیت دادهای، هم باعث بهبود فرآیند سرمایهگذاری از طریق کاهش ریسک به صورت مستقیم میشود و هم در میانمدت با افزایش قابلیت اعتماد به دادههای موجود، سرمایههای جدیدی را هم وارد بازار خواهد کرد.