نقش شتابدهنده در رشد استارتاپها یکی از پنلهایی بود که در جشنواره وب و موبایل ایران با حضور سوگل ثابت از شفاجو، محمد رشیدی از فرانش، محی سنیسل از دونیت، علیرضا جعفری از نواک، محمد عمروآبادی از تیوال و رضا جمیلی از شنبه برگزار شد؛ پنلی که تلاش داشت به این سوال پاسخ دهد که آیا راه موفقیت استارتاپها از شتابدهنده میگذرد یا خیر؟ و اینکه در حال حاضر شتابدهندههای ایرانی با چه نقدهایی مواجه هستند. ترکیب این پنل هم بهگونهای بود که هم تنوع شتابدهندهها را شامل شود و هم بتواند پاسخی به جنبههای مختلف رابطه شتابدهندهها و استارتاپها دهد. شفاجو از شتابدهنده مپس، دونیت و فرانش از آواتک، نواک از شتابدهنده دیموند و تیوال بدون داشتن شتابدهنده در این میزگرد به سوالات جمیلی پاسخ دادهاند.
- جمیلی:خانم ثابت، از شما شروع میکنیم. چقدر نقش شتابدهنده را در موفقیت یک استارتاپ مهم میدانید؟
ببینید، باید باز هم روی این نکته تکراری تاکید کنم که این افراد هستند که یک استارتاپ را موفق یا شکستخورده میکنند. تا زمانی که افراد و تیم استارتاپ قوی باشند و همدل، میتوان به موفقیت آن دل خوش کرد. اگر استارتاپی آدمهای پای کار نداشته باشد هیچ شتابدهندهای نمیتواند آن را موفق کند. شتابدهنده کاستیهای شما را برطرف میکند اما نمیتواند جایگزین تیم خوب باشد.
- آقای رشیدی، شما چه فکر میکنید. به نظرتان آن چیزهایی که شتابدهندهها به استارتاپها میدهند، چقدر جذاب است که برای رفتن زیر بیرق یک شتابدهنده ارزش داشته باشد؟
من قبل از اینکه به آواتک بروم در مرکز رشد بودم. آنها ایده را بررسی کردند و منتظر بودند که ما موفق شویم. ما هر سه ماه یکبار میرفتیم گزارش میدادیم که چقدر رشد کردهایم. اما شتابدهنده روال دیگری دارد. اگر فقط به سرمایه بخواهید دل ببندید باید بگویم 5 میلیون و 100 میلیون پولی نیست که بخواهید به خاطر آن به شتابدهنده وصل شوید. آن چیزی که خیلی مهم است و شتابدهنده در مورد آن کمک میکند و تاکید میکنم که اگر استارتاپی میتواند آن را خارج از شتابدهنده به دست بیاورد، نیازی نیست وارد آن شود. فضای منظم و برنامهریزیشدهای است که شتابدهنده در اختیار شما میگذارد. بیشتر بچههای استارتآپی از فضای برنامهنویسی میآیند و فکر میکنند استارتاپ فقط برنامهنویسی است و بس. یعنی همین که یک ایده بگذارید وسط و برنامهنویسی کنید، دیگر تمام است! این یک کسبوکار آنلاین نیست. شتابدهنده تجربههایی که از کسبوکار آنلاین دارد را در اختیار شما قرار میدهد. من قبل از اینکه به آواتک بروم، دوستی خوبی با خیلی از آدمهای باتجربه داشتم ولی نمیتوانسستم به آنها دسترسی درستی داشته باشم ولی وقتی وارد آواتک شدم آنها برای من وقت میگذاشتند.
- آقای سنیسل، شما هم فکر میکنید پولی که شتابدهنده میدهد، ارزش آن را ندارد که صرفا به خاطر آن وارد شتابدهنده شوید؟
به نظر من، در این شهر آنقدر آدم پولدار زیاد است که اینکه بتوانید از یک نفر 25 میلیون تومان قرض بگیرید، کار خیلی سختی نباشد. داستان شتابدهنده اما این است که شما را به دنیای واقعی وصل میکند. شتابدهنده آموزش میدهد و پشتیبانی میکند و بعد به شما جسارت میدهد که در شرایط واقعی کارتان را شروع کنید. وارد بازار بشوید و با سرمایهگذار صحبت کنید و… من وقتی دونیت را به آواتک بردم اول فکر میکردم که اگر 100 میلیون تومان به من بدهند، احتمالا دونیت را با سرمایهگذار جلو ببرم. با خودم فکر میکردم که ارزش استارتاپ من 300 میلیون است اما اگر این رقم را بگویم احتمالا سرمایهگذار قبول نکند و باید بگویم 100میلیون! آواتک به من یاد داد که ارزش واقعی خودم را پنهان نکنم. اگر فکر میکنم ارزش من یک میلیارد است، باید این عدد روی زبان من بچرخد و از گفتنش نترسم! این آموزشها و یادگیری مهمترین چیزی است که یک شتابدهنده میتواند به شما بدهد.
- جمیلی: آقای عمروآبادی، برای شما که شتابدهندهای نداشتهاید واقعا 100 یا 50 میلیون فراهمکردن چه معنایی داشته است؟ اگر حالا به گذشته نگاه کنید فکر میکنید داشتن شتابدهنده بیشتر به شما کمک میکرد و یا این استقلالی که حالا دارید؟
من به نمایندگی از مجموعهای هستم که شتابدهنده نداشته است اما این به این معنا نیست که از نداشتن شتابدهنده بخواهم دفاع کنم. باید واقعیت را دید و میزان بود یا نبود یک مولفه را در موفقیت استارتاپها سنجید. تیوال صادقانه اگر بخواهم بگویم این است که هیچ وقت در ابتدای کار 100میلیون پول نداشته است. آجر به آجر روی هم گذاشته و از درآمدهای خودش خرج کرده و بزرگتر شده است. این باعث شده است که دو اتفاق بیفتد؛ یکی اینکه ما در آغاز مسیر کندتر باشیم، دوم اینکه سختی بکشیم. ما در سال اول خیلی صبورانه زندگی و کار کردیم. خیلی تلاش کردیم تا ماندیم. ممکن است شما شتابدهنده داشته باشید و باید قدر خوبیها و چیزهایی که شتابدهنده به تیمتان میدهد را بدانید اما اگر به هر دلیلی شتابدهنده نداشتید این کار و تلاش شماست که در نهایت موفقیت یا شکستتان را رقم میزند. داشتن شتابدهنده یک امتیاز است نه یک ضرورت.
- آقای جعفری، اعتماد به شتابدهنده یکی از بحثهایی است که همیشه برای استارتاپها مهم بوده است. اینکه آنچه وعده داده شده محقق شود. شما چطور به دیموند اعتماد کردید؟
تیم ما یک ویژگی خاص دارد و آن این است که ما در دو شتابدهنده بودهایم! در نهایت تیم دیموند که از ابتدا کار ما را رصد میکرد و تصمیم گرفت با ما کار کند. در ابتدا هم خیلی برایمان سخت است با تیمی که نمیشناسیم کار کنیم ولی وقتی کار شروع شد، متوجه شدیم که اشتباه نکردهایم. البته حرف و حدیثهایی که از دور میشنیدیم کمی ما را نگران میکرد و علامت سوالهایی در ذهنمان بود که برایش جوابی نداشتیم. اما زمان ثابت کرد که تصمیم اشتباهی نگرفتهایم. برای ما تجربه کار با شتابدهنده تجربه خوبی بوده است.
- آقای جعفری، در اینکه شتابدهنده حضور و وجودشان خوب است، شکی وجود ندارد. اما صحبت از آسیبشناسی فعالیت آنهاست. حتی در اقتصاد سنتی همیشه صحبت از ضرورت حمایت دولت و دیگر نهادها از کسبوکارهاست؛ اینکه شتابدهندهها نقش حمایتی برعهده گرفتهاند، خیلی مقوله مثبتی است اما شاید بهتر باشد شما از علامت سوالهایی که در ذهنتان بوده بیشتر برایمان بگویید.
این سوالات ربطی به دیموند نداشت. فضایی بود مرتبط با سرمایهگذاری در ایران. اینکه کسی که 500 میلیون پول در جیب دارد و فضا را برای سرمایهگذاری مناسب میبیند میآید سراغ استارتاپها و اعتمادکردن کمی سخت است. بیشترین علامت سوالهای ما مربوط به آدمهایی بود که خودشان را به عنوان سرمایهگذار به ویسیها معرفی میکردند و جلساتی میگذاشتند و بعدها توخالی از آب درمیآمدند. در مورد امکانات همیشه این دلگرمی هست که خب، شما میتوانید از آنها استفاده کنید هرچند من با شتابدهندهای شروع کردم که در آغاز کار صندلی برای نشستن هم نداشتم اما بعد همهچیز حل شد.
رشیدی: من در مورد این جمله که 500 میلیون پولی نیست یک کامنتی دارم. شتابدهنده برای شما سرمایه جور نمیکند این خود شما هستید که این کار را میکنید. شتابدهنده یک شبکه است که سرمایهگذارها به آن اعتماد میکنند. سرمایهگذارها به همجنس خودشان اعتماد دارند و همجنس آنها در حال حاضر شتابدهنده است. اینکه این 50 میلیون چه آیندهای میسازد، مهم است و این تماما برمیگردد به خود شما نه شتابدهنده. شما اگر به کارتان ایمان داشته باشید و جسارتش را داشته باشید 50 میلیون را در همین سالن هم میتوانید جمع کنید.
- خانم ثابت، فکر نمیکنید شما هم اگر مثل تیوال کسی به تیمتان به عنوان شتابدهنده وصل نبود، راحتتر بودید.
خیلی به فردی که کار را شروع میکند، بستگی دارد. من سه سال و نیم پیش شروع کردم؛ زمانی که تازه فارغالتحصیل شده بودم و دوست داشتم آشنا شوم و یاد بگیرم و این مپس بودم که به من کمک کرد و اعتماد به نفس داد که یاد بگیرم و کارم را شروع کنم. من اگر میخواستم بدون مپس کارم را شروع کنم، به هیچوجه نمیشد. اما با حضور آنها و مربیان و آموزشهایی که در اختیار من گذاشتند باعث شد که من کسبوکار را بهتر یاد بگیرم. مسلما شتابدهنده در این بخش میتواند خیلی کمک کند. افراد مپس استارتاپ داشتند و تجربه شکست و پیروزی داشتند و آنها میتوانستند ده قدم جلوتر از آنچه من بودم را ببینند. من اگر بخواهم باز از صفر شروع کنم، مطمئنم که با مپس شروع میکنم!
سنیسل: روشی که دوستان تیوال در پیش گرفتند، طبیعتا آرزوی هر کارآفرینی است و من به این تیم خسته نباشید میگویم، چرا که ما با وجود داشتن شتابدهنده این همه سختی کشیدیم و دیگر نمیدانم شما در این مسیر چه کشیدید! هیچ مسیری در این راه صفر و صد نیست و همه راهها معایب و مزایایی دارند. تجربه شخصی من میگوید داشتن شتابدهنده مثبت است، اما به این معنا نیست که استارتاپ سوار بر اتوبوس موفقیت شده باشد. ممکن است شما به مرور پیشرفت بیشتری کنید و دلتان برای سهامتان بسوزد، یا به مرور ادامه ارتباط با شتابدهنده برایتان سخت شود، اما باید در نظر گرفت که همین شتابدهنده است که ارزش سهام را بالا برده و امروز کاری کرده که من نگران از دست رفتن سهامم شده باشم. من فکر میکنم مزایای داشتن شتابدهنده بسیار بیشتر از معایبش است.
- جمیلی: شتابدهندهها برای سرمایهگذاری و سوددهی خود افقی دارند که ممکن است تصمیم بگیرند این افق را در اکوسیستم استارتاپی قالبی کرده و به آن جهت دهند. مثلا اگر شتابدهندهای در چشمانداز ۵ساله خود تصمیم بگیرد در زمینه فینتک سرمایهگذاری نکند و در این مدت بسیاری از ایدههای فینتکی که مطرح میشوند، نادیده گرفته شوند. چقدر در این زمینه ترس وجود دارد که شتابدهندهها اکوسیستم استارتاپی را قالبی کنند؟ و خلاقیتی که قرار است در اکوسیستم اتفاق بیفتد را محدود کنند و به آن جهت دهند؟ الان ما چهار پنجتا شتابدهنده موفق داریم که هر کدام ممکن است در یک زمینه چشماندازی تعریف کنند و آن وقت استارتاپهایی که خارج از این چارچوب ایده دارند، منزوی شوند.
جعفری: قطعا این چالشی است که میتواند در مواجهه با یک سرمایهگذار یا شتابدهنده ایجاد شود. یک مسئله مهم از نظر من باور و ایمان یک تیم به ایدهاش است که به نظر من ترکیبی از یک ایده درست و جسارت برای پیشبردن آن است و به نظر من این دو، استارتاپ را در معرض موفقیت قرار میدهد. اینکه در این مسیر با گروهی آشنا شویم که همراستا با ایده ما فکر کنند، یک فرصت است؛ مثل بسیاری از فرصتهایی که در زندگی با آنها مواجه میشویم و صرفا به موفقیت ما سرعت بیشتری میبخشند.
- جمیلی: آقای جعفری، شما بعد از ورود به شتابدهنده چه چیزهایی را انتظار داشتید که محقق نشدند؟
جعفری: راستش هیچی. انتظاری نبوده که از نظر من محقق نشده باشد، فقط به نظرم تفاوت در منتور وجود داشت. راهنمایی که ما میگرفتیم، الزاما آنقدر ساختاریافته نبود. مثلا دیموند اینطور بود که تیمهایی بیشتر و فضای انتقال تجربه متنوعتری در آن وجود داشت، اما با این وجود گاهی ما به مشکلاتی برمیخوردیم.
- جمیلی: یکی از کامنتهایی که درباره شتابدهندههای ایرانی وجود دارد این است که خودشان هم استارتاپ هستند، هنوز به بلوغ نرسیدهاند و نمیتوان انتظار زیادی از آنها داشت. در حال حاضر چه ضعفهایی در این شتابدهندهها بیشتر خودنمایی میکند و دستوپاگیر استارتاپها میشود؟
رشیدی: من واقعا فکر میکنم ما به آن معنا در شتابدهندهها منتور نداریم. نه که نداشته باشیم، منظورم این است که شتابدهندهها تا مراحلی به درستی میتوانند استارتاپ را جلو ببرند و آن را موفق کنند، اما از جایی به بعد ایده مشخصی ندارند. الان اکوسیستم استارتاپی ایران کمکم وارد مراحلی شده که بعضی استارتاپها از آب و گل درآمدهاند و نیازهای جدیدی برای آنها تعریف شده است و حالا باید راههای تازهای برای ادامه پیشرفت خود پیدا کنند. من فکر میکنم شتابدهندههای ما هنوز وارد این مرحله نشدهاند و شاید از جایی به بعد کارآمد نباشند. کارآمدی در این مراحل دیگر صرفا سرمایه شتابدهنده نیست، بلکه مشورتها و پیشنهادهایش است، که البته نیاز به تجربه کاری بیشتر دارد. چیزی هم که شما پیشتر درباره شتابدهندهها گفتید، به نظر من آنها کمکم به سمت تخصصیشدن پیش میروند و به نظر من فضای بدی هم نیست. حتی به مرور بعضی ایدهها در این بازار ترند میشوند و تیمها به سمت همان ترندها پیش میروند و همراستا با آنها ایدهپردازی میکنند. به نظر من اینها فرصتهای تازه چه برای استارتاپها و چه شتابدهندههاست که تخصصیتر شوند.
سنیسل: یک نقص بزرگی که من در آواتک احساس کردم، آموزشهای حقوقی و مالی، مثل چگونه رفتارکردن با اداره مالیات است. چون همانطور که آقای رشیدی گفتند استارتاپها از مرحلهای به بعد وارد مسائل حقوق و بیمه و مالیات میشوند و اینها مسائلی است که اگر درست حل نشوند واقعا یک شرکت را زمین میزنند و من این خلأ را احساس کردم. البته الان دیگر در آواتک این نقص وجود ندارد، اما دو سال گذشته این خلأ وجود داشت و حداقل من در این زمینه با مشکل مواجه شدم.
- جمیلی: خانم ثابت، یک سری بدیهیاتی وجود دارند که هر استارتاپ و بنیانگذارش باید پیش از ورود به شتابدهنده از آنها آگاهی داشته باشند تا سرمایههای شتابدهنده صرف آموزش مسائل ابتدایی نشود. میخواهم این ضعفها را هم ببینیم. تیم شما روی چه مسائلی بیشتر تمرکز کرده بود تا وقتی وارد شتابدهنده میشود، انرژی خود را صرف روند سریع پیشرفت خود کند؟
ثابت: یک چیزی که وجود دارد آن است که همه کسانی که وارد این حوزه میشوند باید شناخت کافی از آن داشته باشند. مسائل اولیهای مثل اینکه استارتاپ من چیست، چه ارزشآفرینیای قرار است بکند، چه انتظاراتی میتوانم از شتابدهندهها داشته باشم و قرار است برای من چه بکنند. وقتی شما یک استارتاپ را راهاندازی میکنید، ایده از روی هوا نمیآید و باید درباره بازار آن و مخاطبش ایدههایی داشت؛ چراکه ممکن است به هر دلیلی امکان ورود به شتابدهنده برای یک استارتاپ نباشد، پس خودش باید اطلاعاتی درباره کسبوکارش به دست آورده باشد. چیز دیگری که میخواهم اضافه کنم، این است که حیات شتابدهنده به استارتاپهایش است. وقتی استارتاپها در دل یک شتابدهنده پیشرفت کنند و به نتیجه برسند، آن شتابدهنده خودش از حالت استارتاپ بودن خارج شده و راز موفقیتش را پیدا میکند.
رشیدی: به نظر من همه خدماتی که شتابدهنده به یک تیم عرضه میکند، خود آن تیم هم میتواند به دست بیاورد و همان حرف شماست که شتابدهنده یک گزینه است و نه یک ضرورت. همان طور که از نامش هم برمیآید، شتابدهنده روند پیشرفت را سرعت میبخشد.
- جمیلی: به جز این چیزی که گفتید، چه چیزهای دیگری شتابدهنده را شتابدهنده میکند؟
سنیسل : به نظر من هیچی.
رشیدی: من مخالفم. ببینید، خود من پیش از ورود به شتابدهنده تیمهای کاریام را تعیین کرده بودم، اما وقتی به آواتک رفتیم، خیلی چیزها عوض شد. در مورد مسائل حقوقی و مالیات و همه این موارد، منتورهای شتابدهنده هستند که تیم را راهنمایی میکنند و گاهی ما هیچ ایدهای درباره پیچیدگی این مسائل نداریم. مثلا ما برای ثبت استارتاپ دانشبنیان واقعا به آواتک مدیونیم، چرا که منتورها ما را در مورد مسائل حقوقی که کاملا خارج از تخصص و توان ما بود راهنمایی کردند، پس قطعا چیزی بیشتر از شتاب دادن صرف انجام دادند.
جمیلی: آقای جعفری شما چه فکر میکنید؟ چه خدماتی در شتابدهنده باید وجود داشته باشد که از نظر شما نبود؟
جعفری: درست است که خیلی از خدمات شتابدهنده را خود تیمها میتوانند به دست آورند، اما چیزی که به نظر من اینجا نادیده گرفته شد، بحث سینرژی بود. شتابدهنده فضایی است که چندین استارتاپ در آن فعالیت میکنند و قطعا بازده در آن بالا میرود. درست مثل زمانی که چند نفر با هم درس میخوانند و نتیجه بهتری میگیرند. همینکه تیمها از ابتدا با هم تعامل دارند، آنها را از حالت ایزوله خارج میکند. وقتی در کنار یک تیم دیگر هستید، دیگر قرار نیست همه مسیرها را امتحان کنید، یک تیم راهی را میرود و بقیه از آن یاد میگیرند و تجربه کسب میکنند.
جمیلی: مسائلی هستند که هنوز استارتاپها از مواجهه با آنها ترس دارند، مثل بازرسی، بیمه و مالیات. شتابدهندهها اشراف بیشتری روی این مسائل دارند و میتوانند به تیمها در مواجهه با آن کمک کنند. میخواهم از شما آقای عمروآبادی که در تیوال این تجربه را نداشتید، بپرسم مواجهه شما با این مسائل چطور بود؟ سوال دیگرم از شما این است که با توجه به اینکه شما اخیرا دنبال سرمایهگذار بودید، بدون شتابدهنده پیداکردن سرمایهگذار چه سختیهایی دارد؟
عمروآبادی: درباره سوال اول مسائلی که گفتید قطعا با وجود شتابدهنده راحتتر جلو میروند، اما واقعیت این است که یک تیم نهایتا در مسیر درست قرار میگیرد و راهش را پیدا میکند. درباره سوال دومی هم که پرسیدید، من توصیهای از تجربه شخصی خودمان میگویم. ببینید کارکرد اصلی شتابدهنده سرمایهگذاری نیست، بلکه همان پیشنهادها و رهنمودها و کمکهایی است که به پیشرفت یک تیم میکند. پس خیلی خوب است که از روز اول کنارمان باشد. اما سرمایهگذار داشتن از روز اول الزاما چیز خوبی نیست و ما در تیوال اصراری برای سرمایهگذار داشتن در اول کار نداشتیم. بهتر است کسبوکار ریشه دهد و بعد به دنبال سرمایه برود و بفهمد بدون امکانات وسیع مالی چهکار میتواند کند.در اینصورت مدیریت سرمایه را هم بهتر درک خواهد کرد.
- جمیلی: دوستان به عنوان کامنت آخر اگر نظری دارید مطرح کنید.
رشیدی: من یک ایرادی که از خودم میگیرم این است که چرا شبکهسازی خوبی نکردم. قبول دارم که ما هسته اولیه این اکوسیستم بودیم و تجربهمان کم بود و اینها طبیعی است. اما به عنوان کامنتی از طرف خودم میخواهم بگویم برای ساختن بیزینس باید شبکهسازی درست داشته باشیم و شتابدهنده کمک بزرگی در آموزش این ادبیات به ما میکند.
سنیسل: من هم میخواهم به کسانی که میخواهند وارد شتابدهنده شوند بگویم، شتابدهنده یک چوب جادو نیست. معجزه نمیکند. شما چیزهایی میدهید و چیزهایی میگیرید. اگر قرار باشد دستاوردهای شما از شتابدهنده همان چیزهایی باشد که خودتان قبلا داشتید، بهتر است واردش نشوید.