باور کنید برای اینکه با نه گفتن معجزه کنید، حتما نباید یک رهبر سیاسی باشید. چه یک کارمند تازهکار باشید، چه دوستی قدیمی و چه همسر، اگر بلد باشید در زمانی که باید، پاسخ منفی را بدون ترس به زبان بیاورید، بسیاری از مشکلات درونفردی و میانفردیتان را از میان برداشتهاید.
- لازم نیست همیشه بله بگویید
شما، با یک درخواست روبهرو هستید نه یک دستور؛ درخواستی که میتوانید بنا به شرایط، تواناییها و خواستههایتان، با گفتن «نه» یا «بله»، به آن پاسخ دهید. با این وجود، در اغلب چنین لحظاتی، بهخاطر ترس از واکنش فرد مقابل، نگرانی در مورد احساسات او و هراس از به چالش کشیدهشدن یک رابطه، بدون توجه به خواستههای خود و سنجیدن درخواست، تنها به گفتن «بله» اکتفا میکنید.
از سوی دیگر، همه ما میدانیم که دادن جواب منفی، تنها به بیان واژه «نه» ختم نمیشود. در اغلب موارد، بعد از نه، نیازمند سلسلهای از توضیحات و توجیهات خواهید شد و گاهی ازآنجا که میلی به بیان توضیحات اضافه ندارید، با گفتن پاسخ «بله»، میخواهید خود را نجات دهید. پس باید چه کنید؟
«نه» یا «بله» تنها یک کلمه برای پاسخدادن به یک درخواست هستند اما در شرایط متفاوت، به دلایل مختلفی هر کدام را به خدمت میگیریم. گاهی جواب شما به یک درخواست، یک پاسخ منفعلانه است که برای جلوگیری از آسیبهای عاطفی یا درگیریهای جسمی و ذهنی سراغش میروید. گاهی هم پاسخی تهاجمی و عجین شده با خشم است، که بهخاطر نگرانی از نادیدهگرفتهشدن نیازها یا خواستههایتان به آن رو میآورید اما زمانی هم پاسخ شما، نوعی پاسخ منفعل- تهاجمی است.
در شرایطی که نگران مجازاتشدن هستید یا میترسید صداقت شما در بیان موضعتان، به درگیریهای تازهای واردتان کند، ممکن است از بیان نه یا حتی بله پرهیز کنید. در این شرایط، پاسخ شما میتواند هم به شکل مثبت و هم منفی تفسیر شود؛ یعنی شنونده ممکن است فکر کند که به دنبال شنیدن گزینه بهتری هستید، یا اینکه به زودی برای انجام کار به او مراجعه میکنید، یا حتی کاملا به انجام آن بیمیل هستید. به مثالهای زیر توجه کنید:
پاسخ منفعلانه: خب… این بار انجامش میدهم …
پاسخ تهاجمی: کری؟ نشنیدی چه گفتم؟ هزار سال دیگر هم که بگذرد این کار را نمیکنم!
پاسخ منفعل- تهاجمی: خب …
- چطور نه بگوییم؟
قبل از آنکه هر پاسخی را به درخواست دیگران بدهید، تکلیفتان را با خودتان روشن کنید. شما در اولین قدم، باید با خود صادق باشید. پاسخ مثبتی که علیرغم میلتان میدهید چه دستاوردها و چه عواقبی دارد؟ آیا باعث سوءاستفاده از شما در آینده میشود؟ پس چرا آن را بیان میکنید؟ آیا باعث ایجاد فرصتهای خوب و ارزشمند برای شما میشود؟ پس در بیان آن تردید نکنید. آیا پاسخ شما بهخاطر خشمتان است، نه تواناییها و شرایطتان؟ آیا پاسخ مثبت شما، بهخاطر ترسها و نگرانیهایتان است، نه خواسته واقعیتان؟ تکلیف این موارد را با خود روشن کنید. ما در ادامه، چند راه ساده و کاربردی برای بیان پاسخ منفی را با شما در میان میگذاریم.
مهارت نه گفتن، از مهارتهایی است که باید برای کسبکردنش تلاش کنید، اما یادتان نرود که انعطافپذیری، یک مهارت اجتماعی ارزشمند است. اگر گاهی با کمی انعطافپذیری، میتوانید گره از مشکل کسی باز کنید یا لطفی را در حق یک دوست انجام دهید، در گفتن بله تردید نکنید. اما مراقب باشید که پاسخ شما عواقب منفی را در آینده نزدیک و دور به همراه نیاورد.
قبل از دادن پاسخ منفی، آداب اجتماعی را به جا بیاورید. با روی گشاده، از اینکه شما را لایق این کار دیدهاند، تشکر کنید و بگویید که متاسفانه شرایط انجام آن را ندارید یا اینکه بگویید «میدانم که این یک فرصت عالی است و متاسفم که نمیتوانم از آن استفاده کنم!»
از قدرت همدلی، برای بیرون آمدن از مخمصه کمک بگیرید. به فرد مقابلتان بگویید «میدانم که درکم میکنی! امیدوارم در آینده بتوانم کمکی به تو بکنم! اما فعلا شرایط انجام این کار را ندارم.»
اگر نمیتوانید خودتان را به نه گفتن راضی کنید، لااقل سکوت کنید. به جای دادن پاسخهای مبهم یا مغایر با خواستهتان، به فرد مقابل بگویید که باید به شما فرصت بیشتری برای فکرکردن بدهد و اگر انجام این خواسته، با شرایط و برنامههایتان همخوانی داشت، تا چند روز دیگر پاسخ مثبتتان را به او اعلام میکنید.
برای بیرون آمدن از این موقعیت، در صورت امکان راه دیگری را برای کمک کردن به او پیشنهاد کنید. معرفی دوستی که توان انجام آن کار را دارد، یا مشاورهدادن در مورد روشهای انجام کار، میتواند «نه» شما را به پاسخی همدلانه و دوستانه تبدیل کند.