گرچه بررسیهای پژوهشگران نشان میدهد که افراد متاهل، تمایل دارند رضایت خود از وضعیت زندگیشان را بیشتر از همتایان مجرد یا مطلقه خود اعلام کنند، اما هنوز هم نمیتوان قاطعانه، به خوشبختتربودن متاهلها حکم داد. به گفته محققان، افرادی که تجربه طلاق را داشتهاند، قطعا غمگینتر از متاهلها و حتی مجردها هستند. مطلقهها بیشتر دچار افسردگی و اضطراب میشوند اما محققان میگویند اگر آنها رابطه تازهای را شروع کنند، شرایط روانیشان بهمراتب بهتر میشود. محققان میگویند ازدواج در سن مناسب و ازدواج در سنین بالا، بهمراتب بهتر از ازدواج زودرس است و عواقب روانی کمتری را به همراه میآورد. پژوهشهای انجامشده، نشان میدهد افرادی که بعد از 40سالگی ازدواج میکنند، شادتر و راضیتر از کسانی هستند که قبل از 23 سالگی به خانه بخت میروند و احتمال ختمشدن ازدواجشان به طلاق هم کمتر از این افراد است. با این وجود نباید فراموش کرد که همه ما، تحت تاثیر شرایط خانوادگی و اجتماعی خود هستیم. وقتی در خانواده ما، ازدواج قبل از 30 سالگی یک ارزش است و جامعهمان هم این ارزش را تکرار میکند، طبیعی است که با گذر از 30 سالگی، در صورت مجردبودن احساس خلأ را تجربه کنیم. ازدواج دیررس در جوامع و خانوادههای مذکور، به معنای ناتوانی در برآوردهکردن انتظارات است و میتواند مجازاتهای خانوادگی و اجتماعی را به همراه بیاورد. در این جوامع، اضطراب، احساس شرم و ناامیدی، رابطه مستقیمی با مجردی در سن بالا دارد. اگر شما در خانوادهای زندگی میکنید که بر زود متاهلشدنتان تاکید نمیشود، خود را موظف به انتخاب سریعتر یکی از گزینههای ازدواج ندانید. اگر هنوز کسی به دلتان ننشسته یا به هر دلیل دیگری، تصور میکنید آمادگی متاهلشدن را ندارید، دست نگهدارید؛ چراکه با توجه به بررسیهای انجامشده، هیچ وقت برای خوشبختشدن دیر نیست.