ناتالی که امروز بهعنوان یک کارآفرین زن امریکایی شناخته میشود و هر کس پایش به لاسوگاس برسد، آرزوی رزرو کردن میزی در رستوران او را در سر میپروراند. باور دارد که زن بودن یکی از بزرگترین موانع شروع کسبوکاری نو است؛ چراکه کسی ایدههای زنانه را جدی نمیگیرد و حاضر به سرمایهگذاری روی آنها نیست: «زن بودن از طرفی سنگی بزرگ است و از سوی دیگر، به شما قدرت ایستادن روی پای خودتان را میدهد؛ قدرت چشم امید به دیگران نداشتن و به خود تکیه کردن.»
ناتالی مادرش را در کودکی از دست داد و برای کمک به خانواده، مدرسه را رها کرد و به کار مشغول شد. در نوجوانی و درحالی که تنها ۱۴ سال داشت، خانه را ترک کرد و در رستورانی مشغول به کار شد. او که هرگز گمان نمیکرد روزی خودش صاحب یک رستوران بزرگ شود، در کنار کار در آشپزخانه، از سرآشپز فرانسوی آنجا، غذا پختن را آموخت و به این باور رسید که آشپزی همچون خلق یک اثر هنری نیازمند دقت و خلاقیت است. بعد از آن در ۱۸ سالگی و زمانی که تجربه کافی در آشپزی بهدست آورده بود، تصمیم گرفت به لاسوگاس برود. خودش درباره روزهای آغاز جوانی ميگوید: «نه درس خوانده بودم و نه سرمایهای داشتم. یک دختر سیاهپوست بودم و همه اینها دست به دست هم میداد تا راهی برای پیشرفت نداشته باشم. اما ناامید نبودم و میدانستم در این شهر جایی برایم پیدا میشود. تواناییام در آشپزی به من اعتماد به نفس میداد. از اولین رستورانی که سر راهم دیدم، تقاضای کار در آشپزخانه را شروع کردم و بعد از روزها گشتوگذار، در یک رستوران جادهای مشغول به کار شدم.»
چندی بعد، ناتالی در یک مسابقه بختآزمایی برنده ۲ هزار دلار پول شد و خودش گمان میکرد این پول زندگیاش را عوض خواهد کرد. او تصمیم گرفت که آشپزخانه کوچکی باز کند و در آن مشغول به کار شود و برای این کار در کنار پولش، نیاز به یک سرمایهگذار داشت. زمانی که ناتالی قصد بازگشت به شهر زادگاهش را داشت، شخصی بهطور اتفاقی به رستورانی که او در آن کار میکرد، آمد و چشیدن غذایی که ناتالی درست کرده بود، کافی بود تا مدیرعامل شرکت «دان تان پروجکت» سراغ آشپز را بگیرد و ناتالی را به کار دعوت کند. او مینویسد: «تونی به من گفت که دوست دارد یک سرآشپز حرفهای شوم و غذاهای رنگارنگ بپزم. وقتی با سرمایهگذاری شرکت، رستوران ایت را باز کردیم، تونی گفت که دلش میخواهد مردم بهترین ناهارهای لاسوگاس را در رستوران ما بخورند.» رستوران ایت از سال ۲۰۰۸ مشغول به کار شد و غذاهایش در فهرست خوشمزهترینهای لاسوگاس قرار گرفت. تمام کارکنان این رستوران زن هستند و همگی خرج خانوادههای خود را بر عهده دارند: «شاید در شغلم شکست نخورده باشم، اما من شکستخورده متولد شده بودم. من، خود شکست بودم. زندگی برای همه آدمها عادلانه قسمت نشده، سهم بعضیها ناچیزتر از بقیه است. به نظر من مهم آن است که در هر جایگاهی که هستید، قبل از هر چیز موقعیت خود را بپذیرید و بعد در پی تغییر آن باشید.»