شخصا اعتقاد دارم که وزیر صنعت، معدن و تجارت، وزیر امور خارجه و وزیر ارتباطات باید بابت این موضوع مواضعی را اتخاذ کنند که محصولات اپل که به اعتقاد وزیر ارتباطات ۱۱درصد مشتریانش ایرانی هستند، ورودشان با محدودیتهایی مواجه شود.
همچنین از آن طرف مردم نسبت به خروج و مهاجرت از آیفون به سمت گوشیهای اندروید جواب خوبی برای شرکت اپل خواهد بود و شاید در این صورت این شرکت برای اینکه بازارش را از دست ندهد، اقداماتی چون حذف را در پیش نگیرد و اگر این حذفشدن و ایجاد محدودیتها برای اپهای ایرانی را مربوط به تحریمها میداند، خودش از ترس از دست دادن مشتریان میلیونیاش در ایران، مشکلاتش را با دولت آمریکا حل کند.
البته هستند افرادی که معتقدند بازار اپل در ایران بازار بزرگی نیست و این شرکت به جای اینکه با دولت آمریکا دربیفتد و ریسک کارش را بالا ببرد، بهراحتی از بازار ایران و مشتریان ایرانی چشمپوشی میکند. اما به نظر من بازار محصولات این شرکت در ایران اصلا بازار کوچکی نیست. همچنین کاربران ایرانی کاربران وفاداری به اپل بودهاند و حتی برنامهنویسان ایرانی برنامههای زیادی مطابق با این محصول نوشته و طراحی کردهاند. یعنی طیف مشتریان وسیعی وجود دارد که تنها منحصر به دارندگان دستگاههای آیفون نیست.
فکر میکنم برای اپل مهم است که مشتریان ایرانی چه برخورد و عکسالعملی خواهند داشت و کاملا مخالفم با اینکه رویه التماسگونه در پیش بگیریم. چون هستند افرادی در اکوسیستم که میگویند با زبان خیلی نرم و ملتمسانه از اپل بخواهیم که این مشکل را رفع کند. این روش درستی نیست چون استفاده از اپل مایحتاج اساسی زندگی ما نیست که به خاطرش چنین کارهایی در پیش بگیریم. الان بهترین سرویسها روی اندروید ارائه میشود.
اما در کل این مسئله تجربهای میشود برای فعالان این حوزه و مسئولان که به فکر راهها و روشهای جایگزین باشند.
چون این احتمال هم وجود دارد که مثلا اندروید هم چنین مشکلی ایجاد کند. یا گوگل و یاهو هم محدودیتهایی برای کاربران ایران به وجود بیاورند. شاید خیلیها این حرف را جدی نگیرند و انجام این کار را در توان منابع داخلی ندانند اما حداقل میتوانیم این نیت را داشته باشیم که به فکر روشهای جایگزین باشیم و برنامهریزیهایی برای چنین مواقع در دستور کار قرار دهیم. حتی اگر ۱۰ سال دیگر به چنین تکنولوژی برسیم. چون در نگاه دیگران ما کشور عادی به شمار نمیرویم و شک نکنید که آمریکا هیچگاه دوست ندارد ما آرام زندگی کنیم. این حرف سیاسی نیست و کاملا واقعی است و در جهان بیرون مصداقهای زیادی دارد. الان اپل در یک فضای کسبوکاری و اقتصادی، اقدام سیاسی انجام داده اما همین که ما حرفهایی از این جنس میزنیم، به سیاسیکاری متهم میشویم.
باید به فکر باشیم و این اصل را قبول کنیم که این اتفاق اولین و آخرین بار نیست که رخ میدهد و باز هم ممکن است که از طرف سرویسهای دیگر با آن مواجه شویم. باید به سمت استفاده از توان شرکتهای دانشبنیان برویم و از آنها حمایت کنیم.
چون تنها راهحل اساسی در درازمدت توجه به توان اقتصادی داخلی است. من نمیگویم که خودمان بهتنهایی میتوانیم مثلا گوشی موبایلی تولید کنیم که از هر خطری مصون باشد اما حداقل وزیر جدید میتواند به فکر باشد که در تعامل با کشورهای نزدیک به ایران در مقابل کنسرسیومهایی به این سمت و سو حرکت کند که میزان تاثیرپذیری اکوسیستم ایران و کسبوکار از تصمیمات مشابه تصمیم اپل در آسیب کمتری ببیند.
نکته دیگری که قابل ذکر است برمیگردد به تحریم استارتاپهای ایران از طرف کشوری که بعضا افرادی آنها متهم میکردند که جیرهبگیرشان هستند. افردی که از رانتهایی استفاده میکردند و در رسانههای خودشان به این مسائل دامن میزدند. البته اکوسیستم هم منفعلانه عمل کرد. در حالی که باید با قدرت اعلام موجودیت میکرد و بکند و بر نقشش در اشتغالزایی و تبدیلشدن به قدرت اقتصادی در ایران تاکید کند.
البته افرادی که چنین اظهاراتی داشتند، از لایههای بدنه تصمیمگیری حکومت و دولت نبودند. اما چیزی که نمیشود از آن چشمپوشی کرد اهمیت اکوسیستم استارتاپی برای اقتصاد ایران و مردم است و اگر اپل چنین برخوردی میکند، مردم و مسئولان باید از آنها حمایت کنند. چون حداقل اکوسیستم پشتش گرم میشود که هر چند از بیرون با مشکلاتی مواجه است اما در کشور خودش حامیانی دارد و حداقل کسی قصد ندارد تیشه به ریشهاش بزند.