چهره‌ها چهره‌های ایرانی

درس‌هایی که از شکست گرفتم

امیر اسفندیاری متولد ۱۳۵۸ و ۴۰ ساله است. لیسانس مهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعت دارد و در تهران به دنیا آمده است. سابقه کاری‌اش با استارتاپ‌ها شکل نگرفته است. ورودی سال‌۷۷ به دانشگاه بوده و بعد از فارغ‌التحصیلی به کنترل پروژه و مدیریت پروژه در زمینه‌هایی چون فولاد، دارو و خودرو پرداخته است.

می‌گوید در این موقعیت‌ها، به صورت کارمند کار کرده است اما از حدود سال ۸۹-۸۸ به سمت راه‌اندازی کار شخصی سوق پیدا کرده و وارد حوزه ساخت‌وساز می‌شود به امید اینکه بتواند در این زمینه به نتایج خوبی برسد.

اما نه‌تنها موفقیتی به دست نمی‌آورد، بلکه کل سرمایه ۲۰۰ میلیون تومانی‌اش را از دست می‌دهد و علاوه بر این، ۱۵۰ میلیون تومان هم متضرر می‌شود و به اصطلاح بدهی بالا می‌آورد و باید گفت که به نوعی ۳۵۰میلیون تومان‌ ضرر می‌کند. خودش تجربه کم را دلیل اصلی شکست در این بازار می‌داند.

تجربه‌اندوزی از شکست

مدیرعامل خوگر می‌گوید این تجربه تلخ، درس‌های زیادی برایش داشته است. از این بازار سخت، تجاربی انباشته که در ادامه راه حسابی به کارش آمده است. معتقد است که مهم‌ترین چیزی که این شکست برایش به همراه داشته، این بوده ‌که نباید به‌راحتی اعتماد کند.

اعتماد مهم است و به‌ویژه در امر شراکت‌کردن باید همه موارد را مد‌نظر داشت، چون همیشه اوضاع به این شکل باقی نمی‌ماند و اگر شکستی حاصل شود، روی دیگر اطرافیان هم نمایان می‌شود. این دوران سخت شکست را با استرس چک‌های برگشتی و بی‌خوابی شبانه پشت سر گذاشته است.

حالا می‌گوید کسب‌وکار شوخی نیست و هیچ جنبه‌ای از آن را نباید سهل و آسان در نظر بگیریم. به‌شدت از آن تجربه شکست در خوگر استفاده کرده است: «حالا دیگر می‌دانم که باید در کسب‌وکار، تعادل را رعایت کنم.

نه به شدت اعتماد می‌کنم و همه چیز را آسان در نظر می‌گیرم و نه شیوه‌ای محافظه‌کارانه دارم که به هیچ کسی اعتماد نکنم، بلکه شیوه‌ای متعادل را رعایت می‌کنم. در واقع رسیدن به این اندیشه که تعادل باید در همه ارکان کسب‌وکار رعایت شود، بهترین درس آن تجربه شکست بود.»

به «هوز» نگاه می‌کردیم

بعد از این تجربه شکست، در سال ۹۲ و به واسطه آشنایی با یکی از اهالی بازار مبل اداری به نام مهندس حسین کاشانی، به‌عنوان رئیس اتحادیه صادرکنندگان مبلمان و از پیشکسوتان بازار مبل، به این بازار هدایت می‌شود. البته نه با تفکر و اندیشه راه‌اندازی یک استارتاپ، بلکه برای راه‌اندازی شبکه‌ای جهت توزیع مبلمان در کشور به صورت سنتی: «چون در حوزه مبلمان به‌ویژه مبلمان اداری، یکی از مسائل و مشکلات، بحث توزیع بود، تولیدکنندگان نمی‌توانستند کالای خود را در شهرهای مختلف به فروش برسانند.

یا باید نمایندگی می‌گرفتند یا از راه‌های دیگری استفاده می‌کردند که هر‌کدام مسائل و معضلات خاص خود را داشت و هزینه‌های سربار زیادی برای تولیدی‌ها ایجاد می‌شد.» دانش سرمایه‌گذار از بازار مبل و داشتن فکر نو موجب می‌شود که امیر به او پیشنهاد بدهد که با طراحی و ساخت یک پلتفرم B2B از فضای دیجیتال برای پیشبرد کارشان استفاده کنند. بعد از بررسی فضای آنلاین به پیشبرد روش B2C هم فکر می‌کنند.

خوگر چه می‌کند؟

پلتفرم خوگر ترکیبی است از یک فروشگاه بزرگ اینترنتی محصولات حوزه مبلمان که عرضه‌کنندگان این محصولات می‌توانند با استفاده از امکانات آن محصولات خود را به بازار عرضه کرده و به فروش برسانند؛ یک شبکه اجتماعی تخصصی که پروفایل و صفحات آن به‌وسیله خود مشارکت‌کنندگان ایجاد، مدیریت و به‌روزآوری می‌شود و یک بخش محتوایی به نام بخش مطالب که نقش رسانه‌ای برای اطلاع‌رسانی و انتقال دانش و تجربه را ایفا می‌کند. بخش فروشگاه اینترنتی وب‌سایت خوگر امکان مشاهده، مقایسه، انتخاب و خریداری کالای مبلمان و دکوراسیون از برندهای مختلف را به متقاضی این کالاها می‌دهد.

به ما می‌گفتند اشتباه می‌کنید

می‌خواستیم اول محصولات تامین‌کننده‌های بزرگ را که با آنها ارتباط خوبی داشتیم، روی سایت بیاوریم. در ابتدا خیلی‌ها از اهالی بازار مبل به ما می‌گفتند که اشتباه می‌کنید و این کار نتیجه مثبتی برای شما ندارد.

هنوز هم هستند افرادی که باوری به این کار ندارند، اما ما استقامت کردیم و در ادامه یکی از عناصر تاثیرگذار در پیشبرد خوگر یعنی همکاری با شرکت تیپاکس در زمینه حمل‌و‌نقل رقم خورد. دکتر مهرداد فاخر به‌عنوان مدیرعامل این مجموعه در ادامه به‌عنوان سرمایه‌گذار نیز وارد عمل شد.

ما از کالاهای دکوراسیونی متنوعی شروع کردیم. البته از اول در نظر گرفته بودیم که کل وسایلی که دکوراسیون داخلی را شامل می‌شود، در فروشگاه خوگر عرضه شود. هر چند هنوز هم به بسیاری از حوزه‌ها ورود نکرده‌ایم.

امیر می‌گوید در آن زمان هنوز ادبیات استارتاپی اصلا شکل نگرفته بود، اما وقتی می‌خواستیم پیشنهاد راه‌اندازی استارتاپ را به سرمایه‌گذار بدهیم، یک مثال خوب و مشهور وجود داشت که کافی بود بگوییم می‌خواهیم کاری مشابه آن انجام دهیم تا نظر سرمایه‌گذار جلب شود. آن مثال خوب و مشهور، دیجی‌کالا بود.

گفتگو شنبه با مدیرعامل خوگر: خوگر و فروش ۱۰۰ هزار کالا

امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *