با توجه به نزدیکی انتخابات اتحادیه کسب وکارهای مجازی در یک عصر تابستانی در کافه ریرا میزبان حمید محمدی همبنیانگذار دیجیکالا، شهرام شاهکار مدیرعامل اسنپ، مجید حسینینژاد مدیرعامل علی بابا، محمد کرمی قائم مقام رسانه تعاملی همراه اول، مصطفی سعیدنژاد مدیرعامل شبکه مترجمین، حمیدرضا اعتدالمهر رئیس هیات مدیره و رضا الفتنسب دبیر انجمن کسبوکارهای اینترنتی بودیم و سعی کردیم در مورد بیمها و امیدهایی که پیرامون اتحادیه جدید شکل گرفته است،حرف بزنیم. بخوانید. قضاوت با شما.
- در ابتدا می خواهم به این پرسش پاسخ بدهید که اتحادیه آینده را چگونه سازمانی پیشبینی میکنید و با چه دیدگاهی در راه تشکیل اتحادیه قدم گذاشتهاید؟
حمیدرضا اعتدالمهر: در همه این سال ها که از عمر اکوسیستم می گذرد. همیشه به دنبال جایی بودیم که حرفمان را با زبان و ادبیات خودمان بزنیم. از سال ۸۸ یا ۸۹ که دولت تصمیم گرفت به حوزه اینترنت و کارکردش ورود کند، به اصطلاح همه چیز به هم ریخت. به عنوان کسانی که حدودا از سال ۸۰ یا ۸۱ وبسایت داشتیم، بدون اینکه اتفاق بدی بیفتد، نیازی به رگولاتوری یا هیاتهای ناظر وجود داشته باشد، همه کارشان را انجام میدادند و یأس و دلسردی که امروز بر این فضا حاکم است، وجود نداشت. همه با عشق کار میکردند. واقعیت این است که امروز به جایگاهی نیاز داریم که بتواند دایره لغات مشخصی را تعیین کند. همچنین تشکیل اتحادیه رابطهای است بین کسانی که یا اقتصاد خواندهاند، یا تحصیلات آیتی دارند یا این سازوکار را از سایر نقاط جهان به ایران آورده و در ایران بومیسازی کردهاند و با حاکمیتی که تا این حد سنتی باقی مانده است (که کتاب مقدس قانون تجارتی که در این زمینه دارد، مربوط به سال ۱۳۱۳ است و از فرانسه ترجمه شده است)باید گفتمانی ایجاد کنند. در واقع بسیاری از قوانین فعلی، بیش از ۷۰سال عمر دارند و تطبیقدادنش با مسائل روز محال است. ما هنوز نمیتوانیم به طور دقیق بین اصطلاحاتی چون صنفی، تجاری و بازرگانی خط مشخصی بکشیم و همه اینها به نوعی با خلطمبحث بیان میشوند. بنابراین نمیتوانیم خواستههایمان را با مسئولان در میان بگذاریم و بخشهای مختلف کسبوکارمان را به آنها بگوییم و خواستههایمان را با آنها مطرح کنیم. به تبع آن وقتی مفاهیمی مانند مالیات، بیمه و سایر موضوعات یا مطالبات مرتبط با دولت مطرح میشود، تفسیرپذیر نیستند یا جامعیت پیدا نمیکنند و یا با شرایط موجود تطبیق ندارند. پس هر کسی که بابت مطالباتش به نهاد و سازمانهایی مراجعه میکند، معمولا به در بسته میخورد و نتیجه اش آمار بالای ورشکستگی یا تعطیلی است. سوال این است استارتاپهایی که در راس هرم هستند و از نگاه بیرونی موفقترین هستند، آیا راضیترین یا امیدوارترین هم هستند؟ اصلا میتوانند به شش ماه آینده خود امیدوار باشند؟ من فکر میکنم که ما به عنوان افرادی که خوشبین و پیگیر هستیم و کار را بر انفعال و گوشهنشینی و گلایهگذاری ترجیح دادهایم، آنچه از اتحادیه در ذهن ماست، سالنی است که ما در آن دور هم جمع شده و می توانیم حرف بزنیم و عدهای گوش کنند، عدهای که هم زبان فنی استارتاپها را متوجه میشوند و هم زبان حاکمیت را. واقعیت این است که ما واحد صنفی نیستیم ولی به رفتن زیر پرچم اصطلاحی به نام جواز تن میدهیم که برای همه قابل فهم است و با آن آشنایی دارند تا راهی پیدا کنیم برای تطبیق شرایط فعلی با کسانی که قرار است برما نظارت بکنند.
حمید محمدی: دیدگاه من این است که یکی از وظایف مهم و اولیه اتحادیه آشنا کردن حاکمیت نسبت به چیستی فعالیت این کسبوکارهاست. دلیل اصلی نامهربانیهایی که با استارتاپها شده، جهل است و نه لزوما تضاد منافع با حوزه سنتی. همین ناآگاهی میشود انگ امنیتی، کاغذبازی و مجوز پشت مجوز گرفتن. این اتحادیه بایستی سخنگوی استارتاپها بشود و میتواند سطح اطلاعاتی نهادهای تصمیمگیر و نظارتی را نسبت به چیستی این حوزه و این کسبوکارها بالا ببرد تا پدیده ناشناخته و گنگی در ذهنشان نباشد و خواستههای استارتاپها را پیگیری کنند.
شهرام شاهکار: من هم صحبت دوستان را تایید میکنم. ما در جلسات زیادی که با مسئولان مختلف داشتیم و مشکلات را در میان گذاشتیم، موضوع یکسانی در این جلسات وجود داشته و آن اینکه ماهیت این کسبوکارهای نوین با کسبوکارهای سنتی متفاوت است و بنابراین همه ابعاد صنفی آن ازجمله بیمه و مالیات آن متفاوت است. حتی اگر قوانین بهروز هم بشوند، باید به ماهیت کسبوکارهای اینترنتی هم توجه شود و براین اساس، قوانین به روز شوند. توجه کنید که کسبوکاری که مارکتپلیس است و عرضه و تقاضایی را به هم وصل میکند و به عنوان یک کسبوکار مبتنی بر فناوری کار میکند، تا همین چند سال اخیر سابقهای در ایران نداشته است. بنابراین قوانین مالیاتی بسیار نگاه سختی را روی این بیزینسها اعمال میکنند. از طرفی این کسبوکارها به عبارتی یتیم بوده و متولی خاصی نداشتهاند. مثلا به ما می گفتند برای اسنپ باید مجوز بگیرید اما معلوم نبود چه کسی متولی و صادرکننده مجوز برای کسبوکاری مانند اسنپ است. اصلا به کدام اتحادیه باید مراجعه کنیم. حتی بعضا میگفتند باید ملک تجاری و پارکینگ داشته باشید و در محدوده مشخصی کار کنید. هیچ متولیای نداشتیم و در واقع همه نوع متولی داشتیم. مسئله دیگر اینکه این نهادها همگی جدا از هم هستند با واحدهای جزیرهای، آنقدر از هم دور هستند که گاه قوانینشان در تضاد باهم است.
حتی اگر تعدد مجوز را هم قبول کنید، باز بعضی از قوانین و مقررات نهادها در تضاد با هم هستند. بنابراین داشتن اتحادیهای که مذاکره کند و چارچوبها را بسازد، لازم است.
شاهکار:کسب وکاری که مارکتپلیس است و عرضه و تقاضایی را به هم وصل میکند و به عنوان یک کسبوکار مبتنی بر فناوری کار میکند، تا همین چند سال اخیر سابقهای در ایران نداشته است. بنابراین قوانین مالیاتی بسیار نگاه سختی را روی این بیزینسها اعمال میکنند. از طرفی این کسبوکارها به عبارتی یتیم بوده و متولی خاصی نداشتهاند
- هاشمی: بنابراین داریم به یک گفتمان مشترکی میرسیم که اتحادیه قرار است، مشکلات استارتاپ ها را حل کند.
حسینی نژاد: من یک جمله اضافه کنم.
- هاشمی: اتفاقا میخواستم سوال بعدی را از شما بپرسم، که چه مشکلاتی در بیزینستان داریدو آیا اتحادیه میتواند مشکلات شما راحل کند؟
حسینینژاد: به نظر من در حوزه کسبوکارهای اینترنتی، رقیب اسنپ یا دیجی کالا، جوانی است که در خوابگاه دانشجویی نشسته است و به راه انداختن استارتاپش فکر می کند. اتحادیه جایی است که باید از نوآوری حمایت کند؛ یعنی تعریف قانون برای امری نو. اگر قرار است فضای کارآفرینی در ایران ایجاد شود و از ظرفیتهای خلاقهای باهوش استفاده کنیم، اتحادیه باید از قوانینی برای نوآوری حمایت کند و به نظرم من این مهمترین وظیفه اتحادیه است نه اینکه صرفا حامی منافع آنهایی باشد که در بازار حضور دارند؛ باید حامی همه فعالان باشد.
حسینینژاد: رقیب اسنپ یا دیجی کالا، جوانی است که در خوابگاه دانشجویی نشسته است و به راه انداختن استارتاپش فکر می کند. اتحادیه جایی است که باید از نوآوری حمایت کند؛ یعنی تعریف قانون برای امری نو. اگر قرار است فضای کارآفرینی در ایران ایجاد شود و از ظرفیتهای خلاقهای باهوش استفاده کنیم، اتحادیه باید از قوانینی برای نوآوری حمایت کند و به نظرم من این مهمترین وظیفه اتحادیه است نه اینکه صرفا حامی منافع آنهایی باشد که در بازار حضور دارند
- هاشمی: شما معتقدید اتحادیه حتی این نقش را دارد که زیرساختها را برای ورود جوانان هم فراهم کند؟
حسینینژاد: باید بیشتر به جوانانی فکر کند که میتوانند ایجادکننده کسبوکارهایی باشند که الان وجود ندارند. پلتفرمهایی که هنوز یا به ایران نیامدهاند یا اصلا هنوز بهوجود نیامدهاند. اما اگر بخواهم از مشکلاتی که خود من مستقیما با آن دست به گریبان بودم، بگویم. باید اشاره کنم که در کسبوکار علیبابا هم بحثهای مجوز مطرح بوده. از سازمان گردشگری گرفته تا هواپیمایی کشوری. خیلی از کارهایی که میخواهید انجام دهید اصلا مجوز ندارد. باید بار هزینهای را به جان بخرید و آژانس دیگری ثبت کنید که به نهادی برنخورد. اتحادیه میتواند همه را زیر چتر خود جمع کند و باز هم تکرار میکنم که از نوآوری حمایت کند. چون نوآوری با قوانین موجود در تضاد است و مشکلاتی ایجاد میشود که اتحادیه میتواند حل و فصلشان کند.
- هاشمی: آقای محمدی، جنس مشکلات شما در دیجیکالا از چه نوع است و آیا تشکیل اتحادیه میتواند به رفع یا کاهش مشکلات شما یا کسبوکارهایی مثل شما کمک کند؟
محمدی: مشکلات ما برمیگردد به صنعتی که در آن حضور داریم؛ یعنی صنعت ایکامرس. در این مدل رعایت بخشی از قوانین موجود لازم است، چون ما کسبوکار بیتوسی (B2C) هستیم که مثلا نمیتوانیم فراتر از قوانین حمایت از مصرفکننده که در فضای آفلاین وجود دارد، حرکت کنیم و انتظار داشته باشیم که این قوانین در مورد ما وجود نداشته باشد. یا اگر فضای آفلاین موظف است که مالیات بر ارزش افزوده را بر خردهفروشی از مشتری نهایی بگیرد، ما هم باید بگیریم؛ یعنی هر دو بگیریم. بخشی از مشکلات هم برمیگردد به ذات کسبوکار ما که بسیار شفاف و روشن است. مثلا قیمت برای همه مشتریان در هر کجای ایران که باشند، یکی است و هیچ فرقی هم نیست و صددرصد شفاف هستیم. بخش دیگری از بازی غیرعادلانه به عدم رعایت چیزهایی برمیگردد که خوب است اجرا شود و طبق قانون باید توسط حوزه آفلاین اجرا شود و من فکر نمیکنم که کار درستی باشد که تشکل صنفی ما هم به این سمت برود که این قوانین را نخواهد اجرا کند. در بیمه، مالیات، ارزش افزوده، کالای قاچاق و… ما باید از همه چیز صددرصد شفاف حمایت کنیم. جنگ بینتیجهای است و نباید بگوییم که چرا در خیابان جمهوری مالیات بر ارزش افزوده نمیگیرند. ما هم در دیجی کالا مانند سایر استارتاپهای دیگر نمیخواهیم قانون را دور بزنیم. مثلا ۹درصد مالیات را اگر نگیریم، میتوانیم بر حوزه آفلاین با فاصله زیادی غلبه کنیم. ولی اینکار را نمی کنیم. اما با همه این شفافیت ها در حوزه های بیمه، مالیات و… باز هم میگویند اینها را بگذارید کنار چون براساس مطلبی که جایی منتشر شده درآمد شما رقم دیگری است و اگر آن رقم را ضرب و تقسیم بکنیم و شما سالی ۲۰۰درصد رشد بکنید، عددی متفاوت با آنچه میگویید، به دست میآید. یعنی ما را با همان چوبی که با آن یک مغازهدار را که هیچ دفتر ثبت خرید و فروشی ندارد، میزنند و مالیات را علیراس حساب میکنند. اینها فراتر از چند درصد از دست دادن رقابتپذیری نسبت به آفلاین است و در واقع از بینبرنده و متوقفکننده رشد ماست و انگار انگیزهای وجود دارد که نمیخواهد چنین کسبوکارهایی رشد کنند.گاهی بر خی از سازمان ها براساس حدس و گمان و براساس اخبار ضد و نقیض در مورد ما حکم صادر می کنند که اینقدر فروختهاید و اینقدر باید مالیات بدهید. ما از نظر میزان پرداختی و دریافتی از بزرگترینها هستیم، وقتی این آمار را ارائه میکنیم، میگویند پس عدد واقعی چقدر است که این رقم را خودتان اعلام میکنید!! میگویند ما حدس میزدیم که فروشتان یک دهم این رقم باشد و حتما بخشی را پنهان میکنید! به نظر من تمام نهادهای مالیاتی و نظارتی باید یک فرض داشته باشند که سلامت وجود دارد چون ابزار کنترلی دارند. چون این کسبوکارها با سیستم و نرمافزار میچرخند و میتوان کنترلشان کرد. من در دیجیکالا حتی یک سوزن را بدون ثبتشدن در سیستم نمیتوانم بفروشم و همه چیز شفاف است. همه باید این فرض را در نظر بگیریم؛ فرض سلامت بودن این حوزه.
حسینینژاد: فکر میکنم از بزرگترین مشکلات شما در دیجیکالا، قاچاق کالا باشد چون آنهایی که قاچاقی کالا وارد میکنند، ارزش افزوده را پرداخت نمیکنند ولی شما پرداخت میکنید و این یعنی رقابت نابرابر چون میتوانند زیر قیمت بفروشند.
محمدی: دقیقا مشکل شماره یک خردهفروشی آنلاین ایران، قاچاق یا شبه قاچاق یا به اصطلاح (Gray Market) است. در حالی که نهادهای نظارتی حتی نظام واردات را هم به واسطه کسبوکارهای آنلاین میتوانند مدیریت کنند. مشخص است که چه کسی، چه کالایی را به چه قیمتی میفروشد. کنترل با مبادی ورودی و گمرکی دقیق میشود و در واقع نهتنها مغایر با شفافیت نیست بلکه کمککننده به واردات قانونی و ایجاد شفافیت است. ما واقعا میجنگیم که نهادها را راضی کنیم که برای خریدها کاملا رسمی با فاکتور مشخص به ما بفروشند.
- هاشمی: آقای الفتنسب، شما در انجمن حضور دارید و باور دارید که این اتحادیه شکل بگیرد، چه مشکلاتی در اکوسیستم کارآفرینی ایران حل خواهد شد؟
مهمترین کاری که اتحادیه با وجودش میتواند انجام دهد این است. برنامهای را که پیریزی کرده بودند که هر کسبوکار اینترنتی براساس حوزه کاریاش از اتحادیههای مختلف مجوز بگیرد، را خنثی میکند. مثلا دیجیکالا یا اسنپ باید از دهها اتحادیه مجوز بگیرند. تشکیل اتحادیه این روند را متوقف میکند. وقتی ماده ۸۷ تصویب و آییننامهاش کشوری شد، کمک کرد چون فضا را به سمتی میبردند که کل سیستم آنلاین رو به نابودی برود.
شاهکار: حتی از ما میخواهند که مجوز اتحادیه هر شهری را که به آن ورود میکنیم، هم بگیریم.
الفتنسب: الان ما در کشور ۸ هزار و ۵۰۰ اتحادیه داریم. اگر قرار بود از هر اتحادیه مجوز کسب شود، واقعا چه فضایی ایجاد میشد. موضوع مهم دیگر این است که از ما میخواستند که به جای تشکیل اتحادیه مستقل، به سازمانهای دیگر وصل شویم. سازمانهایی چون مرکز توسعه، سازمان نظام صنفی رایانهای و… اما به این نتیجه رسیدیم که قد و قواره کسبوکارهای اینترنتی خیلی بزرگتر از این است که به نهاد یا سازمان دیگری گره بخورد.
تا الان ما جایی را نداشتیم که حرفش را مستقیم و بدون لکنت به بخش دولتی بزند. توجه کنید که مرکز توسعه کسبوکارهای الکترونیکی خودش به دولت وصل است، سازمان نظام صنفی رایانهای که زحماتی هم در این زمینه کشیده است، حکمش براساس قانون توسط رئیس جمهور امضا می شود. چنین نهادی جلوی یک وزیر نمیتواند اعتراض جدی به نفع ما کند. اما ما استقلال کاری را در انجمن کسبوکارهای اینترنتی تجربه کردیم. همیشه حرفمان را زدیم. بنابراین باور داریم که اتحادیه با ابزارهایی که دارد، میتواند مشکلات را بررسی و رصد کند و با صدایی قوی و بدون هیچ محافظهکاری مطالبه کند. مطالبهکردن به معنای اپوزیسیونشدن نیست بلکه ما اعتقاد داریم که در چارچوب قوانین کشورمان میتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم. البته ایرادی هم به خود بچههای استارتاپی وارد است و آن جهلی است که بعضا نسبت به قانون دارند و حتی کارکرد اتحادیه را نمی دانند. بعضی از آنها به خود ما معترض شدهاند که چرا قصد راهاندازی اتحادیه را دارید؟! جواب ما این است که اگر اتحادیه تشکیل نشود، باید تکتک جوازهایتان را از اتحادیههای مختلف بگیرید؛ یعنی ما زمان زیادی را هم برای خود اعضای اکوسیستم صرف کردیم تا به آنها توضیح دهیم که اتحادیه چیست و چه کارکردی دارد.
- هاشمی: جناب کرمی، همراه اول چه مشکلاتی دارد که تشکیل اتحادیه را ضرورت میداند؟
کرمی: اپراتورها الان چالشی به نام دیجیتال ترنسفورمیشن دارند و مطمئنا هر اپراتوری وقتی حساب و کتاب میکند، متوجه می شود که درآمد حاصل از وویس و اساماسهایش در حال کاهش است و افراد به سراغ سرویسها میروند. کاری که انجام میدهد این است که اپراتور به سراغ آمادهکردن پلتفرم سرویس میآید و مجموعه هم بهطور کلی همین مسئولیت را دارد. یعنی مسئولیت آمادهکردن پلتفرم میانی که در همراه اول نصب میشود و استارتاپها با استفاده از این فضا سرویسهایشان را روی لایه بالایی ارائه میدهند. کاری که اپراتور در این فضا میکند این است که در بخش بی.اس.اس، سی.آر.ام، بخش تبلیغات و… تسهیلاتی را در نظر بگیرد. وقتی این فضا آماده میشود و از حوزههای مختلفی مانند سلامت، آموزش، اخبار، ورزش و… که خودمان هم به آنها ورود کردهایم، استارتاپها را دعوت میکنیم از هر ۱۰ تا ۱۵ استارتاپ، تعداد زیادی به مشکل برخورد میکنند. وقتی استارتاپها با مشکل مواجه میشوند و کسبوکارشان پیش نمیرود، تبعا درآمدی برای اپراتور هم ایجاد نمیشود. مجموعه ما وظیفه دیگری که دارد، تحلیل و توسعه پلتفرمهای آنلاین در دستگاههای دولتی است. من با حرف آقای محمدی موافقم. این جهل سه بخش دارد؛ یعنی یک استارتاپ با سه بخش سر وکار دارد؛ یک بخش مردم هستند که در معرض پروژه ایکامرسهراسی قرار دارند. به این صورت که هر دوماه یک بار تلویزیون ملی برنامهای میسازد و با نشان دادن لوگوی چند کسبوکار مشهور میگوید که افرادی در حال تخلف هستند. بنابراین فضای اطمینان از مردم گرفته میشود. بخش دوم جهل، سمت دستگاههای دولتی است. به نظر من اتحادیه نباید در وهله نخست مثلا به دنبال عوضکردن قانون مالیات باشد و این مسئله نمیتواند هدف اول اتحادیه باشد. مشکل اینجاست که در مجموعه مالیاتی حدود ۳۲هزار کارمند و در مجموعه بیمه حدود ۱۴هزار نفر کار میکنند. این افراد باید تک تک توجیه شوند که مثلا یک استارتاپ با چه شرایطی زیانده است. در جلساتی که در ارتباط با استارتاپها گرفته میشود، بازیگران این حوزه را دعوت نمیکنند. اما وجود اتحادیه حداقل این است که در چنین جلساتی حضور دارد و میگوید که باید در جلسات دستگاههای دولتی حضور داشته باشد. کما اینکه در حوزه فینتک نظردهی و دستورالعملها بدون حضور اهالی این حوزه انجام شد. اگر تغییر قوانین را بهعنوان هدف دوم اتحادیه در نظر بگیریم، هدف اول باید این باشد که بیزینسمدل کسبوکارهای آنلاین را به کارمندان سازمانهای دولتی مرتبط با این حوزه تفهیم کند.
اگر در گروهها و جلساتی که در حال تصمیمگیری برای حوزه آنلاین هستند حتی یک نفر از اسنپ استفاده کرده باشد یا از دیجی کالا خرید کرده باشد، نوع تصمیمگیریها را عوض میکند. در حقیقت اتحادیه باید نهضت آموزشی را راهاندازی کند. در قدم نخست باید آموزشهای عمومی برای مردم در نظر بگیرد که این فضا، فضای مشکلداری نیست که برایتان ترسیم شده است. در واقع باید بیزینس مدلها را به کارمندان سازمانها آموزش دهد. فضای سوم کسبوکارهای آفلاین و سنتی هستند که مشکلات زیادی را ایجاد میکنند. چون همیشه نگران هستند که استارتاپها وارد فضای کاریشان شوند. در حالی که باید به آنها آموزش داده شود که استارتاپها قرار نیست فضای آنها را بگیرند بلکه مشتری را به آنها وصل میکنند. اگر اتحادیه بتواند جهل را از این سه گروه برطرف کند، کار مهمی کرده است.
- هاشمی: آقای سعید نژاد، از نظر شما اتحادیه چه کار کردهایی می تواند داشته باشد؟
سعید نژاد: به نظر من اتحادیه نقش اصلیاش میتواند مانند سایر اتحادیهها باشد که همان بحث جواز کسب است. چون الان مشکل پایهای که همه کسبوکارهای اینترنتی دارند بحث جواز و مشخص نبودن جایی است که باید از آن جواز بگیرند. این یک روند ادامهدار است و هر روز خلاقیتی ایجاد میشود اما بحث جوازها کماکان وجود دارد. خود ما از حوزه ترجمه هستیم از چهار الی پنج سازمان دولتی و قضایی جواز گرفتیم و هنوز هم میترسیم که فیلتر شویم. یک بار برای همیشه باید تعیین تکلیف شود. باید یک مرجع واحدی برای صدور جواز شکل بگیرد. کسبوکارهای اینترنتی مظلوم واقع شدهاند و با وجود اینکه مردم از آنها رضایت دارند، از جنبههای مختلف به آنها حمله میشود. در حالی که روزانه میلیونها ایرانی از این کسبوکارها سرویس و خدمات دریافت میکنند. اما کافی است که یک مورد مشکوک و نارضایتی وجود داشته باشد، این مسئله را بزرگ میکنند و مردم را میترسانند و جو ناامنی ایجاد میکنند.
سال ۸۵ یا ۸۶ هیچکس حمایت و توجهی به این حوزه نمیکرد اما الان صد پدر و مادر و متولی پیدا شده و همه میخواهند به ما مجوز بدهند. اتحادیه میتواند این حوزه را سازماندهی کند و بحث جواز را حل کند. به نظر من با این کار ۸۰درصد از مشکلات حل میشود. در مرحله بعد میتوان به بیمه و… پرداخت. اتحادیه میتواند زمینهساز چانهزنی برای حمایت از این حوزه باشد. هدف دیگری که اتحادیه میتواند دنبال کند، حمایت از کسبوکارهای کوچک و متوسط است. ما این رویکرد را باید داشته باشیم که راه ورود جوانان تسهیل شود.
- هاشمی: آقای محمدی، شما به نکتهای اشاره کردید مانند مشکلاتی که برمیگردد به عدم شناخت و مشکلات بیمه و مالیات که به نظر میرسد مشکلات فرهنگی است و حل آنها زمانبر هم است. من فکر میکنم که اتحادیه نمیتواند چنین مشکلاتی را حل کند؛ به نظر شما اتحادیه میتواند این مشکلات را حل کند که مثلا از شما نخواهند که مالیات علیالراس پرداخت کنید؟
محمدی: من فکر میکنم که اتحادیه میتواند نقش اساسی بازی کند. هر چند لزومی ندارد که ذهنیت تکتک کارمندان سازمانها و بدنه حاکمیتی را عوض کند چون حرف شما درست است و این روندی طولانیمدت است و شاید لازم هم تک تک کارمندان شناخت پیدا کنند بلکه باید ذهنیت تصمیمگیران در ردههای بالا عوض شود. همچنین اتحادیه میتواند کمک کند که تسهیلگر قانون یا گرفتن موافقتنامههایی در ارتباط مستقیم با سازمانهایی چون روسای اداره دارایی، سازمان امور مالیاتی و تامین اجتماعی باشد. با آنها تفاهم کنند که از این به بعد اگر شرکتی دارای چنین مجوزی بود، نماینده اتحادیه را بهعنوان کسی که میتوان با آن مشورت کرد و چیستی کارشان را فهمید، در پروندههای مالیاتی و بیمه دعوت کنند. حداقل اینکه با چشم بسته وارد بررسی پرونده نشوند. مثلا برای بررسی پرونده مالیاتی دیجی کالا میتوانند از افراد حاضر در اتحادیه کمک بگیرند. در حقیقت معتقدم که وجود اتحادیه کمک زیادی میتواند بکند و حتی قوانینی را میتواند به نفع کسبوکارهای آنلاین ایجاد کند و یا تغییر دهد.
- هاشمی: آقای حسینینژاد، به این سوالم شما پاسخ دهید. دوستان میگویند که در بدنه حاکمیت، زبان ما را نمیفهمند. شما هم چنین اعتقادی دارید؟ مگر زبان شما چه زبانی است که آنها نمیفهمند؟
حسینینژاد: من برخوردی داشتم با مسئولی در سازمان گردشگری که جاباما را فیلتر کرده بودند. من خودم فنی نیستم اما متوجه بودم که آنها بحث فنی را حتی از من کمتر میفهمیدند. مثلا بحثشان این بود که شما دو سایت دارید و با یک شرکت نمیتوانید ادارهشان کنید. چون رنج آیپی آنها متفاوت است. پاسخ من این بود که رنج آیپی را یکی میکنیم. این فرد مسئول آیتی آن سازمان بود و نه کارشناس گردشگری و با این حال اطلاعات اندکی داشت. دقیقا همانطور که دوستان هم اشاره کردند این مشکلات از جهل و ناآشنایی ناشی میشود. حتی بودند دوستانی که میگفتند این فیلترینگ از سر دشمنی شاید باشد اما من چنین احساسی نداشتم و معتقد بودم که از سر جهل نسبت به ماهیت کسبوکارهای آنلاین است. مثلا در سازمان گردشگری به من گفتند که اسم سایت و اسم شرکت چند سیلابی باید یکسان باشد! این نگاه نشان میدهد که آشنا نیستند واصلا و نمیدانند.
- هاشمی: چرا اینقدر بدنه مدیران وکارشناسان دولت کم اطلاع هستند اما تصمیمگیر هم هستند؟
حسینینژاد: کسی که من با او صحبت کردم، مطمئنم که رمز دوم کارت نداشت و تاکنون محصولی را به صورت آنلاین خریداری نکرده بود ولی مسئولی بود که باید کسبوکارهای اینترنتی را سروسامان میداد. اگر اتحادیهای وجود داشته باشد، میتواند با سازمانها گفتوگو کند چون اتحادیه قدرت دارد. جواز اتحادیه میتواند پیشبرنده کار باشد. مثلا دادستانی به من میگفت تو از سازمان گردشگری جواز آوردهای که خودش تو را فیلتر کرده و جوازت موضوعیت ندارد! اتفاق دیگر این بود که میگفتند علی بابا را هم فیلتر میکنیم چون ما به تو جواز فروش تور دادیم اما بلیت هم میفروشی. در واقع از من میخواستند که برای تور، هتل و بلیت و… سایتهای جداگانه با جوازهای جداگانه داشته باشم و برای هر کدام هم یک شرکت تاسیس کنم!
- هاشمی: آقای شاهکار، شما به این سوال پاسخ بدهید. هستند کسانی که میگویند علاوه بر همه بحثهای موجود، مشکل اصلی وجود قدرتی است که دارد منافعش را از دست میدهد. آیا اعتقاد دارید که این حوزه زبان آنلاینها را نمیفهمند یا اینکه منافعشان به خطر افتاده است؟
شاهکار: فکر میکنم مورد به مورد فرق داشته باشد. نمیشود گفت که همه منافعشان به خطر افتاده است و دلیل مقاومت و سنگاندازیشان بحث به خطر افتادن منافعشان است. چون بخشی از حاکمیت اصلا منافعی ندارد. اما نهادهای حاکمیتی که خود را متولی آییننامهها و قوانین کسبوکارهای آنلاین میدانند، آنها چیزی که میشناسند شکل سنتی کسبوکارهاست و نه شکل نوین. یعنی مثلا عادت دارند که با تلفن از سر کوچه آژانس بگیرند و هر چیزی خارج از این چارچوب را غیرقانونی میدانند. ما باید نگاه کنیم که اگر نوآوری ایجاد میشود نگوییم که آن را کجای قوانین جا بدهیم و اگر جا نشد، غیرقانونی اعلامش کنیم. باید قوانین بهروز شود یا قوانینی مختص آن ایجاد شود. حاکمیت باید کارش این باشد که کسبوکارهای جدید را به خاطر ماهیت جدیدشان غیرقانونی اعلام نکند.
از طرفی آژانسها هم بخش زیادی از مشتریان گذشته خود را از دست دادهاند چون کسبوکاری آمده که خدمات ارزانتر و بهتری ارائه میدهد و اگر آنها نتوانند خدماتشان را بهبود ببخشند، نمیتوانند با ما رقابت کنند. این بخش طبیعتا با استناد به قوانین سنتی به بدنه حاکمیت مراجعه میکند تا با ما مقابله کند؛ وقتی قوانین این حوزه هم تدوین نشده باشد، حاکمیت جایی برای کسبوکارهای جدید در نظر نمیگیرد و آنها را غیرقانونی اعلام کرده و فیلترشان میکند. اینکه آنها بازارشان کوچک میشود، یک واقعیت است و نه تنها در ارتباط با آژانسها این اتفاق افتاده بلکه در بسیاری از حوزهها وجود دارد. اتحادیه میتواند در اینگونه مشکلات پشتیبان اعضایش باشد.
- هاشمی: آقای اعتدالمهر، در صحبتهایتان اشاره کردید که با تشکیل اتحادیه نوعی امیدواری ایجاد میشود؛ آقای شاهکار هم با امیدواری از راهاندازی اتحادیه صحبت میکند. همه به نوعی با امیدواری صحبت میکنید اما عدهای نگرانند که ترکیب این اتحادیه، چگونه خواهد بود؟ آیا همه افرادی که در این اتحادیه رای خواهند داد، استارتاپی هستند و همه مانند شما فکر میکنند ؟
اعتدالمهر: اگر اشکالی ندارد من در مورد چند بحثی که مطرح شد، به موضوعاتی اشاره کنم. یکی اینکه من فکر میکنم که اتحادیه بزرگترین کاری که خواهد کرد این است که بخشی از سکه را نشان میدهد که کسی تاکنون در موردش صحبت نکرده است. ببینید، کسبوکاری که امروز شهرام شاهکار نمایندهاش است و اینجا هم حضور دارد یا آقای محمدی از دیجی کالا و سایر دوستان، در مورد نیمه دیگرشان صحبت نشده است. مثلا شاید با آمدن اسنپ هزار مسافر از آژانس استفاده نکردندو… اما اشاره نشد به اینکه با وجود چنین کسبوکاری، چه تعداد آدمهایی که اتومبیلشان را پارک کردند و با خود گفتند که با این قیمت و این سرویس و این خدمات بهتر است که از اسنپ استفاده کنم و چه تاثیری بر کاهش ترافیک و آلودگی هوا گذاشت.یا کسبوکاری مانند دیجی کالا با حضورش رفتوآمدها به مراکز بورس بسیاری از کالاها را کاهش داده است. از طرفی با ارائه کالایی باکفیت و تاییدشده، مانع مغبون شدن مشتریان در بازارها و مراکز شده و مانعی شده برای تشکیل پروندههای بیشمار دادگاهی.همچنین فضا از انسانهای فرصتطلب گرفته شد و دادگاهها خلوت شده و آمارها شفاف شده و ورود جنسهای غیراصل کم شده و گارانتیها فعال شده است. من بهعنوان یک ناظر بیرونی تا حدود زیادی اطلاع دارم هزینهای که دیجی کالا روی پلتفرمهای حقوقیاش کرده، به اندازه سرمایه راهاندازی یک استارتاپ است. الان در بازار لوازم خانگی برای اینکه بتوانند محصولات خود را به دیجی کالا بفروشند، باید سه سال سابقه مالیاتی داشته باشند. در غیر این صورت دیجی کالا با آنها کار نمیکند. کسانی که سابقه مالیاتی ندارند شرکتی را پیدا میکنند که این شرایط را داشته باشد و با دادن کمیسیون جنس را از کانال آنها به دیجی کالا میفروشند، یعنی دیجی کالا فضایی را ایجاد کرده مردم رشوه میدهند که مالیات ارزش افزوده را بپردازند و با فاکتور رسمی کالا بفروشند.
ما مکان و صدای واحدی نداریم و هر کدام به صورت جزیرهای در جایی صحبت میکنیم. بنابراین امروز شکست دادن ما هزینهای ایجاد نمیکند و شاید کسی را هم ناراحت نکند.
همین آقای حسینینژاد اگر کسبوکارش تعطیل شود، دیگر کسی یادش نمیماند که همین بلیتی که او با بند الفی که گرفته،۵۰هزار یا۱۰۰ هزار ارائه میکند تا دو سال پیش 400 یا ۵۰۰هزار تومان گرانتر (در زمان هایسیزن) فروخته میشد و چه بسا افرادی که پول را پرداخت میکردند و به فرودگاه میرفتند و میدیدند که بلیتی در کار نیست. علی بابا و دیگر شرکت های مثل علیبابا مجموعه این مسائل را حل کردند. میتوان از حراست فرودگاه پرسید با اینهمه آژانس که بند الف دارند و بلیت می فروشند تعداد شکایتهایی که دو سال پیش بهواسطه افراد سودجو که خرید و فروش بلیت می کردند، نسبت به امروز چقدر فرق کرده است.
چون احتمالا خوانندگان متنوعی گزارش این میزگرد را میخوانند، بهتر است حرفم را با یک مثال بیان کنم. آقای سعیدنژاد کار فریلنس میکند. مثلا قانون بیمه میگوید برای کلیه پیمانکاریها ۶۵/۱۶ پول را بگیرید و به حساب بیمه واریز کنید. حالا فرض کنید که یک شرکت پیمانکاری در طول زندگی کاریاش ۲۰پروژه بزرگ بگیرد و با ۲۰نفر هم کارکند. و حقوقشان را در ۶۵/۱۶ ضرب میکند به حساب بیمه واریز میکند و بعدا میرود و تهاتر میکند. هیچکس تاکنون بهعنوان یک صدای واحد از طرف این افراد نگفته که اگر مثلا کسبوکارهای حوزه ترجمه با ۵نفر کار میکردند، واریزی این میزان بیمه توجیه داشت اما وقتی حتی ممکن است با ۲هزار نفر کار کنند، واریزی این میزان بیمه به حساب شما چه توجیهی دارد و چه کسی میخواهد تهاتر کند و چه زمانی این هزینه برگشت میشود؟ پس این قانون تناسب ندارد. در مورد بحث مالیات هم افراد کیپیآی و کارانه میگیرند که مالیات دریافت کنند. یک قانون نانوشتهای هم وجود دارد که اگر کسی امسال ۱۰میلیون تومان مالیات پرداخت کرده، براساس فرمولهایی سال بعد باید مثلا بیش از ۵/۱۲ میلیون تومان مالیات بپردازد. دولت این را برای واحدهای مالیاتی از قبل نوشته و براساس آن برایشان کیپیآی تعیین کرده است. شاید باورش سخت باشد که من پروندهای را دیدم که صاحب کسبوکار میگوید ۱۶۰میلیون تومان از حقوقی که پرداخت شده و بیمهاش رد شده، پرداخت کردم به این دلیل که تناسب ندارد. تناسب ندارد یعنی اینکه مثلا در یک سوپرمارکت ۱۲متری اصولی نیست که چهار نفر فروشنده داشته باشند و بنابراین حقوق سالانه دو نفر را رد میکنند. اما در تجارت آنلاین چنین چیزی مصداق ندارد. یا قانون فعلی میگوید اگر ضرر بدهید، مهجور واقع میشوید و صلاحیت تصرف اموالتان را ندارید و نیاز به قیم قانونی دارید.یعنی از نظر مسئولان مدیران استارتاپ های ایرانی به خاطر زیانده بودنشان مهجور هستند. بعضی وقتها مسکنهایی به این حوزه تزریق میشود اما مشکلات کوچکی حل میشود اما شمول ندارد. بنابراین تشکیل اتحادیه در واقع ایجاد یک صدای واحد است که به نهادها و سازمانهای حکومتی میگوید که حق ندارند با دانش خودشان هزینههای کسبوکارهای اینترنتی را ارزیابی کنند و براساس آن برایشان بیمه و مالیات و… در نظر بگیرند.
- هاشمی: فکر میکنید ترکیب اتحادیه این اهداف را برآورده میکند؟ یعنی همه افرادی که جواز دارند، استارتاپی هستند؟
اعتدال مهر: اگر هم نباشند، اصولا خدشهای به اجماعی که ما میخواهیم ایجاد کنیم تا مشکلات استارتاپها را حل کنیم، وارد نمیکند. مثلا شرکت پارس آنلاین مجوز دارد اما دغدغههای استارتاپی هم ندارد اما حضورش در بین کسانی که از ما خدمات میگیرند، اشکالی ایجاد نمیکند. ما همه از اینترنت استفاده میکنیم و دغدغههای مشترک زیادی داریم.
- هاشمی: آقای کرمی، بحث من این است که بخشی از افرادی که عضو این اتحادیه میشوند از حوزه الکترونیک هستند؛ چرا به سراغ راهاندازی اتحادیه میرویم، یعنی سازمان نظام صنفی نمیتواند پاسخگوی این ماجرا باشد؟
ما بابت دغدغههایی که داشتیم به جاهای مختلفی مراجعه میکردیم و نظام صنفی هم تا حالا کاری انجام نمیداد. همیشه ما را به مرکز توسعه تجارت الکترونیک ارجاع میدادند. عملا خیلی از کارهایی که این اتحادیه انجام میدهد در وظایف مرکز توسعه تجارت الکترونیک است. این اتحادیه زمانی که شکل میگیرد، خدمتی را ارائه میدهد، کاری نیست که نظام صنفی رایانهای با کمیسیونهایش انجام دهد.
- هاشمی: آقای محمدی، شما فکر نمیکنید که تشکیل این اتحادیه به نوعی چرخ را دوباره اختراع کردن است؟
محمدی: واقعا نمیدانم اما این پرسش را مطرح میکنم که آیا ماموریت سازمان نظام رایانهای به نوعی است که بتواند تمام موضوعات مرتبط کسبوکارهای آنلاین را حل و فصل کنند؟ شاید این امیدواری وجود داشته باشد که وجود این اتحادیه قدرت مذاکره را افزایش میدهد و دغدغهها راحتتر بیان میشوند. پیشبینی ما همیشه این بوده که روزی با همه اتحادیههای سنتی شاخ به شاخ میشویم و وجود اتحادیه کسبوکارهای آنلاین میتواند مسیر را تسهیل کند. این تفاوتها میگوید که اتحادیه به قالبهای فعلی نزدیک باشد اما سازوکارهای دیگری را هم داشته باشد که مشکلات را حل کند. حتی خود ما هم داریم فکر میکنیم که این اتحادیه به چه کسانی و به چه واحدهایی میتواند و باید یا نباید مجوز بدهد. مثلا صندوق نسوز کاوه که بخشی از محصولاتش را آنلاین میفروشد، آیا میتواند مجوز اتحادیه را بگیرد؟ با رفت و آمدهایی که یکی دو سال اخیر به سازمان نظام صنفی داشتم، میدیدم که اوضاع کمی بهتر شده و بعضا قدمهایی هم برداشته میشود اما از این جهت که قدرت اجرایی وجود داشته باشد، محل تردید است. آیا تعامل با اصناف دیگر را دارد چون الان این مسئله محل اغتشاش است.
- هاشمی: من موافقم اما اجازه بدهید که نقد مخالفان را هم بازگو کنیم. حرفشان هم این است که بخش زیادی از کامپیوتریها به این اتحادیه آمدهاند، یعنی بخش قابلتوجهی این افراد هستند و استارتاپی نیستند.
الفتنسب: قانون نظام صنفی، ماده ۸۷ میگوید که هر کسبوکاری که بخواهد در فضای مجازی فروش داشته باشد، باید از این اتحادیه کشوری جواز بگیرد. جایی مانند سازمان نظام صنفی، قانونش حمایتی است و نه تکلیفی. نرمافزارت را مورد حمایت قرار می دهد. این مسئله مانند این است که گفته شود شهرداری مجوز ساخت مکانی را بدهد و اگر مثلا کافهای در آن راهاندازی شود باید از شهرداری مجوز بگیرد. نه آن یک پلتفرم و یک ابزار است. دوستان ما در سازمان نظام صنفی رایانهای همیشه این اشتباه را میکنند و آن را به بچهها هم منتقل کردهاند. اما تقابل با اصناف را چگونه میخواهند حل کنند؟! چون اصناف میگویند مثلا دیجی کالا موبایل میفروشد و باید بنشیند کنار ما و مشکلات را حل کنیم. در این نقطه سازمان نظام صنفی نمی تواند نقشی ایفا کند. هر کسی که میخواهد اینترنتی بفروشد باید استانداردهای اتحادیه را داشته باشد و این جلوگیری میکند تا هر کسی سایتی راهاندازی نکند.
الفتنسب: در کشور ۸ هزار و ۵۰۰ اتحادیه داریم. اگر قرار بود از هر اتحادیه مجوز کسب شود، واقعا چه فضایی ایجاد میشد. موضوع مهم دیگر این است که از ما میخواستند که به جای تشکیل اتحادیه مستقل، به سازمانهای دیگر وصل شویم. سازمانهایی چون مرکز توسعه، سازمان نظام صنفی رایانهای و… اما به این نتیجه رسیدیم که قد و قواره کسبوکارهای اینترنتی خیلی بزرگتر از این است که به نهاد یا سازمان دیگری گره بخورد
محمدی: در گروههایی که فعالان کسبوکارهای اینترنتی هستند، عملا اکثرا جوان هستند و اغلب آرمانگرا. گیری که ممکن است به تشکیل اتحادیه بدهند این است که شما چرا به سمت ایجاد مقررات میروید، در حالی شما باید مقرراتزدایی بکنید. اصلا چه کسی گفته که یک فعالیت آنلاین نیاز به مجوز دارد؟ این مسائل مربوط به قدیم و سنتیهاست.
این مسائل در ذهن بسیاری از افراد وجود دارد. مطمئن نیستم که جواب درست چیست اما تصور من این است که این مقرراتزدایی نیست و مقررات ایجاد میکند. ولی جلوتر را که نگاه میکنیم، میبینیم که وارد بیزینس که میشوید، دچار مشکلات زیادی میشوید که به جای یک اتحادیه، اتحادیهها و سازمانها و نهادهای مختلفی طرف حساب میشوند.
الفتنسب: دوستان از اتحادیه ترس نداشته باشند و ما برای حل و فصل مشکلات جلو آمدهایم.
- هاشمی: با توجه به ترکیب اتحادیه، شما چه فکری کردهاید که سلامت اتحادیه حفظ شود و منجر به شکل گیری یک مافیا نشود که اتحادیه هم بشود معضل و مشکل جدید صنف و حتی خودتان ؟
کرمی: این بحث برای ما هم خیلی مهم است و مهمترین مسئله است. ما دوست نداریم که اوضاع کسبوکارهای آنلاین از این حالت بدتر شود و دوست نداریم کسی فکر کند که تشکیل اتحادیه یعنی تشکیل یک مافیا یا گروه برای کنترل هر چه بیشتر این اکوسیستم و اگر اینطور باشد خود من دوست ندارم در آن عضو باشم.
محمدی: شخصا فکر میکنم این اتحادیه مثل یک کشور است که با قانون اساسی به آرمانهایش پایبند میماند و مهمترین مسئله این است که این اتحادیه مرامنامه و اصولی داشته باشد که به آن پایبند باشد.
الفت نسب: نکته دیگری که وجود دارد این است که اتحادیه در قالبی کار میکند از جمله اینکه بازه زمانی دارد که موظف است که تعیین تکلیف کند مثلا برای جواز وقتی درخواست جواز داد باید پاسخگو باشد و دلیل قانعکننده داشته باشد. طبیعتا براساس قاعده هر کس که به سمت راهاندازی کسبوکار اینترنتی بیاید، باید از آن حمایت کند.
- هاشمی: در مورد اتحادیه یکی از حرفهای مخالفان این است که این اتحادیه میخواهد از این به بعد برای استارتاپ ها تعیین تکلیف کند.
سعیدنژاد: شاید بعضا افرادی که اتحادیه تشکیل میدهند، خواهان ایجاد انحصار هستند اما این اتحادیه با این قصد تشکیل نمیشود بلکه به آینده نگاه میکند و نمیخواهد خودش مانعی باشد. وقتی کسی وارد اتحادیه میشود، حق رای دارد. از طرفی هر کسی که شرایط را داشته باشد، باید به او مجوز داده شود.
اعتدالمهر: الان صلاحیت نداریم که بگوییم چه خواهد شد و بعد افرادی که رای میآورند، میتوانند در مورد آینده و سازوکارها حرف بزنند چون این یک کار جمعی است و در نهایت اجماع افرادی که رای میآورند، مشخصکننده است. مثلا یکی از سوالاتی که شهرام شاهکار مطرح کرد، این بود که چند درصد از این کار ما آنلاین خواهد بود؟ اما منطقا چون در فضای آنلاین و از این جنس هستیم دیگر به این صورت نیست که پشت درهای بسته بنشینیم و شور و مشورت کنیم بلکه هر حرف و جلسهای را منتشر میکنیم.
- هاشمی: واقعا این کار را میکنید؟
اعتدال مهر: من فکر میکنم که این مرامنامه نانوشته بین ما خواهد بود. واقعیت این است که افرادی که در این جلسه هستند، دغدغه پایداری دارند. بنابراین برای پایداری احتیاج به قوانین خوب داریم که دغدغهها را رفع کند. پس چه چیزی بهتر از اینکه هر چیزی اتفاق میافتد در دسترس همه قرار بگیرد. چون اتحادیه کشوری است و تنها راهش هم اینترنت است. نکته دیگر اینکه به اشتباه سراب ایجاد نکنیم. واقعیت این است که اختیارات ما محدودهای جبری دارد و آن اینکه از یک طرف حاکمیت تا جایی به ما نزدیک شده و خطوطی را تعیین کرده است، شهرداری هم حدودی را تعیین کرده، اماکن هم حدود خود را دارد. بنابراین در یک دایره و محدوده باید حرکت کنیم و نمیتوانیم همه مشکلات را با راهاندازی اتحادیه حل شده بدانیم.
محمدی: من فکر میکنم سوءتفاهمی در معنای اتحادیه وجود دارد؛ آیا وقتی میگوییم اتحادیه، منظورمان یک نهاد صادرکننده مجوز است؟ یا نهاد نظارتی است؟ آیا هدفش این است؟ معنای اتحادیه باید این باشد که از اعضا دفاع کند نه اینکه چماقی روی سرشان باشد. قسمت نگرانکننده این است که به چماق تبدیل شویم.
محمدی: آیا ماموریت سازمان نظام رایانهای به نوعی است که بتواند تمام موضوعات مرتبط کسبوکارهای آنلاین را حل و فصل کنند؟ شاید این امیدواری وجود داشته باشد که وجود این اتحادیه قدرت مذاکره را افزایش میدهد و دغدغهها راحتتر بیان میشوند. پیشبینی ما همیشه این بوده که روزی با همه اتحادیههای سنتی شاخ به شاخ میشویم و وجود اتحادیه کسبوکارهای آنلاین میتواند مسیر را تسهیل کند
شاهکار: من معتقدم چماق نیست اما اگر این تشبیه هم باشد، از طرف اتحادیهای از جنس آنلاین زده میشود و نه از اتحادیههای دیگری که ماهیت این فضا را نمیشناسند.
من خیلی موافقم با حرفهای آقای اعتدالمهر که میگوید ما شفافیم و اگر این اتحادیه تشکیل شده است از کسبوکارهایی که ادعای شفافیت دارند، خودش باید سمبل شفافیت باشد. از برگزاری جلساتش گرفته تا تصمیمات و قوانینش و اعطای مجوزها و آییننامههایش. اگر چیزی غیر از این باشد، خود اعضا معترض خواهند بود و اینکه مانند همه تشکلهای دیگر قرار نیست که همه کارها را اعضا انجام دهند و قرار است از ظرفیتهای همه اعضا استفاده کنند.
افراد هیاتمدیره میتوانند اجماعی برای تصمیمسازی داشته باشند و در شفافیت کامل حرکت کنیم. الزاما نباید انتظار داشته باشیم که همه روشهای اتحادیههای سنتی را انجام دهیم. فناوری را در روال روزمره و کارهای اداری اتحادیه کسبوکارهای اینترنتی به چشم بخورد، یعنی آن روال کاغذبازی و اداری سنتی نباید وجود داشته باشد. این اتحادیه باید سمبل استفاده از فناوری و نوآوری برای پیشبرد کارهایش باشد.اتحادیه ما باید این روند را تغییر دهد.
اعتدالمهر: ما دسته تبریم، اگر از آن طرف بچرخد، خودش را میبرد.
حسینینژاد: من فکر میکنم باید قانون اساسی یا همان مرامنامهای که در اتحادیه ایجاد میشود، به نوعی باشد که دست افراد را ببندد که کسی نتواند فراتر از نیازها و دغدغههای موجود حرکت کند.
هاشمی: نگرانی که دارم این است الان افرادی از جنس شما دور هم جمع شدهاند که این اتحادیه تشکیل شود اما اگر در آینده افرادی با دیدگاههای خشک و سنتی و بسته بانی و تصمیمگیر باشند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ که امیدوارم با حرفهایی که شهرام شاهکار زد، شفافیت، استفاده از تکنولوژی و تصمیمگیری در اتاق درهای باز، این دغدغه برطرف شود. امیدواریم که تشکیل این اتحادیه روند مثبتی در اکوسیستم ایجاد کند.