شايد بتوان در پاسخ به تمام برندهاي کهنهکاري که سالهاي سال براي ديده شدن زحمت کشيدهاند، براي ماندگار شدن در ياد مشتريانشان بالا و پايينهاي زيادي چشيدهاند و اين روزها استارتاپهاي تازهنفس طي چند ماه جايگزين اين برندهاي غولپيکر شدهاند، گفت: «يا خودتان را با تکنولوژي تطبيق دهيد، يا محکوم به حذف شويد!» لااقل اين جوابي است که شرکت «اوبر» که تنها هفت سال از عمرش ميگذرد، به برندهاي کلاسيک و شرکتهاي باسابقه ميدهد. اوبري که کارش را بر خدمات کرايه ماشين بنا کرده بود، امروز نهتنها مسافران را جابهجا ميکند، که به آنها ماشين کرايه ميدهد، بستههاي ارساليشان را از نقطهاي به نقطه ديگر ميرساند، برايشان دوچرخه کرايهاي تهيه ميکند و غذاي گرم به خانههايشان ميرساند. اپليکيشني به وسعت مرزهاي جهاني، از سانفرانسيسکوي آمريکا تا لاهور پاکستان، که ايده اصلياش به کنفرانس «لِوب» در پاريس برميگردد. زماني که دو جوان خلاق که از سانفرانسيسکو به پاريس رفته بودند، بزرگترين مشکل خود را پيدا کردن تاکسي و رسيدن سريع به مقصد ميدانستند و از هزينه گزاف تاکسيهاي پاريس عاصي شده بودند. احتمالا خودشان آن روزها نميدانستند قرار است چه بمبي در دنياي استارتاپها منفجر کنند و چند ميليون دلار سرمايه اوليهشان يکي از ارزشمندترين برندهاي تکنولوژي جهان را رقم بزند.
تراويس کالانيک و گرت کمپ دو ايدهپرداز اصلي و بنيانگذاران اوبر هستند و سابقه کار آنها در سيليکونولي به قبل از خلق ايدهاي به نام اوبر بازميگردد. تراويس 39ساله در جواني در استارتاپي به نام «اسکار» مشغول به کار شد و تحصيل در رشته مهندسي کامپيوتر دانشگاه يو.سي.ال.اي را نيمهتمام گذاشت. استارتاپي که در آستانه سال 2000 دچار ورشکستگي شد و تراويس شکستخورده را مجبور به راهاندازي ايده ديگري کرد. کالانيک که قصد بازگشت به دانشگاه را نداشت، شرکت ديگري به نام «رد اسووش» بنيانگذاري کرد، استارتاپي که به گفته وبسايت بيزنس اينسايدر به علت فعاليتهاي غيرقانوني در سال 2007 تعطيل شد، اما سرمايهاي 19 ميليون دلاري به تراويس جوان هديه کرد. کمتر از يک سال بعد، در سفري به پاريس کالانيک و گرت کمپ يکديگر را ملاقات کردند و تصميم به راهاندازي اپليکيشني به نام «اوبر کب» گرفتند. در آغاز کار قرار بر اين بود که اوبر کب، خدمات مسافربري با اتومبيلهاي لوکس و گرانقيمت را با هزينهاي کمتر عرضه کند، ايدهاي که بعد از مدتي جايش را به خدمات مسافربري داد. از آنجا که تراويس و گرت مشکل سرمايهگذاري نداشتند و هردو از جوانان تازهکار و ثروتمند سانفرانسيسکو به شمار ميرفتند، بهسرعت اپليکيشن «اوبر» را طراحي کردند و همزمان کمپاني اپل نسخه آياواس اين برنامه را در سال 2010 بيرون داد. شايد بتوان همين تلاقي زماني را نقطه اوجي در شروع کار اوبر دانست، چراکه سرمايه اين استارتاپ تازهکار در کمتر از يک سال بعد به 44 ميليون دلار رسيد، در حالي که تنها در کاليفرنيا مشغول به فعاليت بود. رشد سرمايه اوبريها را بر آن داشت که کارشان را به وسعت مرزهاي آمريکا گسترش دهند. مقاصد بعدي آنها نيويورک، شيکاگو، واشنگتن و پس از آن پاريس بود. وقتي اوبر توانست جايش را ميان تاکسيهاي پرهزينه پاريس باز کند، بنيانگذارانش را به کار جهاني در کشورهاي ديگر هم اميدوار کرد و همين شد که تا پايان سال 2012 اوبر به جغرافياي کانادا، انگليس و استراليا هم سرايت کرد. با اين حال هنوز پرتراکمترين شهري که اوبر در آن فعال است، نيويورک آمريکاست، جايي که اوبر روزانه 82 هزار سرويس در آن جابهجا ميکند. با وجود اين پيشرفت چشمگير، روند حرکت اين استارتاپ جهاني خالي از مشکل نبوده است. يکي از بزرگترين چالشهاي پيش روي اوبر شکايتهاي رانندگان تاکسي و اصناف خدمات مسافربري بود، اما تمام اين چالشها نهتنها اوبر را به عقب نراند، که نامش را بيش از قبل زبانزد مردم کرد. يکي از جديترين مشکلات اوبر در اين سالها، ممنوعيت اين اپليکيشن توسط دولت آلمان در برلين بود و در کنار آن شکايت صنف رانندگان تاکسي در لندن، پاريس و مادريد عليه اوبر در ژوئن 2014 بالا گرفت. با اين حال دو اصل سرعت خدماترساني و هزينه کم ارزشهايياند که مسافران خواهان آن هستند و اوبر در اين چند سال به آنها وفادار بوده است. اوبر که در آغاز کار هزينهاي معادل تاکسيمترها دريافت ميکرد، در سال 2012 گزينه جديدي به نام «اوبر-ايکس» به خدماتش افزود و اتومبيلهاي ارزانقيمت و سادهاي با هزينهاي 35 درصد کمتر از اوبرهاي سابق به مشتريان عرضه کرد، که کالانيک دربارهاش ميگويد: «اوبر همواره متناسب با سبک زندگي مشتريانش دست به تصميمگيري منطقي ميزند.» اوبر در مدت کوتاهي که از عمرش ميگذرد، نهتنها بر مشتريان که براي برندهاي بزرگ جهان نيز جذاب بوده است. در سال 2014 شرکت «بيدو» که بزرگترين موتور جستجوي کشور چين است، حاضر به سرمايهگذاري در اوبر شد و طبق قرارداد اين دو شرکت، مسافران اوبر در چين از نقشههاي راه سايت بيدو براي مسيريابي استفاده ميکنند. مبلغ اين سرمايهگذاري که شايعاتي درباره چندوچون آن وجود دارد، رقمي نزديک به 2 ميليارد دلار است. شايد همين سرمايهگذاري امروز چين را داغترين بازار اوبر در جهان کرده است. با اين حال هنوز نميتوان گفت کدام نقطه از جهان بهترين مارکت اوبر است، چراکه سابقه اوبر نشان ميدهد قصد قناعت به خدمات فعلياش را ندارد و در شهرهاي دور و نزديک آفريقا هم شانس خود را امتحان ميکند. بيشک براي برندي که در کمتر از يک دهه سرمايه 20 ميليون دلارياش تبديل به سرمايهاي 17 ميليوني شده، روياي اين پيشرفت دور از ذهن نيست.