در آیندهای نهچندان دور، بلاکچین، جهان را به کنترل خود درمیآورد. با وجود نوسانات بازار کریپتوکارنسی، فناوری بلاکچین بهطور گستردهای به عنوان راهحلی برای بسیاری از بزرگترین چالشهای کسبوکار در حال پیادهسازی است و خودکارشدن فرآیندها و کارآمدی بیشتر آنها را در پی داشته است.
بلاکچین این پتانسیل را دارد که هر صنعت از بانکداری و املاک و مستغلات گرفته تا بازاریابی دیجیتال و مراقبتهای بهداشتی را تحت تأثیر خود قرار دهد.
یکی از حوزههایی که بلاکچین بیشترین تأثیر را بر آن خواهد گذاشت، بازاریابی محتواست. کالیب اولکو از سایت اولکو لجستیکس میگوید: «بازاریابی محتوا یک ابزار قدرتمند است، اما به دلیل سرقت ادبی، اخبار جعلی و محتوای بیکیفیت، مخاطبان به سختی به محتواها و صحت آنها اعتماد میکنند.
بلاکچین میتواند تمام این مسائل را حل کند و من فکر میکنم ما شاهد شکلگیری رابطه بسیار قوی بین بلاکچین و محتوا خواهیم بود که رویکردی که ما در استراتژی بازاریابی محتوا به کار میبریم را نیز تغییر خواهد کرد.»
بلاکچین چیست؟
بلاکچین در سال ۱۹۹۱ به عنوان راهی برای زمانبندی اسناد دیجیتال شرح داده شد و در نهایت توانست که یک دفتر کل مالکیت و ایجاد داراییهای دیجیتال ارائه کند. با این حال، در سال ۲۰۰۹ و با ظهور بیتکوین بود که فناوری بلاکچین شناخته شد.
در استفاده از بیتکوین، بلاکچین روش شفاف و تغییرناپذیر ردیابی و پیگیری کسی که صاحب مقدار مشخصی بیتکوین است را فراهم میکند.
ارتباط بلاکچین و بازاریابی محتوا
«محتوا پادشاه است» شعاری است که کسبوکارها و بازاریابان محتوا در همهجا از آن استفاده میکنند.
در حالی که برخی شرکتها این شعار را سرلوحه کار خود قرار داده و محتوای با کیفیت و آموزنده تولید میکنند، بسیاری از آنها فقط به تولید محتوای زیاد اکتفا کردهاند. این امر به توزیع مقدار زیادی محتوای با کیفیت پایین و جعلی در اینترنت منجر شده است.
همچنین، این روند باعث شده است که بسیاری از اطلاعات غلط و حتی اطلاعات کاملا جعلی در شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری به گردش درآید. علاوه بر این، کسبوکارهایی که زمان و هزینه زیادی را صرف تولید محتوا میکنند، از کپیشدن محتوا و عدم ذکر منبع گلایه دارند.
جلب اعتماد مصرفکنندگان نیز از اهداف اصلی بازاریابی محتواست. یکی از مشکلات در حوزه بازاریابی محتوا بیاعتمادی به برند و ضربهای است که این بیاعتمادی به بازاریابان محتوا میزند. اعتماد مصرفکنندگان به بازاریابی محتوا از اهمیت زیادی برخوردار است.
اخبار جعلی، نظرات جعلی مشتری، عدم اعتماد به دولت، عدم اعتماد به کسبوکارها و برند، همه مشکلاتی است که بازاریابان محتوا و برندها را تحت تأثیر قرار میدهد. ۵سال پیش طرفداری مشتری، نظرات مخاطب و سیستمعاملهای ارجاع، به عنوان منابع «قابل اعتماد» برای مصرفکنندگان در ارزیابی خرید به شمار میرفتند.
در چند سال اخیر، برخی کسبوکارها، نظرات جعلی در سایت منتشر میکنند تا رتبه سایت را بهبود بخشند یا صرفا نظرات مثبت را ثبت میکنند. با وجود تلاشهای این کسبوکارها برای افزایش جذب مخاطب، عدم اعتبار و نادرستی بسیاری از محتواها و گفتهها مشهود است و به همین خاطر نیز اعتماد مصرفکننده بسیار کاهش یافته است.
به دلیل نیاز به افزایش اعتماد در بازاریابی، راهحلهای فناوری بازاریابی زیادی ایجاد شد. بسیاری از تازهواردان در این فضا بر اثبات ارزش شبکههای تبلیغاتی، اثبات اینکه تبلیغات توسط مصرفکنندگان واقعی دیده میشود و شبکههای تبلیغاتی در افزایش نرخ تبدیل مؤثر بودهاند، تمرکز کردند.
اما مصرفکنندگان انتظار تعاملات قابل اعتماد را دارند و به سوی سیستمهای تعاملی میروند که این نیاز آنها را برطرف کند. صنعت بلاکچین این نیاز مصرفکننده را با فناوریای برطرف میکند که صحت هزینه و قابل اعتماد بودن پلتفرم و نظرات شبکههای آنلاین را تأیید میکند.
بلاکچین فناوری قدرتمندی است که پتانسیل حل این مشکلات و دیگر مشکلات در فضای بازاریابی محتوا را دارد. این فناوری، یک دفتر کل دیجیتال است که معاملات را ثبت کرده و آنها را به صورت رمزنگاریشده ذخیره میکند.
پس از ثبت، بلوکهای بلاکچین را نمیتوان تغییر داد و یا جایگزین کرد. آنها را میتوان در دسترس هر کسی قرار داد، اما هیچ راهی برای تغییر و یا حذف بلوکی که قبلا ثبت شده است، وجود ندارد. به دلیل امنیت و نگهداری دقیق سوابق، از بلاکچین میتوان برای بررسی موضوع اخبار جعلی استفاده کرد.
با ردیابی منبع خبر و بررسی منشأ آن، میتوان خبرهای واقعی را از خبرهای بیپایه و اساس و جعلی متمایز کرد. بلاکچین اطلاعات زیادی را ثبت میکند. همه چیز از محل اصلی انتشار محتوا (فیزیکی و دیجیتال) گرفته تا منابع مورد استفاده برای استناد را میتوان ردیابی و تحلیل کرد. ناشران، وبلاگنویسان سرگرمی تا منابع خبری مورد اعتماد، از مستند بودن اطلاعاتی که به اشتراک میگذارند، اطمینان بیشتری مییابند.
بلاکچین همچنین میتواند مسائلی چون سرقت ادبی را به لطف نگهداری دقیق سوابق خود و تاریخچه معامله غیرقابلتغییر بررسی کند. بلاکچین تاریخچه محتوای اصلی را نشان میدهد و به نویسنده اصلی کمک میکند که هرگونه محتوای کپیشده و سرقت ادبی را گزارش دهد.
همچنین، توانایی آن در پردازش تمام اصلاحات، بلاکچین را به ابزاری مفید تبدیل کرده است که عملکرد یک محتوا و میزان تعامل نرخ مخاطبی که دریافت کرده را نشان میدهد.
اطلاعات موجود در بلاکچین دقیقتر از اطلاعات موجود است و از آن میتوان برای بررسی عملکرد و به دست آوردن بینش درباره معیارهای مربوطه استفاده کرد.