به نظرم همه ما موافق هستیم که معمولاً در آمار مربوط به نرخ شکست کسبوکارهای کوچک اغراق میشود، اما این امر نباید ما را از چالشهایی که استارتاپها در شرایط فعلی با آنها روبهرو هستند، غافل کند. حتی آمار و برآوردهای متوسط نشان میدهند که حدود 50درصد از کسبوکارهای کوچک در طول سال اول فعالیت خود شکست میخورند.
بسیاری از این شکستها توسط چالشهای کاری جهانی ایجاد میشوند، با این حال، با تشخیص این چالشها، میتوان از سرمایه خطرپذیر محافظت کرد و بنیان لازم برای رشد در آینده را ساخت.
در اینجا میخواهیم به 3 مورد از مهمترین چالشها برای ظهور کسبوکارهای کوچک و نحوه غلبه بر آنها اشاره کنیم:
- هنگام مدیریت مخارج کلی کسبوکار هوشمندانه عمل کنید
بیایید از موارد اولیه و اصلی شروع کنیم؛ هیچ کسبوکار یا استارتاپ موفقی نمیتواند بدون سرمایهگذاری اداره شود. به طور خاص، محصول یا خدماتی که شما ارائه میدهید، هزینههای عملیاتی خواهد داشت که به عناصری از قبیل نیروی کار، مواد و لوازم و تحویل مربوط میشوند.
در حالیکه اکثر کسبوکارها این هزینهها را در قالب برنامهریزی مالی قرار میدهند، با این حال، مجموعهای از مخارج کمتری وجود دارد که به آسانی ممکن است نادیده گرفته شوند. هزینههای انرژی را برای مثال در نظر بگیرید که ممکن است به طور چشمگیری نوسان داشته باشد اما اگر شما مجبور باشید گرمایش و برق را برای کار خود تامین کنید، این هزینهها حیاتی خواهند بود. عدم توانایی در بودجهبندی این هزینهها (یا نادیده گرفتن آنها) میتواند در نهایت شما را در حاشیه نگاه دارد و مانع اجرای طرحهای رشد اولیه شما شود.
برای جلوگیری از این مورد، شما باید هنگام محاسبه هزینهها، مخارج کلی کسبوکار خود را در نظر بگیرید. این امر زمانی مهم میشود که هزینههای دائمی داشته باشید از قبیل پول آب و برق و اجارهبها.
دوم اینکه، شما باید تلاش کنید تا مقدار انرژی مصرفی و هزینه آن کاهش پیدا کند. هنگام مدیریت مصرف برق، برای مثال، دستگاههای سنجش خودکار و هوشمندی را نصب کنید که داده مصرف را بررسی کرده و فرصتهای مربوط به کاهش خروجی را شناسایی میکنند.
- روی راهکارهای خلاقانه برای امور مقیاسپذیری سرمایهگذاری کنید
مقیاسپذیری یک مسئله دیگری است که کسبوکارهای کوچک با آن روبهرو میشوند، به ویژه وقتی آنها با رشد تقاضا مواجه هستند. کمبود سرمایه کار یا گردش پول نقد میتواند مانع توسعه محصولات شما مطابق با تقاضا میشود و در نتیجه کسبوکار شما راکد شده و سیر نزولی را طی خواهد کرد.
امروزه راهکارهای خلاقانهای وجود دارد که به کسبوکارهای کوچک امکان میدهند به مسائل مربوط با مقیاسپذیری رسیدگی کنند.
این به ویژه از نظر تهیه دفتر کار صدق میکند زیرا شرکتها دیگر نیاز ندارند که یک مبلغ هنگفتی را برای اجاره محل کار بپردازند. از فروشگاههای خردهفروشی موقت و ساختارهای موقت گرفته تا فضای دفتر مجازی، برندها میتوانند نشانیهای تجاری معتبری داشته باشند بدون اینکه مجبور شوند مبالغ زیادی بپردازند. همچنین، فروشگاهها از قبیل societyM امکان دسترسی به اتاقهای جلسه دارای خدمات و خارجی را ارائه میدهند که برای استارتاپهایی که هیچ مکانی برای برگزاری جلسه با مشتریان ندارند، ایدهآل هستند.
حتی اگر شما نیاز به سرمایهگذاری بیشتر برای توسعه کسبوکار خود ندارید، تعدادی محصولات مالی نوآورانه وجود دارند که میتوانند در عصرمدرن تامین بودجه با ریسک پایین را ارائه دهند. سیاههنویسی بهترین روش برای کسبوکارهای کوچکی است که به دنبال آن هستند تا مطابق با تقاضا رشد کنند.
- استفاده از رسانه اجتماعی و دیجیتال برای کاهش مخارج بازاریابی شما
برای کسبوکارهای کوچکی که در بازارهای رقابتی فعالیت میکنند، بزرگترین چالش اغلب حول محور بالا بردن سطح آگاهی و دریافت یک سهم قابل قبول از بازار است. در قلب آن شرکتهای متوسط و کوچک در استفاده از فناوری مدرن و به ویژه شیوههای بازاریابی دیجیتال ناموفق هستند در حالیکه بسیاری از آنها از اهمیت این امر مطلعند اما به دلیل هزینه بالا و کمبود تخصص در این زمینه شکست میخورند.
از طریق پذیرش رسانه اجتماعی به عنوان یک ابزار بازاریابی میتوان به این مسئله غلبه کرد، زیرا این پلتفرم یکپارچه آزادانه در دسترس است و میتواند کانالهای مقرونبهصرفهای را ارائه دهد که به طور فعالانه موجب افزایش بازگشت سرمایهگذاری شما شود.
به زبان ساده، شما باید کار را از ایجاد پروفایلهای دارای برند در کانالهای محبوب جهانی مانند فیسبوک و توییتر آغاز کنید. این پلتفرمها به شما امکان دسترسی به یک مخاطب جهانی را میدهد. بنابراین تا زمانی که شما در ارتباط با کاربران فیسبوک و ارائه محتوای مفید و هدفمند تلاش کنید، میتوانید از آن برای ایجاد سهم خود از بازار استفاده کنید.
علاوه بر آن، حتماً در نظر داشته باشید که سایتهایی را در کانالهای اجتماعی قرار دهید زیرا این سایتها به شما امکان میدهند به بخشهای مورد نظرتان برسید. لینکداین به کسبوکارهای خدماتمحور امکان دسترسی به یک مخاطب متخصص را میدهد در حالیکه پینترست بیشتر یک پایگاه کاربر زنان است (71درصد از کاربران آن را زنان تشکیل میدهند). بنابراین اگر شما محصولاتی را میفروشید که مشتری آنها زنان هستند، این کانال میتواند شما را به مخاطبان زیادی وصل کند.