در نهمین جشنواره وب و موبایل ایران پنلی با عنوان «آینده پرداخت در ایران» برگزار شد که در آن بهصورت تخصصی در خصوص فناوریهای نوین مالی و آینده آن در ایران صحبت شد که چکیدهای از صحبتهای مطرحشده در این پنل را برای شما آوردهایم. این پنل با حضور مصطفی نقیپورفر مدیر مرکز نوآوری فناپ، نیما امیرشکاری مدیر گروه بانکداری الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی، نیما نامداری معاون طرح و برنامه شرکت ارتباط فردا، امیرحسین باقری معاون امور مشتریان و فروش شرکت توسن تکنو، امینرضا ریاضتی مدیر فروش شرکت جیرینگ، مصطفی امیری مدیرعامل زرینپال و رضا قربانی بنیانگذار راه پرداخت، برگزار شد.
- قربانی: چرا بحث «پرداخت» برای صاحبان کسبوکارهای آنلاین مهم است؟
نامداری: به نظر من موضوع فراتر از پرداخت است؛ ما باید درباره فناوریهای مالی صحبت کنیم که پرداخت، یکی از حوزههای آن است. مجموعه خدمات زیرساختی به شکلگیری و بقای کسبوکارهای فعال در حوزه تجارت الکترونیک کمک میکنند که به نظرم فناوریهای مالی یکی از مهمترینهاست، چراکه تقریبا تمام این کسبوکارها یا باید یک جایی پولی از کسی دریافت کنند یا جایی پولی به کسی پرداخت کنند؛ بنابراین کسبوکارهای آنلاین چارهای جز اتکا به فناوریهای مالی ندارند.
نقیپورفر: اگر یکی از مهمترین ویژگیهای استارتاپ را مقیاسپذیر بودن بگذاریم، روشهای عادی پرداخت دیگر جوابگوی مقیاسپذیر بودن نیست. صنعت بانکداری و پرداخت هم مانند دیگر صنایع باید خودش را به سمت تغییر ببرد که تنها راه این تغییر هم ابزارهای نوین مالی یا همان فینتکها هستند که پرداخت یکی از حوزههای آن است. طبیعتا دیگر شیوههای پرداخت سنتی جوابگوی کسبوکارهای آنلاین نیست؛ به نظرم حتی بحثهایی مثل پرداخت با دستگاه کارتخوان و پرداخت از طریق درگاه اینترنتی هم دیگر جزو شیوههای پرداخت سنتی هستند. باید به فکر شیوههای نوین پرداختی باشند که بعضا پرداخت، فقط با یک کلیک انجام شود.
- قربانی: در ایران فقط دو شیوه پرداخت آنلاین داریم؛ یکی پرداخت با دستگاه کارتخوان و دیگری پرداخت از طریق درگاه پرداخت اینترنتی است. چرا شیوههای بیشتری نداریم؟
امیرشکاری: قبل از اینکه پاسخ سوال شما را بدهم، باید بگویم که خود ما هم چالشهای زیادی با نظام فکری موجود در بانک مرکزی داریم و خودم از منتقدان این تفکر سنتی در بانک مرکزی هستم. اینکه دو روش پرداخت داریم را قبول دارم ولی توجه کنیم که دو روش پرداخت «محبوب» داریم. در حال حاضر چه در شرکتهای پرداخت و چه در فینتکها خیلیها در حال طراحی و توسعه شیوههای نوین پرداخت هستند ولی به نظر من باید این موضوع توجه کنند که بانک مرکزی زمانی حاضر است برای آنها قانونگذاری کند که آنها بزرگ و محبوب شده باشند. پس اول باید مشتریانشان را شناسایی کنند؛ اینکه چقدر مشتری خواهند داشت؟ آنها چقدر به این خدمت علاقهمند خواهند شد؟ تعداد مشتریانشان تا چه سقفی رشد خواهد کرد؟ بعد اگر منطقی بود، بروند و مشتریان بالقوه را پیدا کنند و به آنها سرویس بدهند. از یک جایی به بعد، اگر سرویس آنها واقعا حرفی برای گفتن داشته باشد و تعداد کاربرانش از یک حدی که بگذرد، کمکم قانونگذار یا آن را به همان شکلی که هست میپذیرد و یا اینکه آن بخش یا بخشهایی که ممکن است مشکل قانونی ایجاد کند ولی قانونی برایش وجود ندارد را قانونمند میکند.
- قربانی: خب، در حال حاضر یک چیزی داریم به نام «نماد» که تقریبا بیشتر از اینکه کارش کمک به کسبوکارها باشد، کارش محدود کردن کسبوکارهاست و حتی استفاده از شیوههای سنتی پرداخت را هم محدود میکند.
امیرشکاری: همین فضا بود که باعث ایجاد تجمیعکنندهها شد.
- قربانی: ولی دیدیم که آمدند و همین تجمیعکنندهها را هم فیلتر کردند!
امیرشکاری: ولی این فیلترکردن بدون نتیجه نبود! دیدیم که با متحد شدن این کسبوکارها، بانک مرکزی آمد و پای میز مذاکره با آنها نشست. حرف من دقیقا همین است که اگر این کسبوکارها رشد کنند و بزرگ شوند و یک اتحادی شکل دهند، مسلما بانک مرکزی یا هر نهاد قانونگذار دیگری، حاضر است با آنها پای میز مذاکره بنشیند.
- قربانی: روشهای پرداخت مدرنتری حتی در فضای فیزیک دارم؛ مانند کارتخوان موبایلی. چرا اینها رشد نکردند؟
باقری: کارتخوان موبایلی بهدلیل اینکه محدودیتهای مکانی را از بین میبرد، از نیازهای روز بازار و مردم است و البته باید بین کارتخوان موبایلی (MPOS) و پرداخت موبایلی (MPAY) نیز تفاوت قائل شد. موضوع عدم توسعه این بستر بیشتر به آماده نبودن زیرساختها برمیگردد و هنوز قانونگذار نتوانسته روی آن انرژی لازم برای قانونگذاریها و استانداردها مخصوصا در حوزههای امنیتی آن را انجام دهد. کارتخوان موبایلی چیزی است که دیگر حتی شرکتهای پرداخت الکترونیکی (PSP) نباید روی آن سرمایهگذاری کنند، بلکه خود کاربر نهایی باید روی آن سرمایهگذاری کند؛ یعنی کاربر نهایی پول آن را بدهد و حتی ما فکر میکنیم هر شخصی یا حداقل هر خانوادهای باید یک کارتخوان موبایلی برای خودش داشته باشد. لازم نیست شما حتما یک کسبوکاری داشته باشید تا بروید و یک کارتخوان موبایلی برای خودتان تهیه کنید؛ یک کاربر معمولی میتواند حتی دیگر بحثهایی مثل شارژ کارت بلیت متروی خودش را، خودش با دستگاه کارتخوان موبایلیاش انجام دهد.
- قربانی: ما در حال حاضر در امنیت کارتخوان موبایلی ماندهایم، درصورتیکه در دنیا استارتاپهایی مثل اسکواِیر پیشرو شدهاند که حتی نیاز به فیزیک کارتخوان موبایلی را هم از بین بردهاند و صرفا با یک دانگِل پرداخت را انجام میدهند؛ چرا؟
باقری: راستش، حتی 2 یا 3 سال پیش انواع نمونههایی از این دانگلها هم وارد کشور شد و متخصصان زیادی در ایران روی آنها کار کردند ولی خود این دانگلها هم امنیت قابل قبولی نداشت و با توجه به فضای صنعت پرداخت ایران که تقریبا به شکل 99 درصد با کارت نقدی است، استفاده از آنها معقول نیست.
- قربانی: در حال حاضر در دنیا حتی در پیامرسانها هم بحث پرداخت را داریم؛ چرا در ایران چنین امکانی را نداریم؟
ریاضتی: قبل از پاسخ به این سوال، بگویم که ما معتقدیم در حال حاضر در کشور سه روش پرداخت داریم؛ پرداخت با دستگاه کارتخوان، پرداخت از طریق درگاه پرداخت اینترنتی و پرداخت جیرینگی. تقریبا دو سال است که ما در تلاشیم روی این موضوع، برندینگ کنیم ولی نشده است. این نشدن هم به این خاطر است که ما هر وقت سراغ فروشگاههای اینترنتی میرویم، یکی از دوستان از بانک مرکزی به آنها گوشزد میکند که باید بین درگاه پرداخت اینترنتی و جیرینگ یکی را انتخاب کنند. پس ما خواستیم به فینتک ورود کنیم، خواستیم به فروشگاههای اینترنتی ورود کنیم، خواستیم سرویسهای پرداخت درونبرنامهای آسانتری را در اختیار مردم بگذاریم تا پرداخت راحتتری داشته باشند و اینقدر برای هر پرداختی سراغ کارت نروند؛ بلکه به پرداختهای کیفپولمحور مبتنی بر سیمکارت روی بیاورند، ولی نگذاشتند و همچنان نمیگذارند! ما باید به ضرب و زور تبلیغهای سنگین، تخفیف و حضور در رویدادهایی که هیچ توجیه اقتصادی برای ما ندارد، حضور پیدا کنیم تا بتوانیم کسبوکارها را به استفاده از این بستر ترغیب کنیم.
- قربانی: چرا روی بسترهای اجتماعی مانند اینستاگرام و یا تلگرام نمیشود پرداخت انجام داد؟
امیری: اگر بخواهم شفاف بگویم، ما یک محصولی را برای پرداخت در اینستاگرام و تلگرام آماده کردیم و یک بازاریابی کوچکی هم رویش انجام دادیم. بهمحض اینکه چند ویدئوی تبلیغاتی از این محصول منتشر شد، با ما تماس گرفته شد که آب در آسیاب دشمن نریزید! چرا؟ چون این بسترها سرویسهای خارجی هستند و با ایران همکاری ندارند. ما حتی اجازه تعریف سرویسی که یک لینک ساده در تلگرام یا اینستاگرام باشد را نداشتیم؛ چراکه این سرویس صرفا یک لینک ساده بود و باقی موارد در پیج خود زرینپال انجام میشد و فرآیند پرداختش هم همان فرآیند مرسوم بود. وقتی برای ارائه چنین سرویس سادهای به ما فشار میآورند، از عهده شرکتی با مقیاس ما خارج است که مقاومت کنیم و ارائه آن سرویس را ادامه دهیم.
- قربانی: چرا این صنعت فریز شده است؟
نامداری: در یک مقطعی از زمان، نظامهای پرداخت در کشور متولی مشخص و خاصی نداشت و طی تصمیماتی که بانک مرکزی در آن برهه از زمان گرفت شکل خاصی از سازماندهی بر نظامهای پرداخت حاکم شد که نتیجهاش شد شاپرک؛ مجوز برای 12 شرکت پرداخت الکترونیک (PSP) و یک مدل خاصی از کسبوکار. اشکالی که الان به نظامهای پرداخت کشور وارد است، این است آن وضعیتی که برای زمان طفولیت این نظام تعریف شده بود، اکنون بعد از هفت یا هشت سال دیگر جوابگو نیست. پس تا زمانی که همچنان به همان شیوه در حال حرکت هستیم و هم بازیگران محدود هستند و هم اجازه تغییر مدل کسبوکار وجود ندارد، صحبت از شیوههای نوین پرداختی کمی بیمعناست. پس بهشدت توصیه میکنم به شیوهای پرداخت غیرکارتی فکر کنید. اصلا اینکه ما کارت که در تمام دنیا یک ابزار پرداخت است را به ابزار «دریافت و پرداخت» تبدیل کردیم، جای اشکال است. باید به ابزارهای نوینی فکر کنیم که اصلا با کارت سروکاری ندارند و مستقیما از طریق api های موجود به حسابهای بانکی وصل میشوند. پس تا زمانی که psp ها منابع درآمدشان کارت است و این درآمد از نوآوری و بسترهای نوین نیست، نمیتوان توقع تغییر پارادایم را داشت.
- قربانی: اگر بحث را کمی به حوزههای دیگر فناوریهای نوین مالی ببریم، میدانیم که فناپ با پروژهای مانند فاندوران، تجربه کرادفاندینگ را داشته است. چرا این حوزه نیز آنطور که باید، رشد نکرده است؟
نقیپورفر: در مورد کرادفاندینگ بگویم که فاندوران در سال اولش چیزی حدود 30میلیون تومان منابع برای پروژهها جمع شد درصورتیکه امسال چیزی حدود 300 میلیون تومان و فکر میکنم این عدد در سال آینده به 3 میلیارد تومان برسد. من فکر میکنم مردم ما انتظار سرویس خوب دارند؛ دیگر کاری ندارند که این چه مجوزی دارد. شاید دلیل موفقیت جاهایی مثل پیپل یا زرینپال هم این باشد که سرویس خوب ارائه کردهاند و مردم هم اتفاقا حاضر هستند برای آن کارمزد بدهند. مشکلی که در این فضا وجود دارد را تفکر دولتی میدانم که میآید و میگوید من برای هر چیزی یک مجوز بدهم و بهطور مرکزی بر آن کنترل داشته باشم. شاید همین نگاه باعث شده است که سیستم پرداخت ایران یک مدل یکتا در دنیا باشد و حتی خود مدیران بانک مرکزی هم این موضوع را قبول دارند. به نظرم ما باید از این مدل کنترل مرکزی دیگر فاصله بگیریم اگر چنین نشود، نمیتوانیم به نوآوری به معنای واقعی آن دست پیدا کنیم.
- قربانی: من خودم از سرویسهایی مثل باهمتا، پیپینگ، حسابیت، فاکتور کن و… استفاده کردهام و هیچ تقلبی هم نکردیم؛ در نهادهایی مثل بانک مرکزی، چطور تقلبهایی از این استارتاپها دیده شده است؟ اصلا موردی بوده است؟
امیرشکاری: به نظرم مسئله اصلی تقلب نیست؛ مسئله اطمینان به کسبوکارهای کوچک است. بانک مرکزی به خودش میگوید من از پشتصحنه این استارتاپهای فینتکی خبر ندارم و این مشکلی است که نهتنها با اینها، بلکه در یک لایه بالاتر با بانکها هم دارد. همین ذهنیت است که باعث میشود بانک مرکزی برخی از کارها را حتی به بانکها هم برونسپاری نکند. نمونهاش این است که حسابهای دولتی که قبلا در بانکهای کشور مدیریت میشد، الان همه در بانک مرکزی تجمیع شده است. پس فقط مختص پرداخت و فینتکها نیست. ریشه این تفکر هم به سوءاستفادههایی که از مدیریت پروژههای پیشین، فسادهای مالی و اخلاقی در بانکهای دارای مجوز بانک مرکزی انجام شده برمیگردد که باعث میشود بانک مرکزی دغدغههایش، موضوعات خیلی بزرگتری باشد که اصلا فرصت رسیدگی به موارد خرد را نداشته باشد. شخصا خود من و خیلی دیگر از همکاران من در پژوهشکده پولی و بانکی و بانک مرکزی از بسیاری از این سرویسها استفاده میکنیم و عملا طرفدار آنها هستیم ولی وقتی وارد سلسلهمراتب تصمیمگیری میشوند، دیگر مسئله یک یا دو نفر نیست و بعضا باید تا شورای پول و اعتبار هم جلو بروند.