خیابان آزادی، درب اصلی دانشگاه صنعتی شریف؛ این آدرس به خودی خود در حوزه استارتاپی حرفهای زیادی برای گفتن دارد بهویژه اگر قرار باشد در مرکز فناوریاش با بنیانگذار یک استارتاپ خوشنام به نام کوئرا ملاقات کنی. محمد باقر تبریزی در این گفتوگو از تجربه راهاندازی استارتاپ نسخهپیچ گفته و اینکه چرا رهایش کرده و کوئرا را راهاندازی کردهاند، از جذب سرمایه دو و نیم میلیاردی هم حرف زده و اینکه دیگر کوئرا در مسیر خوشبختی افتاده است. همچنین با این جوان استارتاپی از اهمیت شتابدهنده در اکوسیستم و تاثیری که بر ماندگاری منابع انسانی در ایران و عدم مهاجرت دارند، بازار برنامهنویسی ایران، تولید اپلیکیشنهای زرد و دستمزدهای تقریبی برنامهنویسان و بحران منابع انسانی در حوزه آیتی ایران حرف زدهایم. نکته جالب اینکه روز عروسیاش در شهر ساری عکاس را به سراغش فرستادیم تا عکس جلد بگیریم. تازهداماد اکوسیستم استارتاپی کشور هم نهایت همکاری را در یکی از پرمشغلهترین روزهای زندگیاش کرد تا این شماره و جلد آن با خوشیمنی این اتفاق فرخنده پیوند بخورد.
- چه نیازی وجود داشت که شد سرآغازی برای تولد کوئرا؟
نیاز اصلی این بود که همیشه شرکتهایی که در حوزه آیتی فعالیت میکنند، به افراد برنامهنویس نیاز داشتند ولی شاید همیشه نمیتوانستند برنامهنویسهای ماهر جذب کنند و تنها راهشان برای جذب این نیروها نصب پوستر در دانشکده بود که این راه هم راه درستی نبود. بنابراین ما این نیاز را احساس کردیم؛ نیاز شرکتهای آیتی به برنامهنویس و نیاز برنامهنویسی برای استخدام در این شرکتها. در واقع ما فرصتی برای آشنایی با این بخش از بازار کار فراهم کردیم. به این صورت که جامعهای از برنامهنویسان دانشگاه شریف و در مراحل بعد دانشگاههای دیگر و حتی مدارس را روی این سیستم داشته باشیم و در سمت دیگر سازمانها و شرکتهای حوزه آیتی را هم به این سیستم اضافه کنیم تا با درک نیازهای این شرکتها بتوانیم راه آشنایی برنامهنویسها با نیازهای صنعت و بازار کار را باز کنیم تا آنها بتوانند براساس آنچه نیاز بازار است آموزشهایی را روی سیستم داشته باشند و فرصتهای شغلی این حوزه را بشناسند. به نوعی ما رابطه بین صنعت و دانشگاه را که همیشه کمرنگ بوده، پررنگ کردهایم.
- ایده کوئرا از کجا آمده است؟
برای راهاندازی کوئرا از نمونههای خارجی هم الگو گرفتهایم؛ یعنی از سایتهایی که در زمینه مهارتسنجی و آزمون برنامهنویسی فعالیت میکنند. مانند سایت هکررنک که سایتی در حوزه برنامهنویسی و مهارتنویسی در این حوزه است. این نیاز را در دوره کارشناسی حس کرده بودیم؛ یعنی از این نیاز به سایتهای خارجی و بعد راهاندازی کوئرا رسیدیم.
- کوئرا چه کمکی به مشتریانش میکند؟
کلاسهای روی سیستم به این صورت است که استادی که درسی را در دانشکده ارائه میکند، کلاس درسی هم روی سیستم ما میسازد و این سیستم کمکآموزشی است؛ یعنی در موسسات، دانشگاهها و مراکز آموزشی در کنار آموزشی که ارائه میکنند، برای تصحیح تمرین و پروژه و کارهای مربوط به برنامهنویسی از سیستم کوئرا کمک میگیرند.
- نحوه درآمدزایی کوئرا چگونه است؟
سیستم فعلا رایگان است تا فرصتی برای حضور برنامهنویسان زبده فراهم شود. البته رایگانبودن سیستم به این معنا نیست که کوئرا تاکنون درآمدزایی نداشته بلکه دانشگاهها و مدارسی که بخواهند با کوئرا کار کنند بعد از یک سال استفاده باید با آن قرارداد ببندند. در حال حاضر و بعد از گذشت دو سال ما با دانشگاه شریف قرارداد بستهایم، همچنین با مدارسی مانند علامه حلی یک و سه و چند مدرسه دیگر قراردادهایی را امضا کردهایم. راه دیگری که کوئرا برای درآمدزایی داشته، برگزاری مسابقات برنامهنویسی بوده است. همچنین قرار است درآمد اصلی کوئرا از عقد قرارداد با شرکتها باشد. کار اصلی در واقع سرویس کاریابی و برگزاری مصاحبه برای شرکتهاست که از این طریق بتوانند نیروهای مورد نیازشان را جذب کنند. یک نمونه همکاری هم در این زمینه داشتهایم که با برنامه ما و با برگزاری آزمون برنامهنویسی توانستند افراد نیازشان را جذب کنند. در واقع این سه حوزه، حوزههای درآمدزایی کوئرا هستند.
- چه میزان درآمدزایی از این روشها داشتهاید؟
تاکنون دو دوره مسابقات برنامهنویسی کدکاپ را برگزار کردهایم و این مسابقات در دوره اول ۴۵میلیون تومان ورودی داشت و در دوره دوم ۸۵میلیون تومان.
- اشارهای هم بکنید به رقم قراردادی که دانشگاهها و مدارس با کوئرا میبندند.
مدارس سالانه ۵میلیون تومان و دانشگاهها ۷میلیون تومان.
- کاربران کوئرا چه تعداد است؟
حدود ۱۲هزار نفر است که اکثرا افراد فنی و برنامهنویس هستند. البته افراد زیادی هم از کوئرا استفاده میکنند بدون اینکه کاربر دائم کوئرا باشند.
- استارتاپها چقدر میتوانند مشتریان شما باشند و اینکه مشخصا در حال حاضر با استارتاپ خاصی کار میکنید؟ این سوال را از این جهت میپرسم که استارتاپها هم به دلیل ماهیت کاریشان به نیروهای انسانی در حوزه برنامهنویسی نیاز مبرم دارند.
استارتاپها از مهمترین مشتریان ما میتوانند باشند چون ما مشکلی را حل میکنیم که در حال حاضر مهمترین دغدغه و مشکل استارتاپهاست؛ یعنی تامین نیروی انسانی فنی در حوزه برنامهنویسی. در این زمینه فعلا از استارتاپهای حاضر در دانشگاه شریف شروع کردهایم و با آنها کار میکنیم.
- کوئرا مهر ۹۴ راهاندازی شده است. چقدر به اهدافی که داشتید، رسیدهاید؟
فکر میکنم تاکنون رشد خوبی داشتیم. مثلا نقطه عطف معرفی ما در کدکاپ۱ بود که ۸۰۰نفر از سراسر کشور در آن شرکت کردند و مورد توجه رسانهها هم قرار گرفت. در کدکاپ۲ هم ۱۵۰۰نفر شرکت کردند و کوئرا بیش از پیش معرفی شد؛ به ویژه در مدارس، شرکتها و حوزههای دانشگاهی.
- تجربه استارتاپها میگوید که کوئرا برای ادامه کار باید سرمایه جذب کند. در این زمینه مذاکرهای داشتهاید؟
در حال حاضر در مراحل پایانی صحبت با یک سرمایهگذار داخلی هستیم.
- روی چه رقمی توافق کردهاید؟
ارزشگذاری که سرمایهگذار روی کوئرا کرده و براساس آن به توافق رسیدهایم، ۲ میلیارد و ۵۰۰میلیون تومان است.
- تیم کوئرا چند نفره است؟
سه نفر کوفاندر هستیم. دو نفر ثابت و حدودا ۸نفر هم به صورت پارهوقت با ما همکاری میکنند.
- کوئرا نخستین تجربه شما در حوزه استارتاپی بود؟
قبل از کوئرا استارتاپ دیگری هم داشتیم به نام نسخهپیچ که نرمافزار نسخهپیچی برای داروخانه بود. تقریبا دو سال و نیم قبل بود و حدود یک سال و نیم رویش کار کردیم اما به این نتیجه رسیدیم که کار اجرایی زیادی دارد و زمان و انرژی زیادی ازما میگرفت. نسخهپیچی اینترنتی میخواست یک سیستم یکپارچه اینترنتی برای نوشتن آنلاین نسخهها و ارسال به داروخانهها باشد. در این صورت دیگر بحث دستخطهای بد و ناخوانا و مصرف کاغذ و وقت و انرژی هم کاهش مییافت. همچنین بیمار دیگر نیازی به ارائه دفترچه نداشت و تنها اطلاعاتش را ارائه میکرد. به نوعی قرار بود نسخههای کاغذی کاملا حذف شود ولی کار بسیار وقتگیری بود. هر چند جای این استارتاپ الان در ایران خالی است. با سازمان غذا و دارو هم صحبت کردیم که گفتند اجراییکردن چنین سیستم یکپارچه و بزرگی در ابتدا باید به صورت پایلوت در یک شهرستان اجرا شود، یک سال بعد در یک یا چند استان و بعد به صورت کشوری. این روند طولانی ما را از مسیر استارتاپ خارج میکرد.
- محمدباقر تبریزی بعد از یک تجربه استارتاپی و کنار گذاشتنش، به سراغ کوئرا آمده. در این مسیر حتما سختیها، ناامیدیها و ترس از شکست را زیاد تجربه کرده. کمی از تجربه زیسته خودتان در این حوزه بگویید.
بحث شکست یا تجربه تلخ جزئی از ماهیت استارتاپی است. چون ایدهای نو را ارائه میکنید که احتمال شکستش همیشه وجود دارد. این تجربه جهانی است و حتی در کشوری چون آمریکا هم روی ۸۰درصد از ایدههای نو ممکن است شکست بخورند. این آمار برای ایران روی ۹۵درصد شکست را نشان میدهد. بنابراین ریسک زیادی وجود دارد و از هر ۲۰استارتاپ ۱۹موردش ممکن است شکست بخورد که از مهمترین دلایل شکستشان میتواند عدم تامین منابع مالی باشد.
کما اینکه مشکل مالی از مهمترین مشکلات ما بوده. کل سرمایه اولیه ما ۲۵میلیون تومانی بود که مرکز شتابدهنده شریف به استارتاپ ما اختصاص داد. ما حقوقی نداشتیم و این مبلغ باید برای استارتاپ هزینه میشد. سختی زیاد بود و همیشه و هر روز با خودمان فکر میکردیم که کوئرا به چه سمتی میرود و آیا دلیلی برای ادامه کار وجود دارد یا نه؟ اما بازخوردهایی که میگرفتیم، انرژی ما را مضاعف میکرد چون معمولا نتیجه مثبت بود. مثلا کدکاپ۱ روح جدیدی بود که در کوئرا دمیده شد. چون آن زمان ما شش ماه کار کرده بودیم بدون اینکه درآمدی کسب کرده باشیم اما نتیجه کدکاپ ما را امیدوار کرد. نکته دیگر در حوزه استارتاپی این است که حتی اگر شکست بخورید، تشویقت میکنند و کسی از شکست خوردن خجالت نمیکشد بلکه به چشم تجربه به آن نگاه میکند. تجربهای که میشود راهنمای افراد برای پیشبردن یک ایده دیگر و راهاندازی یک کسبوکار دیگر.
- تاکید زیادی روی تاثیر شتابدهنده بر موفقیت دارید؛ حیات یک استارتاپ چقدر به مراکز شتابدهنده و سرمایه اولیهای که آنها تزریق میکنند، وابسته است؟
برای بیان اهمیت شتابدهندهها بهتر است به کوئرا از زمانی که جرقه ایدهاش زده شد، اشاره کنم؛ ایده اولیه کوئرا از برگزاری یک رویداد به نام استارتاپ تریگردر مرکز کارآفرینی دانشگاه شریف آمده است. از آنجا جرقه ایده زده شد و آن را در این رویداد مطرح کردیم و اول شدیم. بعد از این رتبه وارد مرکز شتابدهنده شریف شدیم. در مرکز شتابدهنده شریف و مرکز فناوری اطلاعات دانشگاه حمایت مالی و مکانی کردهاند و الان کوئرا بعد از چندین ماه به ثباتی رسیده که سرمایهگذار جذب کرده و وارد فاز جدیدی از حیات خود شده و میتواند مستقل عمل کند. اگر حمایت مالی و مکانی از کوئرا نمیشد، ما حتی کوئرا را آغاز هم نمیکردیم چون هیچ سرمایه اولیهای نداشتیم.
در حال حاضر وجود شتابدهنده به بخش لاینفک اکوسیستم تبدیل شده در حالی که سال۸۹ از شتابدهندهها خبری نبود و تنها هستههای کارآفرینی تعریف شده بود که نهایتا یک میز در اختیار افراد قرار میدادند. اما با ایجاد مراکز شتابدهنده و تزریق سرمایه، فاز جدیدی برای افراد فارغالتحصیل و در حال تحصیل ایجاد شد. چون این افراد در نهایت یا باز در ایران ادامه تحصیل میدادند یا از ایران میرفتند. اما این فاز کارآفرینی امیدواری زیادی برای فارغالتحصیلان ایجاد کرده و آنها انگیزههای زیادی برای ماندن در ایران و درآمدزایی و ایجاد اشتغال دارند. کما اینکه افراد زیادی به همین دلیل از مهاجرت منصرف شدند و در ایران ماندهاند تا کسبوکار خودشان را راهاندازی کنند. بهطور کلی من فکر میکنم اکوسیستم استارتاپی در ایران تا حدود بسیار زیادی رشدش را مدیون همین مراکز شتابدهنده است که توانسته بخش مهمی از منابع انسانی تحصیلکرده را در ایران نگه دارد.
- خود شما هیچگاه قصد رفتن از ایران را نداشتید؟
روحیات شخصی من به نوعی است که زیادهخواه هستم البته از نوع مثبتش. چون وقتی شما برای دانشگاهی درخواستی برای پذیرش ارسال میکنید، یعنی همه شرایط آنجا را بی کموکاست میپذیرید و همین امر محدودیتهای زیادی ایجاد میکند. اما من در ایران به این کشور تعلق دارم و میتوانم خواستهام را مطرح کنم و مطالبهگر باشم نه پذیرنده صرف. در حالی که خارج از ایران نمیتوانستم کارآفرین باشم بلکه نهایتا باید کارمند یک شرکت میبودم.
- عمده فعالیت شما در حوزه برنامهنویسی و ارتباط با برنامهنویسان و ارتباط با شرکتهایی است که نیروی انسانی دارای این مهارت را میخواهند. براساس اطلاعات سایت ایندید، در سطح جهان برنامهنویسی شغلی است که تا سالی بیش از ۸۰هزار دلار درآمد دارد؛ یعنی بیش از ۲۴۰میلیون در سال و تا ماهی حدود ۲۰میلیون تومان. این اعداد و ارقام در ایران به چه میزان است؟
این اعداد و ارقام خارج از ایران وجود دارد و قابل توجه است. اما اگر خارج از ایران یک برنامهنویس ساعتی بین ۴۰ تا ۴۵دلار دستمزد دریافت میکند، در ایران میانگین دریافتی برای هر ساعت ۲۰هزار تومان است. بعضی از شرکتها البته تا ساعتی ۵۰هزار تومان هم میپردازند که تعدادشان بسیار اندک است.
- اصولا دید حاکم بر برنامهنویسی و نقشی که در پیشبرد کسبوکار دارد، چگونه است؟
در ایران نسبت به این افراد که اتفاقا هسته مرکزی یک کسبوکار را تشکیل میدهند، دیدگاه شایسته و درخوری وجود ندارد. حتی در حد یک کدزنی ساده آن را میپندارند اما خارج از ایران ۸۰درصد کار یک برنامهنویس ایدهمحور و فکری است که برای ایجاد یک برنامه دارد و تنها ۲۰درصد مربوط به پیادهسازی یا همان کدزنی است. همین امر موجب میشود که یک نرمافزار که برای تولیدش باید ۵۰میلیون تومان هزینه شود، ۲میلیون هزینه میشود و بعد از یک سال کاراییاش را از دست میدهد و باز ۲ میلیون دیگر و باز از دستدادن کارایی. البته کمکم هم انتظار برنامهنویسان در حال افزایش است و هم شرکتها اهمیت این کار را بهتر درک میکنند و حاضر میشوند سرمایه مورد نیاز برای تولید یک برنامه بپردازند.
- در سایت شما نوشته شده که قصد دارید بخشی از مشکلات صنعت آیتی ایران را حل کنید. منظورتان دقیقا چه مشکلی است؟
براساس آنچه بزرگان حوزه آیتی میگویند، حجم بازار آیتی ایران تا سال ۲۰۲۰ به بیش از ۳۰میلیارد دلار میرسد. مهمترین نیاز این بازار هم منابع انسانی است که اگر خوب تامین نشود، این بازار ۳۰میلیارد دلاری محقق نمیشود و بسیار کوچکتر خواهد بود.
- برنامهنویسی بخشی از رشته کامپیوتر است. این مهارت چقدر در دانشگاهها آموخته میشود؟
ضعف اصلی دانشگاههای ایران همان نیازی است که کوئرا هم براساس آن شکل گرفته است. مثلا شما این جمله را زیاد شنیدهاید «دانشجوی شریف است و فقط درس خواندن بلد است». مشکل اصلی در دانشگاههای ما این است که دانشجو تنها درس میخواند و هیچ کار عملی با علوم تئوری که میآموزد، انجام نمیدهد.
- یعنی مثلا کسی که ارشد نرمافزار از دانشگاه شریف دارد هم هیچ تضمینی وجود ندارد که بتواند برنامهنویسی قوی باشد؟
نه! واقعا چنین تضمینی وجود ندارد. خود من از سال دوم کارشناسی، در شرکتی خارج از دانشگاه کار کردم. بنابراین اگر کار نبود، راه استفاده از تئوری را نمیدانستم و الان کوئرا را نداشتم؛ یعنی صرفا ارشدگرفتن دلیل بر داشتن مهارت نیست. مثلا در رشته مهندسی نرمافزار که مهمترین بخشاش آشنایی دانشجو با کدنویسی و کارکردن با سیستمهای نرمافزاری است، ترمهای هفتم و هشتم که دانشجو کارآموزی میکند. همین مدت هم بیشتر سرهمبندیشده تمام میشود.
- کمی هم بپردازیم به بازار تولید نرمافزار؛ نرمافزارهای زیادی در شاخههای مختلف به بازار میآید. چند درصد از این نرمافزارها صفر تا صد تولید ایرانیهاست؟
اگر منظورتان از تولیدکدزدن باشد، همه کدهای این برنامهها ایرانی است اما اکثرا پلتفرمها تولید خارج از کشور است اما مهم ایده نرمافزارهاست که بسیار کم ایرانی هستند.
- چرا ما ایده نداریم؟
چون سخت است؛ مهارت فکرکردن میخواهد و دیدگاه بلندمدت. در ایران نخستین مسئله این است که چه کاری بکنیم که سریعتر پولی به دست بیاوریم. بنابراین کپی پلتفرمها راحتترین کار است. گاه تغییراتی در آنها ایجاد میکنند و گاه کپی محض است.
- کپی محضبودن چه پیامدهایی دارد؟ پیامد ملموسی که خودتان تجربه کرده باشید.
مثلا اوبر در انگلیس رواج یافت و براساس گران بودن تاکسی در آن کشور ایجاد شد اما کسانی که کپی محضی از آن در ایران ارائه کردند، شکست خوردند ولی امثال تبسی و اسنپ از تاکسی اینترنتی ایده گرفتند و بومیسازیاش کردند. به همین دلیل موفق بودهاند.
- اما خیلیها معتقدند که دنیای نرمافزاری و برنامهنویسی، با اندروید تکان خورد و رشد سریعش را مدیون اندروید است. چقدر با این دیدگاه همداستان هستید؟
مهمترین مسئله در حوزه اندروید وجود تعداد میلیونی اسمارتفونها یا گوشیهای هوشمند در ایران یعنی حدود ۲۰میلیون گوشی اندرویدی است؛ یعنی هر کسی اپلیکیشنی طراحی کند یا بومیسازی کند و در کافه بازار عرضه کند، ۱۰هزار فروش هم که داشته باشد حتی اگر قیمت هزار تومان باشد، سود خوبی نصیبش میشود.
- سودکردن و درآمدزایی جنبه مثبت قضیه است اما رواج بیش از اندازه این نوع درآمدزایی چه ریسک و تهدیدهایی به همراه دارد؟
اینکه کسی بتواند با یک نرمافزار در کمترین زمان ممکن به پول برسد حتی اگر پول خیلی بزرگی هم نباشد، موجب شده تا ما با پدیده اپلیکیشنهای زرد در جامعه مواجه باشیم؛ اپلیکیشنهایی که از حال و هوای حاکم بر جامعه سوء استفاده میکنند و شاید یک هفته هم برایشان زمان صرف نشده اما درآمدهای چند ده میلیونی نصیب صاحبانشان میکنند. مثلا ایرانیها علاقه زیادی به شرکت در قرعهکشی و برندهشدن دارند. به نظر من این مسئله خوشایند نیست که افراد بدون اینکه تلاشی بکنند همه تمرکزشان را بر بخت و اقبال و قرعهکشی بگذارند. این فرهنگ پسگرایانه است. همین شده دستمایه طراحی اپلیکیشنهایی که هر چه بیشتر این فرهنگ را در جامعه رواج میدهند. اینها جنبههای منفی این رواج است که به نظر من سوءاستفاده از فرهنگ ضعیف ماست.
- برگردیم به کسبوکار شما؛ کوئرا رقیب هم دارد؟
اگر جنبهای از کار کوئرا را کاریابی فرض کنیم، باید بگویم که سیستمهای کاریابی بسیاری در ایران فعالیت میکنند اما به خاطر ماهیت کاریشان رقیب کوئرا نیستند، چون آنچه کوئرا انجام میدهد، مهارتسنجی و آزمون فرد است و این وجه از کار را هیچ کسبوکار دیگری در ایران ندارد.
- اینکه کسی از کوئرا نمره خوبی بگیرد و آزمونها را به خوبی پشت سر بگذارد، برای همه کسبوکارها مورد تایید است؟ یعنی کوئرا الان چنین جایگاهی به دست آورده است؟
این غایت آرزوی ماست و در پی رسیدن به چنین آرزوی بزرگی تلاش میکنیم؛ اینکه کوئرا اینقدر مورد تایید باشد که منابع انسانی معرفی شده از آن را همه بپذیرند اما در شرایط فعلی هنوز چنین جایگاهی نداریم. افراد از مبتدی تا ماهر در آن حضور دارند و ما با ارائه تمرینهای زیاد سعی در مهارتافزایی افراد داریم.