- مهمترین دلایل عدم رشد استارتاپهای پزشکی چیست؟
دنیای استارتاپها و پیشرفت آنها مستلزم استفاده از همه ظرفیتهاست. اما در کشور ما جامعه مهندسی از جامعه پزشکی دور است و اعتماد کمی به آنها وجود دارد. تا یک سال و نیم پیش، اغلب استارتاپها بچههای پزشکی را در تیمشان نداشتند و نگاه بچههای مهندسی اینگونه بود که بخش پزشکی حق جامعه مهندسی را پایمال کرده است.
از طرفی، پزشکان هم به جامعه مهندسان اعتماد و اعتقاد نداشتند. بنابراین، یکی از دلایل عدم رشد استارتاپها در حوزه سلامت این بود که این دو قشر با هم کار نکردند.
علت دیگر هم برمیگردد به این موضوع که جامعه پزشکی، به این دلیل که با بدن و جان انسان سر وکار دارد، کمی دیر اعتماد میکند و سختگیر است. موضوع دیگر این است که پزشکان وجود استارتاپها را زنگ خطری برای میزان درآمدشان میدانند.
همچنین، برخی از پزشکان که صاحب نفوذ هستند، با رشد و توسعه استارتاپهای حوزه سلامت مخالفاند و به کسبوکارهای استارتاپی حاضر در این حوزه اجازه رشد نمیدهند. به همین دلیل، استارتاپهای حوزه سلامت نسبت به استارتاپهای دیگرحوزهها رشد کمتر و کندتری را تجربه کردهاند.
برخی از افراد مرتبط با مافیا مانع رشد هستند. شاید مافیا اصطلاح درستی نباشد؛ بهتر است بگوییم که منافعی دارند. فرض کنید که میلیونها دارو بدون دلیل تجویز میشود و بعضاً میبینیم که داروی بیربطی به بیمار داده میشود. فناوری اطلاعات میتواند با شفافسازی مانعی بر سر راه افراد سودجو باشد. چون مسیر ورود و خروج و تجویز دارو را شفاف میکند.
-
در بدنه وزارت بهداشت چه رویکردی نسبت به استارتاپها وجود دارد؟ آیا آنها پذیرفتهاند؟
بدنه وزارت بهداشت با استارتاپها و سازوکارشان بیگانه است. مسئولان وزارت بهداشت هنوز بروشور را قبول دارند. وزارت بهداشت کمتر در شبکههای اجتماعی حضور داشته و کمتر از ظرفیتهای استارتاپها استفاده کرده است.
اگر دقت کنیم، میبینیم که یکی از مشکلات برمیگردد به خود وزارت بهداشت. یعنی وزارتخانهای که باید در امر فناوری پیشرو باشد هنوز به این سطح نرسیده است. شاید حساسیت روی اطلاعات مردم [که مبادا به دست نااهل بیفتد] و عدم اعتماد به فناوری از دلایل عدم رشد وزارت بهداشت در این حوزه باشند.
این مسئله در حالی است که در برنامه چهارم، پنجم و ششم توسعه به خدمات الکترونیک سلامت و پرونده الکترونیک سلامت به صورت جدی اشاره شده و از دولت خواسته شده که این اتفاق بیفتد.
-
چقدر تقصیر متوجه خود استارتاپهاست؟
کسی که دارد برای بیمار یا یک فرد سالم دستورالعمل صادر میکند باید خودش به آن مسئله آگاهی داشته باشد و نظام سلامت و فعالیتهای حوزه سلامت را بشناسد. از طرفی، بعضاً بنیانگذاران و مدیران استارتاپها، به دلیل نداشتن اطلاعات پزشکی، حساسیتهای این حوزه را درک نمیکنند یا خواستههایی دارند که با قوانین نظام سلامت در تضاد است.
همه این عوامل دست به دست هم دادهاند تا در این زمینه عقب بیفتیم و این عقبماندگی به ضرر کشور است. در حالی که استارتاپهای حوزه سلامت میتوانند عدالت اجتماعی را رقم بزنند و هر کسی در هر کجای کشور به بهترین پزشکان و خدمات دسترسی داشته باشد.
-
چرا اغلب استارتاپها روی دو موضوع (مشاوره و نوبتدهی آنلاین) تمرکز کردهاند؟
شاید به دلیل اینکه کار راحتتر است یا جامعه پزشکی دنبال بیمار بیشتر میگردد. این استارتاپها هم تمرکزشان روی افزایش مشتریان مطبهاست. بنابراین، نوبتدهی آنلاین در این زمینه به پزشکان کمک کرده است.
استارتاپها هم به جای درگیری با مافیا و اژدهای بزرگ و هفتسر مجوز ترجیح میدهند روشهای بیدردسرتر را انتخاب کنند. گاه یک استارتاپ باید ۲۰ مجوز بگیرد تا در حوزه سلامت کار کند. اما این دو موضوع کمتر درگیر بحث مجوزند.
از طرفی، شاید استارتاپها یا افرادی که میخواهند وارد این حوزه شوند نمیدانند در دنیا و در حوزه سلامت چه خبر است. استارتاپهای حوزه حملونقل با دنیا تعاملاتی داشتند و فناوریهای روز را میشناختند.
اما استارتاپهای حوزه سلامت کمتر با استارتاپهای جهانی در ارتباطند. اگر این ارتباطات را از طریق سامراسکولهای ایهلث برقرار کنیم و خودمان به پیادهسازی فناوری روز دنیا در حوزه سلامت ایران اقدام نماییم تغییرات بزرگ و خوبی رقم خواهد خورد.
-
البته همین استارتاپها هم نتوانستهاند سهم بالایی از بازار بگیرند. برای افزایش سهم چه باید کرد؟
بررسیهای ما نشان میدهد که در حال حاضر حجم تراکنش استارتاپهای حوزه سلامت ۱۰میلیارد تومان است. این رقم بسیار ناچیز است. در حالی که سالانه تا ۴۰۰میلیون ویزیت در ایران انجام میشود. برای اینکه این عدد تکان بخورد و تغییر کند و استارتاپها به این حوزه بیایند و رشد کنند، وزارت بهداشت باید گاردهایش را باز کند.
سپر چند لایهای را که جلوی استارتاپها قرار داده کنار بزند و استارتاپها هم به اطلاعات مردم و روشهای دسترسی به اطلاعات مردم احترام بگذارند. چند وقت پیش، اطلاعات رانندگان یکی از تاکسیهای آنلاین لو رفت؛ شما تصور کنید که اطلاعات یک بیمار مبتلا به ایدز یا مبتلا به هپاتیت لو برود. چه ضایعه و مشکل امنیتی بزرگی برای کشور ایجاد میشود. بنابراین، نمیتوان حساسیتهای این حوزه را نادیده گرفت.
وزارت بهداشت باید اجرای پرونده سلامت را به عهده بخش خصوصی و استارتاپها بگذارد و خودش به عنوان رگولاتور و ناظر بر اجرای این کار نظارت کند. وزارت بهداشت باید بتواند زیرساختهای ذخیره داده را تهیه کند و با تدوین دستورالعملهای مشخص و علمی، سازوکار توسعه سلامت الکترونیک و استارتاپهای سلامت را تسریع کند. وزارت بهداشت باید سریعاً موضع خود را نسبت به استارتاپها مشخص کند
-
از عدم تنوع استارتاپهای سلامت حرف زدیم؛ چه حوزههای دیگری وجود دارد که از آنها غفلت شده است؟
استارتاپها اولویتهایی چون زندگی سالم و لایفاستایل را فراموش کردهاند. در میان ۸۰میلیون نفر جمعیت ایران ۵میلیون نفر بیمار وجود دارد و ۷۵میلیون آدم سالم در این مملکت زندگی میکنند. اگر استارتاپها روی این جمعیت سالم سرمایهگذاری کنند و از ظرفیت فناوری برای ارتقاء سبک زندگی استفاده شود، تغییرات بزرگی در جامعه و سلامت مردم ایجاد میشود.
این قضیه دیگر به مجوزهای متعدد هم نیاز ندارد. درآمدزایی بالایی هم ایجاد میشود و جنبه انسانی پررنگی هم دارد. آموزشهای الکترونیک، مشاورههای سلامت، استفاده از آزمونهای مختلفی که در حوزه سلامت برای اندازهگیری سلامت مردم میتوان طراحی کرد و الخ از موضوعاتی است که سبک زندگی مردم را متحول میکند.
تولید محتوای دیجیتال هم حوزه مهم دیگری است؛ متأسفانه وزارت بهداشت در زمینه ارتقاء سلامت از بازیهای رایانهای و استارتاپهای حوزه سلامت کمترین استفاده را میکند. ویدئویی که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود چند میلیون نفر بیننده خواهد داشت، با صرف کمترین هزینه. اما وزارت بهداشت هنوز به چاپ بروشور با هزینههای میلیاردی تن میدهد.
شاید هم در حوزه نشر و چاپ این مطالب مافیایی وجود دارد که مانع استفاده استارتاپهای سلامت از ظرفیتشان برای ساخت ویدئو و انتشارش در بستر وب میشود. فرهنگ مردم یکی از موارد مهم در توسعه استارتاپهای سلامت است؛ آیا مردم امکان استفاده از خدمات استارتاپها و فناوری را در حوزه سلامت دارند یا نه؟
آیا در این زمینه فرهنگسازی شده است؟ هنوز فرهنگ استفاده از فناوری در این حوزه بین مردم نهادینه نشده است. دو تا سه سال زمان گذشت تا یاد گرفتیم که از تاکسیهای اینترنتی چگونه استفاده کنیم. حتی خرید اینترنتی هم زمانبر بود. اگر مردم نیازی احساس کنند، این خواست عمومی هم به رشد استارتاپها منجر میشود. این موضوع هم هنوز نهادینه نشده است.
-
با صاحبان استارتاپها که صحبت میکنیم، کمبود سرمایه را عامل محققنشدن ایدههایشان میدانند. چرا این حوزه هنوز برای سرمایهگذاران جذاب نشده است، در حالی که این بازار ظرفیت و گردش مالی بالایی هم دارد؟
استارتاپها به دلیل مسلحنشدن به دانش پزشکی و مشکلات مربوط به مجوزها، ویسیها و سرمایهگذارها رغبتی به حضور در این حوزه ندارند. بنابراین استارتاپهای سلامت بزرگی نداریم. در رابطه با بازار سلامت و ظرفیتهایش باید بگویم که همه بازار را شاید نتوان به حوزه استارتاپها آورد. چون بسیاری از ارقام این بازار مربوط به جراحیها، درمانهای تشخیصی پیشرفته و الخ است. اما بخشهای عمدهای از این بازار میتواند آنلاین شود.
پیشبینی میشود که حجم بازار فناوری اطلاعات ایران ۳۵میلیارد دلار است. ما میدانیم که ۲۵درصد از بازار فناوری اطلاعات بهطور قطع در دست نظام سلامت است. این بازار میتواند در حوزه استارتاپهای حوزه سلامت، استارتاپهای حوزههای نانو، بایو و دارو بسیار بزرگ و درآمدزا باشد.
باید برنامهریزی کرد و با عزم ملی روی این بازار سرمایهگذاری شود. الان منافع برخی از شرکتهای سنتی منافعشان در گرو مبارزه و مخالفت با استارتاپهاست. در نهایت، این شرکتها ضرر خواهند کرد. چون مانع ورود تکنولوژی به کشور میشوند. بنابراین، اول خودشان از قطار فناوری روز دنیا عقب میمانند و ضرر میکنند.
اگر این مخالفتها کم شود و استارتاپها با دانش و پیگیری بیشتر و سرمایهگذارها با قبول ریسکهای این حوزه وارد گود شوند، بازار بزرگی در حوزه سلامت ایجاد میشود که اشتغالزایی، درآمدزایی و آسایش و آرامش مردم را در پی دارد.
وزارت بهداشت باید اجرای پرونده سلامت را به عهده بخش خصوصی و استارتاپها بگذارد و خودش به عنوان رگولاتور و ناظر بر اجرای این کار نظارت کند. وزارت بهداشت باید بتواند زیرساختهای ذخیره داده را تهیه کند و با تدوین دستورالعملهای مشخص و علمی، سازوکار توسعه سلامت الکترونیک و استارتاپهای سلامت را تسریع کند.
وزارت بهداشت باید سریعاً موضع خود را نسبت به استارتاپها مشخص کند و سازوکار پاسخگویی به آنها را فراهم کند و فرایند مجوزها تسریع شود. باید این نکته را هم اضافه کنم که اگر استارتاپها به وزارت بهداشت وابسته شوند مرگ خود را رقم زدهاند. آنها باید از راه دور و فقط بهعنوان راهبر به وزارت بهداشت نگاه کنند و خود را وابسته نکنند.
در پایان، باید به این نکته هم اشاره کنم که یکی از محاسن استفاده از خدمات استارتاپها احترام و تکریم بیماران است. بیماران ایرانی هنوز پشت درِ مطبها و در صفوف انتظار بیاحترامی میبینند. اگر استارتاپی بتواند ارتباط یک بیمار بستری در بیمارستان را با خانوادهاش برقرار کند، آسایش روانی او و آرامش خانوادهاش را برقرار کرده است.
نباید نگاهمان به انسان همچون نگاه به یک کیسه پول باشد. الان نگاه برخی از پزشکان به بیمار محترمانه نیست، چه در مطبها و چه در بعضی از بیمارستانها.