- بنیانگذار ایوند برخلاف نظراتی که گاه ابراز میشود، از رشد کسبوکارش راضی است و آینده خوبی برایش متصور است و توانسته سرمایه میلیاردی برای رشد استارتاپش جذب کند. ۵هزار بازدیدکننده روزانه دارد و تاکنون ۴ هزار رویداد در ایوند به ثبت رسیده است. رویدادهایی که بین صفر تومان برای رایگانها تا ۲۵۰ میلیون تومان برای رویدادهای بزرگ ارزش ریالی دارند و سهم ایوند از هر رویدادی که ثبت میشود 4 درصد است. احمدی در گفتوگو با «شنبه» علاوه بر ایوند از مسائل مختلف اکوسیستم نیز حرف زده است. احمدی در کنار امیر حبیبزاده که هم بنیانگذارش در ایوند است به آینده امیدوارند. در این گفتوگو هم حرفهای امیدبخشی زده و تاکید کرده همه جوانان در هر کجای ایران که باشند میتوانند استارتاپ خودشان را راهاندازی کنند.
- سال ۸۷ و با دانش نرمافزار وارد ایران شدید یعنی در زمانی که تبوتاب استارتاپی هنوز داغ نشده و حتی میتوان گفت آغاز هم نشده بود. چقدر از این حوزه شناخت داشتید و اینکه اصولا برای راهاندازی کسبوکار در این زمینه راهی ایران شدید؟
چون قصد ماندگاری در آمریکا را نداشتم در اولین فرصت به ایران برگشتم. اما شروع کار من در حوزه سنتی بود؛ زمانی که به ایران آمدم یکی از آشنایان که شرکتی در زمینه تجهیزات پزشکی داشت، به یک نفر در بخش فروش نیاز داشت که زبان انگلیسی بداند و به راحتی بتواند مفاهیم فروش در آن حوزه را یاد بگیرد. من هیچ شناختی از فروش نداشتم و در آن زمان کارهای فریلنس انجام میدادم که گاهی خوب بود و گاهی نبود. درحال ازدواج هم بودم و باید کاری دستوپا میکردم. البته معمولا از تجربه فروشم به خوبی یاد میکنم. یک سال و نیم آنجا بودم و سال ۹۱ بود که شنیدم شرکتی به نام خاورزمین و فردی به نام محسن ملایری در ایران رویداد استارتاپی برگزار میکنند. بنابراین به تیم داوطلبان تهران پیوستم و تیم تشکیل دادیم که بعدها همین تیم به کانون کارآفرینی ایران بهعنوان یک انجیاو تبدیل شد و اوایل سال ۹۲ تا سال تابستان ۹۴ یعنی حدود دو سال و نیم در این مجموعه بودم سعیمان بر این بود کمک کنیم جامعه کارآفرینی ایران در این حوزه ساخته شود. یک بخش مهم از کارمان هم رویداد بود. بنابراین پروژهای به نام مایایونت داشتم که بیشتر برای راحتترکردن کارهای کانون رویش کار میکردم و البته قصد داشتم که بعدها تماموقت روی این پروژه کار کنم.
- چه بازاری متصور بودید یا حداقل پیش روی خود میدیدید که با کمک به برگزاری رویدادها در ایران بتواند زمینه آغاز به کار یک استارتاپ باشد؟
همه چیز از مشکلی شروع شد که برای برگزاری رویدادها در کانون داشتیم. همین الان هم چنین مشکلاتی در ارتباط با ثبتنام افراد، پرداخت هزینهها، شیوههای حضور و … وجود دارد. من میدانستم که این روش ناقص است و باید راهی برای تسهیلگری در این حوزه ایجاد کنیم ولی اینکه این مارکت چقدر بزرگ است و چقدر ظرفیت آغاز به کار یک استارتاپ را دارد، در ذهنم نبود و تنها میخواستم آن مشکلات را حل کنم.
- در حال حاضر بازار را چگونه میبینید؟
دید من نسبت به بازار برگزاری رویداد در ایران مثبت است و میزان رشد ایوند هم میتواند چنین نکتهای را نشان دهد. چون ما هر فصل تقریبا رشد دو برابری نسبت به فصل قبلش داشتهایم و اگر همین رویه را ادامه دهیم به جایگاه خوبی میرسیم. چون از مهرماه سال گذشته تاکنون هر ماه رشدی 25 درصدی را تجربه کردهایم.
- ایوند چه سالی لانچ شد؟
ایوند در واقع از همان زمانی که در کانون کارآفرینی بودم با مایایونت لانچ شد که بعدها شد ایوند. در آن زمان اصلا زمانی برای مایایونت صرف نمیکردم و بیشتر روی برگزاری استارتاپ ویکندهای تهران و شهرهای دیگر و سایر رویدادها تمرکز کرده بودم. شاید اگر سال ۹۳ یا ۹۴ استعفاء میدادم و همه زمانم را برای مایایونتی که بعد شد ایوند صرف میکردم، الان خیلی جلوتر بودیم اما من کارهای مربوط به کانون را خیلی دوست داشتم چون هم برای خودم به لحاظ برندینگ شخصی و به لحاظ شبکه سازی خیلی موثر و برای کلیت این حوزه مهم بود. ولی در طول هفته تنها دو تا سه ساعت روی مایایونت زمان صرف میکردم تا اینکه یکم مهرماه سال ۹۴ تصمیم گرفتم که همه زمانم را صرف مایایونت بکنم. نیروی فنی هم گرفته بودیم. از اول با کوفاندر شروع کردم و تا الان دو همبنیانگذار عوض کردهام و تابستان سال گذشته با امیر حبیبزاده که اتفاقا در همین زمینه کارهایی را انجام میداد صحبت کردیم و استارتاپ را راه انداختیم و همه زمانمان را روی مایایونت ایوندشده گذاشتیم.
- با چه سرمایه اولیهای کار را آغاز کردید؟
یعنی باید عدد بگویم؟! عدد نمیتوانم بگویم ولی باید اشاره کنم که تاکنون در دو مرحله سرمایه جذب کردهایم که مرحله اول عدد کوچکی بود و در مرحله دوم میزان سرمایه بزرگتری جذب کردیم.
- اشارهای به میزان سرمایه جذبشده نکردید. خودتان چقدر سرمایه داشتید؟
در واقع هیچ و رشد ایوند از طریق جذب سرمایه و درآمدزایی خودش است.
- اشتغالزایی ایوند تاکنون چقدر بوده؟
در حال حاضر ۱۴ نفر هستیم که یکی دو نفر دیگر هم به زودی به ما ملحق میشوند.
- بهعنوان یک استارتاپ در حوزه رویدادها آغاز به کار کردید؛ دستهبندی خاصی از رویدادهایی که میتوانید برگزار کنید، دارید؟
نه. همه نوع رویداد میتواند در سایت ما ثبت شود. البته در آغاز بیشتر روی رویدادهایی که صبغه کارآفرینی داشتند، تمرکز کرده بودیم. در مراحل بعد رویدادهای مدیریتی و مدیریت کارآفرینی را هم اضافه کردیم. اما در حال حاضر انواع رویدادهایی چون پزشکی و کارآفرینی و … را برگزار میکنیم. در واقع ایوند فکر میکند که هر رویدادی که آغاز و پایانی دارد و افرادی بابت آن دور هم جمع میشوند، میتواند بهعنوان یک رویداد تلقی شود که ایوند میتواند در برگزاری آن کمک کند.
- سازوکار ایوند برای برگزاری رویدادها چگونه است و مشتریان برای استفاده از ایوند چه راههایی پیش رو دارند؟
برگزارکننده رویداد در ایوند حساب کاربری ایجاد میکند و رویداد را تعریف میکند؛ یعنی درج محل برگزاری، زمان شروع، برگزارکننده و … در این صورت صفحهای اختصاص در اختیار فرد قرار میگیرد. بلیتها مشخص میشوند که مثلا بخشی ویژه دانشجویان است و قیمت مشخصی دارد یا بخش قیمت گرانتری دارند. همچنین برگزارکننده میتواند ایوندش را بین مخاطبان مختلفش پخش کند. در کنار پروسه ثبتنام به مشتری ابزاری برای اطلاعرسانی میدهیم که اطلاعرسانی بیشتری انجام دهد. همچنین قبل و بعد از رویداد گزارشی در دست برگزارکننده است که چه افرادی از چه مسیرهایی به رویدادش آمدهاند.
- هزینه رویداد چگونه پرداخت میشود؟
افرادی که ثبتنام میکنند، پولشان به یک حساب موقت میآید که در سایت ایوند است. هر روز و هر هفته و هر زمانی میتوان درخواست تسویه داد که بعد از ۲۴ ساعت با کسر ۴ درصدی که سهم ایوند است، پول به حساب برگزارکننده واریز میشود.
- چقدر میتوان روی درآمدزایی از برگزاری رویدادهای تخصصی حساب کرد. منظورم برای خود فرد برگزارکننده است؟
۱۰۰درصد درآمدزایی ایجاد میکند حتی اگر در آدرسهای خیلی دور از ذهن واقع شوند که دلیلش هم این است افرادی که هدفشان از برگزاری رویداد آموزش مهارت خود و کسبدرآمد است معمولا توان مالی بالایی برای دسترسی به آدرسهای سرراست و مکانهای معروف مانند تالارها را ندارند. چون هیچ استانداردی برای دریافت هزینههای اجاره چنین مکانهایی وجود ندارد. از طرفی رویدادها مکانی برای نزدیکشدن به آدمهاست و نتایجش بیشتر در آینده مشخص میشود. صنعت رویداد به نظر من هم به لحاظ جنبههای درآمدزایی و هم به لحاظ شناساندن شهرهای محل برگزاری رویداد کمک زیادی میکند که به رشد گردشگری آن مکان هم منتهی میشود. مثلا هر ساله رویداد برنامهنویسی در زنجان برگزار میشود و شاید تا ۱۰سال دیگر به نقطهای درخشان برای رشد گردشگری این شهر تبدیل شود.
- نخستین رویداد چند وقت بعد از لانچ شدن سایت ثبتنام کرد؟
خوبی کار ما این بود که همیشه مشتریانمان را داشتیم. یعنی هم مایایونت و هم ایوند با مشتری لانچ شد. حتی زمانی که پارهوقت روی مایایونت کار میکردم با رشدی که داشت توانستم اسناد رشدش را جلوی سرمایهگذار قرار دهم و بگویم که چنین بازاری وجود دارد و میتواند محلی برای سرمایهگذاری و رشد باشد. در واقع مهمترین مشکلات یک استارتاپ داشتن بازار و مشتری است مسئلهای که از همان اول برای ایوند حل شده بود.
- تاکنون چند رویداد در ایوند ثبت شده است؟
بیش از ۴هزار رویداد.
- چه تعداد از رویدادهایی که در ایوند ثبت شده مجانی بودهاند؟
۲۵۰۰رویداد مجانی برگزار کردهایم.
- رقم قابلتوجهی است و این سوال را ایجاد میکند که وقتی برگزاری مجانی رویدادها عایدی مالی نصیب امثال ایوند نمیکند، چه توجیح اقتصادی برای برگزاریشان وجود دارد؟
یکی از خوبیهای این بیزینسمدل این است که پخششدن اخبار و اطلاعات در ذات خودش حالت ویروسی دارد. بنابراین حتی رویدادهای مجانی هم در نهایت به معرفی بیشتر منجر میشود که میتواند مشتریانی را به سمت کسبوکارهایی چون ایوند روانه کند. از طرفی بسیاری از رویدادها در ابتدا رویداد کوچک مجانی دارند که خود را معرفی میکنند و بعد از آن رویدادهای بسیار بزرگی برگزار میکنند که بابت حضور در آنها باید هزینه پرداخت کرد.
- بازدیدهای روزانه ایوند چه تعداد است؟
حدود ۵هزار نفر در روز و با اینکه ما به الکسا اهمیت نمیدهیم اما برگزارکنندهها به رتبه الکسای ما اهمیت میدهند، این رتبه هم اخیرا رشد خوبی داشته است.
- با توجه به حضور شما در بازار رویدادها، بفرمایید که هزینههای برگزاری رویدادها در ایران معمولا چه اعداد و ارقامی را در بر میگیرد؟
تنوع هزینهای بالایی در برگزاری رویدادها وجود دارد. از رایگان تا برگزاری جشنوارهای مانند وب که ۲۵۰ میلیون تومان برایش هزینه میشود. بهطور کلی برگزاری رویداد را میتوان در سه دسته تقسیمبندی کرد؛ رویدادهای رایگانی مانند همفکر که دائما برگزار میشوند، رویدادهای متوسطی که بین ۴ تا ۱۵ میلیون تومان خرج دارند مانند استارتاپ ویکندها و استارتاپگرایندها که ماهی یک یا دوبار برگزار میشوند و رویدادهایی ملی که سالی یک بار برگزار میشوند و برگزاریشان حداقل بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان هزینه دارد. مثلا برای اجاره فضایی در کتابخانه ملی باید چنین هزینهای پرداخت شود.
- چقدر امیدوار هستید که رویدادهای دولتی زمانی در ایوند ثبت شوند و اگر نشوند دلیل آن را چه میدانید؟
اگر رویدادی ثبتنام داشته باشد، ۱۰۰درصد میتواند در ایوند حضور داشته باشد ولی اگر بحث دعوتنامه در میان باشد، چنین رویدادی به دلیل اینکه جنبه تشریفاتی دارد، در ایوند ثبت نمیشود و به صورت رسمی از خود ارگانها و سازمانهای مربوطه به رویدادها دعوت میشوند. یکی از مشکلاتی که ما باید حل بکنیم جلب اعتماد سازمانهای دولتی ثبت استارتاپ بهعنوان یک شرکت دانشبنیان است چون در این صورت نهاد دولتی میتواند مطمئن باشد که سازمانی اعتبارنامه ما را بررسی کرده و مشکلی برای همکاری با ما وجود ندارد. در واقع میخواهیم این دیدگاه را که میگویند چند جوان با خرید دامینیسایتی راهاندازی کردهاند و قابل اعتماد نیستند، اصلاح کنیم. به همین دلیل به دنبال راههایی برای معتبرکردن هر چه بیشتر خودمان هستیم.
- جشن تولد، مراسم ختم و ازدواج هم در ایوند ثبت میشوند؟
بله و داشتیم که به صورت خصوصی ثبت میکنند و هر کسی آنها را در سایت نمیبیند.
- ایوند الگوی خارجی هم داشته است؟
استارتاپهای ریز و درشت زیادی در این زمینه وجود دارد. میتوانم به استارتاپ ایونتبرایت اشاره کنم که در همه جهان کار میکند و تاکنون بیش از ۴۰۰ میلیون دلار از بازار رویدادها درآمد داشته است. ایونتبرایت سال ۲۰۰۶ کارش را آغاز کرده و رشد بسیار خوبی داشته است. اما مسئلهای که وجود دارد این است که ما در ایران در حال ایجاد بازار رویدادها هستیم و باید به شکلگیریاش کمک کنیم اما استارتاپهای جهانی با بازاری از قبل موجود مواجه بودهاند.
- ایوند ممکن است رویدادهای خارج از ایران را هم پوشش دهد؟
هدفمان این است که یکی دو سال تنها روی ایران تمرکز کنیم و اگر نوآوری خاصی به دست آوردیم که احساس کردیم میتوانیم به رویدادهای خارج از ایران هم سرویس بدهیم حتما این کار را میکنیم.
- امثال ایونتبرایت ممکن است به ایران بیایند؟
به نظر من میآیند و حتما خواهند آمد و احتمالا الان در حال بررسی بازار هستند تا ببینند چه زمانی ریسک حضور در بازار ایران کاهش مییابد.
- در این صورت ایوند چه عکسالعملی نشان میدهد؟
در چنین مواقعی همیشه ثابت شده که شرکتهای محلی که سالها در آن زمینه کار کرده و هزینههای بالایی متحمل شدهاند به راحتی کنار نمیروند. همانطور که دیوار و شیپور هنوز نتوانستهاند همشهری را کاملا از رونق بیندازند و شاید هیچگاه نتوانند، هر چند سهم بالایی از بازار را به دست آورده باشند. همین الان هم اگر رقیب خارجی به ایران بیاید باید هزینههای زیادی بابت رقابت با شیپور و دیوار بکند.
- یکی از گزینههایی که مدیران استارتاپها با حضور در کشورهای دیگر انجام میدهند، خرید استارتاپهای مشابه خود است. در شرایط فعلی ایوند را به قیمتی میفروشید و به لحاظ ارزشگذاری مالی چه رقمی روی ایوند میگذارید؟
اگر خریداری پیشقدم شود و مثلا از همین فردا بخواهد ایوند را در اختیار بگیرد، رقم ما برای فروش ایوند بیش از ۱۰میلیارد تومان خواهد بود.
- برگردیم به سوالی که پاسخی به آن ندادید. یعنی میزان جذب سرمایهای که تاکنون داشتهاید. پاسخ به این سوال میتواند افرادی را که سرمایهای ندارند و میخواهند چموخم جذب سرمایه و میزان آن را بدانند، امیدوار کند.
سال اول که به صورت پارهوقت روی مایایونت کار میکردم و به شیبی رسید که بتوانم آن را جلو سرمایهگذار بگذارم و از آن دفاع کنم، تنها ۱۰۰هزار تومان برایش خرج کردم. اما وقتی آن را جلوی سرمایهگذار گذاشتم براساس برنامهریزی و پیشبینی هزینهای که کرده بودیم مثلا برای میزان زمان حدود یک سال ۵۰۰ میلیون تومان سرمایه خواستیم که بخشی را از سرمایهگذار دریافت کردیم و بخشی هم درآمدهای خود ایوند به دست آوردیم. همین تابستان هم که به سراغ سرمایهگذار رفتیم بازه زمانی ۱۸ماهه را در نظر گرفتیم و هزینهها را تا دو میلیارد تومان برآورد کردیم که بخشی را از درآمد ایوند و بخشی را از سرمایهگذار گرفتیم.
- البته عدم نیاز به سرمایه اولیه بالا موجب شده تا افراد زیادی به راهاندازی استارتاپ روی بیاورند. تا جایی که میتوانیم بگوییم موج استارتاپ در ایران راه افتاده که در نهایت کمتر از ۱۰درصدشان موفق میشوند. به نظر شما وجود چنین موجی مثبت است یا منفی و آیا باید کنترل کرد؟
این موج عالی است و نباید کنترل کرد. من از این بابت خوشحال هستم و حتی افرادی را که با ایوند کار میکنند، تشویق میکنم که استارتاپ خود را راهاندازی کنند. اما مسئله رویکرد افراد است. اگر مسئله پولدار شدن در ابتدای راه است، سرخوردگی زیادی ایجاد میشود چون ممکن است حتی تا ماهها و سالها پولی در کار نباشد. حتی آمار جهانی میگوید ۹۰درصد استارتاپها شکست میخورند و درصد موفقها ده به یک است. اما به نظر من در آینده کارآفرینی جهان، بهترین افرادی که شرکتها و کمپانیهای بزرگ جهانی میتوانند استخدام کنند، افرادی هستند که تجربه راهاندازی کاری یا کارآفرینی هر چند کوچک در حوزهای را داشته باشند. الان در ایران چنین رویکردی وجود ندارد اما تا چهار پنج سال دیگر در ایران هم چنین اتفاقی خواهد افتاد. چون این افراد روحیه خلاقیت و کارآفرینی را دارند و میتوانند نیروی انسانی پیشبرندهای باشند. بنابراین این موج استارتاپی هیچ چیزی که نصیب افراد نکند، تجربه نصیبشان میکند. این تجربه بر مدارک دانشگاهی افرادی که ممکن است تا ۲۶سالگی هیچ تجربه کاری نداشته باشند، ارجحیت دارد. مهمتر اینکه این موج استارتاپی افراد اجرایی قوی به بازار کسبوکار ایران هدیه میدهد. حتی اگر این افراد در کسبوکار شخصیشان شکست خورده باشند.
- بنابراین شما دیدگاه مثبتی به این موج دارید و نظرتان این است که افراد مختلف از حوزههای مختلف باید چنین تجاربی داشته باشند؟
دقیقا. نکته دیگری که من دوست دارم به آن اشاره کنم برمیگردد به این مسئله که الان به نوعی صحبت میشود که تنها فارغالتحصیلان دانشگاههایی چون شریف یا امیرکبیر میتوانند استارتاپ راهاندازی کنند. در حالی که ابدا چنین چیزی درست نیست و هر کسی در هر حوزهای میتواند این کار را انجام دهد. مثلا من خیلی حرص میخورم که تپ۳۰ در تبلیغش این نکته را میگوید: «نرمافزاری که بچههای شریف طراحیاش کردهاند و …» این حرف این پیام را میرساند که اگر کسی دانشگاه شریف درس نخوانده باشد نمیتواند وارد این حوزه شود و اصولا موفق باشد. هر کسی تخصصی دارد و میتواند در حوزه خودش به نیازی از طریق راهاندازی استارتاپ پاسخ دهد. بنابراین نباید این فرهنگ جا بیفتد که تنها افراد خاص میتوانند چنین کارهایی انجام دهند. مثلا مدیرعامل دیجیکالا یا کافهبازار الان صددرصد آدمهای خاصی هستند ولی وقتی کارشان را شروع کردند آدمهای معمولی بودند و بعد در روند کار و براساس تجاربی که به دست آوردند به آدمهای خاصی تبدیل شدند. در واقع بنیانگذاران استارتاپها موجوداتی فرازمینی و عجیب و غریب و نخبههای المپیادها نیستند هر چند ممکن است در دانشگاه شریف هم درس خوانده باشند. کما اینکه تجارب سایر افراد هم نشان میدهد که این حوزه به افراد خاصی تعلق ندارد و ظرفیتی برای همه جوانان از همه حوزههاست. البته همه موفق نمیشوند اما موفقیت افراد هیچ ربطی به محل تحصیلشان ندارد بلکه به تلاش و عدم ناامیدیشان مرتبط است و البته کمی هم خوششانسی.
- ایوند چه رقبایی در بازار داخلی دارد؟
چند نوع رقیب در بازار داریم. یکی آنهایی که درست در حوزهای که ما کار میکنیم، حضور دارند و استارتاپ هم محسوب میشوند مانند استارتاپ ویکند و ایونتسنتر و رقبایی دیگری که بیشتر رویدادهای هنری را برگزار میکنند مانند تیوال، تیکت و ایرانکنسرت که البته نوع مشتریانمان با حوزه اخیر فرق میکنند.
- ظاهرا شما نخستین در حوزه تخصصی خود محسوب میشوید؛ ایوند در مقابل رقبا از چه ترفندهایی برای پیشروی در بازار استفاده میکند؟
بله فکر میکنم اولین هستیم ولی مطمئن نیستم. اما مزیتی که ما نسبت به سایر رقبا داریم این است که چون خود من برگزارکننده اولین رویداد استارتاپی بودم این بازار را بهتر میشناختم و دسترسی بهتری داشتم. همچنین از نظر فنی و فیچرهایی که ما داریم یا بقیه دارند تفاوتهایی داریم. مثلا ما در داشبوردمان بیش از ۲۰ نوع فیچر مختلف داریم که موجب میشود وقتی برگزارکننده رویداد به ایوند میآید دیگر به دنبال گزینههای جایگزین نمیرود اما معمولا وقتی به سایر رقبای ما مراجعه میکنند معمولا ایوند را هم چک میکنند و ممکن است در نهایت ایوند را انتخاب کنند. از طرفی چند ماه زودتر شروعکردن ما خیلی به نفعمان شده چون تیممان را زودتر جمع کردیم و زودتر سرمایه جذب کردهایم که موجب شده فاصله ما با آنها بیشتر شود. همیشه سعی میکنیم از بازارهای مدرنتر استفاده کنیم. برگزاری رویدادهای متوسطی مانند استارتاپ ویکندها و رویدادهای بزرگی مانند جشنواره وب نیز کمک زیادی به من کرده و تجاربی به دست آوردهام که در ایوند آنها را به کار میگیریم و پیشبرنده هستند.
- آماری دارید که در طول سال چه تعداد رویداد در سراسر ایران برگزار میشود؟
تخمینزدن چنین امری سخت است؛ اما به نظر میرسد هر ماه تا ۵ هزار رویداد در ایران برگزار میشود.
- خط قرمز ایوند برای برگزاری رویدادها چیست؟
همه خط قرمزهای مملکت خط قرمز ایوند است. ما رویدادها را چک میکنید تا مغایرتی با قوانین کشور نداشته باشند هر چند تاکنون موردی نبوده که بخواهیم حذفش کنیم و همگی رویدادهای قانونی بودهاند.
- در حوزه استارتاپی ایران حمیدرضا احمدی را به عنوان یکی از نخستین افرادی میشناسند که به برگزاری رویدادهای استارتاپی کمک کرده و تئوریهای این حوزه را به خوبی میشناسد و شاید به راحتی بتواند تخمینی از میزان رشد یک ایده داشته باشد. اشارهای هم داشتید به اینکه تصورتان از رشد ایوند درست از آب درنیامده و حتی هستند کسانی که میگویند حمیدرضا باید با استارتاپ بزرگتری کارش را آغاز میکرد که سرعت رشد بالاتری داشته باشد. نظر خودتان در این زمینه چیست؟
مسئله این است که همیشه دو نوع پیشبینی وجود دارد. یکی آن پیشبینی که میخواهید با آن سرمایه جذب کنید و سرمایهگذار میخواهد بهترین حالتتان را ببینید. ولی مسائلی مانند وجود بروکراسیهای اداری در مسیر گرفتن نماد اعتماد الکترونیکی یا ثبت شرکت و … که اجازه رسیدن به بهترین حالت را نمیدهد. جدایی نیروهای انسانی از مجموعه نیز ممکن است روند رشد را کاهش دهد. من به ایوند اعتقاد دارم و کماکان ایوند را جلو میبردم و۱۰۰ درصد روی ایوند تمرکز کردهام و روند رشد موفقی هم دارد. از طرفی هم من و هم کوفاندر من سختیهای کار را میدانیم و اصلا چنین تصوری نداریم که ۴ سال دیگر بنز سوار شویم و زندگی آنچنانی داشته باشیم. اما به این صورت نیست که ایوند را کوچک یا روند رشدش را کم بدانیم.
- الان ایوند چقدر به جایگاهی برای ثبت رویدادها تبدیل شده و چقدر مرجعی شناختهشده در این زمینه است؟
صد درصد چنین جایگاهی دارد. چون بین ۶۰ تا ۷۰درصد از ترافیکی که روی سایت داریم مربوط به افرادی است که صفحه رویدادها را چک میکنند. کار دیگری که قرار است بکنیم مربوط به راهاندازی سیستم توصیه در سایت است تا رویدادهایی را که فکر میکنیم برای اشخاص مناسب هستند به آنها معرفی کنیم.
- ایوند بهعنوان یک تسهیلگر در برگزاری رویدادها چقدر میتواند به رشد آموزش در حوزه استارتاپ کمک کند؟
حوزه رویدادها حوزه مقیاسپذیری نیست که مثلا اگر امسال ۴ رویداد برگزار کنید حتما سال دیگر ۴۰ رویداد برگزار میکنید. بنابراین ایوند هدف ویژهای را در این زمینه دنبال نمیکند اما هم من و هم امیر دغدغههای شخصی در این زمینه داریم. مثلا برگزاری همفکر یا پادکست از دغدغههای من برای آموزش است و امیر هم رویدادی را برگزار میکند که مختص برنامهنویسان است اما اینکه ایوند برای خودش رسالتی برای آموزش در اکوسیستم قائل باشد، نه چنین چیزی نیست.
- استارتاپ شما در حوزه اطلاعرسانی است. از طرفی این احتمال وجود دارد که رویدادهای ملی هم به استارتاپی چون ایوند سپرده شوند؛ فکر میکنید در این صورت اگر استارتاپی با سرمایه خارجی وارد بازار شده باشد، چقدر شانس دارد که برگزاری چنین رویدادی در آن ثبت شود؟ رویدادهایی که ممکن اطلاعاتی از افرادی شرکتکننده یا خود رویداد بروز دهند که جنبه امنیتی دارند و خیلی نباید رسانهای شوند.
ما در کشورمان کلا دو جناح داریم. جناح مخالف جذب سرمایه خارجی و جناح موافق ارتباطات گسترده با خارج از کشور به ویژه در مسئله جذب سرمایه. بنابراین شرکتهایی مانند ایوند که جنبه اطلاعرسانی دارند ممکن است در مورد جذب سرمایه خارجی حساسیت بیشتری نسبت به آنها وجود داشته باشد. حساسیتی که ممکن است نسبت به شرکتهای استارتاپی حوزه خدمات وجود نداشته باشد.
- بنابراین ممکن است این مسئله موجب شود حمیدرضا برای جذب سرمایه خارجی دست به عصا حرکت کند؟
سرمایهگذار فعلی ما داخلی است اما برای جذب سرمایهگذار خارجی بله ممکن است با احتیاط و سنجش بیشتری حرکت کنیم.
- یکی از بحثهایی که وجود دارد این است که استارتاپ ویکندهایی که برگزار میشود، مدلهای غیرایرانی هستند که مهمانان خارجی هم دارند و ممکن است ایدههای ایرانی را بگیرند و از ایران ببرند. چقدر چنین چیزی درست و اصولا ممکن است؟
به نظر من یکی از جنبههای مثبت استارتاپ ویکندها این بود که ساختار از پیش موجودی داشتند و چیزی نیست که مثلا من اختراعش کرده باشم و این جزو مزیتهای آن بود. چون همه شرکتکنندهها هم این نظر را داشتند که مثلا اسمش عوض نشود. از طرفی ما از خارجیبودنش از این نظر که ساختاری مشخص و استاندارد دارد استفاده میکردیم و میکنیم و معمولا در روز نخست استارتاپویکند گفته میشود که اگر ایده خیلی خاصی دارید آن را مطرح نکنید چون چنین رویدادهایی محل آموزش است. حتی اگر خارجیها میخواستند استفادهای بکنند، استفاده خاصی نمیتوانستند بکنند. حتی شرکتهای داخلی هم به لحاظ ایدهای استفادهای نمیکنند چه برسد به کسانی که کیلومترها دور از ایران باشند. اینکه بخواهند ایدهای را بگیرند یا نیروهای انسانی را ببرند اصلا درست نیست چون خارجیها هیچ نقشی در برگزاری استارتاپویکند نداشتند، هیچ ایدهای از ایران نبردند و هیچ اطلاعاتی از ما نمیگرفتند. تنها چیزی که بود ساختار و آموزش بود. اینکه چنین رویدادهایی چه ساختاری دارند. چه زمانی آغاز میشوند، چگونه پیش میروند و آموزشها، داوریها و … چگونه است. از طرفی مثلا از ایوند را هر کسی میتواند ایده بگیرد اما هر کسی نمیتواند آن را بسازد چون کار بسیار سختی است.
- در حوزه استارتاپی ایران وقتی از حمیدرضا احمدی حرف میزنند، به خوبی و نیکی و بهعنوان پسر خوب این حوزه از او یاد میکنند. چرا دیدگاهها در مورد شما چنین سمتوسویی دارد؟
(میخندد) فکر میکنم دو دلیل داشته باشد. یکی اینکه وانمود نمیکنم که خیلی متخصص هستم چون خیلیها سعی میکنند خودشان را بزرگتر از آن چیزی که هستند جلوه بدهند ولی من همیشه سعی میکنم خودم را کوچکتر از آنچه هستم جلوه بدهم. دلیل دیگرش برمیگردد به همفکر و کانون کارآفرینی ایران. احساس میکنم خیلی عرق ریختیم در این مسیر و شاید این زحمتکشیدن برای اکوسیستم ذهنیت مثبتی از من ایجاد کرده است.